نظام قضایی از مشروطه تا روی کار آمدن رضاخان قسمت (4)

دسته: تاریخ
بدون دیدگاه
یکشنبه - ۱۹ دی ۱۳۹۵


نظام قضایی از مشروطه تا روی کار آمدن رضاخان قسمت (4)

نظام قضایی از مشروطه تا روی کار آمدن رضاخان قسمت (4)

رضا خان

1285-1304 ه.ش

دو دهه پایانی سلطنت خاندان قاجار (دوران پادشاهی محمدعلی شاه و احمدشاه) یکی از پرحادثه‌ترین مقاطع تاریخ معاصر ایران است. سیر رخدادهای این دوره شتاب زیادی داشت و هیچ‌گاه در نقطه ثابتی توقف نکرد. بی‌ثباتی و ناامنی، ضعف دولت مرکزی، اختلاف و درگیری بین و مشروطه‌خواهان و مشروعه‌خواهان، مداخله آشکار دولتهای روسیه و انگلیس در امور داخلی ایران، وقوع جنگ جهانی اول و اشغال نظامی ایران به‌وسیله قوای متفقین، از جمله مهم‌ترین عوامل آشفتگی و تلاطم اوضاع عمومی کشور در این مقطع است. این عوامل و مهم‌تر از همه اقتضای منافع انگلیس زمینه را برای کودتای سوم اسفند 1299 به وجود آورد و به‌تدریج مقدمات زوال سلطنت خاندان قاجاریه و ظهور دوره جدید سلطنت مطلقه، با روی کار آمدن رضاخان فراهم گردید. بدون تردید، بررسی مسایل ایران در این دوره از تاریخ که تحت تأثیر عوامل مزبور از پیچیدگی زیادی برخوردار است اهمیت فراوانی دارد، زیرا پیامدها و آثار نهضت مشروطیت و زمینه‌های انحراف و شکست تدریجی آن را عمدتاً باید در حوادث و رویدادهای این دوره از تاریخ ایران جستجو کرد. نظام قضایی همانند سایر نظامهای اجتماعی، بعد از مشروطیت مرحله جدیدی از تحول خود را آغاز کرد و حتی نسبت به سایر امور تأثیر بیشتری از نهضت مشروطیت پذیرفت. ظهور اندیشه‌ها و گرایشهای جدید در عرصه نظام قضایی، ایجاد تشکیلات قضایی بر مبنای قانون، تصویب قوانین و مقررات حقوقی و قضایی از جمله پیامدهای انقلاب مشروطه در عرصه نظام قضایی بود که آغازگر فصل نوینی از تحول و دگرگونی نظام قضایی ایران محسوب می‌شود. آن‌چه در این بخش بدان می‌پردازیم در حقیقت بررسی دستاوردهای قضایی بلافصل نهضت مشروطیت است که در فضای متلاطم و ملتهب این دوره شکوفا شد و سیر تکاملی خویش را آغاز کرد و مسیر و چهارچوب تحول نظام قضایی، در ادوار بعد را مشخص کرد؛ بنابراین، بررسی این دوره از تحول نظام قضایی از آن‌جهت که ما را با مبانی و اصول نظام قضایی در ادوار بعد آشنا می‌کند اهمیت ویژه‌ای دارد.

  مبحث اول: زمینههای ایجاد عدلیه

عواملی که بعد از پیروزی انقلاب مشروطیت زمینه‌ساز ایجاد عدلیه شد تقریباً همان علل و عواملی است که زمینه‌ساز کل جریان مشروطیت بود؛ بنابراین آن را بایستی در متون و تحقیقات تاریخی مطالعه کرد. ولی از حیث ایجاد ذهنیت لازم در خصوص سابقه و علل ایجاد عدلیه، لازم است هرچند به‌صورت اختصار، آن دسته از عواملی که تأثیر بیشتری در ایجاد انگیزه عمومی برای درخواست ایجاد عدالت‌خانه داشته است، مورد بررسی قرار گیرد. هرچند که این امر مستلزم رجوع به گذشته و بررسی اوضاع‌واحوال سیاسی و اجتماعی ایران در آستانه انقلاب مشروطیت می‌باشد.

 گفتار سوم: بیداری مردم

در تمام ادوار تاریخ ایران که در آن استبداد حاکم بوده است، مردم تحت فشار ظلم و ستم پادشاهانی بودند که خود را مالک‌الرقاب مردم می‌دانستند و خودکامگی و مطلق‌العنانی آنها هیچ حد و مرزی نداشت. با وجود این، قیام مردمی علیه هیأت حاکمه و مطالبه ایجاد عدالت‌خانه به‌نحوی‌که در جریان انقلاب مشروطین به چشم می‌خورد، در ادوار قبل از مشروطه وجود نداشته است. دلیل این امر، عدم آگاهی مردم به حقوق واقعی خویش و سلطه‌پذیری آنها در اثر فقر فرهنگی و فکری بوده است. تمرکز تمام قوا در وجود یک شخص، امری بدیهی و پذیرفته شده بود. این امر سبب می‌شد که تمام بخشهای قدرت در اختیار شاه و در مقیاسهای کوچک‌تر در اختیار حکام و نمایندگان شاه قرار بگیرد. اعمال قدرت و حکومت کردن نیز راه و روش مشخصی نداشت و هر حاکم و صاحب قدرتی به مقتضای منش ستمگری و یا عدالت‌گستری خود به گونه دلخواه حکومت می‌کرد.

در دوره قاجار، به‌ویژه از دوره ناصرالدین‌شاه به بعد، ارتباط ایرانیان با مردم سایر ممالک افزایش یافت و مردم به شیوه اداره مملکت در کشورهای مترقی آگاهی یافتند و انتشار روزنامه توسعه چشم‌گیری یافت.

تأسیس مدارس به سبک کشورهای خارجی رایج شد و اشخاصی برای تحصیل علوم و فنون جدید روانه ممالک خارجی شدند. این عوامل سبب شد اندیشه‌های اصلاح‌طلبانه و نوگرایانه در ذهن طبقاتی از مردم این دوره شکل بگیرد و زمینه فکری اعتراضات و قیام عمومی غنی گردد. اگرچه ناصرالدین‌شاه افکار اصلاح‌طلبانه را رفته‌رفته پس زد و بیش‌ازپیش در شیوه سلطنت به مطلقه گرایید و حتی تماس افراد با سفارتخانه‌های خارجی و مسافرت ایرانیان به خارج از کشور را محدود کرد، ولی فکر ایجاد اصلاحات در سطوح مختلف طبقات اجتماعی ریشه دوانده بود مردم را در مقابل حکومت به ابراز نارضایتی واداشت که اوج این عصیان عمومی را می‌‌توان در قیام علیه انحصار تنباکو مشاهده کرد.

بعد از ترور انقلابی ناصرالدین‌شاه به دستی یکی از شاگردان سید جمال‌الدین اسدآبادی به نام میرزارضا کرمانی، استبداد خشن دوره ناصرالدین‌شاه به نرمی گرایید و با روی کار آمدن مظفرالدین شاه مراوده با سفارتخانه‌های خارجی، مسافرت به ممالک دیگر و ورود روزنامه‌های مختلف به داخل کشور آزاد شد. انجمنهای سیاسی مختلفی به صورت مخفیانه ایجاد شد که خواستار اصلاح اوضاع مملکت بودند و علت عقب‌ماندگی را فقدان قانون، امنیت و آزادی و قدرت مطلقه شاه می‌دانستند و به دست آوردن آنها را پایه اصلاح حکومت و انسداد نفوذ بیگانگان در امور داخلی ایران می‌دانستند. علاوه بر درخواست کلی این انجمنها برای اصلاح امور کشور، ایجاد عدالت‌خانه یکی از خواستهای مشترک تمامی این انجمنها و تشکیلات بود. اعضای انجمن مخفی که به پیشنهاد سید محمد طباطبایی تشکیل شده بود، سوگند خورده بودند که در راه به دست آوردن عدالت‌خانه و مجلس تلاش کنند و برانداختن بی‌عدالتی- خواه از طریق جمهوری‌خواه در پرتو مشروطه- را هدف خود قرار دهند. انجمن ملی نیز که ملک‌المتکلمین، میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل، سیدجمال واعظ و سیدرضا مساوات از اعضای آن بودند، ایجاد عدالت‌خانه را در زمره درخواستهای خود قرار داده بود. علما و رجال اصلاح‌طلب نیز هر یک به سهم خود نقش اساسی در بیدارگری و هدایت افکار عمومی ایفا کردند و این توقع را در مردم به وجود آوردند که در سراسر کشور باید عدالت‌خانه‌ای باشد که از ظلم و بیداد پیش‌گیری کند و به مظالم آنها رسیدگی کند.

مجموعه عوامل فوق چنان زمینه فکری مناسبی را فراهم کرد که مردم برای نیل به خواستهای خود تا پای جان از خودگذشتگی نشان دادند؛ بنابراین، همان‌گونه که کل جریان مشروطیت دارای زمینه‌های فکری و فرهنگی بود، ایجاد عدلیه نیز محصول بیداری تمام طبقات جامعه بود. ادامه دارد.


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۳۶
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *