خشونت جنسی، ناامنی ناموسی، انحراف
خشونت جنسی، ناامنی ناموسی، انحراف
خشونت جنسی، ناامنی ناموسی، انحراف
احمدرضا ونکی حقوقدان
خشونت علیه زنان نوعی بیماری است که در سکوت پیشروی میکند و همه ملیتها کموبیش به آن مبتلا هستند. خشونت علیه زنان هرگونه عمل خشن مبتنی بر جنسیت است که موجب آزار یا صدمه جسمی، جنسی یا روانی گردد.
یکی از انواع خشونت علیه زنان در سطح جامعه ایرانی که به سهولت قابلمشاهده است خشونت جنسی مردان علیه زنان در قالب نگاههای آلوده، متلکگویی، سعی بر سوار کردن زنان منتظر تاکسی باانگیزههای جنسی، سعی بر ورود در قسمت خصوصی رسانههای ارتباطی بانوان و تلاش برای اغفال ایشان و از این قبیل موارد میباشد.
رسانههای جدید هم چون تلگرام، واتساپ، لاین، اسکایپ و … برقراری روابطه و اغفال را برای افراد سهلتر نموده، نکته قابلتأمل اینکه قربانی اینگونه خشونتها در طیفهای مختلف از بعد سن و سال (از کودکان تا کهنسالان)، از بعد حجاب (از محجبههای چادری تا بیحجابها)، از بعد تحصیلات (از بیسوادان تا تحصیلکردهها در سطوح بالا) و از بعد تعهد (از مجردها تا متأهلها) را در برمیگیرد و استثنایی وجود ندارد؛ و بیماری اپیدمی شده گریبان گیر همه اقشار و خانوادههای ایرانی شده است.
در بسیاری از کشورها مکانهای مخصوصی برای ارضای عواطف جنسی اختصاصیافته است. برای مجردها، متأهلهای تنوعطلب، بیماران جنسی و … اما در کشور ما علیرغم چند دوره ارائه طرح توسط برخی نخبگان و دولتمردان تاکنون امکان گذر از این تابو مهیا نگردیده است و تالیهای فاسد آن هر روز گریبانگیر جامعه میباشد.
در خبرها میخوانیم نوجوانی پس از تجاوز جنسی طعمه خود را به آتش میکشد، نوجوانی برای اغفال دختر همسایه پنج سال و شش ماه نقشه میکشد تا نهایتاً موفق به اغفال و ازاله بکارت وی میشود و مردی همسر خود را حین زنا با مرد غریبه به قتل میرساند و دیگری دو جراحت عمیق در صورت همسرش به جای میگذارد و برای عبرت سایرین تصویرش را در فضای مجازی منتشر میکند.
خیانتها باعث تزلزل کانون خانواده میشوند بهگونهای که در سالی که پشت سر گذاشتیم موارد متعدد مراجعهکنندگان طلاق به دلیل مسایل مربوط به رابطه و خیانت را شاهد بودهایم، در اکثر قتلها رد پای مسایل ناموسی به چشم میخورد و زنان در اجتماع در معرض آسیبهای متعدد ناشی از آن میباشند؛ که همه اینها ما را با جامعهای مملو از انحرافات جنسی که زمینهساز ناامنیهای ناموسی میباشند روبرو میکند.
ناامنی ناموسی آرامش خاطر و اعتماد خانوادهها را نسبت به اجتماع سلب کرده، پدر و مادرها به فرزندان دختر و مردها به همسران خود در بعد روابط اجتماعی با درصد در نوسانی از شک و بدبینی برخورد میکنند و چنانچه چنین شکی با ابهامات و شواهد حتی جزیی نیز روبرو شود موضوع تا نابودی خانواده پیش خواهد رفت. از طرف دیگر بسیاری از بانوان به لحاظ محیط ناامن اجتماع خودخواسته یا ناشی از جبر خانواده گوشه عزلت برمیگزینند و یا حتی با درصد بالایی از احساس ناامنی و استرس در اجتماع حاضر میشوند.
برای خروج از انحرافات و معضلات ایجادشده بهترین راهکار شناسایی عوامل ایجاد و ریشهها است:
مسایل جنسی در همه کشورها از ابتداییترین دوران تحصیل در آموزشوپرورش مورد امعان نظر قرار دارند و در یک برنامه رشد مدار مهارتهای برخورد با این موضوع انکارناپذیر و چگونگی مهار آن مورد آموزش قرار میگیرد که جای خالی آن در آموزشوپرورش کشور ما مشهود است.
سن ازدواج به لحاظ موانع اقتصادی و بیکاری بالا رفته و از طرفی به لحاظ سرکوب عواطف جنسی و عدم آموزش صحیح به افراد، با بیماریها و عقدههای روانی جنسی متعددی روبرو هستیم و لزوم اختصاص مکانهایی برای ارضای این عواطف امری گریزناپذیر است چه اینکه فقدان چنین مکانهایی به مانند فاضلابی است که به جای کانالهای زیرزمینی در سطح شهر روان شود و پای هر رهگذری را آلوده کند.
ایجاد تسهیلات برای ازدواج و حمایت اقتصادی درخور برای جوانان تا حدود زیادی ایجاد تعادل مینماید.