به خود آییم (36)
به خود آییم (36)
به خود آییم (36)
موجبات کبر (قسمت 2)
به قلم جواد محدثی
(برگرفته از چهل حدیث امام خمینی)
تو طلبهی فقه و حدیث و سایر علوم شرعی نیز، در مقام علم بیش از یک دسته اصطلاحات که در علم اصول و حدیث بهکاررفته نمیدانی. اگر این علوم که همه مربوط به عمل است، تو را اصلاح نکند، بلکه مفاسد اخلاقی و عملی به بار آورد، کار تو از علمای سایر علوم پستتر و ناچیزتر است. این مفاهیم عرضی و نزاعهای بیفایده اینقدر ابتهاج و تکبر ندارد. خدا شاهد است اگر این علمها تو را هدایت نکند و مفاسد اخلاقی را از تو دور نسازد، پستترین شغلها از آن بهتر است، چون آن شغلها نتیجه دنیوی دارد و مفاسد دنیوی و اخرویاش کمتر است و تو بیچاره، جز وزر و وبال، نتیجهای نمیبری و جز اعمال ناهنجار، حاصلی برنمیداری، پس علم تو هم تکبر ندارد، ولی بهمجرد دانستن چند اصطلاح، خود را عالم و دیگران را جاهل میدانی و بال فرشتگان را زیر پای خود میگستری و در مجالس و راهها، جا و راه را بر بندگان خدا تنگ میکنی.
از همه اینها پستتر و کوچکتر، کسی است که به مالومنال و خشم و طایفه تکبر کند. بیچاره از همه اخلاق و آداب انسانی دور و دستش از علوم و معارف تهی است، ولی چون لباسش پشم گوسفند است و پدرش فلان و فلان است، به مردم تکبر میکند! چه فکر کوچک و قلب تنگ و تاریکی دارد که از همه کمالات و زیباییها، به لباس و کلاه و قبا قانع شده و از همه مقامات انسانی به مقام حیوانی قناعت کرده است و آنقدر پست و نالایق است که اگر کسی یک رتبهی دنیایی از او بالاتر باشد، چنان با او رفتار میکند که گویی بنده با مولای خود است.
پس یکی از عوامل نیرومند تکبر، کوچکی افق فکر و پستی حد قابلیت است و آنچه کمال نیست یا کمال لایق نیست، در او تأثیر میکند و به عجب و کبر وا میدارد و هر چه خودخواهی و دنیادوستی بیشتر باشد، این امور در او بیشتر پیدا میشود. (ادامه دارد)