سنگهای خوابآور!
سنگهای خوابآور!
سنگهای خوابآور!
اگر امروز گذرمان به قبرستان بیفتد، بهجای آنکه محیط قبرستان ما را به فکر فروبرد، از فخرفروشی و بیخیالی بازماندگان برایمان حکایت میکند؛ هزینههایی که اگر در جای دیگری سرمایه میشد، گره از کار صاحب قبر را باز میکرد.
مرگ، قبرستان، قبر
ای ساکنان خاک و دیار غربت! خانههایتان، مردم در آنها ساکن شدند. همسرانتان، ازدواج کردند و اموالتان، میان وُراث تقسیم شد. این خبر ماست. کاش میشد که شما هم اخبارتان را بگویید. این، سخنان امیر بیان امام علی علیهالسلام خطاب به ساکنان دیار قبر است. بعدازاین سخنان، امام رو به یارانش کرد و فرمود: اگر به آنها اجازه پاسخ دهند، حتماً خواهند گفت که بهترین توشه آخرت، تقواست.
ارزشهای بیاهمیت
امام صادق علیهالسلام فرمود: هرگاه چیزی غیر از خاک روی قبر گذاشته شود، آن چیز بر میت سنگینی خواهد کرد. اگر زندگیمان را بهدقت واکاویم اموری را مییابیم که برای آن هیچ فایدهای نمیتوانیم تصور کنیم؛ مثل هدر دادن عمر و فرصت سوزیها، رقابت در افزایش اینچ تلویزیونها و بزرگ کردن اندازه آنها، اصرار بر بروز بودن وسایل و چشموهمچشمیها و بسیاری امور دیگر.
یکی ازایندست امور که رفتهرفته در میان ما جابازکرده و سرمایههای بزرگی را در جهت ناصحیح هدر میدهد «تشریفات مجالس ترحیم» است؛ خرید قبرهایی باقیمتهای کذایی، سنگقبرهای پرزرقوبرق، رزرو تالارها و مساجد آنچنانی، مراسمهای اعیانی و درنهایت سفرههای رنگارنگ. این تشریفات دامنه وسیعی یافته و از لحظه مرگ متوفی تا دفن و مراسم ترحیم و سالگرد را در برگرفته است. این تشریفات موجب شده اهداف خاصی که در پس ماجرای مرگ عزیزی میبایست دنبال میشد و سنتهایی که ما را به این اهداف میرساند، به فراموشی سپرده شود. از آسیبهایی که این امور در پی داشته دگرگونی مرگ در نگاه ما است؛ با این اوضاع، رفتن به قبرستان دیگر عبرتآموز نیست، شرکت در مراسم ختم و ترحیم ما را به فکر عاقبتی که در انتظارمان است نمیاندازد، دیگر دیدن مرگ دیگران برای ما بازدارنده از خطا و عصیان نیست، بااینکه همه، طعم مرگ را خواهیم چشید، اما باورش نمیکنیم؛ درحالیکه ما به این عبرت و فکر و بازدارندگی و باور بهشدت نیازمندیم. اصلاً یکی از تفاوتهای ما با حیوانات در این است که ما برخلاف آنها از مرگ، شناخت داریم و یاد مرگ، تعدیلکننده قوای درونیمان است.
یاد مردن چو دافع مرگ است هر دمی یادگار بایستی
درسهای ارزشمند
خواندهایم و شنیدهایم آنکس که از این دیار رخت بربندد نگاهش به باقیاتصالحاتی است که بهجای گذاشته است. او دیگر نمیتواند برای خود اندوختهای فراهم آورد و دستش از دنیا کوتاه است، اما جاماندگان او میتوانند برای او کاری کنند و گرهای از او بگشایند. هرچند ذرهای از همت جاماندگان را اگر خودش در دنیا میداشت برایش بهتر بود. بااینحال، آنچه برای او خیرات کنند و به یادش باشند و برایش غفران و رحمت بخواهند مفید است.نقل است که حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها هر صبح شنبه کنار قبور شهدا میآمد، بر سر قبر حمزه سیدالشهدا، عموی پدرش، حاضر میشد و برایش طلب رحمت و آمرزش میکرد.
نباید غافل شویم که برای سفرکرده به دیار باقی، هر آنچه ما گمان میکنیم، سودمند نیست. نباید خیال کنیم که گذاشتن سنگقبر آنچنانی بر مجد و رحمت مسافر دیار باقی میافزاید؛امام صادق علیهالسلام فرمود: هرگاه چیزی غیر از خاک روی قبر گذاشته شود، آن چیز بر میت سنگینی خواهد کرد.یکی از تفاوتهای ما با حیوانات در این است که ما برخلاف آنها از مرگ، شناخت داریم و یاد مرگ، تعدیلکننده قوای درونیمان است.گرفتن مراسمی مجلل آنچنانی یا پرداختن هزینههای نجومی و خرید دسته گلهای کذایی و پلاکاردهای فراوان، تأثیری ندارد. برای او مهم نیست که در کدام تالار یا مسجد مراسم بگیرند و چه کسی را دعوت کنند و چگونه از مهمانان پذیرایی کنند.آنچه برای میت مفید است عمل نیکوست؛ غم مؤمنی را زدودن، به خدا توجه نمودن و نماز و دعا خواندن، گره از کار خلقی گشودن و لبخند رضایت بر لبانش نشاندن، غبار جهل از اندیشهها فرونشاندن و دست افتادهای گرفتن، انس گرفتن با معبود و بنده گستاخی را رام ساختن، دمی قرآن خواندن و لحظهای در آن اندیشیدن. میت دستش از مزرعه آخرت، کوتاه است، ازاینرو جاماندگان و بازماندگان که هنوز بر عرصه کشتزار دنیا فعالاند، نباید او را بینصیب بگذارند، خصوصاً اگر میت حقی بر گردن آنها داشته باشد.
دوست نباشد به حقیقت که او/ دوست فراموش کند در بلا
و آنچه برای ما خصوصاً دل ما، مفید است رفتن به قبرستان و اندیشه در حکایت زندگی اموات و گرفتن درسی برای غفلت نکردن است؛ وگرنه «تشریفات مراسم ترحیم» همگی تشریفات است و بیفایده.
خلاصه آنکه:
اگر امروز گذرمان به قبرستان بیفتد، بهجای آنکه محیط قبرستان ما را به فکر فروبرد، به اندیشه وادارد و موقت بودن زندگی دنیا را گوشزد کند، از فخرفروشی و بیخیالی بازماندگان برایمان حکایت میکند؛ هزینههایی که اگر در جای دیگری سرمایه میشد، گره از کار صاحب قبر را باز میکرد. اکنون بااینکه پول زیادی بابت ساختن و آراستن آن سنگها پرداختشده، اما نه دردی از صاحبانشان دوا میکند نه از بازماندگانشان.
آنان که رفتهاند و از دنیا جداشدهاند، آنچه دوای دردشان است، تقوا است.
کنون باید ای خفته بیدار بود/ چو مرگ اندر آرد ز خوابت، چه سود؟ محمد دهقانی زاده
منبع: تبیان