قصه حقوقبگیران بیمسئولیت
قصه حقوقبگیران بیمسئولیت
قصه حقوقبگیران بیمسئولیت
حتماً شما در مترو و یا حتی در خیابان با افرادی روبهرو شده باشید که بالباسهایی مندرس و دستهایی سیاه در مقابل شما میایستند و در چشمانتان نگاه میکنند و درخواست کمک میکنند. خیلی از افراد هنگامیکه در این موقعیت قرار میگیرند دچار تردید میشوند. از سویی نگاههای معنادار این افراد احساس ترحم افراد را برمیانگیزد و از سوی دیگر مردم بهراحتی نمیتوانند به همه آنکسانی که در روز جلوشان قرار میگیرند کمک کنند!
تکدی گری یکی از آسیبهای اجتماعی است که متأسفانه جامعه ما نیز دچار آن شده است. درواقع متکدیان افرادی هستند که بدون هیچگونه زحمت قابلتوجهی به کسب درآمد میپردازند. البته نحوه برخورد با تکدی گران در جوامع متفاوت است و بیشتر به فرهنگ آن جوامع بستگی دارد. بااینحال در جامعه ایرانی که غالباً جامعه احساسی است و دین مبین اسلام نیز تأکیدات ویژهای بر رفتار انسانی با مسکینان دارد به نحوی معضل تکدی گری پیچیده و بغرنج شده است. البته تکدی گری در اسلام نیز کاملاً امر مذمومی است و آیات و روایات متعددی بیکاری و سربار جامعه شدن را نکوهش میکنند اما بههرحال در ذهن بسیاری از ایرانیها تفکیک در خصوص افراد مستحق و متکدیان سخت است و همین امر بسیاری از شهروندان را در برابر خواستههای متکدیان خلع سلاح میکند.
بااینحال اغلب جامعه شناسان معتقدند تکدی گری تأثیرات منفی بسیاری بر اجتماع دارد. متکدیان که بدون ارائه هیچ کار و خدمتی برای دیگران از آنها چشمداشت کمک و توقع پرداخت پول رادارند آثار و عوارض مختلفی در جامعه دارد، طبیعت وجود گدا علاوه بر زشت کردن چهره شهر و بهجا گذاشتن تأثیرات روحی و روانی بر افراد میتواند عامل مهمی در تنپروری، کاهلی و گرایش به بیعلاقگی به کار و تلاش باشد.
تکدی گری در اسلام نیز کاملاً امر مذمومی است و آیات و روایات متعددی بیکاری و سربار جامعه شدن را نکوهش میکنند اما بههرحال در ذهن بسیاری از ایرانیها تفکیک در خصوص افراد مستحق و متکدیان سخت است و همین امر بسیاری از شهروندان را در برابر خواستههای متکدیان خلع سلاح میکند.
درواقع وقتی یک متکدی بتواند بدون زحمت و دردسر از یک صبح تا به شام صدها هزار تومان به جیب بزند و وقتی در پس پرده باندهایی باشد که افراد را به گدایی وادارند و خود پول حاصله را به جیب بزنند، مشخص است که این حرکت چه ضربهای به اقتصاد جامعه وارد خواهد ساخت. هستند گدایانی که ثروت آنها سر به میلیون و شاید میلیونها بزند و از این راه دارای خانهها و احیاناً آپارتمانها شده باشند و یا پولهای حاصله را بهصورت ربوی در اختیار دیگران قرار دهند و خلاصه آنکه اکثر افراد متکدی نه به خاطر برطرف کردن نیازهای زندگی فردی بلکه به خاطر حاکمیت روح حرص و طمع دست به این عمل زشت میزنند و درواقع انسانهای مسخشده و علاقهمند به جمعآوری پول و انبار کردن آن هستند.
از سوی دیگر روانشناسان نیز معتقدند گدایی سبب کسالت و تنبلی و عامل از بین رفتن روحیه اعتمادبهنفس میشود. تکدی نیروها و استعدادهای انسانی را که میتواند در مسیر و راههای مشروع و معقول قرار گیرند به انجماد و تخدیر میکشاند. درواقع افرادی که به تکدی گری روی میآورند بهتدریج با جدا شدن از جامعه به انزوای روحی و روانی کشیده میشوند و ضمن از بین رفتن تواناییها و قابلیتهای مثبت آنها این احتمال نیز وجود دارد که شخص علاوه بر تکدی گری به سایر بزهکاریهای اجتماعی نیز رو بیاورد. ضمن اینکه حضور متکدیان در شهرها چهره جامعه را کریه و زشت میکند.
حضور این افراد در اجتماع آسیبهای فراوانی متوجه جامعه میسازد چراکه حضور اینها بهصورت یک آموزش غیرمستقیم که اغلب شخصیت خام و ناپخته دارند میتواند عدهای دیگر را به گدایی سوق دهد.
بااینحال برای رفع مشکل تکدی گری در شهرها نیز راههای متعددی وجود دارد که بیشک در وهله اول از بین بردن ریشههای اجتماعی این آسیب مهلک و مخرب است. جامعه شناسان معتقدند دلیل اصلی افزایش تکدی گری در کلانشهرها در ابتدا وجود فقر اقتصادی و همچنین وجود آسیب در فرهنگ اجتماعی است. در جامعهای که افراد آن بر اساس عزت و احترام به کرامت انسانی تربیتشدهاند افراد کمتر به سمت تکدی گری و حتی کارهای سطحی میروند درحالیکه در برخی از خردهفرهنگها در جوامع اساساً افراد تربیت صحیحی نمیشوند و همین امر نیز درنهایت به افزایش آسیبهای اجتماعی منتج میشود.
از سوی دیگر همانطورکه پیشتر گفته شد تکدی گری نتیجه فقر اقتصادی در جامعه است و کاهش فاصله میان طبقات جامعه میتواند تأثیر جدی بر کاهش این معضل داشته باشد.
ضمن آنکه نباید از این نکته نیز غفلت کرد که بیشتر تکدیگریها در حوزه کلانشهرها به دلیل مهاجرتهای غیراصولی است. به عبارت بهتر عدم توزیع ثروت و امکانات رفاهی در سطح کشور میتواند بهمرور زمینه مهاجرت بهشهرها و کلانشهرها را افزایش دهد که همین امر نیز درنهایت به افزایش تکدیگر
منتج میگردد.
البته از بین بردن ریشههای اصلی معضل تکدی گری نیازمند یک برنامه بلندمدت است و هیچگاه نمیتوان به موفقیت صددرصدی در این زمینه دست پیدا کرد. ازاینروست که در کنار این راهکارهای بلندمدت غالباً دستورالعملهای فوری نیز تجویز میشود که میتواند تأثیرات قابلتوجهی در کاهش معضل تکدی گری در سطح شهرها داشته باشد.
تکدی نیروها و استعدادهای انسانی را که میتواند در مسیر و راههای مشروع و معقول قرار گیرند به انجماد و تخدیر میکشاند. درواقع افرادی که به تکدی گری روی میآورند بهتدریج با جدا شدن از جامعه به انزوای روحی و روانی کشیده میشوند
شاید ادغام و همکاری هماهنگ همه سازمانها و خیریهها در یک تشکیلات منسجم جهت جمعآوری امکانات برای مقابله با پدیده تکدی گری یکی از راهکارها در این زمینه باشد. بهعنوانمثال شهرداریها با همه امکانات بالقوه و بالفعلی که در اختیاردارند میتوانند در جهت برچیدن تکدی گری سهم بزرگی داشته باشند.
از سوی دیگر برخورد قاطع با متکدیان حرفهای و شیادانی که به یک نوع زندگی انگلی خو گرفتهاند در این زمینه مؤثر است همچنین میتوان با ایجاد کارگاههای آموزش فنی حرفهای و ایجاد تسهیلاتی برای کارهای بخش خصوصی با تکدی گری مبارزه کرد.
از سوی دیگر شهروندان نیز باید نسبت به تبعات کمک به متکدیان آگاه شوند و در این زمینه فرهنگسازی گستردهای صورت پذیرد. بیشک اگر شهروندان بدانند که کمک آنها به یک متکدی در حقیقت تشویق وی به ادامه تکدی گری و دور کردن هرچه بیشتر وی از اجتماع و یک زندگی سالم است میتوانند احساسات خود را در برابر خواهشهای ترحمانگیز کنترل کنند.
منبع: تبیان
بازدید: ۵۳