مسؤولیت سازمان ملل متّحد و قطعنامه تعریف تجاوز
مسؤولیت سازمان ملل متّحد و قطعنامه تعریف تجاوز
مسؤولیت سازمان ملل متّحد و قطعنامه تعریف تجاوز
در نخستین بند قطعنامه تعریف تجاوز با اشاره به مقاصد اساسی سازمان ملل متحد آغاز میشود. بند مزبور بدین شرح است:
«… با استناد به این واقعیت که یکی از مقاصد اساسی ملل متحد، حفظ صلح و امنیت بینالمللی و اتّخاذ اقدامات جمعی مؤثر برای جلوگیری و رفع تهدیدات علیه صلح و متوقف ساختن اقدامات تجاوزکارانه یا سایر موارد نقض صلح است.»
این بند چکیده بند 1 ماده 1 منشور ملل متحد است، با این تفاوت که عبارت «و بدین منظور» پس از عبارت «حفظ صلح و امنیت بینالمللی» و نیز جمله دوم بند 1 مادّه 1 یعنی « و فراهم آوردن موجبات تعدیل و تصفیه اختلافات بینالمللی، یا وضعیتهایی که ممکن است منجر به نقض صلح گردد با وسایل مسالمتآمیز و بر طبق اصول عدالت و حقوق بینالملل»، از آن حذف شد. محتوای جمله حذفشده بند سوم مقدمه قطعنامه را تشکیل داد که شرح آن گذشت. بههرحال، تفاوتی که بند نخست مقدمه با بند 1 ماده 1 منشور پیدا کرد بهمنظور تغییر مفهوم بند مزبور و به وجود آوردن مفهومی جدید نبود.
وظایف و اختیارات ارکان ملل متحد دربند 4 مقدمه قطعنامه تعریف تجاوز اشاره شد که بهقرار زیر است:
«… با در نظر داشتن اینکه در این تعریف هیچ نکتهای نباید چنین تفسیر شود که بر دامنه شمول مفاد منشور در مورد وظایف و اختیارات ارکان ملل متحد اثر گذارد.»
جنبه مهم این بند، جلوگیری از تداخل اختیارات ارکان سازمان ملل متحد است، بهویژه برای اینکه مجمع عمومی سازمان ملل متحد اختیارات شورای امنیت درزمینهٔ احراز تجاوز را پیدا نکند. با آوردن این بند نگرانی برخی از دولتها از اینکه اگر شورای امنیت قادر به تصمیمگیری نباشد، ممکن است مجمع عمومی طبق قطعنامه اتحاد برای صلح –72- در آن مورد اقدام کند، از میان رفت؛ زیرا مواد 2 و 4 تعریف تجاوز تنها از شورای امنیت بهعنوان رکن احراز کننده تجاوز نام میبرد و در هیچ قسمتی از قطعنامه اختیاری در رابطه با تجاوز برای مجمع عمومی پیشبینینشده است.
اختیارات و مسؤولیتهای شورای امنیت دربند دوم و مادّه 4 قطعنامه تعریف تجاوز مورداشاره قرارگرفته است. بند دوم مقدمه با اقتباس از مادّه 32 منشور ملل متحد چنین مقرر میدارد:
«… با خاطرنشان ساختن اینکه شورای امنیت، طبق ماده 39 منشور ملل متحد، وجود هرگونه تهدید علیه صلح، نقض صلح یا اقدام تجاوزکارانه را احراز و توصیههایی خواهد کرد یا تصمیم خواهد گرفت که چه اقداماتی طبق مواد 41 و 42 باید بهمنظور حفظ یا اعاده صلح و امنیت بینالمللی در پیشگرفته شود.»
آوردن این بند تأکید مجددی بود بر اختیارات شورای امنیت و اینکه دولتهای بزرگ درزمینهٔ احراز تجاوز نیز حقّ نظارتشان را همچنان دارا باشند.
مادّه 4 قطعنامه که پیوند نزدیکی با بند دوم مقدمه دارد، حاکی است:
«اقدامات برشمرده شده بالا دربرگیرنده همه موارد نیست و شورای امنیت میتواند اقدامات دیگری را احراز کند که طبق مفاد منشور، تجاوز به شمار میرود.»
همانطور که در بحث پیرامون مواد 1 و 3 قطعنامه تعریف تجاوز گفته شد میان دولتها پیوسته این فکر وجود داشته است که فهرست اقدامات تجاوزکارانه هیچگاه کامل نخواهد بود. همگان متوجه بودند که علتهای خشونت چنان پیچیده، راههای اجبار چنان پویا و گوناگون و نظامهای ارزشی رقیب چنان از هم دورند که یک قاعده دقیق یا فهرستی از اقدامات نمیتواند موارد خطای دولتها را مشخص و یا شمارش کند. مفاد مادّه 4 تنها برای از میان بردن این مشکل دیرین نبود، بلکه این را هم در نظر داشت که احراز تجاوز صرفاً وظیفه شورای امنیت باشد و به این وظیفه هم طبق منشور ملل متحد عمل کند. آشکار است که اعضای دائمی شورای امنیت از تأکید بر اختیارات این رکن بهره میبردند. بنابراین تعجبآور نیست که در قطعنامه تعریف تجاوز بارها، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به اختیارات شورای امنیت اشارهشده است.
برشی از مقاله مفهوم تجاوز در حقوق بینالملل