پرسه زنی در فضای مجازی «Syber stalker»
پرسه زنی در فضای مجازی «Syber stalker»
پرسه زنی در فضای مجازی «Syber stalker»
منصوره حسینی- حقوقدان
اینترنت عرصهای بکر و مستعد برای بروز تمامی انواع بزهکاران جدید و منحصربهفرد است که تحت عنوان پرسه زنان فضای مجازی خوانده میشود. پرسهزن فضای مجازی، فردی است که از اینترنت بهعنوان یک سلاح یا ابزار برای شکار، آزار، تهدید و تولید ترس و دلهره در بزه دیدگان خود از طریق تاکتیکهای پیچیده پرسه زنی که در اغلب اوقات، ناشناخته و گاه قانونی هستند، استفاده میکند.
به رغم گذشته حدود یک دهه از انجام تحقیقات چشمگیر جرم شناختی، تاکنون تعریفی خلاصه و موردقبول دانشگاهی درباره مفهوم سنتی پرسه زنی وجود نداشته است. در نتیجه رفتارها، الگوها و تاکتیکهای پرسه زنان در فضای مجازی، مورد شناسایی نادرست قرار میگیرند و تا حدود زیادی هم ناشناخته هستند؛ اما این مسأله پذیرفتهشده که رفتارهای پرسه زنی در فضای مجازی میتوانند از ایمیلهای غیر تهدیدکننده تا یک مواجهه بالقوه مرگآور میان پرسهزن و بزه دیده هدف متغیر باشد.
واژه پرسه زنی در فضای مجازی، نوعاً به استفاده از اینترنت، ایمیل و دیگر ابزارهای ارتباط الکترونیکی برای ایجاد میزانی از رعب، آزار و ترس به شکلی مجرمانه در یک یا چند بزه دیده بازمیگردد.
تحقیقات حکایت از روند صعودی شمار حوادث مربوط به پرسه زنی در فضای مجازی دارند که بخشی از آن به پناهگاه امنی بازمیگردد که اینترنت آن را فراهم آورده و فرد بزهکار قادر است به شکل نظری در آن پنهان شود و هویت خود را در پس آن مخفی نگه دارد. این ناشناس ماندن به یک بزهکار امکان میدهد خود را فردی کاملاً متفاوت جا بزند. در مسأله ناشناس ماندن در اینترنت این فرصت را نیز فراهم میآورد تا مرتکبان، به شکل مجازی با هر کسی در هر زمانی با کمترین هراس از شناسایی شدن و حتی ترس کمتر برای دستگیری و تحت پیگرد قانونی قرار گرفتن، ارتباط برقرار میکند.
این نوع بزهکاران سایبری دارای سطح بالایی از تواناییها و قابلیتهای رایانهای هستند یعنی مهارتهایی اساسی که به یک پرسه زدن فضای مجازی امکان اتخاذ تمهیداتی برای ردیابی نشدن (ناشناس ماندن) را میدهد که بهسادگی با استفاده از تاکتیکهایی کمهزینه و ساده، هویت خود را پنهان نماید؛ مثلاً یک پرسهزن فضای مجازی میتواند با چندین ارائهکننده خدمات اینترنتی(ISP) ارتباط برقرار کند و نامهای متفاوتی را برای خود بسازد که ردیابی ریشه ایمیلها تقریباً غیرممکن شود.
از آنجایی که به ندرت میتوان به وجود تماس فیزیکی میان پرسه زدن سایبری و بزه دیده اندیشید اغلب مأموران پلیس، جدی بودن این نوع آزار را بسیار کم میبینند و ترس بزه دیده را در حدّ نوعی مزاحمت تلفنی تلقی میکنند. باوجودی که پرسه زنی در فضای مجازی میتواند تهدید و ترس همپای تهدید و ترس ناشی از یک پرسه زنی سنتی در همسایگی یک فرد ایجاد کرد.
رفتارهای پرسه زنی سایبری همانند رفتار بزهکاران جنسی مانند مورد چشمچرانیهای “تام” میتوانند پیش درامد رفتارهای خطرناک دیگری باشد که برخی به بروز خشم ختم میشود.
هزینه استفاده از اینترنت اندک و دسترسی آسان یکی دیگر از موارد جلبتوجه پرسه زنان فضای مجازی و دیگر شکارچیان برخط از سوی اینترنت میباشد و افراد را از چشم بزه دیدگان و ردیابیها پنهان مینماید.
رفتارهای پرسه زنی در فضای مجازی اغلب به خوبی شناختهنشده و با دیگر رفتارهای مشابه پرخطا از جمله رفتار بزهکاران جنسی که با اغراض جنسی به دنبال کودکان هستند، اشتباه گرفته میشود.
تمامی رخدادهای پرسه زنی در فضای مجازی دارای انگیزههای جنسی نیست. با این حال، نمیتوان این حقیقت را نادیده گرفت که اینترنت به عرصهای واقعی برای بزهکاران جنسی تبدیلشده زیرا دسترسی ساده به دهها هزار کودک را برای شکارچیان فراهم آورده و شیوهای کاملاً جدید و منحصربهفرد برای پرداختن به کودکان از راه دور را ارائه مینماید و این میتواند پدیدهای ترسآور باشد.
زنان نیز میتوانند اهداف مناسب باشند زیرا بزه دیدگی مربوط به پرسه زنان فضای مجازی هنوز جدی گرفته نشده و توجه لازم از سوی نظام عدالت کیفری نیز مبدول نگردیده است.
بیشترین استفاده (ابزار اصلی) پرسه زنان سایبری از ایمیل است. ایمیل این امکان را به آنها میدهد که یک بزهکار به شکلی مکرر پیامهای آزاردهنده، تهدیدکننده، نفرتآور و مستهجن شامل عکس، ویدئو و صوت را انتقال دهد و حتی گاهاً تعمداً اقدام به ارسال فایلهای الکترونیکی حاوی ویروسهای رایانهای با هدف تخریب فایلهای الکترونیکی بزه دیده و انتشار ویروسهای رایانهای با هدف تخریب فایلهای الکترونیکی بزه دیده نمایند.
در مواردی نیز پرسه زنان سایبری با استفاده از نشانی ایمیل بزه دیده و دیگر اطلاعات شخصی او اقدام به مشترک شدن یا خرید کتاب، مجله و دیگر خدمات اینترنتی بدون اطلاع یا رضایت بزه دیده نمایند.
تحقیقات روانشناختی نشان میدهد پرسه زنی سایبری ناشی از عوامل مختلف در افراد همانند مشکلات روانی، اختلال روانی سندروم کِلِرامبولت، (گونهای اختلال گمراهسازی و فریب که فکر میکنند واقعاً دارای رابطه صمیمی با یک بزه دیده هستند)، در مواردی نوعی اختلال رفتاری که ریشه در شرایط آسیبشناختی روانی گوناگونی شامل اختلالات بداندیشی و گمراهسازی دارد و در کل افرادی تنها که در پی جلبتوجه و همراهی دیگران میباشند.
مطابق نظریه یادگیری اجتماعی پرسه زنان برخط به دلیل علاقه به اعمال قدرت و کنترل بر بزه دیده دست به اقدام میزنند که تکرار یک رفتار، اغلب به میزان تقویت مثبت بیرونی دریافت شده بستگی دارد. در شرطی شدن عمل پرسهزن، زمانی با پاداش یا عکسالعمل (چه مثبت وچه منفی) روبرو شوند تکرار میگردند بنابراین بهترین راه نادیده انگاشتن (برای جلوگیری از تقویت شدن رفتار) پرسهزن بهتر از پاسخ منفی دادن به اوست.
نظریه انتخاب عقلانی که حکایت از آن دارد که افراد پرسهزن فضای مجازی در مورد حاضر پس از سبک و سنگین کردن فایده و خطرات بالقوه یک جرم، به شکلی آزادانه، اقدام به ارتکاب آن جرم میکنند.
در حال حاضر هیچ بازدارنده واقعی در مقابل این رفتارها وجود ندارد.
خطر ردیابی شدن اندک است حتی اگر هویت پرسهزن در فضای مجازی آشکار شود باز هم احتمال دستگیری، پیگرد و محکوم شدن برای چنین جرایمی به شکل استثنایی پایین است. لذا پرسه زنی در فضای مجازی در حالتی بالنسبه امن در کنار جرایمی جذاب برای ارتکاب قرار دارد.
نظریه انتخاب عقلانی امکان ادغام با نظریه فعالیت روزمره را داراست بدین لحاظ که ارتکاب جرم منوط به گردآمدن بزهکاری با انگیزه، هدفی مناسب و نبود نگهبان توانا برای پیشگیری از اجرای موفقیتآمیز جرم است.
به بیانی دیگر پرسهزن در فضای مجازی همانند یک بزهکار دارای انگیزه به دنبال یک بزه دیده (هدف مناسب) در نبود یک نگهبان تواناست که در موقعیت موجود ناشناس ماندن در اینترنت و عدم امکان ردیابی میباشد. بر اساس مواردی که بالا گفته شد به نظر میرسد نظریه فعالیت روزمره حداقل بهعنوان نتیجه طبیعی نظریه عقلانی، میتواند دارای توان تشریحی بالقوه مناسبی در تحقیقات جرمشناسی آتی باشد.
درنهایت راه درمان:
در حقیقت به دلیل نوپا بودن این موضوع موانع زیادی بر سر راه درمان این اختلال وجود دارد که یافتن یک متخصص مجرب در حوزه سلامت روانی که این وضعیت را بشناسد و دارای تخصص در انجام چنین درمانی باشد، کاری پرزحمت است چرا که بر اساس یافتههای بهدستآمده جای شک دارد که متخصصان سلامت روانی دارای شناختی کلی از رفتارهای پرسه زنی در فضای مجازی جهت درمان آنها باشند. درمان گران تنها در همین اواخر شروع به شناخت خطرات مرتبط با اینترنت نمودهاند که جای بسی امید است.
مجریان قانون میتوانند به استراتژیها و تاکتیکهایی که در موقعیتهای پرسه زنی سنتی مؤثر بودهاند متوسل شوند و نیز توصیه میشود مجریان قانون رابطهای تنگاتنگ با ارائهکنندگان خدمات اینترنتی داشته باشند زیرا هر دو به سوی یک هدف کاهش آزارهای برخط اقدام نمودهاند.
آموزشها و حمایتهای مجریان قانون در جهت آگاهی بخشی به شهروندان درباره خطرات اینترنت بسیار مفید میباشد.
جای آن دارد که تحقیقات جرم شناختی بیشتری نیز در این زمینه صورت پذیرد.
منبع: جیشانکار، کی، مترجم: ملک محمدی حمیدرضا، جرمشناسی فضای مجازی (کشف جرایم اینترنتی و رفتار مجرمانه)، بنیاد حقوقی میزان ۱۳۹۴.