چگونه میتوان فرجامخواهی کرد؟
چگونه میتوان فرجامخواهی کرد؟
رسیدگی فرجامی ازلحاظ قانونی عبارت است از تشخیص منطبق بودن یا منطبق نبودن رأی مورد درخواست فرجامی با موازین شرعی و مقررات قانونی که قانونگذار در ماده ۳۶۶ قانون آیین دادرسی مدنی بدان پرداخته است. اصل بر قطعیت احکام دادگاههای عمومی و انقلاب است؛ بنابراین هر حکمی که از دادگاه بدوی یا تجدیدنظر صادر شود، قابل فرجامخواهی نخواهد بود.
آرای قابل فرجامخواهی
اصل بر قطعیت احکام دادگاههای عمومی و انقلاب است؛ بنابراین هر حکمی که از دادگاه بدوی یا تجدیدنظر صادر شود، قابل فرجامخواهی نخواهد بود.
آرای قابل فرجام بر دو قسم هستند:
1- آرای قابل فرجامخواهی صادرشده از دادگاه.ی بدو ی.
2- آرای قابل فرجامخواهی صادرشده از دادگاه.ی تجدیدنظر.
3- آرای قابل فرجامخواهی که از دادگاه.ی بدوی صادر شدهاند.
بهموجب ماده 367 قانون آیین دادرسی مدنی، آرای دادگاه.ی بدوی که به علت عدم درخواست تجدیدنظر قطعیت یافته، قابل فرجامخواهی نیست؛ مگر در موارد زیر:
الف ـ احکام:
۱ ـ احکامی که خواسته آن بیش از مبلغ 20 میلیون ریال باشد.
۲ ـ احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت.
ب ـ قرارهای زیر مشروط به اینکه اصل حکم راجع به آنها قابلرسیدگی فرجامی باشد:
1- قرار ابطال یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شده باشد.
2- قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا.
مطابق این ماده، اولاً اصل بر غیرقابل فرجامخواهی بودن آرای دادگاه.ی عمومی و انقلاب است. ثانیاً مهمترین شرط فرجامخواهی این است که نسبت به آرای صادره (بهجز احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر و وقف) تجدیدنظرخواهی نشده باشد. ثالثاً، بهجز موارد مربوط به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت که در زمره دعاوی غیرمالی هستند، حکم دادگاه بدوی باید مربوط به دعوای مالی و مبلغ خواسته آن حداقل بیش از 20 میلیون ریال باشد.
ماده ۳۶۸ قانون آیین دادرسی مدنی نیز میگوید: آرای دادگاه.ی تجدیدنظر استان قابل فرجامخواهی نیست؛ مگر در موارد زیر:
الف ـ احکام:
احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر و وقف.
ب ـ قرارهای زیر مشروط به اینکه اصل حکم راجع به آنها قابلرسیدگی فرجامی باشد.
1- قرار ابطال یا رد دادخواست که از دادگاه تجدیدنظر صادر شده باشد.
2- قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا.»
همچنین مطابق ماده 369 قانون آیین دادرسی مدنی، برای اینکه آرای ذکرشده قابل فرجامخواهی باشد، نباید مشمول یکی از بندها و شرایط مندرج در این ماده باشد.
ماده ۳۶۹ میگوید: احکام زیر اگرچه از مصادیق بندهای (الف) در دو ماده قبل باشد، حسب مورد قابلرسیدگی فرجامی نخواهد بود:
1- احکام مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه.
2- احکام مستند به نظریه یک یا چند نفر کارشناس که طرفین بهطور کتبی رأی آنها را قاطع دعوا قرار داده باشند.
3- احکام مستند به سوگند که قاطع دعوا باشد.
4- احکامی که طرفین حق فرجامخواهی خود را نسبت به آن ساقط کرده باشند.
5- احکامی که ضمن یا بعد از رسیدگی به دعاوی اصلی راجع به متفرعات آن صادر میشود، درصورتیکه حکم راجع به اصل دعوا قابلرسیدگی فرجامی نباشد.
6- احکامی که بهموجب قوانین خاص غیرقابل فرجامخواهی است.»
بنابراین اگرچه حکمی ممکن است ازنظر مواد 367 و 368 قانون آیین دادرسی مدنی، قابل فرجامخواهی تلقی شود، اما درصورتیکه آرای مزبور مستند به اقرار یا سوگند قاطع دعوا باشد یا مستند به نظریه کارشناس یا کارشناسانی باشد که طرفین کتباً نظر آنها را قاطع دعوا شناخته باشند، یا اینکه طرفین حق فرجامخواهی خود را ساقط کرده باشند و همچنین احکامی که بهموجب قوانین خاص غیرقابل فرجامخواهی باشند یا احکام راجع به متفرعات دعوایی که حکم راجع به اصل آن غیرقابل فرجامخواهی است، قابلرسیدگی فرجامی نخواهد بود.
آرای قابل فرجامخواهی که از دادگاه.ی تجدیدنظر صادر شدهاند
برخی آرا هم قابل تجدیدنظرخواهی و هم قابل فرجامخواهی هستند. بهعبارتدیگر، رسیدگی به بعضی از دعاوی از طریق عادی سه مرحلهای (بدوی، تجدیدنظر و فرجام) است. این موارد مطابق ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی عبارتند از: احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر و وقف و قرارهای سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا، مشروط بر اینکه قرارهای مزبور مربوط به موضوعی باشند که حکم راجع به اصل آنها قابل فرجامخواهی باشد.
نسبت بهقرار رد یا ابطال دادخواست که از دادگاه تجدیدنظر صادر شده باشد، نیز مشروط به اینکه حکم راجع به اصل آنها قابل فرجامخواهی باشند، میتوان فرجامخواهی کرد اما نمیتوان آن را رسیدگی سه مرحلهای دانست.
البته همانطور که گفته شد، این احکام و قرارهای قابل فرجامخواهی، در صورت وجود یکی از شرایط ماده 369 قانون آیین دادرسی مدنی، وصف فرجامخواهی بودن خود را از دست میدهد.
در اینجا لازم است به چند نکته اشاره شود:
1- در چه مواردی دادگاه بدوی یا تجدیدنظر قرار رد یا ابطال دادخواست یا قرار سقوط دعوا را صادر مىکنند؟
2- اگر دفتر دادگاه قرار رد دادخواست را صادر کند و دادگاه پس از اعتراض خواهان، قرار دفتر را تائید کند، آیا این قرار بهمنزله قرار صادره از دادگاه و قابل فرجامخواهی است یا خیر؟
همچنین اگر دادگاه تجدیدنظر قرار ابطال یا رد دادخواست دادگاه بدوی را تائید کند، آیا این قرار بهمنزله قرار دادگاه تجدیدنظر و قابل فرجامخواهی خواهد بود یا خیر؟ که در ادامه به بررسی این موضوعات خواهیم پرداخت:
قرارهای قابل فرجامخواهی
بهجز قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا که با احراز شرایط دیگر قابل فرجامخواهی است، قرارهای دیگری نیز وجود دارد که بعضی از آنها قابلرسیدگی فرجامی است و بعضی دیگر قابلیت فرجامخواهی ندارند.
بعضی از قرارهای صادره از دادگاه.، اعدادی هستند؛ به این معنا که قرارهایی هستند که برای فراهم شدن موجبات رسیدگی یا کشف واقعیت صادر مىشوند و پرونده را برای صدور رأی آماده میکنند؛ مثل قرار کارشناسی، اتیان سوگند، استماع شهادت شهود، معاینه محل و امثال آن.
اما قرارهای دیگری نیز وجود دارد که منجر به ختم دادرسی و مختومه شدن پرونده مىشود، هرچند منجر به فصل خصومت نشده باشد. مثل قرارهای رد دعوا، عدم استماع دعوا، رد دادخواست، ابطال دادخواست و سقوط دعوا.
قرار اعدادی بهطورکلی قابلیت فرجامخواهی ندارد بلکه بعضی از قرارهایی که منجر به ختم دادرسی و مختومه شدن پرونده مىشود، ممکن است در صورت داشتن سایر شرایط قابل
فرجام باشد.
این قرارها عبارتند از قرار رد دادخواست، قرار ابطال دادخواست و قرار سقوط دعوا.
موارد صدور قرارها
دادگاه بدوی یا تجدیدنظر در موارد زیر قرار رد یا ابطال دادخواست صادر مىکند:
1- درصورتیکه در مدت مقرر در قرار دادگاه برای دادن تأمین، خواهان تأمین ندهد، به درخواست خوانده قرار رد دادخواست خواهان صادر میشود. (مواد 109 و 147 قانون آیین دادرسی مدنی)
2- درصورتیکه دادخواست تجدیدنظرخواهی خارج از مهلت داده شود یا در موعد قانونی رفع نقص نشود، بهموجب قرار دادگاه صادرکننده رأی بدوی رد میشود. (ماده 345 و تبصره 2 ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی)
3- اگر مشخصات تجدیدنظرخواه در دادخواست معین نشده و معلوم نباشد که دادخواستدهنده چه کسی است یا اقامتگاه او معلوم نباشد و قبل از انقضای مهلت، دادخواست تکمیل یا تجدید نشود، پس از انقضای مهلت، دادخواست یادشده بهموجب قرار دادگاهی که دادخواست را دریافت کرده است، رد میشود. (ماده 344 قانون آیین دادرسی مدنی)
4- درصورتیکه دادخواست فرجامخواهی خارج از مهلت دادهشده یا در مدت مقرر تکمیل نشود، بهموجب قرار دادگاهی که دادخواست به آن تسلیم شده است، رد میشود.
همچنین درصورتیکه مشخصات فرجامخواه در دادخواست فرجامی معین نشده و درنتیجه هویت دادخواستدهنده معلوم نباشد، پس از انقضای مهلت فرجامخواهی بهموجب قرار دادگاهی که دادخواست به آنجا داده شده است، رد مىشود. (مواد 383 و 384 قانون آیین دادرسی مدنی)
5- در صورت تقدیم دادخواست اعاده دادرسی، دادگاه صالح ممکن است قرار رد دادخواست اعاده دادرسی صادر کند. (تبصره ماده 435 قانون آیین دادرسی مدنی)
6- در موردی که دادگاه به اخذ توضیح از خواهان نیاز داشته باشد و نامبرده در جلسه تعیینشده حاضر نشود و با اخذ توضیح از خوانده هم دادگاه نتواند رأی بدهد.
همچنین درصورتیکه با دعوت قبلی هیچیک از اصحاب دعوا حاضر نشوند و دادگاه نتواند در ماهیت دعوا بدون اخذ توضیح رأی صادر کند قرار ابطال دادخواست صادر مىشود. (ماده 95 قانون آیین دادرسی مدنی)
7- درصورتیکه خواهان تا نخستین جلسه دادرسی، دادخواست خود را مسترد کند، دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر میکند. (بند الف ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی)
8- درصورتیکه به علت عدم تهیه وسیله توسط خواهان، اجرای قرار معاینه محل یا تحقیق محلی مقدور نباشد و دادگاه بدون آن نتواند انشاء رأی کند، دادخواست در مرحله بدوی ابطال مىشود (ماده 256 قانون آیین دادرسی مدنی)
9- هرگاه قرار کارشناسی به نظر دادگاه بدوی باشد و خواهان ظرف مدت یک هفته از تاریخ ابلاغ، آن را پرداخت نکند و دادگاه نتواند بدون انجام کارشناسی حتی با سوگند حکم صادر کند، دادخواست ابطال میشود. (ماده 259 قانون آیین دادرسی مدنی)
10- چنانچه هر یک از طرفین دعوا دادخواست تجدیدنظر خود را مسترد کنند، مرجع تجدیدنظر، قرار ابطال دادخواست تجدیدنظر را صادر میکند. (ماده 363 قانون آیین دادرسی مدنی)
در یک مورد نیز دادگاه بدوی یا تجدیدنظر حسب مورد قرار سقوط دعوا صادر میکند و آن موردی است که خواهان پس از ختم مذاکرات دعوای خود را بدون رضایت خوانده مسترد کرده یا خواهان از دعوای خود بهکلی صرفنظر کند. (بند ج ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی)
در هر یک از مواردی که گفته شد، درصورتیکه حکم راجع به اصل آن قابل فرجامخواهی باشد، قرارهای مزبور نیز قابل فرجامخواهی است؛ اما قرار رد درخواست دستور موقت به دلیل اینکه رد دادخواست نیست، بهتصریح ماده 325 قانون آیین دادرسی مدنی قابل فرجامخواهی نیست.
رأی دادگاه بدوی مبنی بر تائید قرار رد دادخواست دفتر بهمنزله قرار صادره از دادگاه بدوی نیست؛ همچنین رأی دادگاه تجدیدنظر مبنی بر تائید قرار دادگاه بدوی در مورد ابطال یا رد دادخواست یا سقوط دعوا بهمنزله قرار صادره از دادگاه تجدیدنظر تلقی نمیشود؛ بنابراین باید گفت که منظور از قرار ابطال یا رد دادخواست که حسب مورد از دادگاه بدوی یا تجدیدنظر صادر شده باشد، قراری است که دادگاه.ی مذکور، رأساً صادر کرده باشند نه در مقام رسیدگی، اعتراض و تجدیدنظرخواهی.
جهات فرجامخواهی
صرف تشخیص احکام و قرارهای قابل فرجامخواهی کافی نیست و برای اینکه محکومعلیه بتواند نسبت بهحکم یا قراری که به زیان او صادر شده است، فرجامخواهی کند و امیدوار باشد که در دیوان عالی کشور رأی فرجامخواسته نقض شود، باید بهروشنی جهاتی که موجب نقض رأی مىشود را بشناسد و در لایحه فرجامخواهی خود به آنها اشاره کند.
بهموجب بند 6 ماده 380 و بند 2 ماده 381 قانون آیین دادرسی مدنی، فرجامخواه باید علاوه بر پیوست کردن لایحه متضمن اعتراضات فرجامی، دلایل فرجامخواهی را در دادخواست خود قید کند. جهات فرجامخواهی همان مواردی است که اگر شعبه دیوان عالی آنها را احراز کند، رأی فرجامخواسته نقض مىشود.
هر یک از موارد زیر از جهات فرجامخواهی محسوب میشوند:
1- ادعای عدم صلاحیت ذاتی دادگاه صادرکننده رأی برای رسیدگی به موضوع.
2- ایراد عدم رعایت صلاحیت محلی، وقتیکه نسبت به آن ایرادشده باشد.
3- ادعای مخالفت رأی صادره با موازین شرعی و مقررات قانونی.
4- ادعای عدم رعایت اصول دادرسی، قواعد آمره و حقوق اصحاب دعوا، درصورتیکه به درجهای از اهمیت باشد که رأی را از اعتبار قانونی بیندازد.
5- ادعای صدور آرای مغایر با یکدیگر در یک موضوع و بین همان اصحاب دعوا بدون اینکه سبب قانونی آن تغییر کرده باشد.
6- نقص تحقیقات یا عدم توجه به دلایل و مدافعات طرفین یا عدم توجه به مفاد صریح سند یا قرارداد.
7- اسباب توجیهی مفاد رأی صادره با مادهای که دارای معنای دیگری است، تطبیق شده باشد.
8- ادعای عدم صحت مدارک و نوشته.ی مبنای رأی که طرفین در جریان دادرسی ارائه کردهاند.
فرجامخواه باید حداقل به یکی از موجبات فرجامخواهی استدلال کرده و دلایل خود را به دادخواست پیوست کند؛ در غیر این صورت چهبسا از فرجامخواهی نتیجه مثبتی عاید او نشود. با این حال، مطابق ماده 377 قانون آیین دادرسی مدنی، در صورت وجود یکی از موجبات نقض، رأی مورد تقاضای فرجام نقض میشود؛ اگرچه فرجامخواه به آن جهت که مورد نقض قرارگرفته است، استناد نکرده باشد.
ترتیب و مهلت فرجامخواهی
علاوه بر طرفین دعوا یا قائممقام یا نمایندگان قانونی و وکلای آنان، دادستان کل کشور نیز مىتواند به تقاضای ذینفع مدعی خلاف شرع یا قانونی بودن رأی، درخواست رسیدگی فرجامی کند بنابراین لازم است علاوه بر بیان ترتیب فرجامخواهی توسط طرفین دعوا، در مورد چگونگی درخواست از دادستان کل کشور برای فرجامخواهی نیز توضیح داده شود:
1- ترتیب فرجامخواهی: فرجامخواهی با تقدیم دادخواست به دادگاه صادرکننده رأی به عمل مىآید؛ بنابراین درصورتیکه از رأی دادگاه بدوی فرجامخواهی شود، دادخواست به دفتر همان دادگاه بدوی داده مىشود و اگر نسبت به رأی دادگاه تجدیدنظر فرجامخواهی شود، دادخواست فرجامخواهی به دفتر دادگاه تجدیدنظر تسلیم مىشود.
دادخواست فرجامخواهی باید مطابق مواد 380، 381 و 382 قانون آیین دادرسی مدنی تکمیل و هزینه دادرسی آن مطابق قانون پرداخت شود. هرگاه از رأی قابل فرجام در مهلت قانونی فرجامخواهی نشده یا به هر علت در آن موارد قرار رد دادخواست فرجامی صادر و قطعی شده باشد و ذینفع مدعی خلاف شرع یا قانون بودن آن رأی باشد، مىتواند از طریق دادستان کل کشور تقاضای رسیدگی فرجامی کند. تقاضای یادشده نیز مستلزم تقدیم دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی فرجامی است. این دادخواست باید به دفتر دادستانی کل داده شود و دفتر دادستان کل کشور دادخواست رسیدگی فرجامی را دریافت و در صورت تکمیل بودن آن از جهت ضمایم، مستندات و هزینه دادرسی برابر مقررات، آن را ثبت کند و بهضمیمه پرونده اصلی به نظر دادستان کل کشور میرساند.
2- مهلت فرجامخواهی: مطابق ماده 397 قانون آیین دادرسی مدنی، مهلت درخواست فرجامخواهی برای اشخاص ساکن ایران 20 روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور 2 ماه است.
ابتدای مهلت فرجامخواهی برای احکام و قرارهای قابل فرجامخواهی دادگاه تجدیدنظر استان، از روز ابلاغ و برای احکام و قرارهای قابل تجدیدنظر دادگاه بدوی که نسبت به آن تجدیدنظرخواهی نشده است، از تاریخ انقضای مهلت تجدیدنظر آغاز میشود. اما اگر به هر دلیل ذینفع نتواند در مدت فرجامخواهی مزبور اقدام کند یا اینکه دادخواست فرجامخواهی او به هر دلیل رد شود، بازهم فرصت دیگری باقی است و آن درخواست فرجامخواهی از دادستان کل است. در این صورت مهلت تقدیم دادخواست به دفتر دادستانی کل، یک ماه حسب مورد از تاریخ انقضای مهلت فرجامخواهی یا قطعی شدن قرار رد دادخواست فرجامی یا ابلاغ رأی دیوان عالی کشور در خصوص تائید قرار رد دادخواست فرجامی است. در مواردی که دادخواست فرجامی به دفتر دادگاه (بدوی یا تجدیدنظر) داده مىشود، چنانچه با ابلاغ رفع نقص دادخواست تکمیل نشود یا خارج از موعد مقرر تقدیم شده باشد بهموجب قرار دادگاهی که دادخواست به آنجا داده شده است، رد مىشود. این در حالی است که اگر دادخواست تقدیمی به دفتر دادستانی کل پس از اخطار تکمیل نشود یا خارج از مهلت قانونی درخواست شده باشد، نیازی به صدور قرار رد دادخواست ندارد بلکه به دادخواست مزبور ترتیب اثر داده نمیشود. منبع:پایگاه آموزشی مهداد