خـودکشی علل و زمینه های آن
خـودکشی علل و زمینه های آن
خـودکشی علل و زمینه های آن
بخش دوم
گوشه زمین خاکیای که دورتادورش را ساختمانهایی با پنجرههای کوچک و بزرگ فراگرفته دو جنازه افتاده. پاهای کوچک جنازهها که از زیر بالاپوش سفیدرنگ بیرون آمده میگوید که هر دو دختر و نوجوان هستند؛ دخترانی 13، 14 ساله، یکی سیما نام دارد و دیگری آیدا(اسامی مستعار)
مادر آیدا با صدای جیغ و فریاد همسایهها از ماجرا باخبر شده و حالا روبهروی زمینی که جنازهها روی آن افتاده، نشسته. فریاد میزند و دخترش را صدا میکند: «آیدا مامان پاشو! چشماتو بازکن!» اما مادر سیما هنوز خبر ندارد. ناگهان زنی با کیسههای پر از گوجه و خیار و کرفس از پیچ کوچه وارد میشود. یکی از مردهای همسایه زن را با دستنشان میدهد و میگوید: «مادر اون یکیه.»
یکی از میان جمع میگوید: «سیما و آیدا دست همدیگه رو گرفتن و خودشونو از بالای ساختمون انداختن پایین.»
مادر جلوی دخترش میافتد و مبهوت فقط تماشا میکند.زن رو به جمعیت میگوید: «بچم فقط دست و پاش خونی شده.»
اما حالا یک ساعت از آغاز ماجرا گذشته و صدای فریادهای مادر سیما از داخل آپارتمانشان میآید.پدر سیما هقهق میزند و سرش را به تنه درخت کاج روبهروی خانهشان میکوبد.
مادر و پدر آیدا چشمهایشان اشک ندارد و فقط با دستبرسرشان میکوبند و فریاد میزنند
گروه بازپرسی و پزشکی قانونی بالای سر جسدها مشغول انجام کارهایشان هستند. دستهای دو جنازه رویهم افتاده و صورتهایشان رو به همدیگر است. انگار با چشمهای بسته همدیگر را تماشا میکنند…
در ادامه، مشروح بخش دوم نشست تخصصی پیرامون خودکشی، تقدیم مخاطبان میگردد.
میزگرد بررسی علل و راهکار مقابله با خودکشی
دکتر جعفر کوشا: مسئله بیماریهای روانی که دکتر کریمی اشاره داشتند از دیگر انگیزههای مؤثر در خودکشی است، در مورد بیماریهای روانی، خانم کلینتون در بحث انتخاباتیاش در آمریکا میگوید من دو مشکل اعتیاد و بیماریها روانی را دارم، بیماریهای روانی ازنظر دورکیم هم مطرحشده است که خود جدا شدن افراد از همدیگر و تنها شدن عاملی برای خودکشی است، افسردگیها به دلیل مسائل درونی و بیرونی است و همیشه هم درونی نیست، افسردگی درباره استرسها، فشارهای درونی، تنهایی، اعتیاد به مواد مخدر، مواد توهمزا و الکل و در مورد عشق و تمایلات شدید عاطفی است.
جامعه ما یک جامعه عاطفی است اما در حال گذار است و به سمت جامعهای میرود که افراد در آن جامعه از هم جدا میشوند، به نظرم امروز در دنیا و غرب اتفاقاً همبستگی بیشتر میشود، در کشور ما برعکس است، مردم همسایه کناری منزلشان را نمیشناسند، در دین ما بر صلهرحم، ارتباط و رفتوآمد با یکدیگر تأکید شده است، باید ازنظر درک اجتماعی همدیگر را بشناسیم و تمایلات عاطفی همدیگر را درک کنیم اما این تمایلات عاطفی از بین رفته است.
