گروهی که مورد لعن و نفرین قرآنند!

دسته: اخلاق و رفتار
بدون دیدگاه
چهارشنبه - ۱ دی ۱۳۹۵
گروهی که مورد لعن و نفرین قرآنند!

امام صادق علیه‌السلام فرمود: از معاشرت و دوستی باکسی که با بستگان خود قطع رحم کرده بپرهیز، زیرا چنین کسی را در سه جای کتاب خدا (قرآن) مورد لعن و نفرین یافته‌ام. (سفینه‌البحار، ج 1، ماده رحم)


گروهی که مورد لعن و نفرین قرآنند!

گروهی که مورد لعن و نفرین قرآنند!

صله رحم
امام صادق علیه‌السلام فرمود: از معاشرت و دوستی باکسی که با بستگان خود قطع رحم کرده بپرهیز، زیرا چنین کسی را در سه جای کتاب خدا (قرآن) مورد لعن و نفرین یافته‌ام. (سفینه‌البحار، ج 1، ماده رحم)
اسلام تحکیم پیوندهای خویشاوندی و استحکام روابط خانوادگی را به‌شدت مورد تأکید و توجه قرار داده و صله‌رحم و رسیدگی به بستگان را به‌عنوان یک ارزش الهی واجب کرده است و خدای متعال آن را در ردیف پرستش خویش قرار داده، می‌فرماید: «وَ اعبُدوا اللهَ وَ لاتُشرکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بالوالِدینِ احساناً و بِذِی القُربی…» (نساء، آیه 36) خدا را بپرستید و هیچ‌چیز را شریک او قرار ندهید و به پدر و مادر و خویشان نیکی کنید.
علت این‌که اسلام نسبت به نگهداری و حفظ پیوند خویشاوندی این‌همه پافشاری کرده، این است که همیشه برای اصلاح، تقویت، پیشرفت، تکامل و عظمت بخشیدن به یک اجتماع بزرگ، چه ازنظر اقتصادی یا نظامی و چه ازنظر جنبه‌های معنوی و اخلاقی، باید از واحدهای کوچک آن شروع کرد، با پیشرفت و تقویت تمام واحدهای کوچک، اجتماع عظیم خودبه‌خود، اصلاح خواهد شد.
اسلام برای عظمت مسلمانان از این روش به نحو کامل‌تری بهره‌برداری نموده است. دستور به اصلاح واحدهایی داده که معمولاً افراد از کمک و اعانت و عظمت بخشیدن به آن روگردان نیستند، زیرا تقویت بنیه افرادی را توصیه می‌کند که خونشان در رگ و پوست هم در گردش است، اعضای یک خانواده‌اند و پیداست هنگامی‌که اجتماعات کوچک خویشاوندی، نیرومند شد، اجتماع عظیم آنها نیز عظمت می‌یابد و از هر نظر قوی خواهد شد. (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 1، ص 158157)
ما در این نوشتار به بیان دو داستان کوتاه در این مورد می‌پردازیم:
حضرت امام باقر (علیه‌السّلام) فرمودند: صله ارحام عمل را پاک و پر ثوابتر می‌کند و اموال را می‌افزاید و دفع بلا می‌کند و حساب را آسان می‌کند. (اصول کافی جلد 4، ص 447)
خاصیت قطع و صله‌رحم
علی بن ابوحمزه (ره) از شاگردان امام کاظم (علیه‌السلام) بود، روزی امام کاظم (علیه‌السلام) به او فرمود: به‌زودی شخصی از مردم مغرب، با تو ملاقات می‌کند و از تو درباره من سؤالی می‌کند در پاسخ بگو؛ او امام ما است که امام صادق (علیه‌السلام) او را به امامت بعد از خود تعیین نموده است و مسایلی از حلال و حرام می‌پرسد، جواب مسایل او را بده. علی بن ابوحمزه گفت: نشانه آن مرد مغربی چیست؟ امام کاظم (علیه‌السلام) فرمود: او بلندقامت و تنومند است و نامش یعقوب بن یزید است که رئیس قوم خود است، اگر خواست، نزد من بیاید، او را نزد من بیاور. علی بن ابوحمزه (ره) می‌گوید: کنار کعبه رفتم و مشغول طواف بودم، ناگاه مرد بلندقامت و تنومندی نزد من آمد و گفت: می‌خواهم درباره صاحب تو، سؤال کنم. گفتم: درباره کدام‌یک از اصحاب؟
گفت: درباره موسی بن جعفر (علیهماالسلام) گفتم: نامت چیست؟ گفت: یعقوب بن یزید گفتم: اهل کجا هستی؟ گفت: اهل مغرب گفتم: چگونه مرا شناختی؟ گفت: در عالم خواب دیدم، شخصی به من گفت: با علی بن ابوحمزه ملاقات کن، آنچه سؤال کردی، از او بپرس، جویای حال تو شدم سرانجام در این‌جا تو را پیدا کردم. گفتم: همین‌جا اندکی بنشین تا من طواف خود را تمام کنم و سپس نزد تو می‌آیم، طواف را به پایان رسانیدم و نزد یعقوب آمدم و با او مقداری گفتگو نمودم، فهمیدم که مردی خردمند و هشیار است، از من خواست او را به حضور امام کاظم (علیه‌السلام) ببرم، او را به محضر امام علیه‌السلام آوردم. وقتی‌که امام کاظم (علیه‌السلام) او را دید، فرمود: ای یعقوب بن یزید، دیروز آمدی و در فلان محل بین تو و برادرت، درگیری شد و به همدیگر ناسزا گفتید، چنین برخورد و روش از دین من و دین پیروانم نیست و ما به هیچ‌یک از شیعیان خود نگفته‌ایم که رفتارشان چنین باشد، از خدا بترس، بین شما به‌زودی (به خاطر قطع رحم) براثر مرگ جدایی می‌افتد، برادرت در همین سفر، قبل از آن‌که به وطن برسد می‌میرد و تو از کرده خود پشیمان می‌شوی، شما قطع رحم نموده‌اید و نسبت به همدیگر قهر هستید، خداوند عمر شمارا کوتاه نمود. یعقوب گفت: ای پسر رسول خدا! تکلیف من چه می‌شود و مرگ من کی فرامی‌رسد؟ امام کاظم (علیه‌السلام) فرمود: مرگ تو نیز (به خاطر قطع رحم) فرارسیده بود، ولی تو در فلان منزل، نسبت به عمه‌ات صله‌رحم کردی، خداوند بیست حج (سال) عمر تو را تأخیر انداخت. علی بن حمزه می‌گوید: سال بعد، یعقوب را در مکه دیدم و به من خبر داد که برادرم قبل از رسیدن به وطن از دنیا رفت و در همان راه، او را دفن کردم. امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: به خدا پناه می‌بریم از گناهانی که مایه تسریع نابودی است، مرگها را نزدیک و شهرها را از ساکنین، خالی می‌سازد و آن گناهان، قطع رحم، آزردن پدر و مادر و ترک احسان و نیکی (به آنان) است. (اصول کافی، ج 2، ص 448)
حدومرز صله‌رحم
صفوان جمال گوید: میان امام صادق (علیه‌السلام) و عبدالله بن حسن، سخنی درگرفت تا به جنجال کشید به‌طوری‌که مردم اجتماع کردند، امام با عبدالله با این وضع از هم جدا شدند. صبح بعد دنبال کاری بیرون رفتم، ناگاه امام صادق (علیه‌السلام) را در خانه عبدالله بن حسن دیدم که می‌فرماید: ای کنیز! به عبدالله بگو بیاید، او بیرون آمد و گفت: یا اباعبدالله چرا بامداد زود به اینجا آمده‌ای؟ امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: من دیشب آیه‌ای از قرآن تلاوت کردم که مرا پریشان کرد. عبدالله گفت: کدام آیه؟
امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: این آیه (21 سوره رعد) را که می‌فرماید: والذین یصلون ما امراللّه به ان وصل و یخشون ربهم و یخافون سوءالحساب. صاحبان اندیشه، کسانی هستند که پیوندهایی را که خداوند به آن امر کرده است، برقرار می‌دارند و از پروردگارشان می‌ترسند و از بدی حساب روز قیامت، بیم دارند. عبدالله گفت: راست گفتی، گویا من این آیه را هرگز در کتاب خدا نخوانده بودم، سپس عبدالله با امام صادق (علیه‌السلام) دست به گردن هم انداختند و گریه کردند. به‌این‌ترتیب می‌بینیم این حدیث حاکی است که صله‌رحم و نبریدن از خویشاوند اگرچه خویشان در حد گمراهی و فسق باشند لازم است. تا آنجا که طبق حدیث دیگر، شخصی به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کرد: پسرعمویی دارم که هر چه به او می‌پیوندم او را با من قطع رابطه می‌کند تا این‌که تصمیم گرفتم، من هم از او ببرم، امام (علیه‌السلام) فرمود: اگر تو رعایت پیوند را بکنی خداوند بین شما پیوند ایجاد خواهد کرد، وگرنه خداوند از هر دو شما ببرد.
و حسن ختامی بارنگ سخنان گهربار اهل‌بیت علیهم‌السلام
حضرت سجاد علیه‌السلام فرمود: هر کس دوست دارد، خدا عمرش را طولانی و روزی‌اش را افزایش دهد، باید صله رحم کند. (اصول کافی، ج 2، ص 156)
امام صادق علیه‌السلام از جدش امام سجاد علیه‌السلام نقل می‌کند که فرمود: از معاشرت و دوستی باکسی که با بستگان خود قطع رحم کرده بپرهیز، زیرا چنین کسی را در سه جای کتاب خدا (قرآن) مورد لعن و نفرین یافته‌ام. (سفینه‌البحار، ج 1، ماده رحم)
در جای دیگر می‌فرماید: به خدا پناه می‌بریم از گناهانی که مایه تسریع نابودی است، مرگها را نزدیک و شهرها را از ساکنین، خالی می‌سازد و آن گناهان، قطع رحم، آزردن پدر و مادر و ترک احسان و نیکی (به آنان) است. (اصول کافی، ج 2، ص 448)
حضرت امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: صله ارحام عمل را پاک و پر ثواب‌تر می کند و اموال را می‌افزاید و دفع بلا می‌کند و حساب را آسان می‌کند. (اصول کافی جلد 4، ص 447) منبع: تبیان
فرآوری: آمنه اسفندیاری
منابع: سایت اندیشه قم
داستان دوستان/محمد محمدی اشتهاردی
داستانهای شنیدنی از چهارده معصوم (علیهم‌السلام)/ محمد محمدی اشتهاردی


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۹۰
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *