متولیان فرهنگی فکری اساسی کنند

دسته: حقوق و اجتماع
بدون دیدگاه
چهارشنبه - ۶ بهمن ۱۳۹۵


متولیان فرهنگی فکری اساسی کنند

نشاط اجتماعی فرمول دارد

متولیان فرهنگی فکری اساسی کنند

 

526921411

 

  تأثیرگذاری نشاط اجتماعی در روند توسعه و پیشرفت کشورها انکارناپذیر است و متخصصان معتقدند نشاط اجتماعی یکشبه ایجاد نمیشود و با برنامههای نمایشی مانند راهاندازی کاروان شادی و یا چراغانی خیابانها نمیتوان مردم را با نشاط کرد بلکه اقدامات زیربنایی فرهنگی و اجتماعی برای ایجاد احساس نشاط واقعی در جامعه ضروری است.

نشاط اجتماعی یکی از مؤلفه‌های اصلی توسعه اجتماعی است و منظور از نشاط، احساس درونی بهجت و سرور توأم با رضایت قلبی است که لزوماً با خنده همراه نیست ولی احساسی است که موجب لذت در فرد می‌شود و به بیانی دیگر، شادی می‌تواند یک هیجان کاذب و زودگذر حتی منفی باشد در حالی‌که ماهیت نشاط اصیل، مثبت، بادوام و پایا است.

علوم جدید سلامت انسان را محدود به جسم نمی‌داند و سلامت روان یکی از مؤلفه‌های اصلی سلامت است و زمانی که مردم جامعه‌ای از نشاط اجتماعی برخوردار باشند، شاخصهای کیفیت زندگی ارتقا می‌یابد به‌طوری‌که وفاق، همبستگی، تعلق اجتماعی، تعاملات اجتماعی مطلوب، رضایت از زندگی و هم‌چنین سلامت روانی و اجتماعی افراد افزایش پیداکرده و طبیعی است که به‌موازات آن آسیبهای اجتماعی کاهش پیدا می‌کند.

با توجه به‌ضرورت و اهمیت پرداختن به موضوع نشاط اجتماعی به‌عنوان مفهومی که در بیانات رئیس‌جمهوری مورد تأکید قرارگرفته و لزوم ایجاد و تقویت نشاط اجتماعی در جامعه، میزگردی با عنوان «راههای افزایش نشاط اجتماعی» با حضور حسین باهر؛ استاد دانشگاه، عضو فرهنگستان علوم پزشکی (سلامت اجتماعی) و فوق دکترای فلسفه مدیریت منابع، مریم جلالی دهکردی کارشناس رسانه و مدیر فرهنگی و فربد فدایی روان‌پزشک و استاد دانشگاه برگزار شد و هر یک از این صاحب‌نظران، از منظر تخصصی به مقوله نشاط اجتماعی پرداختند و در واقع از سه بعد اجتماعی، فرهنگی و روان‌شناختی موضوع نشاط اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت.

نشاط اجتماعی فرمول دارد

در این میزگرد، حسین باهر اظهار کرد: نشاط اجتماعی فرمول دارد و عبارت است از توفیقات تقسیم‌بر توقعات؛ بدین معنا که در دستیابی به توقعات چقدر توفیق داشته‌ایم و در این خصوص افرادی که توقعات آنها نسبت به توفیقاتشان بالاتر است، ناراحت هستند و این موضوع هر قدر افزایش پیدا کند، میزان افسردگی، پژمردگی، دل‌مردگی بیشتر می‌شود و انواع ناهنجاریهای فردی و جمعی را در پی دارد که با توجه به روند فعلی به نظر می‌رسد که میزان ناکامیها رو به افزایش است.

این استاد دانشگاه در مورد چهار جوهره انسان کامل توضیح داد و افزود: در رفتارشناسی زمانی می‌توانیم بگوییم که یک فرد رضایت کامل دارد که در چهار جوهره توفیق داشته باشد و منظور از این چهار بعد این است که از نظر جسمانی دارای توانایی جسمی باشد، از نظر روحانی نسبت به جنس و سن و زمان و مکان خود داناییهای نسبی داشته باشد، از نظر اخلاقی و نفسانی باید شکیبایی و حلم داشته باشد و از نظر عرفانی و معنوی هم باید زیبایی داشته باشد که منظور زیبایی درونی است نه زیبایی که آرایشگاهها می‌گویند.

باهر تصریح کرد: متأسفانه چهار جوهره (توانایی، دانایی، شکیبایی و زیبایی) یک انسان نسبتاً کامل، در حال حاضر زیر سؤال رفته است.

وی اضافه کرد: از نظر جوهره جسمانی واقعیت این است که توانایی به مسایل جسمی، مادی و اقتصادی بر می‌گردد که از این جهت باید بررسی شود که توزیع درآمدها در اقتصاد ما چگونه است؛ که در این مورد باید گفت واقعیت این است که شکاف عمیقی بین بسیار داراها و بسیار ندارها وجود دارد و منحنی لورنز و ضریب جینی نشانگر این موضوع است به‌طوری‌که احتمالاً 85 درصد از امکانات کلی جامعه در اختیار 15 درصد از جمعیت است و 15 درصد از امکانات در اختیار 85 درصد از مردم قرار دارد و ازاین‌رو بیش از نیمی از جمعیت ما به‌طور نسبی و تقریبی حول‌وحوش خط فقر هستند.

شرف ایجاد شعف می‌کند

باهر اظهار کرد: اگر نشاط را شعف در نظر بگیریم، شعف تابع شرف است و اگر در بین انسانها کاری کنیم که افراد احساس شرف داشته باشند؛ چه از منظر توحیدی، چه در توزیع و چه از لحاظ فرهنگی، در آن صورت نشاط اجتماعی پایدار ایجاد می‌شود و باید بررسی کرد که یک انسان چطور احساس شرافت می‌کند.

وی ادامه داد: کودکان، زنان سرپرست خانوار، سالمندان، جوانان و در واقع هر یک از اقشار جامعه متناسب با جایگاهی که دارند باید احساس شعف و شرافت کنند و در حد مباحات باید از نشاط
برخوردار باشد.

باهر تصریح کرد: مادامی‌که افراد در جامعه به یکدیگر احترام بگذارند، همدیگر را به رسمیت بشناسند و کرامت انسانی را در نظر داشته باشند، بسیاری از مشکلات اجتماعی حل می‌شود. عضو فرهنگستان علوم پزشکی اضافه کرد: معتقدم همیشه برای حل مشکلات پیچیده اجتماعی در بدترین شکل هم راه‌حل وجود دارد منتهی کار باید دست کاردان باشد و از نظرات متخصصان و کارشناسان استفاده شود.

باهر در مورد مکتب تغییرات ارزشی گفت: چهار وجه طبیعت، فطرت، طینت و حیرت داریم که باید با چهار وجه انسان کامل یعنی جسم، روح، نفس و فؤاد هم‌طراز باشد.

وی افزود: بسیاری از زمینه‌ها هم‌طراز نیست و مشکلات جدی وجود دارد؛ به‌عنوان نمونه از نظر زیست بومی انواع و اقسام آلودگیها وجود دارد، به لحاظ فرهنگی شاهد ناهنجاریها هستیم، در حوزه سیاست نیز ناهنجاریهای سیاستی وجود دارد.

آیا برای تعالی فرهنگی متری داریم؟

باهر اظهار کرد: اهداف قابل‌سنجش و اندازه‌گیری هستند مثلاً رشد اقتصادی را می‌توان از طریق شاخصها و مؤلفه‌هایی اندازه‌گیری کرد اما آیا برای تعالی فرهنگی هم متری وجود دارد؟ و یا در مورد شاخصهای رفاه و تعالی اجتماعی وضعیت چگونه است؟ متأسفانه در ابعاد اجتماعی و فرهنگی اطلاعات دقیقی موجود نیست و تنها به استناد مطالعاتی که توسط مؤسسات بین‌المللی و در دیگر کشورها وجود دارد، در بسیاری از شاخصها در رده‌بندیهای پایین قرار داریم. وی افزود: ما به‌عنوان کارشناس و آسیب‌شناس باید آسیبها را بگوییم و قصد سیاه نمایی از جامعه را نداریم؛ به بیانی دیگر چون در پی شناسایی آسیبها هستیم ناچار به واکاوی و علت‌یابی در این خصوص می‌شویم.

باهر با تأکید بر احترام به حریم خصوصی مردم گفت: برای ایجاد و تقویت نشاط اجتماعی در طبیعت و جسم می‌توان ورزش و گردش را اضافه کرد، در بعد فرهنگی کاربردی‌تر کردن علم و ادب و کم کردن از کلی‌گویی و مفروضات را مدنظر قرار دهیم، از منظر اجتماعی، برای ازدواج و اشتغال تسهیلات ایجاد کنیم و در بعد سیاست، تدبیر و امید را در جامعه درونی کنیم و نتایج آن را به مردم نشان دهیم.

فضای مجازی یا فضای جوازی؟

باهر تصریح کرد: از بعد فرهنگی با مشکل جدیدی به نام فضای مجازی روبرو هستیم که متأسفانه به‌جای حل این موضوع و ارائه راه‌حل و راهکار درصدد حذف هستیم. این در حالی است که باید از این فضا استفاده مطلوب شود و آسیبهای آن را کنترل کرد.

وی با اشاره به مسأله رانتها و سوءاستفاده‌ها اظهار کرد: شیوه و سبک مدیریتی ما از منظر مدیریت رفتاری، مدیریت سودمحور است و واقعیت این است که این شیوه مدیریتی به‌هیچ‌وجه کارایی ندارد و مدیریتی غیر الهی، غیرانسانی، ناکارآمد و غیر اجرایی است.

باهر با اشاره به تسلسل مشکلات و این‌که مسایل اجتماعی زنجیره‌ای هستند، تأکید کرد: متولیانی که امور اجرایی را در اختیاردارند، برای حل مشکلات اجتماعی مردمی بیندیشند و الهی عمل کنند و هم‌چنین از نظرات کارشناسی مشاوران اعلم و متخصصان بهره بگیرند تا برای مشکلات اجتماعی چاره‌اندیشی کنند که البته حل این موضوعات نیازمند عزم ملی است.

نشاط اجتماعی؛ گزارهای پیچیده

در ادامه این نشست تخصصی که با موضوع افزایش راهکارهای اجتماعی در خبرگزاری ایرنا تشکیل‌شده بود، مریم جلالی از بعد فرهنگی دیدگاههای تخصصی خود را بیان کرد. وی نشاط اجتماعی را طیف در نظر گرفت و گفت: الزاماً نشاط اجتماعی مترادف با شادی اجتماعی نیست و بررسی این اطلس یا طیف معنایی که از نشاط اجتماعی سراغ داریم، کار سختی است و گزاره اجتماعی که کنار نشاط می‌نشیند، به پیچیدگی این امر می‌افزاید.

جلالی اظهار کرد: اگر پیکره اجتماع را قامت انسانی تصور کنیم که در آن نشانه‌های بیماری وجود دارد و این بدن را با نشاط نبینیم، باید بررسی و علت‌یابی کنیم که چرا این بدن بانشاط نیست و آیا ارگانهای داخلی دچار مشکل شدند که منظور همان نکات فردی است؛ مبتنی بر نیازهایی که در سلسله‌مراتب نیازهای مازلو آمده است و یا در برآورده شدن نیازهای اصلی در ساختار اجتماعی مشکلاتی وجود دارد. وی ادامه داد: ایرانیان به‌طورکلی مردمان شادی هستند و زمینه‌های شادی را در آداب و مناسک و رفتارهایشان ایجاد کردند به‌طوری‌که اقوام ایرانی به هر بهانه کوچکی از یک ثانیه بیشتر شدن شب گرفته تا تغییر فصل تا آشنایی یک زوج بهانه‌هایی برای شادی دارند و در واقع نشاط اجتماعی کارکردهای بسیار زیادی در اجتماع دارد و از این طرق نبض شادی و نشاط در جامعه زنده نگه‌داشته شده و همواره نشاط به جامعه تزریق می‌شود. وی نشاط اجتماعی را در سه سطح موردبررسی قرار داد و افزود: برای بررسی مقوله نشاط اجتماعی سه سطح منش، نگرش و بینش را باید مدنظر قرار داد. جلالی اضافه کرد: گاهی منش اجتماعی ما بر اساس فشارهایی که در جامعه ما وجود دارد، منش خاصی است اما الزاماً این منش نگرش نیست و به‌محض آن‌که اقتضائات برداشته شود، منش هم از بین می‌رود، بعضی‌اوقات سلیقه ما را درگیر کرده و مبتنی بر نگرش است و رویکرد ما هم هست، اما در بینش نشسته و در ذات انسانی ما نیست و تبدیل به سرمایه اجتماعی دایم برای نسلها نشده و با فضای اغنایی دیگر کاملاً می‌تواند تغییر کند.

وی در مورد سطوح نشاط اجتماعی ادامه داد: بینشی که در جوامع هندی در بحث شادی و نشاط وجود دارد برخاسته از یک بینش است که مبتنی بر آن نگرشهای اقوام مختلف شکل‌گرفته و منش آنها نیز همین‌طور است؛ درواقع افراد ممکن است رفاه نداشته باشند و در فقر مطلق به سر برند اما دارای نشاط و شادمانی هستند که مبتنی بر آن بینشی است که دارند.

نشاط اجتماعی دستوری نیست

جلالی با تأکید بر این‌که نشاط یکی از مواد سوختی موتور محرکه رشد است، افزود: اگر بپذیریم که برای رشد همه‌جانبه‌ای که یک انسان کامل نیازمند شادی و نشاط اجتماعی هستیم، باید بدانیم که این نشاط همیشه یک‌جور نیست و در زمینه نشاط اجتماعی نباید مدیریت همسان‌سازی انجام شود بدین معنا که همیشه با یک روش برای همه نمی‌توان نشاط ایجاد کرد و نشاط دستوری نیست بلکه باید ایجاد شود و درون جامعه اتفاق بیفتد.

وی اظهار کرد: هجمه اطلاعاتی که هر لحظه بر ما نازل می‌شود، تناسب میان توقعات و انتظارات ما را با داشته‌ها دچار مشکل کرده و این معادله ناکامیهای زیادی را به وجود آورده است.

جلالی به مقوله شناخت تأکید کرد و گفت: اگر افراد خود را بشناسند و از ظرفیتها و تواناییهای خودآگاهی داشته باشند و افق روشنی را برای خود ترسیم کنند که مبتنی بر آن نیز رفتار و عمل کنند، این موضوع باعث ایجاد انگیزه و امیدواری می‌شود اما زمانی که افق پیش رو مخدوش می‌شود و افراد دچار سردرگمی و بی‌هدفی و در نهایت بی‌هویتی می‌شوند، نمی‌توان انتظار داشت که با نشاط باشند. این استاد دانشگاه افزود: باید ببینم مدیریت فرهنگی در سطح خط‌مشی گذاریها در ساختار اجتماعی(POLICY)، چگونه است، از منظر طرح‌ریزی (PLAN) هر دستگاه چه وظایفی برای ایجاد نشاط اجتماعی و حفظ آن بر عهده دارد و چه برنامه‌هایی (PROGRAM) برای ایجاد نشاط اجتماعی وجود دارد. جلالی تصریح کرد: برآورده شدن نیازها و واقعی شدن نیازها شرط اصلی ایجاد نشاط اجتماعی است و در بعد آموزش نیز باید مهارتهایی که توانایی در من ایجاد کند، تقویت شود.

وی اظهار کرد: یکی از دلایل اصلی کاهش نشاط اجتماعی، غلبه و فربه‌شدن فردیت و فقط به فکر خود بودن است و مادامی‌که افراد نفع خود را ترجیح دهند و جمعی فکر نکنند، نشاط اجتماعی از بین می‌رود.

جلالی تصریح کرد: نشاط اجتماعی نتیجه همبستگی و پیوستار اجتماعی است و همگرایی در جامعه به‌عنوان که مغناطیسی که قرار است براده‌های آهن را به هم جذب کند، باعث ایجاد نشاط اجتماعی به‌عنوان یک فرایند می‌شود.

جلالی حیات اجتماعی را در سه نهاد خلاصه کرد و گفت: اگر نهاد خانواده، نهاد دولت و نهاد دین هم‌راستا شوند، می‌توانیم انتظار داشته باشیم که نشاط اجتماعی محقق شود؛ به‌علاوه این‌که مثلث عرف، شرع و قانون را داریم که اینها ماتریسی می‌سازد که قوانینمان چه عرفی، چه شرعی و چه قانونی در راستای هم‌جهت کردن نیروهای اجتماعی باشد چراکه هرچقدر تفرقه و پراکندگی بیشتر ایجاد شود، میزان ناکامیها افزایش می‌یابد و در مقابل آن نشاط اجتماعی پایین‌تر است و هرچقدر انسجام اجتماعی بالاتر برود، پیش برندگی و مؤثر بودن بیشتر است و در نهایت نشاط اجتماعی تقویت می‌شود.