در خودکشی سه مرحلهداریم، یک مرحله تهدید به خودکشی است؛ فردی که همیشه تهدید به خودکشی میکند اما آماری وجود دارد که نشان میدهد افراد زیادی تهدید به خودکشی میکنند ولی به آن اقدام نمیکنند، کسانی که آستانه صبر و ظرفیتشان کم است، مرحله دوم در مورد افرادی است که اقدام به خودکشی میکنند؛ در مورد اقدام به خودکشی، افرادی که دیگران را به خودکشی تحریک میکنند و به تعبیری در فقه «اعانت بر اثم» میکنند، پروندههای زیادی در رابطه با تحریک به خودکشی در دادگستری مطرح است، گاهی افراد دیگران را با نوشتهها و سخنرانیهای حماسی، جنجالی و هدفمند تحریک میکنند و نمیدانند جوانی که مخاطب آنها است شاید تحریک شود و احساسات بر او غلبه میکند، در قانون فرانسه این بحث را مطرح کردند که تحریک به خودکشی جرم است، اگرچه شخصی که خودکشی کرده و یا موفق به خودکشی نشده است مرتکب جرم نمیشود، ولی تحریککنندگان بهعنوان معاونان جرم که در حقیقت بهعنوان مجرم و مشاور اصلی هستند، باید قابلتعقیب باشند.
تحریک به خودکشی در قانون جرایم رایانهای کشورمان جرم است اما در جرایم غیر رایانهای در حال حاضر در رابطه با جرم بودن آن بحث داریم، در پروندهای که وکالت آن را عهده داشتم جوانی به خواستگاری دختری رفته و جواب منفی شنیده بود، پسازاین موضوع، خواستگار اصلی آن دختر، پسر جوان را تحریک کرده و گفته بود اگر میخواهی به این دختر برسی باید خودت را بکشی، بعد این نیز آن پسر جوان پس از تهیه چند لیتر بنزین به منزل دختر رفت و در حیاط آنجا خودش را آتش زد و فوت کرد، در جلسه دادگاه من گفتم که کسی که فردی را به خودکشی تحریک میکند، مجرم است، بنابراین تحریککننده به خودکشی میتواند فردی عادی، جامعه، نظام و یک مسؤول باشد گاهی حتی فیلمهایی که ساخته میشود، صحنههای آن میتواند تحریککننده در خودکشی باشد.
دکتر امانالله قرایی مقدم: بحثی راجع به صحبتهای آقای کوشا دارم که همیشه خودکشی در اعتراض نیست، خودکشی یک امر فرهنگی است؛ هندو در «نیروانا» خودکشی میکند، در مصر و روم باستان، در یونان و فرانسه بعد از انقلاب فرانسه است که خودکشی جرم تلقی میشود مثلاً در قبایل سرخپوستان «کواکیوتل» که «پُتلاچ» میکنند، در بین اسکیموها پدر که پیر میشود او را میکشند، پس صرفاً در اعتراض به جامعه و دولت نیست.
کوشا: ما ازنظر علمی هم نمیگوییم که صد درصد است.
دکتر مهدی کریمی: من خیلی موافق با صحبت دکتر قرایی مقدم نیستم بالاخره خودکشی یک نوع اعتراض به وضعیت موجود است، این وضعیت موجود ممکن است وضعیت موجود خودش یا جامعه باشد، در حال حاضر یکی از شایعترین علل اقدام به خودکشی علاوه بر افسردگی، مشکلات انطباقی است، مشکل انطباقی یعنی اینکه فرد خودش را نمیتواند با استرسهای موجود سازگار کند و اقدام به خودکشی میکند درواقع اینیک اعتراض است.
قرایی مقدم: اگر تک علی فکر کنیم، اکنون این پدیده است و نمایان شده، بر اساس تئوری رابرت مرتون که میگوید اهداف زیاد شده است، ناامید و مأیوس میشود و به سمت خودکشی میرود.
چه علل و انگیزههای در ارتباط با اقدام به خودکشی یک فرد و فکر کردن به خودکشی وی مؤثر است؟
کریمی: پدیده خودکشی چهار جزء «biologic»، «psychological»، «social» و «spiritual» دارد، تمام پدیدههای روانشناختی، روانپزشکی و روانی که در مقوله مشکلات اجتماعی قرار میگیرند را بر اساس این چهار جزء طبقهبندی میکنیم.
گاهی اوقات میگوییم پدیدهای جزء ژنتیک (biologic) قوی دارد، اقدام به خودکشی یک جزء ژنتیک دارد یعنی کسی که یکی از افراد خانوادهاش اقدام به خودکشی کرده باشد، احتمال اقدام به خودکشی آن فرد نیز بالاست.
خودکشی، جزء روانشناختی (psychological) دارد یعنی مشکلات روانشناختی فرد میتواند وی را مستعد اقدام به خودکشی کند، کسی که زود افسرده و ناامید میشود و زود در مقابل یک ناکامی واکنش نشان میدهد، مستعد اقدام به خودکشی است.
جزء اجتماعی (social)، جزء دیگر خودکشی است؛ زمانی که فرد دچار تعارض، تناقض میشود، گفتههایی را میشنود که در عمل آن را نمیبیند، یک نوجوان یا جوان زود تصمیم میگیرد و اقدام به خودکشی میکند، زمانی که در واقعیت خلاف برداشتهای و انتظارات خودش از صحبتها و رفتارها را میبیند، دچار تعارض و اقدام به خودکشی میشود.
آخرین جزء در رابطه با خودکشی جزء مذهبی (spiritual) آن است؛ کشورهایی که مذهبیتر هستند اقدام به خودکشی در آنها کمتر است حتی در کشورهای اروپایی و آمریکایی آنهایی که مذهبیتر هستند مثلاً آمار خودکشی «کاتولیکها» نسبت به «پروتستانها» کمتر است، اقدام به خودکشی مسلمانها نیز کمتر است، در کشورهای اسکاندیناوی اقدام به خودکشی و خودکشیهای موفق نسبت به کشورهای دیگر بیشتر است، کشورهایی مانند آمریکا در مرحله میانی و کشورهایی مانند ایران در مرحله پایین قرار دارند اما بههرحال در مقایسه با سالهای قبل اقدام به خودکشی در کشور ما بیشتر شده است.
یکی از علتهای مهم خودکشی که در رأس آن قرار میگیرد، افسردگی و بعد هم مشکلات انطباقی است؛ مشکل انطباقی بدینصورت اتفاق میافتد که استرسها و فشارهایی به فرد وارد میشود و این فشارها در طی چند هفته یا چند ماه اخیر است و فرد نمیتواند با این استرسها خودش را تطبیق بدهد، دچار تعارض میشود، اقدام ناگهانی و تکانهای از خودش نشان میدهد و اقدام به خودکشی میکند.
یکی از مهمترین استرسها مشکلات ارتباطی همسران با یکدیگر است، از دیگر انواع استرسها، مشکلات دوستان جنس مخالف دختر و پسرها با همدیگر و والدین با فرزندان است؛ تمامی این موارد در طبقهبندی مشکلات انطباقی قرار میگیرد و یکی از شایعترین مشکلات انطباقی، اختلافات بین والدین است که باعث از هم گسستی خانوادهها میشود و اگر این اتفاق رخ دهد اقدام به خودکشی در فرزندان بالا میرود.
آمار طلاقهای عاطفی و قانونی در کشور ما بالاست؛ اقدام به خودکشی در خود افرادی که جدا میشوند به این دلیل اینکه به دنبال جدائیشان، افسردگی پیدا میکنند و در نسل بعدی آنها و فرزندانشان اقدام به خودکشی بالا میرود.
مسئله دیگر در رابطه با علل خودکشی، مشکلات شخصیتی افراد است، افرادی که دچار اختلالات شخصیتی مرزی، مشکلات شخصیتی و ضداجتماعی هستند و بعضی از افرادی که دچار مشکلات اضطرابی فراوان هستند، اقدام به خودکشی در آنها خیلی بالاست، افرادی که دارای اختلالات شخصیتی هستند باید شناسایی و درمان شوند، برخی از این افراد نیاز به درمانهای روانپزشکی، دارو و رواندرمانی و برخی از آنها حتی نیاز به بستری شدن در بیمارستان دارند.
مشکل عمدهای که اصلاً نباید در جامعه از آن غفلت کنیم، مشکلات سوءمصرف مواد مخدر و الکل است؛ معمولاً افرادی که به مواد مخدر و الکل مبتلا میشوند، ممکن است هم زمینه ژنتیک و هم زمینه افسردگی داشته باشند، 30 تا 90 درصد افرادی که به سمت مصرف مواد میروند، اختلالات روانپزشکی دارند که در رأس آنها نیز افسردگی است و اقدام به خودکشی و خودکشیهای موفق در افرادی که سابقه مصرف مواد مخدر رادارند 20 برابر بالاتر از افراد نرمال جامعه است، این موارد را باید در نظر گرفت و برای آن برنامهریزی بلندمدت داشت.
قرایی مقدم: اصولاً خودکشی ازلحاظ جامعهشناسی یک پدیده اجتماعی است؛ آنچه دکتر کریمی مطرح کردند غیر از مسئله ژنتیک که البته جامعهشناسی قبول ندارد (چون افسردگی، اعتیاد، طلاق و فردگرایی را نیز زاییده جامعه میداند)، بر اصل همبستگی اجتماعی است؛ هرگاه همبستگی اجتماعی در جامعه ضعیف شود، خودکشی تا حد معینی بالا میرود (برای اینکه اگر از حد معینی همبستگی بالا برود خود عامل برای خودکشی میشود، چنانچه در ویتنام دیدیم) بنابراین خودکشی اصولاً یا همبستگی خودخواهانه است که به فرد مربوط میشود یا همبستگی دگرخواهانه است که وابسته به جامعه میشود یا آنومی اجتماعی و یا جبرگرایی است و به این چهار عامل برمیگردد.
بنابراین مسائلی مانند افسردگی، تعارضات اجتماعی، روحی، نابسامانی خانوادگی، طلاق، تضادها، اعتیاد، مذهب و… به این چهار عامل برمیگردد.
بهطور مثال اعتقادات دینی در کاهش میزان خودکشی مؤثر است، بین افراد متأهل خودکشی کمتر است؛ در پروتستانها، کاتولیکها و لامذهبها میزان خودکشی بررسیشده است چرا در کاتولیک خودکشی کمتر و در پروتستان بیشتر است؟ چون خدای پروتستان در تنهایی است و عبادتش در خانه است درحالیکه کاتولیک در کلیسا در جمع حاضر است و چون در جمع حاضر است، احساس تنهایی نمیکند، در ایران اعمالی مانند نماز جماعت، اعتکاف، صله ارحام، پیادهرویهای معمولی در کاهش خودکشی مؤثر است بنابراین در افراد مطلقه و بیوه خودکشی بالاتر است چون این افراد تنها میشوند.
سلامت جسمانی نیز که از انگیزههای مربوط به خودکشی است، به جامعه مربوط شود، اگر جامعه امکانات تغذیه را در دوران کودکی فراهم کند امکانات سلامتی فرد بیشتر است.
در جوامع روستایی که بر اساس تئوری «موس» و «دورکیم» انسجام بیشتر است، خودکشی کمتر است، در روستا همه خودشان را یک پیکر واحد میدانند اما در شهری مانند تهران زمانی که فردگرایی افزایش پیداکرده، هر کس به فکر خودش است، انسانها فقط بهاندازه کاری که انجام میدهند برای همدیگر ارزش قائلاند و همه افراد سود نگر و مصلحتگرا شدهاند، خودکشی بیشتر است.
کریمی: اگر جامعه سنتی را در نظر بگیریم اقدام به خودکشی در روستاها کمتر از شهرها است اما اکنون این روزها به دلیل وجود شبکههای اجتماعی قوی، روستاها بسیار به شهرها نزدیک و روستاها خالیشدهاند.
قرایی مقدم: با شما کاملاً موافق هستم، باوجوداین، یک روستایی میداند در خانه شما چه خبر است؛ قبول دارم که دیوارها فروریخته و فضا تغییر کرده اما به نسبت در شهرهای مهاجرپذیر خودکشی بیشتر است، خودکشی در برخی محلات تهران مانند خیابان شوش، پارک حقانی، پارک هرندی، سهراه آذری، منطقه 2 بازار، سعادتآباد، فرحزاد و در مکانهایی که انسجام اجتماعی بههمخورده است برخلاف خیابان ایران، خورشید و چهارراه آب سردار بیشتر است.
کریمی: اقدام به خودکشی در خانمها چهار برابر مردان است اما اقدام مردان موفقتر است.
قرایی مقدم: من در 33 شهر کشور در رابطه با خودکشی کارکردهام بنابراین متأهلان کمتر از مجردان به خودکشی اقدام میکنند، در حال حاضر در جامه تجرد گرایی شده است و 33 درصد از دختران مجرد هستند.
کریمی: در متأهلان بهطورکلی اقدام به خودکشی کمتر است اما معمولاً اقدام به خودکشی در خانمهایی که مجرد هستند و اصلاً ازدواج نکردند کمتر از خانمهایی متأهل است و این بهصورت آماری مشخصشده است.
قرایی مقدم: شکی نیست، معضلات اجتماعی، توقعات و خواستهها اهمیت دارد؛ زمانی که زنی ازدواج میکند و به خانه شوهرش میرود و در آنجا آروزها و ایدهآلهایش را موجود نمیبیند، اصل فرق نمیکند اما هر چه جامعه جلوتر میرود و بهاصطلاح جامعه صنعتی جلو میرود توقعات، خواستهها و امیال زیاد میشود بنابراین فرد چون نمیتواند این آرزوها را به دست بیاورد به سمت خودکشی میرود.
در زمان جنگ، خودکشی کمتر است چون اصولاً جنگ همبستگی را بالا میبرد و به فرموده امام خمینی (ره) در رأس امور قرار میگیرد بنابراین در زمان جنگ، جامعه متحد و فکر خودکشی کمتر میشود اما بعد از جنگ خودکشی بالا میرود، زمانی که قطعنامه پذیرفته شد و دلار پایین آمد، خودکشی را در ایران بالا رفت، در سال 1929 تا 1933 در آمریکا مطرح شد، فیلم «شکوه علفزار» نشان داد که چقدر از ثروتمندان خودشان را از بالای دیوار پایین میاندازند.
بنابراین هنگام بحران اقتصادی و درگیرهای سیاسی خودکشی بالا میرود، اغنیاء بیشتر از فقرا، غیراخلاقیها بیشتر از اخلاق مدارها و لامذهبها بیشتر از افراد دیندار خودکشی میکنند؛ ازلحاظ جامعهشناسی خودکشی پدیده تام اجتماعی است.
کوشا: دکتر قرایی چون جامعهشناس هستند، به قول مرحوم دکتر شریعتی که میگفت «زمانی که شما وارد یک کفشفروشی یا کفاشی میشوید اولین کاری کفاش نگاه کردن به کفش شما است و میبیند کفش شما واکس دارد یا خیر» هرکسی روی تخصص خودش میرود و آن را برجسته میکند؛ دکتر قرایی! اینطور نیست چراکه خودکشی اگرچه در جامعه اتفاق میافتد اما معلول ابعاد مختلفی است.
خودکشی چندبعدی است، یک بعدش میتواند جامعه باشد و همه بعد آن جامعه نیست؛ دورکیم که سرکرده همه جامعهشناسان است میگوید خودکشی به علت عدم همبستگی و ازهمگسیختگی، ناشی از جنون و بیماریهای روانی و ناشی از دیگر پرستی است؛ بیماریهای روانی خودش یک علت است یعنی ما بهعنوان یک شخص دانشمند و فرهیخته یا یک شخص روشنفکر نمیتوانیم بگوییم این است و جز این نیست، پدیده اجتماعی معلول عوامل مختلفی است ازجمله اینکه جامعه هم میتواند مؤثر باشد چون در قدیم بعد دینی را نمیآوردند، یادم است در انجمن علمی اعتیاد در سالهای 77 و 76 بحثی مطرح کردیم که در جامعه غربی سه تا بعد را مطرح میکردند: بعد روانی، زیستشناسی و اجتماعی که بعد دینی هم مطرح شد که منظور دین اسلام نیست و بهعنوان اعتقاد و باورها منظور است.
مثلاً خودکشی بهعنوان پدیده میتواند موردبحث ما قرار گیرد؛ جوامع بسیاری داریم که ازنظر رفاه بسیار سطح بالایی دارند اما بازهم خودکشی در آنها است به دلیل اینکه فرد بیماری روانی دارد اما ازآنجاییکه افسرده است، میخواهید بگویید او افسرده نیست؟ شما یک نفر که افسرده است میتوانید در یک جامعه بیاورید بگویید شما افسرده نباش؟ چون افسردگی میتواند معلول یک بیماری روانی باشد اما ممکن است افسردگی ناشی از یک سرخوردگی باشد که در آنجا بحث اجتماعی مطرح میشود بنابراین خودکشی ابعاد مختلفی دارد و صرفاً به دلیل مسائل جامعه نیست.
چرا پدیده جدید «خودکشیهای دونفره» در ایران بروز کرده و چه عواملی باعث خودکشیهای دستهجمعی میشود؟
کوشا: درگذشته یک نفر خودکشی میکرد، امروزه به یک سمتی میرویم که افراد در یک تصمیم متحد میشوند، همانطور که چند نفر تصمیم میگیرند قتل، سرقت و یا کلاهبرداری انجام دهند و باهم شریک جرم میشوند، تصمیم میگیرند با همدیگر خودکشی کنند؛ اما چرا این تصمیم از ناحیه افراد گرفته میشود درحالیکه همه آنها میدانند، حیاط خودشان را پایان میدهند؟ هیتلر در آخر عمرش این کار را کرد، با زنی ازدواج کرد و به همسرش گفت تو سم بخور و من هم به خودم تیر میزنم.
امروز به سمتی میرویم که خودکشیهای از دو نفر به بالا شروعشده است، علت را نمیتوانیم بگوییم، چون علت باید صد درصد آن باشد، من عامل و اِلمان را میگویم، هرکسی یک عامل را میگوید و این عوامل جمعبندی میشود، عواملی که دستبهدست هم میدهند که موجب میشود دو یا چند نفر اقدام به خودکشی، تصمیم به خودکشی یا خودکشیهای موفق کنند، چیست؟ چرا سه خواهر از یک خانواده تصمیم میگیرند شیر گاز را باز کنند و همزمان هر سه خودکشی کنند؟ افرادی که دستهجمعی خودکشی میکنند، اولاً ازنظر شغلی، صنفی یا اعتقادی به یک نقطه رسیدهاند یعنی آنقدر با همدیگر نزدیک بودند که هر کاری را باهم انجام میدهند این همبستگی در نظریه «ریموند کِتل» آمده و میگوید جامعه در نقطهای اشباع میشود (اگر در یک لیوان آب اگر شکر بریزید حل میشود، در نقطهای اشباع میشود و دیگر نمیتواند حل بشود.)
این همبستگی دو بعد دارد، گاهی مثبت و گاهی منفی است، زمانی من حرف شمارا قبول دارم و هر چه شما بگویید انجام میدهم، شما من را به کار خیر تشویق میکنید، من کار خیر میکنم چون به شما اعتماد دارم و شما به من اعتماد دارید، زمانی میگویید باهم خودکشی کنیم، آنقدر قبول دارم که میگویم باهم خودکشی کنیم، این همبستگی آنقدر نزدیک میشود که باورها و منافع یکسان میشود، جوامع جوانان بیشتر به این سمت میرود یا جوامعی که ازنظر منافع در شرایط خاصی قرار میگیرند.
یادم است زمانی که در خارج کشور بودم، در اطراف ژنو یک گروهی که خیلی ثروتمند بودند، شبی تصمیم به خودکشی گرفتند، شب یکشنبهای در یک ویلای شیک نزدیک 50 ماشین آخرین سیستم پیاده شدند، به داخل ویلا رفتند، در آنجا گاز را باز و خودکشی کردند، اقدام به خودکشی دستهجمعی به معنای این است که این دستهها ازنظر مأیوس شدن مسائل اجتماعی به نقطه بنبست میرسند و همه در یک شرایط خاص و مساوی هستند البته در اینجا بحث فقیر و ثروتمند نیست؛ دکتر قرایی از مطالبی که مطرح میکنند، آماری ارائه نمیدهند که آیا خودکشی در فقرا یا ثروتمندان بیشتر است؟
در خودکشیهای دستهجمعی، خردهفرهنگها و جوامع کوچک که بر اساس یک سری ایدئولوژی و باوری تشکیل میشوند و در راستای منافع خاص خودشان حرکت میکنند، اگر به بنبستی خورد، اقدام دستهجمعی میکنند، همانطور که بهطور مثال در جنایت اقدام دستهجمعی میکنند، بههرحال خودکشی ازنظر سازمان جهانی بهداشت، دهمین دلیل مرگ است.
کریمی: اگر بخواهیم علل خودکشی دستهجمعی را دستهبندی کنیم، خودکشی دستهجمعی در حقیقت هدف یک گروه مشترک است، گروهی هستند که ناامیدی جزء برجسته آنها است؛ نجات نامتحمل یعنی اصلاً تصور خوبی از آینده ندارند و فکر میکنند متوقفشدهاند و جزء آخر آن، بیکاری است؛ این سه جزء را در گروه خودکشی دستهجمعی میتوان خلاصه کرد.
پایانبخش دوم
تاریخ:12 آبان 1395
منبع: تسنیم-تابناک