بازدارندگی و سنجش آن در فلسفه کیفر
بازدارندگی و سنجش آن در فلسفه کیفر
بازدارندگی و سنجش آن در فلسفه کیفر
نویسندگان: دکتر عبدالرضا جوان جعفری، زهرا فرهادی آلاشتی، سید محمدجواد ساداتی
چکیده
کیفر اگرچه بهعنوان یک تلقی مأنوس و در عینحال پیچیده از میان انبوه تکنیکهای تنبیهی و انضباطی، همواره مورد پذیرش اجتماع بوده است؛ لیکن، افکار عمومی برای پذیرش این جلوه بسیار سختگیرانه از واکنش در برابر نابهنجاری، خود را نیازمند توجیهی فراتر از تمایل ذاتی به مجازات میداند. تمامی گستره فلسفه کیفر را، تلاش برای یافتن پاسخی به چرایی این پدیدار در برگرفته است. تلاشهایی که اگرچه، ادبیاتی پربار را در پاسخ بدین پرسش بنیادین آفریدهاند؛ بااینوجود، خود نیز به نزاعی بیپایان دامن زده که بیشازپیش موجبات پیچیدگی معمای کیفر را فراهم آورده است. سزاگرایی و پیامدگرایی، بهعنوان دونقطه تقابل در فلسفه کیفر، هر یک کوشیدهاند تا با روشی ویژه، به توجیه مشروعیت مجازات نائل آیند. از نگاه سزاگرایان، کیفر در مقابله با رفتار مجرمانه، دارای حسن ذاتی بوده و صرف ارتکاب بزه، تحمیل مجازات را به امری ضروری مبدل میسازد. در مقابل، پیامدگرایان، تنها به برداشتن گامهایی عقلانی و نیز فایدهگرایانه برای کاهش جرم میاندیشند. از نگاه پیامدگرایان، مجازات را باید به مثابه «شری ضروری» انگاشت که مشروعیت آن، نه در اندیشه حسن ذاتی این پدیدار که در پیامدهای حاصله از اجرای آن نهفته است. اصلاح و بازپروری بزهکار، ناتوانسازی مجرم و … را در شمار روشهایی دانستهاند که ممکن است با بهرهگیری از آنها، اندیشه پیشگیری از وقوع جرم محقق گردد. کارکرد بازدارندگی کیفر را نیز باید در کنار راهکارهای پیشگفته و در چارچوب برداشتهای فایدهگرا تبیین نمود. بر اساس نظریه ارعاب، رنج حاصله از تحمیل کیفر، موجبات بازدارندگی از تکرار جرم را فراهم خواهد آورد. بهرغم مزایای قابلتوجه این نظریه، ارزیابی آن نشان خواهد داد که نمیتوان با تکیه صرف بر کارکرد ارعابی کیفر، اطمینان حاصل نمود که به توجیهی مناسب برای مشروعیت مجازات دست یافتهایم.
کلیدواژگان: فلسفه کیفر، پیامد گرایی، تکرار جرم، مشروعیت مجازات
پژوهشنامه حقوق کیفری شماره 14 پاییز و زمستان 1395