خـودکشی علل و زمینه های آن

دسته: جرمشناسی
بدون دیدگاه
سه شنبه - ۱۸ آبان ۱۳۹۵


خـودکشی علل و زمینه های آن

خـودکشی علل و زمینه های آن

بخش چهارم

 556252558

 

 «شاید آخر بازی ست، باید نقش بهتری دست‌وپا می‌کردم. برایم یک قبر بدون هیچ سنگی در نظر بگیرید…انگار این مردم برای نفهمیدن پول می‌گیرند تا به آنچه خودشان باور دارند فقط اعتماد کنند، فارغ از اینکه آن‌همه فریب و ریا و جادو را فراموش می‌کنند و یا سعی می‌کنند ندیده بگیرند تا بتوانند برای ناتوانیهای خود تکیه‌گاهی پیدا کنند…همیشه این روز را پیش خودم تجسم می‌کردم که بعد از خواندن عاشقانه‌ترین شعر وقتی دارم برای کسانی که دوستشان داشتم ولی نتوانستم مراقبشان باشم اشک می‌ریزم، زندگی تمام می‌شود و دلهره‌ام من را عذاب می‌دهد که هنوز کتابهای زیادی هست که نخوانده‌ای، هنوز فیلمهای زیادی است که ندیده‌ای، اما چیزی عمیق‌تر من را به تاریکی می‌کشاند که تمام شد، باید خودت را در تاریکی خاک‌کنی. باید بتوانم و قطعاً می‌توانم، می‌توانم»

نوشته‌های تلخ مزبور، آخرین دست‌نوشته‌های ابراهیم عالی پور، شاعر نو پرداز و نویسنده جوان اهوازی در صفحه اینستاگرامش است که با شلیک یک گلوله به سرش، در مقابل دانشگاه علوم پزشکی اهواز به زندگی خود پایان داد.

ابراهیم عالی پور ازجمله شاعران تجربه‌گرایی بود که بنیان شعرهایش بر سه محور «فضا، زبان و لحن» استوار بود. گفته می‌شود که شعرهای کوتاه او ساختار روایی ـ تصویری دارند. معناگرایی و ثبت روایتهای تصویری از شاخصه‌های بارز شعر عالی پور به شمار می‌آید. مجموعه شعر «استعداد روانی» دربردارنده‌ی سروده‌های ابراهیم عالی پور است که سال 1392 (2013) توسط نشر راز نهان منتشر شد.

در ادامه، مشروح بخش چهارم نشست تخصصی پیرامون خودکشی، تقدیم مخاطبان می‌گردد.

برگزاری نشست تخصصی بررسی عوامل و راهکارهای مقابله با خودکشی در «پویا»

اخیراً با افزایش شبکه‌های اجتماعی شاهدیم برخی از جرم جنایتها در بستر فضای مجازی شکل می‌گیرد و فضای ارتباطی جدید باعث بسترسازی در این جنایتها می‌شود، این فضای مجازی در اقدام به خودکشیهای اخیر نیز نقش داشته است به‌طور مثال در خودکشی دختران سیزده و چهارده‌ساله تهرانی شاهد بودیم این دختران عضو کانال تلگرامی خاصی عضو بودند که محتوای عمده این کانال، القای یاس، ناامیدی و حتی ارائه روشهایی برای پایان دادن به زندگی بود و این دو دختر از این کانال تلگرامی تأثیر پذیرفته بودند بااین‌وجود در حال حاضر بستر فضای مجازی و شبکه‌های متعدد اجتماعی تا چه میزان در سوق دادن افکار نوجوان و جوانان و اقدام به خودکشی در آنها تأثیرگذار است؟

دکتر مهدی کریمی: در اقدام به خودکشی متأسفانه بحث یادگیری نیز وجود دارد؛ در موارد متعددی مشاهده‌شده که اقدام به خودکشی در کودکان و نوجوانان، به آنها آموخته‌شده است؛ از افرادی که با آنها ارتباط داشتند یا از اعضای خانواده، دوستان و افرادی که قبل از آنها اقدام به خودکشی موفق یا ناموفق کرده‌اند.

زمانی که فردی اقدام به خودکشی می‌کند گروهی از افراد خانواده و دوستان اطراف فردی که اقدام به خودکشی کرده را می‌گیرند و به‌هرحال قضیه برای اطرافیان فردی که خودکشی کرده، بسیار پررنگ می‌شود و شاید گمان کنند با خودکشی موردتوجه قرار می‌گیرند، ارتباط با فردی که خودکشی کرده خود نوعی یادگیری را در پی دارد، افرادی که در سنین پایین مانند هشت و ده‌ساله اقدام به خودکشی کرده‌اند، یادگیری در آنها خیلی واضح بوده و آنها خودکشی را یاد گرفته‌اند.

