تب مقاله‌نویسی در ایران(بخش پایانی)

دسته: جامعه شناسی جنابی
بدون دیدگاه
یکشنبه - ۲۸ آذر ۱۳۹۵


تب مقاله‌نویسی در ایران(بخش پایانی)

تب مقالهنویسی در ایران(بخش پایانی)

291505485

این روزها در پی افشای تخلفات مقالهنویسی در ایران که از سوی برخی مراجع معتبر بینالمللی از جمله مجله نیچر (Nature) مبنی بر لغو امتیاز 58 مقاله علمی ایران مطرح شد، اهمیت واکاوی و طرح این مسأله و شفافسازی درباره آن را بیشازپیش مطرح ساخت. به همین دلیل برنامه زاویه در همچون برنامه قبلی خود به بررسی ابعاد مختلف این معضل با حضور کارشناسان مختلف پرداخت. عنوان برنامه «تب مقالهنویسی در ایران» بود و مهمانان این برنامه محمد روشن، ابراهیم واشقانی فراهانی، محمد فاضلی و امیر ناظمی از مدیران ارشد و اساتید دانشگاهی مرتبط با موضوع بحث بودند.

ادامه:

فاضلی نقد خود را در زمینه آموزشی و دانشجویی گسترش داده و خود سیستمی را که دانشجو را به حضور در مقطع دکترا مجبور می‌کند زیر سؤال برده و آن را اشتباه خواند و تأکید کرد: ما نباید برای پاسخ به یک سیستم غلط یک سیستم غلط دیگر راه بیندازیم و این الزام به افزایش سطح مدرک بدون توجه به آموزش تبعات بسیاری همراه دارد، مثلاً تایپیستی که تا مدرک دکترا هم پیش می‌رود تا افزایش حقوق داشته باشد اما همچنان یک تایپیست است! یعنی افزایش مدرک نباید منجر به افزایش حقوق شود و این به ضرر آموزش است و خیلی از افراد به همین بهانه به دنبال قبولی در دانشگاه هستند!

روشن در پاسخ اذعان کرد: این مسأله در قوانین اصلاح شده و الان دیگر مدرک باعث افزایش حقوق نمی‌شود!

فاضلی گفت: چرا تا به حال می‌شد و اعتراض کردند که اصلاً چرا باید مدیران و مسؤولین کشور احساس کنند که باید حتماً عنوان دکتری داشته باشند؟ چرا تأکید بر داشتن عنوان دکتری این‌قدر در جامعه علمی مهم شده؟ چرا باید حتماً روی جلد کتابها کنار اسم نویسنده عنوان دکتر باشد؟ مثلاً آیا در کتابهای هابرماس از عنوان دکتر هابرماس استفاده می‌شود؟ نه هرگز! بنابراین نظام معنایی باید اصلاح شود! در مورد پدیده دکترا و دکتر شدن در جامعه می‌توان چنین تحلیل کرد که اولاً جامعه ما احساس نیاز می‌کند که حتماً مدرک داشته باشد و سپس این مدارک انتظاراتی ایجاد می‌کند و بر این اساس برخی معانی شکل می‌گیرند، مثل همین‌که دکتر بودن اعتبار و افتخار و نشانه سواد بالا تلقی می‌گردد! و به همه‌چیز مشروعیت می‌دهد! بنابراین دکتر بودن باعث جبران همه ناکارآمدیهای موجود در سطح آموزش می‌شود و به همین دلیل مسؤولان و مدیرانی در کشور هستند که در دوران خدمت بیش از 70 مقاله علمی داشتند درحالی‌که باید دید مثلاً برندگان نوبل فیزیک در جهان چند تا مقاله داشته‌اند. لذا سیستمی تولید کرده‌ایم که دکتر بودن بدون کارآمدی ارزشمند است و نظام ارتقا نیز در این امر بسیار دخیل بوده است!

مجری برنامه در تأکید سخنان وی اشاره کرد: اینکه برخی مدیران از جمله مدیران ارشد نظام دارای مقالات گسترده‌اند دو حالت دارد: یا مدیر فوق کارش را به درستی انجام نمی‌دهد و یا مقاله نوشتن خم رنگرزی و کاری آسان است!

روشن در پاسخ از قانون منع اشتغال به تحصیل کارگزاران کشور سخن گفت و به ناکارآمدی آن از زمان تصویب اشاره کرد و افزود: کسی بدان توجهی نکرده است! من خودم هم معلم هستم و با شما همدردم و وکیل مدیران کشور هم نیستم! این اشتغال در حین تحصیل صاحب‌منصبان گرفتاریهای زیادی به همراه داشته است!

فاضلی هم با اصرار بر موضع خود پیشنهاد داد: از این پدیده به‌عنوان فساد آکادمیک یاد شود! زیرا غیرقانونی است.

روشن در ادامه گفت: بله غیرقانونی است اما شهامت برخورد با این افراد را نداریم! زیرا قضیه را سیاسی کرده و دور می‌زنند.

صلواتی گفت: حالا این تعداد مقالات بالای مسؤولان و مدیران ارشد نظام چندان هم ایرادی ندارد چون جایی به درد نخواهد خورد.

روشن افزود: نه ما این‌طور فکر نمی‌کنیم و علم باید تولید ثروت بکند و در این مقالات باید به این جنبه توجه شود!

وی با اشاره به افزوده شدن 13 دانشگاه ایران به رتبه‌بندی جهانی، آن را نوعی پیشرفت حاصل از فعالیتهای مطلوب سیاست‌گذاریهای علمی کشور دانست و گفت: با توجه به اهمیت موفقیتهای کسب شده، اما باید ضعف آموزش جبران و اصلاح شود!

ناظمی نیز اشاره کرد: بله موفقیتها جای خوشحالی دارد!

روشن ادامه داد: در 6 ماه گذشته 1000 میلیارد تومان با نفت قرارداد بستیم که کار علمی بکند و نتایج خوبی هم به همراه داشته و همچنین 120 میلیون دلار صادرات محصولات دانش‌بنیان داشتیم ولی با این حال باید با مشکلات موجود هم مقابله کرد و کمّی‌گرایی را اصلاح کرد!

ناظمی در ادامه مباحث با اشاره مجدد از ضعف شاخص آموزش در دانشگاهها گفت: مثلاً دانشگاه شریف در شاخص ارتباط با صنعت 3/85 ولی در آموزش 25 است و این نشان می‌دهد که دانشگاههای ما شرایط مطلوبی برای پذیرش دانشجو ندارند و وقتی وضعیت بهترین دانشگاه ایران یعنی شریف این است وای به حال بقیه دانشگاهها! و در واقع وضعیت ما نسبت به شاخصهای موجود وارونه است! در دنیا آموزش بسیار مهم و در اینجا بسیار ضعیف است!

فاضلی نیز همین بحث را ادامه داد و گفت: اگر فکر می‌کنید تعداد استاد و دانشجو در دانشگاهها کافی و مناسب است پس چرا یک استاد می‌تواند ظرف یک سال چندین پایان‌نامه با دانشجوی دکتری بگیرد؟ این یک قاعده بازی است مثلاً در فوتبال می‌شود به صورت بازیکن مقابل مشت زد ولی کسی چنین نمی‌کند! ظرفیت گرفتن پایان‌نامه بر اثر همین قاعده بازی بسیار آشفته است و استاد اجازه برداشتن با تعداد بالا دارد.

فاضلی با تأکید بر گفته‌های خود ناکارآمد بودن این قوانین را درست مثل ناکارآمدی قانون منع تحصیل در هنگام اشتغال مدیران و مسؤولان ارشد و بلندپایه متذکر شد و گفت: ما داریم آدمهایی تربیت می‌کنیم که کالای بادوام‌اند! دکترا داشتن وسیله داشتن پرستیژ و ابزار دیده شدن و مصاحبه و بزرگ شدن شده و این بنیاد کشور را نابود ساخته است!

روشن در موضع دفاع برآمده و گفت: نگران ایجاد داوریهای بد هستم! بهتر است به جای عنوان مسؤول از عنوان کارمند استفاده شود! یکی از عمده اشکالات را نه متوجه خود قوانین بلکه متوجه اجرا و التزام به آن است. ما در مقام عمل چندان به اجرای قوانین ملتزم نیستیم و خیلی افراد و کارگزاران برای حقوقی که حقشان نیست چانه می‌زنند!

واشقانی نیز تأکید کرد: حتماً باید استاد راهنما کنترل شود و در دفاع از عملکرد خیلی از اساتید وطنی، داشتن دانشجوی زیاد در خیلی موارد امری مثبت است. در برخی آزمایشگاههای فیزیک در دنیا یک استاد هم‌زمان چندین دانشجو دارد و با هم کار علمی می‌کنند و در ایران هم‌چنین اساتیدی وجود دارند! ضمن اینکه بر فرض یک مسؤول 70 مقاله چاپ کرده آیا همه مسؤولین هم‌چنین هستند؟

فاضلی در ادامه تأکید کرد: شما قاعده را با مصداق اشتباه گرفته‌اید و از ساحت مقدس اساتید حرف می‌زنید درحالی‌که هیچ‌ کسی ساحت مقدس ندارد و همه آدم عادی هستیم. منبع: مهر

 


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۳۵
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *