آلودگی هوا و مجازات قانونی
آلودگی هوا و مجازات قانونی
آلودگی هوا و مجازات قانونی
رضا جعفری- حقوقدان- میگوید: «جرم به پدیدهای گفته میشود که در قانون بهصراحت برای آن مجازات در نظر گرفتهشده باشد. پس دراینباره نمیتوان بر اساس احساس یا برای برانگیختن هیجان مردم سخن گفت.»
وی با اشاره به ماده 688 قانون مجازات اسلامی بیان میکند: «هر اقدامی که تهدید علیه بهداشت عمومی شناخته شود از قبیل آلوده کردن آب آشامیدنی یا توزیع آب آشامیدنی آلوده، دفع غیربهداشتی فضولات انسانی و دامی و مواد زائد، ریختن مواد مسمومکننده در رودخانهها، رها کردن زباله در خیابانها و کشتار غیرمجاز دام، استفاده غیرمجاز فاضلاب خام یا پساب تصفیهخانههای فاضلاب برای مصارف کشاورزی ممنوع است. مرتکبین نیز چنانچه طبق قوانین خاص مشمول مجازات شدیدتری نباشند، به حبس تا یک سال محکوم خواهند شد.»
در تبصره 2 این قانون هم آمده: «منظور از آلودگی محیطزیست، پخش یا آمیختن مواد خارجی به آب، هوا، خاک یا زمین به میزانی که کیفیت فیزیکی، شیمیایی یا بیولوژیک آن را بهطوریکه برای انسان یا سایر موجودات زنده یا حتی آثار و ابنیه ضرر داشته باشد، است.»
طبق اظهارنظر این حقوقدان، اگر بخواهیم موضوع آلودگی هوا را دراین قانون بگنجانیم باید بسیاری از مردم را به جرم قتل یا معاونت در قتل و آلودگی محیطزیست مجازات کنیم. این کارشناس حقوق اضافه کرد: اگر بخواهیم همهکسانی را که در آلوده کردن هوا مقصرند مجازات کنیم، نهتنها متولیان سوخت، کارخانهدارها و خودروسازان را باید مجازات کرد بلکه برجسازان که با ساخت برجهای چند ده طبقه جلوی وزش باد و جابهجایی هوا را میگیرند یا با ساخت خانه و ویلا در دامنههای کوه، قاتلان طبیعت و محیطزیست شدهاند یا تولیدکنندگان پلاستیک و مواد شیمیایی که سلامت زمین را به خطر انداختهاند، باید باهمه برخورد قانونی کرد.
وی در ادامه گفت: «نهادهایی همانند سازمان حفاظت محیطزیست و مسؤولان حملونقل و سوخت باید مبارزه با آلودگی را از خودشان شروع کنند و بهجای متهم کردن، به فکر یافتن ریشه اصلی آلودگیها باشند. مقابله با پدیدههایی مثل آلودگی هوا نیاز به تغییرات زیربنایی دارد و گفتههای غیر کارشناسی که مبنای حقوقی ندارد، دردی از ما دوا نمیکند.»
مباشر کیست؟
شاید سقوط 60 پلهای ایران در دنیا به خاطر عملکرد زیستمحیطی، نشان از ضعف مسؤولان قبلی این سازمان در حفاظت از محیطی دارد که متولی سلامت و حفظ آن است و حالا مدیران جدید این سازمان به دنبال راهکارهایی برای جبران کاستیها هستند، اما به گفته یک قاضی دادگستری، کاش این راهکارها و اظهارات حقوقی، قانونی و اصولی باشد.
قاضی ویژه قتل دادسرای جنایی تهران میگوید: اظهارات مدیرکل حفاظت محیطزیست استان تهران مبنی بر اینکه جرم آلودهکنندگان هوا، معاونت در قتل است، یک اظهارنظر غیرحقوقی بوده و بیشتر احساسی است تا قانونی. درواقع بهنوعی جهت دادن افکار عمومی یا تبرئه کردن سازمانهای مسؤول بوده است. طبق قانون قبل از آنکه ما جرم معاونت در قتل داشته باشیم، باید یک مباشر به قتل داشته باشیم، یعنی کسی که مرتکب قتل شده و بعد شخصی که آمده و به او کمک کرده است، اما در موضوع آلودگی هوا سؤال این است «مباشر کیست»؟
وی میگوید: در تعریف مفاهیم حقوقی در بحث قتل، چند فرض داریم؛
1- مباشرت، یعنی کسی که فعل را انجام میدهد،
2- مشارکت، یعنی چند نفر باهم فعلی را انجام میدهند،
3- معاونت، یعنی شخصی یا اشخاصی به مباشر کمک میکنند،
4- تسبیب، کسی که دخالتی در انجام فعل ندارد، اما عمل او باعث قتل شده است که این میتواند حتی خود متوفی باشد.
بهعنوانمثال من یک غذای مسموم را در یخچال میگذارم و شخص دیگری بدون آنکه بداند غذا مسموم است، آن را میخورد و فوت میکند و دراین ماجرا من مسبب قتل هستم و مستوجب مجازات، اما یک قاعده معروف نزد فقهای عظام وجود دارد به نام «قاعده اقدام» که میگوید هرکسی علیه خودش نسبت به مال خود اقدام کند، مسؤول است، یعنی اگر کسی سم را با علم به اینکه میداند کشنده است، بخورد، خودش مسؤول است. این باقاعده قبلی یعنی تسبیب فرق میکند. در تسبیب متوفی یا قربانی حادثه جاهل بوده اما در قاعده اقدام وی عالم است. «در مورد موضوع آلودگی هوا، هر نهاد یا شخصی عامل باشد، مسبب است یعنی جرمشان تسبیب در قتل غیر عمد است. این نهادها شهرداری، محیطزیست، سوخت و نهادهای دیگری هستند که باعث آلودگی هوا میشوند. «
به گفته بازپرس ویژه قتل، در موضوع آلودگی هوای تهران و کلانشهرها دو موضوع را باید در نظر گرفت، نخست اینکه علت اصلی آلودگی هوا باید شناسایی شود که به عقیده من مهمترین عامل، سوخت نامناسب است. پس جرم متولیان این امر تسبیب در قتل غیر عمد است.
در درجه بعدی سایر نهادهایی که باعث آلودگی هوا میشوند، دراین میان مجرم هستند؛ اما مورد دیگر اینکه در حال حاضر همه مردم تهران و کلانشهرها میدانند که هوا بشدت آلوده است. بیماران قلبی و تنفسی میدانند نفس کشیدن دراین هوا برایشان بهمنزله سم است. پس وقتی میبینند جانشان درخطر است، باید از محیط خارج شوند؛ یعنی ماندن در شرایط مرگآور برای کسی که جانش درخطر است نوعی خودکشی محسوب میشود.
حالا شاید بگوییم این افراد قدرت خروج از مهلکه را ندارند چه باید کرد. اینجاست که طبق قانون حاکمیت باید ورود پیدا کند و این وظیفه حاکمیت است که با تصمیمگیری سریع و قاطع برای نجات جان مردم قدمی بردارد. سکوت حاکمیت در چنین مورد اضطراری جایز نیست و من معتقدم حاکمیت بهجای سکوت باید وارد عمل شود و طبق وظایفش عمل کند. انتقال کارخانهها به خارج از شهرهای بزرگ، تهیه سوخت مناسب، از رده خارج کردن خودروهای فرسوده و دودزا ازجمله اقدامهایی است که برای داشتن هوای پاک به آنها نیاز داریم.
منبع: عصر ایران