حقوقدانان اهل قلم
حقوقدانان اهل قلم
ثابت کرمانی
شاعر، روزنامهنگار، مشروطهخواه و حقوقدان
سیدحسین گلستانه معروف به انتظامالسادات، ناشر روزنامه توفان و از آزادیخواهان صدر مشروطه بود. او که اهل کرمان میبود سفرهایی نیز به خراسان و بخارا و سمرقند کرد. دیوان اشعاری از او باقی مانده است که در حدود چهارهزار بیت شعر دارد. ثابت مدتها به وکالت دادگستری اشتغال داشت. وی سرانجام در سال 1327 هـ. ش در تهران درگذشت.
ر.ک فرهنگ اعلام سخن، ذیل مدخل
ادیب برومند
شاعر، نویسنده، سیاست پیشه، قاضی و وکیل دادگستری
عبدالعلی ادیب برومند فرزند مصطفی قلی خان برومند، در سال 1303 در روستای گز برخوار اصفهان به دنیا آمد. پدرش از حسن خط و مقدمات زبان عربی و آگاهیهای تاریخی بهره داشت و از خوانین محل به حساب میآمد که با تسلط به زبان فرانسه از تجددطلبان عصر خود میبود. ادیب در سن 16 سالگی به نثرنویسی اهتمام میورزید امّا از آن پس به شعر و شاعری رو آورد و بیشتر به سبک دوران مشروطیت میسرود که به مسائل روز متوجه بود. این شاعر مّلی در جوانی با کسب قبولی در آزمون دانشکده حقوق وارد رشته قضایی شد امّا در طی دوران تحصیل در آن رشته مطالعه در ادبیات فارسی و زبانهای فرانسه و عربی را پی میگرفت. وی پس از اشغال ایران در سال 1320 به وسیله متفقین به سرودن اشعار سیاسی پرداخت و با اشغالکنندگان به مخالفت پرداخت. محتوای قصائد او بیگانه ستیزی، تقویت آزادیخواهی، استقلالخواهی و وطندوستی بود.
ادیب برومند که اشعاری نیز بر ضد غائله آذربایجان و زمزمه تجزیهطلبی پیشهوری میسرود در سال 1325 با گرفتن ابلاغی از وزارت دادگستری به دادیاری دادسرای اردبیل مأمور شد امّا بزودی از سمت قضایی روی برگرداند و با گرفتن پروانه وکالت به این کار روی آورد و سالها وکیل دعاوی بانک ملی ایران بود و دعاوی متفرقه را کمتر میپذیرفت.
گفته میشود وی فعالیتهای خود در نثر و نظم را در اواخر دوران دبیرستان شروع کرده و مقالاتش در روزنامههای نوبهار و اصفهان منتشر میشد. تخلص وی در شعر «نهال» میبود امّا به توصیه استادانی همچون ملکالشعرای بهار به ادیب تغییر تخلص داد.
ادیب برومند در سال 1327 به عضویت انجمن فرهنگستان انتخاب شد و در زمینه سبک نگارگری و نگارگران دوره قاجار مقالاتی منتشر کرد و نیز مجموعه کلکسیون شخصی او به همراه توضیحاتی در مورد سبکهای هنری در کتاب «نگارستان ادیب» منتشر شده است. حاصل هستی، نالههای وطن، پیام آزادی، سرود رهایی، مثنوی اصفهان، پژواک ادب، راز پرواز از آثار اوست. همچنین ارمغان سفر حج، طراز سخن، فاجعه مرداد و هنر قلمدان از آثار او به نثر انتشار یافته است. ادیب برومند از آبان ماه سال 28 که جبهه ملّی به رهبری دکتر محمدمصدق بنیان یافت به هواداری از نهضت ملی روی آورد و با سرودن اشعاری عموماً میهنی و سیاسی نهضت ضد استعماری را همراهی کرد. عمر پرفراز و نشیب و زندگی پر ماجرای ادیب که از سوی مردم و مصدق به شاعر ملی ملقب شده بود در ساعت 5 بعد از ظهر روز 23 اسفند سال 1395 به پایان رسید و در سن 92 سالگی در زادگاه خود یعنی شهر گز اصفهان به خاک سپرده شد.
ایرج افشار
نویسنده، پژوهشگر، نسخه پژوه، کتاب شناس، سیاح و حقوقدان
استاد ایرج افشار یزدی فرزند دکتر محمود افشار در مهر ماه سال 1304 در تهران به دنیا آمد. مورخ و محقّق و ایران شناسی بود نامور، که غالب پژوهشگران فعال خارجی با نام او آشنایی داشتند. تحصیلات او در سال 1312 در دبستان زردشتیان آغاز شد و خانواده وی در سال 1315 به باغ فردوس شمیران، محل کنونی بنیاد موقوفات دکتر افشار رخت کشیدند. دنباله تحصیلات وی در دبیرستان فیروز بهرام ادامه یافت و در سال 1325 به عنوان مدیر داخلی مجله آینده مشغول به کار شد و بین سالهای 1328-1324 رشته قضایی دانشکده حقوق دانشگاه تهران را پشت سر گذاشت. وی با سالنامه شاهپور، مجله آینده و نشریههای آیین، خاور زمین، یادگار، پیام نو، مردم و جهان نو، خواندنیها، قیام ایران، سینما و شرق میانه همکاری داشت. این نویسنده سرشناس در سال 1330 به عنوان کتابدار به کتابخانه دانشکده حقوق وارد شد و تا سالها بعد مشغول به کار بود و با محمد تقی دانش پژوه و محسن صبا همکار بود. همچنین ایشان مجله فرهنگ ایران زمین را همراه با منوچهر ستوده، محمد تقی دانش پژوهش، عباس زریاب خویی و مصطفی مقربی بنیان نهاد. و البته سردبیری مجلّه سخن با صاحب امتیازی دکتر ناتل خانلری را نیز در کارنامه پربار خود دارد. سمتهای فرهنگی ایرج افشار از قبیل ریاست کتابخانه ملّی و عضو شورای کتابخانه مرکزی و تدریس در دانشسرای عالی و ریاست کتابخانه آن دانشسرا و ریاست مرکز تحقیقات کتاب شناسی و عضو هیأت تقویم نسخ خطی و دانشیاری دانشکده ادبیات و تدریس در دانشگاههای خارجی و عضو هیأت امنای چاپ آثار جمالزاده، عضو شورای اسناد ملّی و… چندان هست که نیاز به کتابی دارد پر حجم. یعنی که مجموعه فعالیتهای ایرج افشار را میبایست به صورت سال به سال ترتیب داد. اما صاحب این قلم که از دوران دانشجویی با نام ایرج افشار آشنا بود، بعدها در مجله آینده که سرپرستیاش را پس از دکتر محمود افشار بر عهده گرفته بود با ایشان همکاری قلمی داشت و در رفت و آمدی خانوادگی سالها از حضور آن مرد آگاه و پرشور و ایران خواه کسب فیض میکرد. تهیه فهرستی از آثار قلمی ایرج افشار بسیار دشوار است. حتی نام بردن از سفرنامههایی که نوشته است چندان آسان نیست جز آن که بگویم در کتاب پر حجم «گلگشت وطن» میتوان گوشهای از علاقه خستگیناپذیر او را به دیدار از جای جای ایران، شاهد بود و یا مثلاً در کتاب هزار و چند صفحه «نادره کاران» با بخشی از علایق و آشنایان و دوستان او وقوف حاصل کرد. ایرج افشار که در تاریخ معاصر پژوهشگری از نامهای پرفروغ و دوست داشتنی به شمار میآید در هجدهم اسفند ماه سال 1389 در تهران چشم از زندگی و زمانه فروبست و در مقبره خانوادگی افشار به خاک سپرده شد.
دکتر سیدفخرالدین شادمان
رجل سیاسی، نویسنده، استاد دانشگاه و حقوقدان
وی در سال 1286 در تهران و در خانوادهای روحانی به دنیا آمد و در دوران سلطنت خانواده پهلوی از رجال صاحب نظر و سرشناس به شمار بود. وی در همان حال دانشمندی صاحب نظر، ادیبی سخندان و نویسندهای مقتدر میبود. تحصیلات اولیه شادمان در علوم قدیمه بود. او زبان و ادبیات عرب و اصول را در مدرسه میرزاصالح و خان مروی گذراند و آن گاه در دارالفنون و دارالمعلمین عالی مرکزی به درس خود ادامه داد و دوره مدرسه عالی حقوق را در سال 1306 به پایان برد و در سالهای بعد با تحصیل در دانشگاههای پاریس و لندن و آمریکا از لندن درجه دکتری گرفت. شادمان از مدیر دفتری محاکم بدایت در عدلیه شروع به کار کرد و سپس سمتهای عضو محکمه تجارت، معاون دادستان دیوان جزای عمال دولت و مستنطق تهران را تا وزارت دادگستری طی کرد و البته دارای سمتهای مهمی در بیمه ایران، بانک کشاورزی، سازمان برنامه وزارت اقتصاد داشت و آن گاه استاندار خراسان و نایب التولیه آستان قدس رضوی بود. کارنامه اداری، سیاسی و قضایی شادمان پربرگ است اما در جبهه اهل قلم نیز با نثری روان و شیرین آثاری دارد. از جمله کتابهایی از وی در مقوله تاریخ و داستان منتشر شده است به نام؛ تاریکی روشنایی، کتاب بی نام، تسخیر تمدن فرنگی، تاریخ قرون جدید، در راه هند، تراژدی فرهنگ، حکایتی و اشارتی. شادمان همچنین با نوشتن مقالاتی با جراید عصر خود همکاری داشت.
دکتر سیدفخرالدین شادمان در چهارم شهریور ماه سال 1346 در لندن وفات یافت.