بحثی به نام «Parasuicide» داریم؛ یعنی اقداماتی مانند خودزنی که در کنار خودکشی تلقی می‌شود و خودکشی نیست و هدف فرد، از بین بردن خودش نیست اما به‌هرحال بعضی‌اوقات این اقدامات منجر به مرگ می‌شود، در سنین پایین‌تر و در افرادی که پایه خانوادگی مناسب و به دلیل اختلافات خانوادگی، پختگی کافی ندارند هم دچار سوءمصرف مواد می‌شوند و هم به سمت خودزنی می‌روند.

تلقی و درک افراد از استرسهایی که در سنین مختلف به آنها وارد می‌شود، متفاوت است؛ گاهی استرس ثابتی در سن هشت، همان استرس در سن 15 و مجدداً در سن پنجاه‌سالگی به فرد وارد شود، زمانی فرد از آن استرس، فاجعه سازی می‌کند و یک استرس بسیار کوچک را تبدیل به فاجعه می‌کند؛ خنده‌دار است که بگویم یک دانشجوی پزشکی به خاطر نمره 18 اقدام به خودکشی کرده بود یعنی انتظار داشت نمره او 20 شود و چون این موضوع برای او استرس بود، اقدام به خودکشی کرد.

مسئله دیگر هم بزرگنمایی شدن خود فردی است که اقدام به خودکشی می‌کند، به لحاظ شخصیتی گاهی فرد اقدام به خودکشی می‌کند تا خودی در جامعه نشان دهد یعنی به خاطر ناکامیهای زیادی که داشته و مورد طردهای متعدد عاطفی و بی‌توجهی از جامعه قرارگرفته است می‌خواهد حداقل با خودکشی کردن مطرح شود، در این موارد نیز ممکن است در سنین پایین‌تر چون فرد بینش کافی را نداشته و پختگی کافی را به لحاظ فکری ندارد، دست به خودکشی بزند.

دکتر امان‌الله قرایی مقدم: بحث رسانه‌های بیگانه و فضای مجازی به‌طورکلی مؤثر است به‌طوری‌که نوعی آموزش می‌دهد، من با بحث آموزش مخالف نیستم، آموزش باید در همه‌جا باشد، کسی منکر تعلیم و تربیت نیست که بگوییم آموزش ندهیم، اساس زندگی آموزش و ابتدایی‌ترین نهاد است مسئله مدنظر من تک علّی‌نگری نیست اما رسانه‌های بیگانه مستقیم خودکشی را تبلیغ نمی‌کنند و از طریق سریال، فیلم، پویانمایی و … بحث می‌کنند و اینها در اقدام به خودکشی مؤثر است یعنی شیوه آموزش را درست‌تر از ما به کار می‌برند، یک آمریکایی نمی‌گوید آمریکا بزرگ است، این بزرگی را در پرچمش و در «تام و جری» نشان می‌دهد، رسانه‌های بیگانه با توجه به نظریه‌های «مارشال مک لوهان» و… برنامه‌هایشان را طوری نرمش می‌کنند و به خورد مخاطب می‌دهند اما ما این کار را نمی‌کنیم، اساس این رسانه‌ها ترفندهایی است که به کار می‌برند.

در حال حاضر از طریق سریالهای «فارسی وان» و «جِم» طوری مطرح می‌کنند که همه این جامعه بد است و فرد را ناامید و مأیوس می‌کنند در خانواده‌ها هم طوری شده است که کعبه آمال فقط نمره 20 و پزشکی است، جامعه این کعبه آمال را ایجاد کرده که جوانان فقط باید در رشته پزشکی و مهندسی تحصیل کنند و جراح مغز و قلب شوند.

به دلیل ندانم‌کاری رادیو و تلویزیون، درصدی از نوجوان و جوانان از کودکی رسانه‌های مختلف و متنوع بیگانه را می‌بیند و رسانه‌های بیگانه این مسائل را به خورد جوانان و نوجوانان ما می‌دهند و درنتیجه آمار خودکشی بالا می‌رود.

در حال حاضر حدود 4 میلیون جوان بیکار در جامعه داریم، تورم، بیکاری و گرانی آمار خودکشی را بالا می‌برد، تمامی عوامل خودکشی به جامعه برمی‌گردد، خودکشی پدیده تام است، یک علت نیست، در کشور ماه دهها علت در اقدام به خودکشی مؤثر است و باید بررسی شود، مسؤولان باید روی این مسائل بررسی کنند.

کریمی: مهم‌ترین مسأله این است که سیاستهای پنهان‌کاری نباید در جامعه وجود داشته باشد، بالاخره در جامعه مبتلابه این مشکلات هستیم، آمار طلاق و سوءمصرف زیاد است.

قرایی مقدم: هر ساعت 19 طلاق ثبت و از هر سه ازدواج، یکی منجر به طلاق می‌شود، حقوقهای نجومی و قاچاق کالا خودش یکی از عوامل [برای اقدام به خودکشی] است، چرا یک استاد دانشگاه که چندین دهه سابقه تدریس دارد باید 5 میلیون و یک فرد دیپلمه 20 میلیون حقوق بگیرد، چه کسی اختلاف و شکاف طبقاتی را بالابرده و جوانان را مأیوس کرده؟ جوان‌، مأیوس شده که خودش را حلق‌آویز می‌کند، جوان پیش خود می‌گوید چه آینده‌ای دارم و به خاطر نبود مسکن و شغل ازدواج نمی‌کند، در حال حاضر میانگین سن ازدواج در پسرها به 28 سال رسیده است.

دکتر جعفر کوشا: فنّاوری می‌تواند فرهنگ یک جامعه را بالا ببرد و اخبار را به‌آسانی به مردم برساند و از طریق داده‌ها و آموزش در فضای سایبری می‌توانیم فرهنگ مردم را بالا ببریم، در مورد این کاربرد فنّاوری کسی شک ندارد اما ما به‌عنوان یک جامعه در حال گذار یا گذر فنّاوری را با عنوان «فضای سایبر» انتخاب کردیم بدون اینکه زیرساختها و پیش‌زمینه‌ها را برای مردم فراهم کرده باشیم؛ فضای سایبر، فضای بسیار مناسبی است برای اینکه بتوانیم با همدیگر ارتباط داشته باشیم، جهان نیاز به ارتباط دارد، اعتقاد به یک دهکده داریم، در جهت جهانی‌سازی و جهانی‌شدن اقتصاد، فرهنگ، حقوق و… فنّاوری می‌تواند در فضای سایبر به ما کمک شایانی کند.

در کشورهایی مانند ایران که مذهبی هستیم درعین‌حال دروازه‌هایی با عنوان «درگاه» بازشده و اطلاعات پشت سر هم وارد این درگاه‌ها می‌شود اما در فضای حقیقی می‌گوییم اگر پنجره اتاقی را بازکنیم ممکن است تمام حیوانات موذی وارد آن اتاق و فضا شوند؛ در فضای سایبر کشور نیاز به توری و فیلتری داریم که اطلاعاتی را می‌خواهیم وارد فضای سایبر کشور کنیم و آنها را بر اساس فرهنگ جامعه خودمان منطبق کنیم.

به‌هرحال فضای سایبر می‌تواند یک وسیله انتخاب جرم باشد، یعنی ناهنجاری از این طریق انجام شود، دقیقاً قانون‌گذار ایرانی به این مسأله توجه داشت که تحریک خودکشی از طریق رایانه جرم‌انگاری شد چون در فضای سایبر شما فرد مقابلتان را نمی‌بینید، در بسیاری از ازدواجهای اینترنتی که منجر به طلاق می‌شود به دلیل این است که فرد فریب می‌خورد و صحنه مقابلش را نمی‌بیند. دختری در مراجعه به من گفت «با پسری در اینترنت و از طریق چت» آشنا شدم، آن پسر در چت اینترنتی خودش را 25 ساله معرفی کرد اما در حقیقت سی‌وپنج سالش بود و زمانی که ازدواج کردیم متوجه سن بالای او شدم یا در مورد دیگری دختری با پسری در اینترنت آشنا شده بود و آن پسر از دختر خواسته بود که عکس عریانش را بفرستد، آن دختر هم این کار را کرده و بعد پدر و مادرش از این کار مطلع شده بودند و چون پدر و مادرش آدمهای متعصبی بودند اقدام به خودکشی کرده بود. اعتقادداریم که در فضای سایبر کنترل باید شدیدتر باشد؛ کنترل به معنای محدودیت نیست و به معنای نظام‌مند کردن است، در حال حاضر در کشوری مانند چین یا آمریکا گشت‌زنیهای را در فضای سایبر ایجاد کرده‌اند و دسترسی به اطلاعات، تصاویر و … نسبت به سن برنامه‌ریزی‌شده است.

در شرایط فعلی با عضویت در تلگرام به‌سرعت برای مخاطب پیامهای متعدد می‌آید و مدیر کانال تلگرامی یا افراد گروه به مخاطبهایشان توجه نمی‌کنند که چه کسانی هستند، در فضای حقیقی مخاطب و درجه وی را می‌شناسیم اما در فضای ناشناخته‌ای مانند سایبر به‌طور مثال یک پسر سیزده‌ساله که نسبت به زندگی‌اش امیدوار است با یک مرد شصت‌ساله که از زندگی‌اش ناامید شده می‌تواند گفت‌وگو کند و آن مرد ناامید اطلاعاتی به نوجوانی می‌دهد که امیدوار به آینده است.

در فضای سایبر باید اولاً فرهنگ استفاده از فنّاوری را بالا ببریم که این نیاز به کار سخت دارد و متأسفانه متولیان فرهنگی ما یا غافل یا جاهل یا اساساً به نظر من معاند هستند و از جامعه‌ ما غفلت کردند، امروزه با استفاده از فنّاوری می‌توانید یک حدیث امامان معصوم را از طریق تلگرام به همه برسانید و این بسیار خوب است، حضرت آقا هم چندین بار گفته‌اند که از فنّاوری استفاده کنید؛ با استفاده از همین فنّاوری نامه ایشان به جوانان غربی ارسال شد.

اما این سؤال مطرح است که متولیان فرهنگی، وزارت ارشاد و حوزه و دانشگاه تا چه اندازه در جهت به‌کارگیری و استفاده از فنّاوری کارکرده‌اند؟ در بحث آموزش در مدارس باید به دانش‌آموزان بگویند که نباید وارد هر کانال تلگرامی شوند یا حداقل کانالهای نامناسب را فیلتر کنیم، اکنون پلیس فتا اقداماتی در حال انجام دارد اما گشت‌زنیهای پلیس فتا در فضای سایبری بسیار کم استچون نرم‌افزارهای پلیس فتا بسیار محدود است مثلاً باید نرم‌افزاری در اختیار والدین قرار دهند که آنها بتوانند با استفاده از این نرم‌افزار بر فرزندان خود در فضای مجازی نظارت و کنترل داشته باشند اما در حال حاضر به کنج اتاق می‌روند و در هر گروهی عضو می‌شوند.

بنابراین کنترل ما بر اساس فرهنگ باید به‌صورت نظام‌مند دربیاید، امروز بودجه اختصاص‌یافته در مجلس در قبال مسأله فرهنگ بسیار پیش‌پاافتاده است، اقتصاد بسیار مهم شده درصورتی‌که مسأله فرهنگ اهمیت ندارد، امروزه از اخلاق دور شده‌ایم، تهمتهایی که در فضای سایبر می‌زنند و تصاویری که در این فضا می‌فرستند خلاف اخلاق است، انحطاط اخلاقی باعث شده که امروز جوان به هر کاری دست بزند، هر موضوع، تصویر و شعری را در فضای مجازی برای دیگران ارسال می‌کند، خط قرمزها از بین رفته است.

درگذشته در فضای حقیقی در خانه را می‌بستیم و هر کس قصد ورود به منزلمان را داشت، در می‌زد اما اکنون در فضای مجازی کسی برای ورود به حریم شخصی شما در نمی‌زند بنابراین با فنّاوری، آزادی اطلاعات و سیر جریان اطلاعات مخالف نیستیم، باید همه‌چیز را همگان بدانند اما باید بدانید اگر چلوکبابی به یک نوزاد دهید، این غذا در ظرفیت او نیست و معده وی غذا را پس می‌زند درصورتی‌که غذا خوب است اما متناسب با اقتضای حال آن کودک نیست.

کریمی: سطح اخلاقیات در جامعه ما بسیار پایین آمده است و باید در رابطه با پایین آمدن سطح اخلاقیات آسیب‌شناسی کنیم، شاید دلیل این اتفاق فقط مقوله فرهنگی نباشد، گمان می‌کنم که اکثر مردم عوام هستند و درصد کمی از مردم ما خواص هستند، همیشه در جوامع، عوام دنباله‌رو خواص هستند و زمانی که عوام ببینند در سطح فرهنگی و در سطوح دیگر دروغ‌گویی بین خواص بالاست، میزان درستکاری، اندیشه، کردار و رفتار ناصواب در بین خواص جامعه زیاد است، عوام نیز دنبال خواص می‌روند و دچار تعارض فرهنگی و عناد می‌شوند.

چرا به این سمت‌وسو ما رفتیم که متأسفانه جامعه دچار تخریب، احساس ناامیدی و بیکاری زیاد شده است، کودکان و نوجوانان وقتی اینها را می‌بینند دچار تعارض، بی‌تفاوتی نسبت به زندگی می‌شوند، عشق، علاقه و انگیزه آنها نسبت به زندگی پایین می‌آید، ما باید آسیب‌شناسی را در سطح بالاتر انجام بدهیم.

کوشا: یک ضرب‌المثل ژاپنی می‌گوید «دُم طرف سَر می‌رود»، در رأس یک اداره اگر مدیر سالم و اخلاق مدار باشد، کارمندان آن اداره نیز اخلاق مدار هستند، به‌طور مثال اگر رئیس اداره، فوتبال دوست داشته باشد صبح که سرکار می‌رود همه کارمندان او درباره فوتبال صحبت می‌کنند، اگر اهل سینما باشد همه درباره سینما و فیلمها صحبت است، این ضرب‌المثل بسیار مهم است، باید بپرسیم اکنون در کشور ما سر کجا می‌رود؟ سَر در حال رفتن به سمتی است که اخلاق را زیر پا می‌گذارد، امروز وقتی نوجوان کم‌بضاعت می‌بیند معلمش، به خانه دوستش می‌رود، معلم خصوصی می‌شود و درس می‌دهد و بین پولدار و بی‌پول تفاوت قائل می‌شوند؛ این اختلاف طبقاتی باعث ایجاد گسل و گسست در جامعه می‌شود، ایجاد گسلها، زلزله به وجود می‌آورد می‌کند و زلزله و بحرانهای منفی زیادی در جامعه داشته‌ایم.

قرایی مقدم: معتقدم بحثی که آقای دکتر کوشا مطرح کردند، مربوط به عوامل درون‌زاست، من 30 سال قبل نوشتم «بیگانگی بافرهنگ ملی از کودکستان آغاز می‌شود»، «ایرانی بمانیم اما از تمدن غرب عقب نمانیم»، «زنگها برای ما به صدا درمی‌آیند»، «در افکار خود خانه‌تکانی کنیم»، «خانه از پای‌بست ویران است»، ژاپن 1948 انقلاب فرهنگی کرد، ژاپنی، ژاپنی فکر می‌کند، گفت ژاپنی بمانیم اما از تمدن غرب عقب نمانیم، مثلاً مدتهاست که در مورد فست‌فود و ساندویچ صحبت می‌شود اما آیا می‌توانیم آن را از بین ببریم؟ به‌هیچ‌عنوان! چون فست‌فود مناسب زندگی صنعتی است.

اقتدار پدر و مادر در درون خانواده از بین رفته است، اقتدار معلم را از بین بردیم، ارتباطات درون خانواده، ارتباط «موزاییکی» است، یعنی مادر در آشپزخانه است، پدر روزنامه می‌خواند، دختر با تلفن صحبت می‌کند و پسر غذا می‌خورد، ما خودباخته شدیم، این خودباختگی به تئوری «آنومی اجتماعی» و به اینکه جامعه از بین رفته است، برمی‌گردد. جهان امروز به قول «پیتریم سوروکین» «جهان مادیات و حِسیات است»، دوره شهودی عقلانی طی شده بنابراین ذهنیت و عشق، معنویات و همه‌چیز پول شده است.

اکنون کدام پدر در خانواده قدرت دارد؟ بنده به‌عنوان پدر قدرت دارم؟ خیر! چون قدرت را از ما گرفته‌شده است، پایه‌های فرهنگی سست شده است، رهبری در رابطه با «ولنگاری فرهنگی» صحبت کردند، ولنگاری را چه کسی به وجود آورد؟ ولنگاری را من معلم به وجود آوردم! مسأله فرهنگ شوخی نیست، اکنون نیز دروازه ورود اطلاعات را رها کردیم و فضای مجازی همه را تحت تأثیر قرار داده است، بسیاری از جوانان جامعه ما سمت شبکه‌های «فارسی وان»، «من و تو» و «جم» رفته‌اند، علاوه براین سال پیش 8 میلیون از مردم کشور ما برای سفر به آنتالیا رفتند و 18 میلیارد دلار آنجا خرج کردند چون برنامه‌های تلویزیون را تا یک بچه می‌بیند، خاموش می‌کند، خنده و شادی در این برنامه‌ها وجود ندارد، جامعه‌ای هم که در آن خنده نیست، هیچ‌چیز دیگری در آن نیست. درنتیجه معتقدم عوامل درون‌زا باعث شده که ما دیگر ایرانی نمانیم تا زمانی که این عوامل درون‌زایی مانند بیکاری، طلاق، نابسامانیها، تجددگرایی و… کم نشود، آمار خودکشی، فساد و … افزایش خواهد یافت. پایان‌بخش چهارم

 


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۷۸
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *