کودکان کار و خیابان و مقوله پر چالش «حضانت»

دسته: حقوق و اجتماع
بدون دیدگاه
دوشنبه - ۱۵ آذر ۱۳۹۵


کودکان کار و خیابان و مقوله پر چالش «حضانت»

کودکان کار و خیابان و مقوله پر چالش «حضانت»

200544438

 حضانت و سرپرستی کودکان کار و خیابان مسألهای است که از منظرهای گوناگون حقوقی، اجتماعی و نیز اقتصادی قابل بررسی است و ضروری است برای رسیدگی به این آسیب، تمهیدات قانونی و حمایتی لازم اندیشیده شود و به عمل درآید.

 «انوشیروان محسنی بندپی» رئیس سازمان بهزیستی کشور چندی پیش  در یک نشست خبری از ساماندهی 2 هزار و 640 «کودک کار و خیابان» طی 2 ماه گذشته در تهران خبر داد و اعلام کرد: مشکل بهزیستی در زمینه ساماندهی کودکان کار و خیابان خلأ قانونی است چرا که اگر والدین کودک کار درخواست بدهند که کودک از بهزیستی پس گرفته شده و به خانواده برگردد ما مجبوریم آن را بپذیریم و سپس به خانواده تحویل دهیم.

رئیس سازمان بهزیستی کشور تصریح کرد: به همین دلیل قوه قضاییه قول داده اگر 2 بار کودک به خانواده برگشت و مجدد به‌عنوان کودک کار رها شد، صورت‌جلسه‌ای تنظیم شود و برای بار سوم به‌هیچ‌عنوان تحویل خانواده نشده و از خانواده سلب حضانت شود.

تنگناهای ناشی از تنگدستی یا بدسرپرستی والدین، کودکان کار و خیابان را به چهارراهها کشانده است تا برای اندک درآمدی، زیر بار نگاه رانندگان و سرنشینان خودروها بروند. سنگین‌تر از این بار نگاه، آسیبهای متنوعی است که اکنون و آینده این کودکان را نشانه رفته است؛ موضوعی که به دلیل ویژگیهای قانون حضانت والدین بر کودکان، سازمان بهزیستی و سازمانهای مردم نهاد را هم در ساماندهی این کودکان با چالش روبرو ساخته است.

در این پیوند، گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا به دنبال کندوکاو در زمینه چگونگی ساماندهی کودکان کار و خیابان و شرایط تحویل و حضانت آنان به والدین، با «محمد لطفی» فعال حقوق کودکان و «هوشنگ پوربابایی» حقوقدان و وکیل دادگستری گفت‌وگو کرد.

رویاهای جامانده کودکان کار پشت چراغ قرمز

دستان زمخت، چشمان کم امید و درونی اغلب گرسنه وجه مشترک کودکانی است که چه در کوره‌پز خانه و کارگاههای کوچک مثل فرش‌بافی و شیشه‌سازی و چه در خیابان با گل‌فروشی، پاک کردن شیشه ماشینها، آدامس‌فروشی و مانند آن در شهرهای بزرگ و کوچک مشغول کارند؛ کودکانی که عواملی همچون از هم پاشیدگی خانوادگی، بیماری، اعتیاد یا فوت والدین، آنها را راهی خیابان کرده و مُهر نان‌آوری خانواده را بر پیشانی آنان زده است.

در تعریف جامعه‌شناسی، اصطلاح کودکان خیابانی که هم برای توصیف کودکان کار و هم کودکان بی‌خانمان به کار می‌رود، به افراد زیر 18 سال (اعم از دختر و پسر) اطلاق می‌شود که در شهرهای بزرگ برای ادامه بقا خود مجبور به کار یا زندگی در خیابان‌اند.

بر اساس آمارهای سازمان بهزیستی در مورد کودکان کار و خیابان در سالهای 1392 – 1391، تعداد این کودکان در کل کشور 50 تا 70 هزار نفر است که 75 درصد آنان، سرپرست دارند. 24 درصد هرگز به مدرسه نرفته‌اند،40 درصد ترک تحصیل‌کرده‌اند و 4.2 درصد هنوز به سن مدرسه نرسیده‌اند. افزون بر آن، 60 درصد این کودکان نان‌آور خانواده خود به شمار می‌روند که این نشان از تنگدستی خانواده است. این آمار زمانی قابل‌تأمل می‌شود که ماده 79 قانون کار، اشتغال کار کودکان زیر 15سال را ممنوع کرده است.

نگاه قانون به حضانت کودکان کار و خیابان

حضانت یکی از واژه‌های حقوق خانواده است که مطابق ماده 1168 قانون مدنی ایران، هم حق و هم تکلیف والدین به شمار می‌رود. پوربابایی در گفت‌وگو با پژوهشگر ایرنا، منظور از حضانت را نگهداری، حفاظت، پاسبانی و تربیت اطفال عنوان کرد و گفت: اطفال تا زمانی که به سن بلوغ نرسیده‌اند، زیر حضانت اشخاصی که مطابق قانون، صلاحیت نگهداری او را دارند قرار می‌گیرند و بر این افراد است که در نگهداری آنان، همّ و غم کافی به خرج دهند. بنابراین، کسانی که حضانت بر عهده آنان است نه‌تنها امور مالی فرزندان را بر دوش دارند بلکه باید از نظر جسمی و روحی از فرزندان تحت حضانت مراقبت و نگهداری کنند.

پوربابایی پایان حضانت را آغاز سن بلوغ عنوان کرد و گفت: سن بلوغ، اتمام حق حضانت است که برای پسران این سن 15 سال و برای دختران 9 سال قمری تمام است و بعد از سن بلوغ از حضانت خارج می‌شوند چرا که از زیر عنوان طفل به معنای حقوقی آن بیرون می‌آیند.

وی افزود: در مورد این پرسش که حضانت به عهده کیست، قانون مدنی به‌صراحت تأکید می‌کند که این حضانت هم تکلیف و هم حق پدر و مادر است. بنابراین تا زمانی که چنین تکلیفی را قانون‌گذار بر اساس دستور شارع بر عهده آنان گذاشته است، هیچ مقام یا سازمان دیگری اجازه دخالت در این حق و تکلیف را ندارد مگر در موارد استثنایی که پدر یا مادر برابر قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بد سرپرست یا بی‌سرپرست، در نگهداری طفل به وظایف کامل خود عمل نکنند. در این موارد، چون ادامه زندگی در آن خانواده به مصالح طفل نیست، در این مقطع سازمان بهزیستی یا تشکلهای مردم‌نهاد می‌توانند به خاطر رعایت مصلحت طفل، مراتب را به دادگاه اعلام کنند. پس از اعلام و صدور حکم محکمه حقوق و قضا به بدسرپرستی، سازمان بهزیستی جانشین سرپرستی پدر و مادر می‌شود. حکم دادگاه قطعی است و نمی‌تواند حضانت را منوط به‌شرط خاصی کند.

این حقوقدان با اشاره به این موضوع که نباید همه اطفال کار را به‌عنوان اطفال بدسرپرست یا بی‌سرپرست تلقی کرد اظهار کرد: به‌صرف کودک کار بودن، نمی‌توان سرپرستی را از پدر و مادر بگیریم چراکه این عمل با هیچ‌کدام از موازین قانون حمایت از خانواده، قانون مدنی و قانون کودکان تطابق ندارد. قوه قضاییه هم به‌عنوان یک مرجع عام نمی‌تواند حق حضانت کودکان کار را از والدین آنان سلب کند. پوربابایی افزود: پیگیری مسایل کودکان کار، مشمول قانون کار است و بر اساس این قانون، می‌توان با اشتغال اطفال برخورد کرد.

در این مورد، لطفی فعال حقوق کودکان هم در گفت‌وگو با پژوهشگر ایرنا بیان داشت: گرفتن حضانت فرزند از والدین، تابع شرایط خاصی است و کودک کار بودن، شرایط گرفتن حضانت کودک از والدین را فراهم نمی‌کند. یکی از شرایطی که می‌توان حضانت کودک را از خانواده گرفت این است که پدر و مادر اعتیاد شدید داشته باشند یا سلامت کودک درخطر باشد. ولی این‌که یک کودک اشتغال دارد دلیلی مبنی بر وجود تهدید برای کودک نیست.

همیاری از سلب حضانت بهتر است

کودکان کار، کودکانی هستند که وضعیت نامناسب اقتصادی و مهجور بودن پدر و مادر، فرصت تحصیل و کودکی کردن را از آنان گرفته و آنان را راهی بازار کار خیابانی ساخته است. به باور لطفی، با ارایه بسته‌های حمایتی به خانواده‌های نیازمند، می‌توان بستر تعلیم و تربیت مناسبی برای این کودکان فراهم کرد.

این فعال حقوق کودکان گفت: تجربه 15 سال کاری به من نشان داد که همه خانواده‌ها تمایل دارند که فرزندانشان در شرایط رایگان و بدون هزینه به مدرسه بروند، از سیستم آموزشی بهره ببرند و در این شرایط هزینه فرصت کودک را می‌پذیرند. به عبارتی می‌پذیرند کودکی که برای خانواده درآمدزا نیست بتواند درس بخواند، رشد کند و آن چرخه فقر را بشکند.

به باور لطفی، تصور عموم مردم بر این است، هر پدر و مادری که فرزند خود را به کار وامی‌دارد به آینده و مصلحت کودک بی‌توجه است. این نگاه باعث می‌شود که ایده گرفتن حضانت مطرح شود، درحالی‌که کودکان به دلیل فقر اقتصادی وارد بازار کار زودبازده می‌شوند. کودکانی که شرایط بدی بر خانواده آنان حاکم است و نمی‌تواند منتظر انباشت مهارت یا حرفه‌آموزی شوند به‌ناچار راهی چهارراهها می‌شوند. بنابراین می‌توان گفت تلاش سازمان بهزیستی و شهرداری برای ساماندهی کودکان تأثیری بر روند زندگی خانواده و کودک کار نداشته و تضمین و امکانی را برای به وجود نیاورده تا آن خانواده کودک را دوباره به سر کار نفرستد.

ارسال یک گروه مددکاری برای بررسی وضعیت خانواده این کودکان، پیشنهاد لطفی در جهت ساماندهی بهینه کودکان کار بود که در این زمینه اظهار کرد: آنچه باید تغییر کند این است که اگر کودکی، از سر چهارراه به بهزیستی فرستاده شد، یک گروه مددکاری باید وضعیت آن خانواده را رصد کند. درصورتی‌که وضعیت اقتصادی خانواده آن‌قدر وخیم باشد که مجبور است کودک را به سرکار بفرستد، باید سبد حمایتی به خانواده اختصاص یابد. اما درصورتی‌که با نظارت و ارسال سبد حمایتی، باز شاهد تکرار اعزام کودک برای کار باشیم، در آن موقع نهادهای اجتماعی قدرتمند مصلحت می‌دانند که کودک را به مکانی دیگر منتقل کنند و از نگاه ابزاری والدین دور بدارند. پس تا زمانی که تغییری در کلیت این موضوع ایجاد نکردیم، پاسخی که دریافت خواهیم کرد همان پاسخ پیشین است. منبع: ایرنا

 


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۵۴
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *