عوامل رواج دروغگویی در جامعه
عوامل رواج دروغگویی در جامعه
عوامل رواج دروغگویی در جامعه
برخی از عوامل مؤثر در رواج دروغ در جامعه به شرح زیر موردبررسی قرار میگیرد؛
بیاعتمادی در جامعه
یکی از راههایی که میتواند به تضعیف دروغگویی کمک کند، اعتمادسازی در جامعه است و درعینحال تبیین دقیق ناپسند بودن این امر در یک جامعه اسلامی.
هر جامعهای، چه دینی و چه غیردینی، چه ابتدایی و چه فرا صنعتی، نیازمند وجود عنصر اعتماد است. اگر اعتماد نباشد، دیگر امکان معاملات تجاری و مانند آن وجود نخواهد داشت. امنیت که گاه معیار جامعه آرمانی تلقی میشود، چیزی جز نتیجه اعتماد نیست. اعتماد سرمایه اجتماعی بشر است و هرکسی از این سرمایه بیشتر بهرهمند باشد، زندگی اجتماعی موفقتری خواهد داشت. همه انسانها در زندگی اجتماعی و ارتباطات خود، بر یک اصل ناگفته و نانوشته تکیه میکنند و آن اصل این است که دیگران به ما راست میگویند و درنتیجه ما به آنان اعتماد میکنیم.
حال اگر خدشهای به این اصل وارد شود و اعتماد موجود از میان برود، دیگر نمیتوان شیرازه جامعه را حفظ نمود. «فرانسیس فوکویاما» در کتابی با عنوان «اعتماد» مینویسد: «اعتماد و پیوندهای اخلاقی موتور محرک جامعه است». حتی این عامل روانی، از عوامل مادی، همچون اقتصاد برتر است. این نکته چنان آشکار است که حتی خود افراد دروغگو به آن نیازمند هستند. اگر افراد به یکدیگر اعتماد نداشته باشند، دروغ سودی برای آنها دربر نخواهد داشت. این مسأله موجب آن میشود تا دروغگویان بکوشند بر دروغهای خود پرده بکشند و آنها را بپوشانند پس برای این کار به دروغهای دیگری پناه میبرند و بهاینترتیب، اعتمادی را که به آن نیاز دارند، حفظ میکنند.
فقر
ازجمله عوامل بسیار ناگوار فقر، رواج دروغ و دروغگویی در جامعه است. انسان فقیر برای رهایی از چنبره فقر و نجات از نا داری، گاه از روی ناچاری و اجبار و گاه از روی اختیار و اراده، متوسل بهدروغ میشود تا بلکه از این طریق مختصر درآمدی کسب نموده و برای مدتی هرچند کوتاه از فقر رهایی یابد. چه بسیار دیده و شنیدهایم فقرایی را که برای به دست آوردن قدری دارایی، متوسل به انواع و اقسام دروغها شده و سوگندهای دروغ بر زبان جاری کردهاند تا بلکه طرف مقابل را وادار به ترحم و دلسوزی نموده و از او کمکی هرچند اندک دریافت دارند. توجه به این مطلب ضروری است که فقر خود دارای اشکال متعددی است و تنها در فقر مالی، خلاصه نمیشود. گاه فقر فرهنگی بهرغم غنای مالی، باعث ارتکاب معاصی ازجمله «دروغگویی» میشود و بسیارند افرادی که در عین برخورداری از تمکن مالی به دلیل عدم تربیت صحیح و به عبارت دقیقتر «فقر فرهنگی» به دروغگویی مبادرت میورزند. ولی بههرحال فقر چه در شکل «مالی» آن و چه در شکل «فرهنگی» اش یکی از عوامل ابتلا به دروغگویی است.
دروغگویی حاکمان و مسؤولان
آدمی، صفت زشت دروغگویی را در مرحله نخست از والدین خود فرامیگیرد. اگر که در دروغگویی بیپروا باشند؛ یعنی طفل در جامعه کوچک خانواده از پدر و مادر خود الگو میپذیرد و همچون آینه، اعمال و رفتار آنها را در حرکات و گفتار خود مینمایاند. حال میگوییم در یک نگاه کلیتر، جامعه و کشور همچون خانوادهای است با مقیاس وسیعتر. دراین خانواده بزرگ، سردمداران، حاکمان و مسؤولان، بهمثابه پدران جامعه بوده و آحاد مردم اطفال این خانواده بزرگ میباشند و همانگونه که در یک خانواده طفل از والدین خود، خوب و بد را میآموزد، در جامعه نیز مردم از حاکمان خود میآموزند که چگونه عمل کرده و چگونه رفتار نمایند و درواقع پیرو آنان بوده و بر روش آنان میروند، همانگونه که دراین سخن حکیمانه منسوب به پیامبر گرامی اسلام (ص) به این حقیقت اشاره گردیده که:
«الناس علی دین ملوکهم: مردم بر روش و آیین پادشاهان خود هستند.»
منبع؛ ماهنامه گزارش