متولیان مراقب اخباری که به جامعه میدهند، باشند

جلالی به تأثیرات منفی تکنولوژی و فناوریهای ارتباطی اشاره کرد و گفت: در قدیم می‌گفتند بی‌خبری، خوش‌خبری؛ اما امروزه در دوران کوران اطلاعات و در قرنی که همه از همه‌چیز خبردارند، معلوم است که همیشه خوش‌خبر نمی‌توانیم باشیم و با در نظر گرفتن حجم خبرها، متولیان آموزش و متولیان اخلاق باید حواسشان باشد که چه چیزیهایی به جامعه تزریق می‌کنند و آیا این اخبار و اطلاع رسانیها موجبات پراکندگی را فراهم می‌کند یا زمینه‌ساز انسجام است. وی گفت: تیترهای روزنامه‌ها و خبرها حاکی از افق روشن نیست و ناامیدکننده است و این در حالی است که همه مردابهای کوچک می‌شویم و به اقیانوسی از امید متصل نیستیم.

وی اظهار کرد: انجام هر فرایندی احتیاج به مدیریت محتوایی دارد تا مبتنی بر نیاز جامعه و مخاطب پیش برود، هم‌چنین در بعد مدیریت اجرایی و ایجاد کردن اسباب و ملزومات نیز باید برنامه‌ریزی انجام شود و از حیث مدیریت عاطفی نیز انگیزه بخشی، راهبری و اعتماد باید ایجاد شود.

ویژگیهای افراد جامعه به اجتماع تسری پیدا میکند

در بخش دیگری از این میزگرد تخصصی، فربد فدایی از زاویه روان‌پزشکی و بعد روان‌شناختی به موضوع نشاط اجتماعی پرداخت و با بیان این‌که جامعه متشکل از افراد است،‌ گفت: اگر افراد ویژگیها مناسبی داشته باشند؛‌ می‌توان انتظار داشت در جامعه این ویژگیها تسری یابد

وی با بیان این‌که بخش صفات شخصی افراد بر احساس نشاط اجتماعی آنان تأثیرگذار است،‌ افزود: نقش فرهنگ بر رضایت اجتماعی در جوامع گوناگون متفاوت است و لازم به‌دقت نظر کاملی است.

فدایی درباره این‌که فرد بهنجار از نظر روانی چه کسی است،‌ گفت: در گذشته فردی که بیمار نبود را فرد سالم تلقی می‌کردند این روان‌پزشک در سالهای اخیر مفهوم سلامت روانی به موضوع سلامت جسمانی افزوده شد؛‌ و بر این اساس فرد بهنجار نه تنها باید از لحاظ جسمی و روانی در سلامت باشد بلکه باید احساس رضایت، شادی و کمال نیز داشته باشد.

وی از مشخصه‌های بهنجار بودن را نداشتن افسردگی و اضطراب دانست و گفت: فرد باید خود را آن‌طور که هست بپذیرد و سعی کند توانمندیهایش را تقویت و ناتوانیهایش را برطرف کند.

این استاد دانشگاه با تأکید بر این‌که فرد بهنجار توان خودش را در راستای اهداف جامعه که اجتماعی، الهی و انسانی است قرار می‌دهد،‌ گفت: در این جامعه می‌توان از نشاط اجتماعی بهر ه برد.

وی با اشاره به این‌که حتماً باید نیازهای طبیعی انسان مانند هوا،‌ آب،‌ غذا و دیگر نیازهای فیزیولوژیک مانند نیاز جنسی، کنجکاوی و سرگرمی تأمین شود،‌ اظهار کرد: نیاز به امنیت یکی دیگر از نیازهای انسان است که باید تأمین شود.

فدایی عشق،‌ احترام، عزت‌نفس و پس‌ازآن نشاط اجتماعی را از نیازهای انسان دانست و گفت: اگر جامعه در شرایطی باشد که فقر در آن بیداد کند، بعید است نشاط اجتماعی در آن وجود داشته باشد.

وی با تأکید بر این‌که نمی‌توان به‌صورت شعاری از مردم بخواهیم نشاط اجتماعی داشته باشند، افزود: فدایی با بیان این‌که نشاط اجتماعی با تأمین نیازهای اولیه ارتباط دارد،‌ باید نیازهای اولیه انسان چون هوا، غذا و آب تأمین شود این در حالی است که مردم ما در حال حاضر برای تأمین این سه موضوع دچار مشکل هستند.

فدایی با تأکید بر این‌که ایرانیان مردمی خوب و با ایمان هستند،‌گفت: متولیان و مسؤولان دغدغه خدمت به مردم را دارند ولی موضوع مهم این است که این افراد باید نیازهای واقعی مردم را بشناسند و زبان ارتباط بین مردم و مسؤولان باید شفاف، صریح و روشن باشد؛ ولی آن‌چه در جامع شاهد هستیم گفت‌وگوی دوگانه است و طرفین دچار ابهام می‌شود وی اظهار کرد: افراد با ارزشها دوگانه برخورد می‌کنند مثلاً ارزشی که در خانه مطرح می‌کنند با آن‌چه در جامعه عمل می‌کند،‌ متفاوت است که این دوگانگی خود آسیب‌زا بوده و افراد و جامعه را دچار اشکال می‌کند.

این روان‌پزشک یکی از دلایل این دوگانگی را فرهنگ، تاریخ، گذشته و شرایط جغرافیایی ایران دانست و گفت: مردم ایران در طول تاریخ همواره مورد هجوم اقوام بیگانه بودند و جان و زندگی خوشان را در معرض خطر می‌دیدند.

وی کمبود اعتماد مردم به یکدیگر را یکی دیگر از مشکلات مردم عنوان کرد و گفت: به‌عنوان‌مثال در دستگاههای دولتی، مسؤولان اسناد و مدارک مختلف و متعددی برای کوچک‌ترین کارها از مردم می‌خواهند؛‌ این موضوع به معنای فقدان اعتماد اجتماعی است در حالی‌که در اسلام اصل بر برائت است. فدایی افزود: مردم به یکدیگر خوش‌بین نیستند و همدیگر را رقیب می‌دانند و نمونه آن رانندگی در سطح شهر است. افرادی اغلب موارد دیگر رانندگان را رقیب خود می‌داند و اگر یک متر جا ببیند می‌خواهد مانع از رفتن دیگری شود، مردم تمام عقب‌ماندگیهای زندگی‌شان را می‌خواهند در رانندگی جبران کنند؛ که این مسأله نمادی از فضای ناسالم رقابتی و بی‌اعتمادی است.

وی با تأکید بر این‌که ابتدا مقدمات زندگی موردتوجه قرار گیرد،‌ گفت: باید بعد از تأمین نیازهای اولیه و اساسی مردم به سمت نشاط اجتماعی برویم.

این روان‌پزشک یکی دیگر از ایرادات فرهنگی ایرانیان را داشتن نگاه منفی به امور دانست و گفت: در حالی‌که توانمندی و ظرفیتهای مثبت نیز وجود دارد، اغلب نیمه‌خالی لیوان را می‌بینیم که این موضوع نیاز به آسیب‌شناسی دارد.

وی ادامه داد: متأسفانه یکی دیگر از نکات منفی در میان افراد اهمیت نداشتن فرهنگ کار و کوشش است و شاید این موضوع نشأت گرفته از مورد حمله قرار گرفتن اقوام ایرانی و به تاراج رفتن اموال و داراییهایشان از سوی اقوام دیگر در گذشته باشد.

فدایی افزود: متأسفانه کار و تلاش در فرهنگ امروز جامعه ایرانی فضیلت محسوب نمی‌شود و افراد علاقه‌مند هستند تا ره صدساله را یک‌شبه طی کنند و از روشهای غیرمتعارف یک‌باره پولدار شوند، مثلاً بروند سکه و یا خانه بخرند و قیمت آنها افزایش پیدا کند و فرد به ثروت و سود زیادی برسد؛‌ این روحیه در مردم ژاپن و آلمان وجود ندارد در غیر این صورت این کشورها پیشرفت نمی‌کردند.

تذکر: این گزارش به‌صورت تلخیص درج‌شده جهت مشاهده متن کامل به وب‌سایت روزنامه مراجعه فرمایید.

منبع: ایرنا


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۲
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *