علاج تکبر (قسمت 2)

دسته: آخرین مطالب , اخلاق و رفتار
بدون دیدگاه
سه شنبه - ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶


علاج تکبر (قسمت 2)

به خود آییم (38)
علاج تکبر (قسمت 2)

به قلم جواد محدثی
(برگرفته از چهل حدیث امام خمینی)
تکبر از نهایت جهل و نادانی است و هر که جهلش بیش تر و غفلتش ناقص تر است، کبرش بیش تر است و هر که عملش بیش تر و روحش بزرگ تر است، متواضع تر است. رسول خدا (ص) که علم و روحش از همه بیش تر و بزرگ تر است، متواضع تر است. با آن که علم او از وحی الهی بود و قدرت روحی اش چنان بود که بر میلیون ها بشر غلبه کرد و عادات جاهلیت را زدود و دایره نبوت به وجود او ختم شد و سلطان دنیا و آخرت بود، تواضعش با بندگان خدا از همه بیش تر بود، دوست نداشت اصحاب به احترام او به پا خیزند، وارد مجلسی که می شد پایین می نشست، روی زمین غذا می خورد و بر زمین می نشست و می فرمود:
من بنده ای هستم و مثل بندگان می‌خورم و می نشینم.[1]
پیغمبر خدا (ص) دوست داشت بر الاغ بی پالان سوار شود و با بندگان خدا در جای پایین غذا بخورد و با دو دست خود به فقرا غذا دهد. او در کارهای خانه با اهل خانه مشارکت می کرد، به دست مبارکش گوسفندان را می دوشید و جامه و کفش خود را می دوخت و با خادم خود گندم آسیا می‌کرد و خمیر می ساخت، با فقرا همنشینی می کرد، این ها و بالاتر از این‌ها سیره متواضعانه ی آن بزرگوار است، با آن که علاوه بر مقامات معنوی حکومت ظاهری او نیز به کمال بود.
علی بن ابی طالب (ع) نیز به آن حضرت و سیره ی او اقتدا کرده بود.
پس ای عزیز! اگر تکبر به کمال معنوی است، بالاترین مرتبه اش را آنان داشتند و اگر به ریاست و حکومت است، دارا بودند، در عین حال تواضعشان بیش از همه بود. پس بدان که تکبر، زائیده جهل است و تواضع، مولود علم و معرفت. ننگ جهل را از خود دور کن، متصف به صفت انبیا شو و با خدای خود در ردای کبریای او منازعه مکن که هر که با او منازعه کند مقهور غضب او شده، به رو در آتش خواهد افتاد.
اگر در صدد اصلاح نفس برآمدی، راه عملی آن نیز آسان است و تنها راه غلبه بر نفس اماره و شیطان، رفتار کردن برخلاف میل آن هاست. برای سرکوبی نفس، راهی بهتر از رفتار متواضعانه نیست. در هر مرتبه از علم و اهل هر رشته ی علمی و عملی که باشی، مدتی بر خلاف میل نفسانی عمل کن و در نتایج دنیایی و آخرتی بیندیش، امید است نتیجه بگیری، اگر دلت می خواست در صدر مجلس بنشینی، برخلاف آن رفتار کن، اگر همنشینی با مساکین برایت سخت بود، دماغ نفس را بر خاک مالیده، با فقرا مجالست کن، هم غذا شو، هم سفر شو، مزاح کن. اگر نفس با تو بحث کند که: تو دارای مقامی و برای حفظ شریعت باید مقام خود را حفظ کنی و این گونه رفتارها و نشستن در پایین مجلس و مزاح بازیر دستان مقام تو را می کاهد، بدان که این ها دام شیطان و نیرنگ نفس است. پیامبر اکرم (ص) با آن مقامی که داشت، رفتارش آن بود که دیدی. من در زمان خود علمایی را دیده ام با آن که ریاست یک مملکت یا منطقه ی شیعه نشین را داشتند، ولی سیره آنان همچون پیامبر خدا (ص) بود.
مکارم الاخلاق، ص 12.
ادامه دارد.

نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۴۶
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *