مجازات جانیان جنگ جهانی دوم
مجازات جانیان جنگ جهانی دوم
مجازات جانیان جنگ جهانی دوم
برای سرکوبی دولتهای متجاوز در جنگ جهانی دوم قدرتهای دارای نظامیهای اقتصادی – سیاسی مختلف متفق شدند. در مذاکرات و ملاقاتهای دولتهای متفق، با توجه به مقیاس گسترده جنایات جنگی متجاوزان، این پرسش مطرح شد که پس از شکست دشمن با عاملان این جنایات چگونه باید رفتار کرد؟ در کنفرانس مسکو، 1943 سه قدرت بزرگ متفق (شوروی، ایالاتمتحده و بریتانیا) اعلام کردند که افسران، افراد غیرنظامی و اعضای حزب نازی آلمان که مسؤول جنایتها، قتل عامها و شرارتها میباشند، باید برای محاکمه و مجازات به کشورهای محل ارتکاب این اعمال عودت داده شوند. در کنفرانس سانفرانسیسکو، 1945 توصیه شد که یک دادگاه نظامی بینالمللی برای محاکمه جانیان اصلی جنگ که جنایات آنان به محل خاصی اختصاص نداشت، تشکیل شود. براین اساس، کنفرانسی از ژوئن تا اوت 1945 در لندن برای تدوین منشور دادگاه نظامی بینالمللی تشکیل شد. در جریان مذاکرات، نماینده ایالاتمتحده اظهارنظر کرد برای اینکه متهمان نتوانند به دفاع از خود استناد کنند باید تعریف توافق شدهای از تجاوز در منشور دادگاه گنجانده شود؛ و تعریف بکار رفته در مقاوله نامه لندن، 1933 را مناسب دانست؛ اما به علت مخالفت دیگر دولتها، بر پایه این استدلال که کنفرانس سانفرانسیسکو تعریف تجاوز را بر عهده سازمان ملل گذاشته است، تدوینکنندگان منشور دادگاه نظامی بینالمللی نیز از همین رویه پیروی کردند؛ بنابراین در منشور دادگاه نظامی بینالمللی مصوب چهار دولت ایالاتمتحده، شوروی، بریتانیا و فرانسه در 8 اوت 1945، هیچ تعریفی از تجاوز به دست داده نشد. منشور مزبور در مورد مسؤولیت فردی به سه دسته جنایات اشاره میکند که عبارتاند از: جنایات علیه صلح، جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت (ماده 6). ازجمله مواردی که بهعنوان جنایات علیه صلح مشخصشده جنگ تجاوزکارانه است. این منشور که بر اساس آن دادگاه نظامی ((نورنبرگ)) تشکیل شد، مبنای نخستین کیفرخواست جنایی در مورد مسؤولیت شخص رهبران کشورها قرار گرفت و بعداً طی قطعنامه (I)95 مورخ 11 دسامبر 1946 همراه با آرای دادگاه مزبور به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید.
برای محاکمه جانیان جنگی ژاپن نیز در 19 ژانویه 1946 منشور دادگاه نظامی بینالمللی خاور دور، عمدتاً بر پایه منشور مصوب کنفرانس لندن، تدوین شد و بر اساس آن دادگاه جنایات جنگی توکیو تشکیل گردید.
آنچه در نورنبرگ و توکیو گذشت تنها نشانه عدالت پیروزمندان نبود، بلکه نمایانگر کوشش بشر برای عملی کردن ضوابط قانونی در مورد سیاستمدارانی بود که از اختیاراتشان درراه حمله به مبانی صلح جهانی و انجام تجاوزت علیه حقوق دولتها سوءاستفاده کرده بودند. دراین مرحله حقوق بینالملل پس از گذشت مدتها بهصراحت، جنگ تجاوزکارانه را جنایتی بینالمللی میشناسد.
منبع: برشی از مقاله مفهوم تجاوز در حقوق بینالملل