جنگ سایبری و تحول مفهوم توسل به زور در حقوق بین الملل
جنگ سایبری و تحول مفهوم توسل به زور در حقوق بین الملل
جنگ سایبری و تحول مفهوم توسل به زور در حقوق بین الملل
علی صابر نژاد
دانشجوی دوره دکتری حقوق بین الملل
هادی هاشم پور حمیدی
دانشجوی دوره دکتری حقوق بین الملل
به دنبال انتشار راهنمای تالین پیرامون حقوق بین الملل قابل اعمال بر جنگ افزارهای سایبری در مارس۲۰۱۳،که به درخواست و سفارش ناتو انجام گرفته بود،تفکر اغلب حقوقدانان فضای سایبری که در حیطه ی جنگ سایبری قلم فرسایی می نمایند،معطوف به این گردید که به دنبال تقنینن قواعدی بین المللی درباره ی این نوع جنگ،آیا مفهوم توسل به زور در این فضا نیز به همان شکل که در بند ۴ ماده ۲ منشور سازمان ملل است شکل خواهد گرفت یا نه؟ از سویی باید این نکته را مد نظر قرار داد که در رویه و قوانین بین المللی مسائلی همچون تحریم های اقتصادی به عنوان توسل به زور مطرح نگردیده اند؛در واقع سازمان ملل متحد یا یک دید محتاط گرایانه با این موضوع برخورد نموده و مسئله ی توسل به زور را تفسیر مضیق کرده است.حال اگر درباره ی موضوع جنگ سایبری، توسل به زور مشمول مقررات منشورسازمان ملل دانسته شود باید توجه داشت که استثنائاتی همچون دفاع مشروع و دفاع جمعی در این عرصه مجری خواهد بود یا نه؟ مقاله ی حاضر می کوشد تا با تحلیل مسئله ی توسل به زور در جنگ سایبری ظرفیت ها و چالش های احتمالی تعمیم بند ۴ ماده ۲ منشور سازمان ملل را به این نوع جنگ بررسی نموده و مشخص نماید که چنین تقنینی درباره ی جنگ سایبری،زمینه ساز صلح سایبری خواهد بود یا تداعی کننده ی نابسامانی های نوین.
کلیدواژه ها:جنگ سایبری،توسل به زور،جنگ افزارهای سایبری،صلح سایبری،دفاع مشروع
مقدمه
امروزه هر دولتی میتواند با انگیزههای مختلفی و بدون در نظر گرفتن هنجارهای بینالمللی،به انجام توسل به زور در فضای سایبری اقدام نماید و این خود به وجودآورندهی اقدامات تلافی جویانهای خواهد بود.حال مسئله این است که این استفادهی غیرقانونی از زور یا تهدید به آن نقض قوانین بینالمللی محسوب میشود یا نه؟به منظور ارائهی تعریفی از توسل به زور در فضای سایبر باید جامعهی بینالمللی به اجماعی برسد،که تا کنون حاصل نگردیده است.در معنای چنین فعالیتهایی در سایه روشن منشور سازمان ملل متحد[۳] به طور خاص بند۴مادهی۲، باید دید که گسترهی این مقرره در باب منع توسل به زور متوجه توسل به زور در فضای سایبر نیز میشود یا باید مقررههای دیگری را تدوین نمود.البته باید بیان نمود که توسل به زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری که بهطور کلی مغایر ارزشها و اهداف سازمان ملل باشد، ممنوع است.
در حالی که تعریف دقیقی از آنچه به منزلهی توسل به زور در فضای سایبر است دیده نمیشود،ولی برخی از این پارامترها به خوبی مورد قبول جامعهی بینالمللی بوده است،که اهم آنها در دو مورد خلاصه میشود:نخست این،که، هرگاه حملات سایبری[۴] در نظر گرفته شده به طور مستقیم و فیزیکی به اموال ملموس خسارت وارد آورد یا مرگ انسانی را دلیل گردد، استفاده از زور بوده و نمی توان تردیدی در شمول مقررات منشور سازمان ملل در آن به خود راه داد و دیگری آنکه حملات سایبری که فقط بهوجودآورندهی خسارات اقتصادی باشند از این قضیه مستثنی خواهند بود.
۱.فضای سایبر و طرح مساله جنگ در آن
بشری در طول گذران تاریخ خود مراحل مختلفی را طی نموده است و از اوان خلقت در این کره ی خاکی به دنبال ارتباط با هم نوع خود بوده است. عمر این ماجرا را می توان از روزی که بشر با شوق فراوان با ایماء و اشاره با همنوع خود ارتباط برقرار ساخت تا اختراع خط و … متصور شد. ولی در صده ی ۲۰ میلادی بشر با فراگیر شدن ارتباطات در بستری جدید، رویکردی نو در مقابل خویشتن مشاهده کرد و برای اولین بار مسئله ای به نام فضای مجازی[۵] برایش مطرح گردید(صابرنژاد،۲۷:۱۳۹۲)؛ که شاید تا آن زمان تصوّر کردن چنین چیزی برای آدمی محال بود. مسئله ای که در این فضا ذهن بشری را به خود جلب کرد این بود که آیا قواعد سابق اجتماع، در این عرصه نیز می تواند مصداق داشته باشد یا نه ؟ و در صورتامکان، هنجارهای آن به چه نحوی تبیین خواهد شد؟ ولی مقدّم بر جواب بر این مسائل باید کم و کیف این فضا به وضوح شناخته می شود.
اصطلاح فضای سایبر[۶] یا فضای هدایت شده، نخستین بار در سال ۱۹۲۸ میلادی در یک داستان علمی – تخیّلی به کار برده شد. از آن زمان تاکنون فضای سایبر را به معنای مکانی غیر فیزیکی و مجازی می شناسیم که واقعیت ها را با عنوان واقعیت مجازی در فضای الکترونیکی بازتاب می دهد (مسعودی، ۱۶ :۱۳۸۳). “سایبرسپیس” توهم و تصور باطل توافقی است که انسانها خلق کرده اند، یک ناحیه واقعی است که فعالیت هایی در این فضا اتفاق می افتد از جمله تبادل و تجمیع اطلاعات. (بای و پورقهرمانی،۲۱:۱۳۸۸). در واقع فضای سایبر محیطی است مجازی و غیرملموس که در فضای شبکه های بین المللی (که از طریق اینترنت به هم وصل می شوند) وجود دارد.در این محیط،تمام اطلاعات مربوط به روابط افراد،ملت ها،فرهنگ ها ،کشورها،به صورت ملموس و فیزیکی(به صورت نوشته ،تصویر ،صوت و اسناد)در یک فضای مجازی و به شکل دیجیتالی وجود داشته و قابل استفاده ودر دسترس استفاده کنندگان و کاربران می باشد ،کاربرانی که از طریق کامپیوتر،اجزای آن و شبکه های بین المللی به هم مرتبط هستند(باستانی،۵۶:۱۳۸۳)
اما باید دانست که با مطرح شدن فضای سایبر مهمترین تحولی که در سالهای اخیر در حوزه جنگ رخ داده است، استقرار و بهکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات رایانهمحور میباشد[۷]. اما،در این بحبوحهی مناظره پرشور در مورد«فناوری اطلاعات و ارتباطات»[۸] ما نباید این واقعیت را نادیده بگیریم که آنچه در پس برخی دستگاهها و ابزارهای عملیات اطلاعاتی قرار دارد به مراتب گستردهتر از فناوری رایانه محور اطلاعات و ارتباطات است و چه بسا حتی فناوری را در اموری فراتر از اطلاعات پراکنی درگیر سازد. (هالپین، ۲۵۲ :۱۳۸۹) در واقع توجه به این نکته ضروری است که با مطرح شدن جنگ در این عرصهی نوین، جنگ به محیطی برده شد که آن فضا مترادف با دنیا کامپیوترها وشبکه اینترنت بود(قاجار قیونلو،۱۳۲:۱۳۹۱)
همانطور که مشخص است جنگ سایبری[۹] شکل کاملا جدیدی از رزم است که باز تاب آن را هنوز به طور کامل نتوانسته ایم درک کنیم(Clark,۲۰۰۹:۳۲)اما درباره ی این موضوع ، آنچه که به ذهن متبادر می گردد این است که به نظر می رسد این نوع جنگ با اشکال سابق جنگ تفاوت چندانی ندارد و فضای سایبر را نیز به عرصه های سنتی تر افزوده است ولی با این تعریف آنچه که از چشم پنهان می ماند پس زمینه جاری حمله سایبری به عنوان بخشی از برنامه ای کل نگر و هماهنگ برای دستیابی به اهداف سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی کشورهاست(Michael,۲۰۱۰:۱)با وجود این باید به این نکته توجه کرد که بر خلاف دیپلماسی نیروی نظامی وجنگ اقتصادی در این عرصه موضوع اصلی” که همانا مسئله ی کشورها و وجود آنها برای تخاصم بین المللی است” به چالش کشیده می شود. در واقع فضای سایبراین امکان را برای سوژه های[۱۰] غیر دولتی نظام بین المللی، سازمانهای تجاری وحتی افراد فراهم می کندکه وسایل و انگیزه برای فعالیت جنگ طلبانه را کسب کنند(Conrnish,۲۰۱۰:۳۲)
و همین مسئله موجب شده است که در سطح بین المللی نیز جهان شاهد چندین جنگ سایبری بودهایم که بعضی از آن ها از این قرارند:
۱.دهه ی ۸۰ میلادی حملهی آمریکا به کره شمالی
۲.سال۱۹۹۵ حمله ی هکر های روسی به سیتی بانک آمریکا
۳.سال ۱۹۹۹ حمله ی آمریکا به یوگسلاوی
۴.سال ۱۹۹۹ حمله ی آمریکا به شبکه های کامپیوتری صرب
۵.سال ۲۰۰۰حمله ی هنگ کنگ به چین
۶.سال ۲۰۰۱ حمله ی آمریکا به چین
۷.سال ۲۰۰۱ آمریکا وروسیه
۸.سال ۲۰۰۷ روسیه و گرجستان همزمان با ماجرای او ستیای جنوبی
۹. سال ۲۰۱۰ حمله ی ویروس استاکس نت[۱۱] به تاسیسات نطنز (مرکز پدافند غیر عامل فاوا،۱۳۸۸،ص۵۵)
از فحوای آن چه که بیان گردیده است پیداست که جنگ سایبری یکی از خطرناک ترین نوع جنگ و درگیری می باشد.ویژگی و اهمیت ویژه این جنگ سبب گردیده است که کشورهایی همچون روسیه ، ایالات متحده آمریکا و چین این نوع جنگ را مهمتر از جنگ خطرناکی همچون نبرد هسته ای قلمداد کنند که صد البته یکی از علل اصلی آن فراگیری و سهل الوصولی این جنگ می باشد شاید اگر متوجه ادعای مشاور عالی امنیت ضد تروریسم پیشین ایالات متحده شده باشیم که عقیده داشت این نوع جنگ می تواند در عرض ۱۵ دقیقه برای ایالات متحده بسیار مرگبار و مخرب باشد به اهمیت موضوع پی خواهیم برد.(پورقهرمانی و صابرنژاد،۳۹:۱۳۹۲)چرا که این جنگ توانایی بالقوه این را دارد که به وجودآورندهی یک موقعیت آنارشیسم[۱۲] بینالمللی باشد.
۲.توسل به زور[۱۳] در جنگ سایبری
دربارهی مفهوم توسل به زور که صراحتا در بند ۴مادهی ۲منشور ملل متحد منع گردیده است، و کم و کیف آن نظر مشترکی در جامعه بین المللی وجود ندارد. از سویی کارآیی منشور ایجاب میکند که بند ۴مادهی ۲ چنان در نظر گرفته شود که همه انواع تهدید به زور یا استفاده از آن را منع نماید،مگر در مواردی که خود منشور به صراحت اجازهی کاربرد آن را داده باشد.(مصفا،۸۰:۱۳۶۵) ولی به طور کلی و در مرحلهی عمل در تفسیر و تحلیل تحریم توسل به زور در منشور اختلاف نظرهایی وجود دارد، چرا که برخی آن موارد مجاز کاربرد زور را کاملا استثنایی میدانند و عدهای دیگر موارد بیشتری را مجاز قلمداد مینمایند. (حیدری،۷۰:۱۳۷۶)
در مواردی برخی از کشورها،معمولا کشورهای در حال توسعه و در طول جنگ سرد-اغلب کشورهای حامی بلوک شرق-اصرار بر این داشتند که معنای توسل به زور، شامل فشارهایی از نوع سیاسی،اقتصادی و چنین تهدیدهایی بر علیه کشورها میگردد.بحثهای مشابهی دربارهی تعریف توسل به زور در حملات نظامی در مادهی۲بند۴ و همچنین در مفهوم دفاع مشروع در مادهی ۵۱ وجود دارد؛مجمع عمومی سازمان ملل متحد و ایالات متحده آمریکا در بحث تعریف تجاوز[۱۴]نیز چنین رویکردهایی داشتهاند،آمریکا یک تعریف بسیار مضیقی از تجاوز که محدود به تجاوز نظامی میشود ارائه میدهد،در صورتی که کشورهای درحال توسعه یک تعریف موسعی ارائه داده و آن را حتی شامل فشارهای اقتصادی نیز میدانند.(waxman,۲۰۱۱:۴۲۸-۴۲۹)
تاریخ جنگ سرد دربارهی تعارضات در مفهوم توسل به زوردر بند۴ مادهی۲، دربارهی رشد تکنولوژیها بر روی جنگ و تنظیم مقررات آن چند درس را به ما آموخت:(ibid:۴۴۳)
اول:توسعه دادن اثرات تکنولوژیهای جدید در مناقشات و پذیرش آن به صورت اجماعی[۱۵] از طرف اعضای جامعه بین المللی آهسته و دشوار خواهد بود.
دوم اینکه:بعضی تکنولوژیها یا مدلهای خاصی از آنان تعارضات و نکته ضعفهای خاصی دارند که مانع حکمرانی قوانین سابق بر آنها میگردد.
با توجه به دلایل مطروحه، میتوان به این نتیجه دست یافت که جنگ در این عرصه جدید ویژگیهایی دارد که به سختی میتوان آن را در مقررات منشور از جمله در بند ۴مادهی ۲ و مادهی ۵۱ دربارهی دفاع مشروع گنجاند،اهم این تفاوتات عبارتند از اینکه تحت شمول قراردادن حملات سایبری در زیر مجموعه این مقرره به دلایل فنی،حقوقی،سیاسی و استراتژیک مشکل خواهد بود؛ به خاطر اینکه این حملات به طور مشخص از نکتهای انجام میگیرند که به خاطر سرعت و بسترهای خاص ماهیت اطلاعات دیجیتال تشخیص آن بسیار سخت و دشوار است.[و این میتواند زمینهی تهدیدها و متهم کردنهای نابجا را فراهم آورد]
از سوی دیگر حتی در صورت تشخیص،در یک حملهی بینالمللی از فضای سایبر،ممکن است بین اصول فیزیکی حاکم بر این فضا و حقوق بینالملل تعارضی پیش بیاید؛به عنوان نمونه الکترونها[۱۶] میتواند از یک مرز بینالمللی در شبکه برای جنگ بهکار گرفتهشود،در صورتی که حاکمیت یا یک عامل حکومتی در آن دخیل نباشد.(ibid:۴۴۴)
علاوه بر این در بحث بازدارندگی و دفاع مشروع نیز مشکلات خاصی در این فضا وجود دارد(به دلیل اینکه اگر شما نمیتوانید مجرم را شناسایی کنید نمی توانید او را تهدید [یا با او مقابله بهمثل]کنید.) و نمیتوانید قانون را اعمال نمایید؛چرا که سدراه شدن برای قابلیت دسترسی[۱۷] ناشناخته،خیلی دشوار است(ibid:۴۴۵). پس با همهی این تعابیر به خوبی پیداست که نمیتوان اعمال مقررات منشور بر این جنگ را مدعی شد،چرا که این جنگ ویژگیهای خاص خود را دارد و توجه خاصی نیز میطلبد.در واقع ویژگیهای خاصی در فضای سایبر و تحول به زور در آن مهم بوده و توجه خاصی را میطلبد و میتوان چنین گفت که شاید همین ویژگیها هستند که توسل به زور را در همین فضا مهم و قابل اعتنا مینمایند؛که اهم این ویژگیها چنیناند:
الف.تعددبازیگراندرفضایسایبری: هزینهکمفنآوریرایانهای،اتصالگستردهبه اینترنتوسهولتایجادیابهدستآوردننرمافزارهایمخرببهاینمعناستکهتقریباًهرکسیمیتواندبهاینفضاواردشود. اینبازیگرانشاملافراد،گروههایسازمانیافتهجنایی، گروههایتروریستی،شرکتهایخصوصیودولت– ملتهستند.(Charney,۲۰۰۹:۵-۶)
با تدقیق در ویژگیهایی که مختص توسل به زور در این فضا میباشد- که شرح آن گذشت-بیشک توسل به زور در این فضا به علت سهولت و دیگر عوامل توضیح داده شده،در میان دولتها جلوهی خاصی به خود خواهد گرفت و همین مسائل است که َضرورت توجهی در خور و زیرساختی به این مسئله را ناگزیر مینماید؛چرا که اگر توسل به زور در این فضا مورد بیمهری قرار بگیرد و حدود و ثغور آن مشخص نشود،بالطبع استثنائات عدم توسل به زور از جمله دفاع مشروع[۱۸] مورد توجه نبوده و زمینهساز ناهنجاریهایی خواهد بود که کل جهان را غرق در ناامنی خواهد نمود.
۳.اقدامات بینالمللی دربارهی توسلبهزور در فضایسایبر
حرکاتی چند در این باره برای تدوین مقرراتی بین المللی انجام پذیرفته است که برای اولین باردر سال ۲۰۱۱ در دستور کار کنفرانس سالیانه مونیخ قرار گرفت. در این اجلاس، “دیوید کامرون” نخست وزیر انگلیس ، “آنجلا مرکل” صدراعظم آلمان، و “هیلاری کلینتون” و “سرگئی لاوروف” وزرای امور خارجه آمریکا و روسیه حضور یافتند که البته یکی از اهداف اصلی آنان تدوین مقرراتی برای اماکنی چون بیمارستان ها و مدارس برای مصون ماندن از عملیات سایبری بود که البته به نتیجه مطلوبی نرسید؛ اما در سالهای اخیر “سازمان پیمان آتلانتیک شمالی”(ناتو)[۱۹] نیز در این باب اقداماتی انجام داده که قابل توجه مینماید.مدیریت دفاع سایبری در وضع موجود در ناتو شامل سه رکن میشود،اولین رکن قابلیت واکنش ناتو در مقابل حوادث کامپیوتری-مرکز فنی-[۲۰]که وبسایتهای مرتبط با ناتو را کنترل میکند.رکن دوم مرکز دفاع سایبری[۲۱] ناتو میباشد که درسال ۲۰۰۸ و به منظور متحد کردن مدیریت و مشارکت در عملیات مرتبط با دفاع سایبری و قابلیتهای سراسری این اتحادیه ایجاد شد؛در آینده این مرکز مشتمل بر اتاق جنگی که اعمال تاکتیکی دفاع سایبری را توسط کشورهای عضو انجام میدهد، خواهد شد. رکن سوم مرکز مشارکت دفاع سایبری است که دکترین تالین نیز بر این پایه بنا نهاده شده است(Dunn cavelty,۲۰۱۱:۱۲)ولی با همهی این ساختارها باز باید متوجه بود،که حتی رویکرد ناتو نیز در این زمینه ضعیف و قابل انتقاد است چرا که ذاتا این موضوع در حال تکوین بوده و به پختگیهای خاص خود نرسیده است.
در حال حاضر،قانون حاکم بر دفاع سایبری در داخل ساختار ناتو ماده ۴ اساسنامه بوده و بدین شکل است که کشورهای عضو میتوانند با یکدیگر مشورتهایی در مورد حملات سایبری انجام دهند اما موظف نیستند که به یکدیگر در راه دفاع سایبری کمکرسانی نمایند. این در حالی است که طبق ماده ۵ اساسنامه این سازمان در مورد تجاوز به یک کشور از اعضای سازمان،وظیفه دفاع جمعی مقرر گردیده است.دفاع سایبری عمدتا در معنای یک مسئولیت ملی باقی مانده است،اما ناتو تلاشهایی را برای ایجاد ساختارهایی برای مشاوره در این باب انجام داده است،اگرچه این رویکردها در باب مشورت، فقط در حد یک بحث صرف باقی مانده است؛ اما این رویکرد همچنان در ناتو دیده میشود که بحث حملات سایبری را در مفهوم تجاوز دانسته و با توجه به ماده۵اساسنامهی خود دفاع جمعی در مقابل آن را مجاز شمارد.اما آنچه مهم است بحث شناسایی مهاجم در این فضا است چرا که همانطور که گفته شده است چون شناسایی منبع هجوم در این فضا کار دشواری است لذا نسبت دادن آن به یک کشور سخت و در مواردی غیرممکن خواهد بود،چرا که مرز در این فضا رنگ باخته است(Ibid:۱۳)
مسئلهی دوم در تعمیم مادهی ۵ اساسنامهی ناتو در بحث دفاع جمعی در جنگ سایبری،روشن نمودن نوع حملهی سایبری است.بسیاری از کارشناسان در مورد حدود و ثغور این حمله اتفاق نظر ندارند،برخی معنای مضیقی از حملهی سایبری ارائه داده و آن را تنها در حملاتی که خساراتی همچون حمله مسلحانه بر جای میگذارد،مشمول بحث توسل به زور میدانند ولی برخی دیگر آن را در معنای موسع صادق دیده و هر حملهی سایبری را توسل به زور محسوب مینمایند،که البته این نوع تفسیر نامعقول و آشوبطلبانه به نظر میرسد.اما باید این نکته مدنظر قرار گیرد که ناتو برای حفظ مکانیزم خاص خود در یحث امنیت سایبری تلاش خواهد کرد که حملات سایبری را در حیطهی مادهی ۵اساسنامه خود و بحث دفاع جمعی بگنجاند (Ibid:۱۴)در همین راستا راهنمایی،پیرامون “حقوق بینالملل قابل اعمال بر جنگافزارهای سایبری”[۲۲] در مارس ۲۰۱۳ منتشر شدکه به “راهنمای تالین”[۲۳] معروف میباشد، این راهنما، محصول مطالعه سفارشی ناتو و به ویژه آمریکا، به گروهی از حقوقدانان بینالمللی است تا استنتاج مندرج در راهبرد ملی فضای سایبری با زبان حقوقی تشریح و تبیین شود. گزارش مذکور اساساً با قاعدهسازی هدفمند، به دنبال توجیهپذیر کردن نبردهای سایبری غرب علیه کشورهائی نظیر چین و ایران است.
یکی از محوری ترین نکات مرتبط با این گزارش، توسعه مفهوم «توسل به زور» و تلاش برای وسعت بخشیدن به ادبیات حقوقی بین المللی مرتبط با آن بوده است. در واقع، تکیه گاه این مطالعه، توسیع دامنه مفهوم «توسل به زور» در روابط بینالمللی است که ادبیات حقوقی معاصر را از نبردهای نظامی و متکی به قدرت سخت افزاری جنگی تغییر جهت داده و به سمت نبردهای نرم نیز سوق داده است به طوری که علاوه بر نبردهای نظامی سنتی و جدید، نبرد در فضای نرم افزاری از جمله سایبری نیز که عاری از کاربرد جنگ افزارهای نظامی باشند نیز در مرکز ثقل این مفهوم قرار گرفته اند.
در این رابطه، باید تهدیدهای حقوقی بین المللی نهفته در این گزارش را مورد توجه داشت. تفسیر موسع از توسل به زور، درست بر خلاف جهتی است که به تدوین منشور ملل متحد انجامیده است. بر اساس اصول اساسی تدوین شده در منشور ملل متحد، توسل به زور ناظر بر اقدامات نظامی در روابط بین الدولی است و جنگ اساساً در همین قالب مشمول ممنوعیت قرار گرفته است. بر این اساس، از آنجا که اصل بر منع این نوع توسل به زور است، مسائل مرتبط با دفاع مشروع و اقدامات قهری شورای امنیت نیز تنها استثناهائی هستند که توسل به زور را مشروعیت میبخشند. از آنجا که چین و ایران هدف راهبردی نبردهای سایبری غرب به ویژه آمریکا بوده و هستند،توسعه مفهوم توسل به زور به معنای موجه نمودن جنگ سایبری علیه این کشورها در قالبدفاع مشروع است.(http://softwarincyberspace.ir/post/۷۸)البته بایددانست که برایجلوگیری از بروز چنین آسیبها و سواستفادههای احتمالی میتوان به طبقه بندی میشل اشمیت[۲۴] دربارهی اینکه چه حملات سایبری توسل به زور است اشاره کرد،ایشان شش معیار را برای تفکیک ارائه میدهند که عبارتند از: (Hoisington,۲۰۱۰:۴۴۸)
۱.شدت عمل[۲۵] حمله سایبری
۲.بیواسطه بون[۲۶] حمله سایبری
۳.مستقیم بودن[۲۷] حمله
۴.خاصیت تهاجمی داشتن[۲۸] حمله
۵.قابلیت اندازهگیری داشتن[۲۹] حمله
۶.مشروعیت یا غیرمشروع بودن احتمالی[۳۰] حمله
این طرح و معیارهای اشمیت، با تکنیک خاصی، این اجازه را میدهد تا با سنجیدن یکایک این معیارها به این نتیجه برسیم که فعل ارتکاب یافته توسل به زور است یا نه؟استفاده از روش اسمیت تعیین خواهد کرد که عمل انجام یافته توسل به زور است یا نه و بالطبع مقررات منشور سازمان ملل دربارهی آن قابل اعمال است یا خیر؟در واقع رویکرد اشمیت بدینگونه است که تخریب حملهی سایبری را با حمله مسلحانه قیاس نموده و حکم میدهیم و این مساله نتیجه معیاری است که اشمیت با رویکرد نتیجه گرایانهی خود توسل به زور را در فضای سایبر تحلیل مینماید.
نتایج
با توجه به بحثهای به عمل آمده،به خوبی روشن است که مسئله توسل به زور در فضای سایبر چندان که باید مورد توجه جامعهی بینالمللی قرار نگرفتهاست،چرا که حتی یک تعریف اجماعی نیز از این موضوع در حقوق بینالملل دیده نمیشود.معدود حرکاتی که دربارهی توجه به این مسئله به چشم میآید به طور کلی از طرف ناتو و سردمداران کشورهای عضو آن سازمان میباشد؛این رویکردهای ناتو در سال ۲۰۱۳ منجر به صدور اعلامیهای گردیده است که به راهنمای تالین پیرامون “حقوق بینالملل قابل اعمال بر جنگافزارهای سایبری” معروف میباشد.آنچه که در این راهنما بیشتر مورد توجه بوده است شناسایی حملهی سایبری به عنوان توسل به زور میباشد، این در صورتی است که چون در تفسیر منشور از دیدگاه غالب، هر اجباری توسل به زور شناخته نمیشود،این یک کار ابتکاری و تحول در این مفهوم بوده است؛اما باید دانست که سران کشورهای صاحب نفوذ در این سازمان، راه را بر حملات سایبری خود به عنوان دفاع مشروع علیه کشورهایی که با آنها همسو نباشند،گشودهاند؛ چرا که اگر این حملات توسل به زور دانسته شود، بالطبع دفاع دربرابر آن، مشروع بوده و ایرادی ندارد؛ البته این درحالی است که همانگونه که بیان گردید، در بسیاری اوقات منشا حمله در این فضا مشخص نمیباشد و این راه را بر سواستفاده خواهد گشودو این خود نقض غرض میباشد ؛پس با این اوصاف به نظر میرسد راهنمای تالین سیاسی باشد تا حقوقی.
پیشنهادات
با تدقیق در آنچه که در این پژوهش ارائه گردیده است با دو رویکرد میتوان دوگونه پیشنهاد ارائه داد:
۱.اول اینکه، جامعهی بینالمللی با توجه به وضعیت موجود، به معیارهای مطرح شده دربارهی توسل به زور در فضای سایبر، توجه خاصی نماید و با در نظر داشتن این معیارها قواعد سنتی دربارهی توسل به زور را در فضای نوین نیز مجری بداند و به این وسیله از تحول خطرناک مفهوم توسل به زور در فضای سایبر جلوگیری نماید،چرا که چنین تحولی صلح جهانی را به مخاطره خواهد انداخت.
۲.پیشنهاد دیگر اینکه،با توجه به این مسئله که مفهوم توسل به زور در فضای سایبر نسبت به فضای واقعی متفاوت است و بالطبع قواعد بینالمللی خاص خود را نیز میطلبد، پس به جاست که کشورها با تشکیل کنفرانس های بین المللی قواعدی وضع نمایند که جلوی این نوع تحولات مفاهیم در این عرصه گرفته شود، البته در جامعه بین الملل، امروزه چنین است که باتوجه به رویه ی دولتها و همچنین اهداف آنها ، این وظیفه به سازمان ملل متحد واگذار گردیده است؛ پس به جاست که سازمان ملل با ارجاع این امر به “کمیسیون حقوق بین الملل”که وظیفه تدوین و توسعه ی تدریجی حقوق بین الملل به آن نهاد واگذار شده است، به وظیفه خود در راستای حفظ صلح اقدام نماید و امید می رود که حقوقدانان متخصص این سازمان با نظرات خود قوانین مفید کارایی را برای تصویب درکنفرانسی بین المللی آماده نماید.
منابع و مآخذ:
۱.باستانی،برومند(۱۳۸۳)جرایم کامپیوتری و اینترنتی،جلوه ای نوین از بزهکاری، تهران،بهنامی
۲.بای،حسین علی و پورقهرمانی،بابک(۱۳۸۸)،بررسی فقهی و حقوقی جرایم رایانه ای،قم،پژوهش گاه علوم و فرهنگ اسلامی
۳.پورقهرمانی، بابک و صابرنژاد، علی (۱۳۹۲) ضرورت تدوین قواعد بینالملل برای مبارزه با جنگ سایبری، چهارمین همایش مجازی بینالملل ایران و جهان
۴.حیدری،حمید،(۱۳۷۶)توسل به زور در روابط بینالملل،تهران،انتشارات اطلاعات
۵.صابرنژاد،علی(۱۳۹۲)حریم خصوصی در فضایسایبر در حقوقبینالملل، پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه آزاد اسلامی واحد مراغه
۶.قاجار قیونلو ، سیامک ،(۱۳۹۱) ،مقدمه حقوق سایبر،چاپ اول ،تهران،نشر میزان
۷.مرکز پدافند غیر عامل فاوا(۱۳۸۸)،جنگ سایبری،مجله پردازشگر،سال هفتم،ش۶۴
۸.مسعودی،امیر(۱۳۸۳)،امنیت اطلاعات در فضای سایبر،تهران،نشریه کتاب ماه
۹.مصفا، نسرین و دیگران،(۱۳۶۵)مفهوم تجاوز در حقوق بینالملل،تهران،انتشارات دانشگاه تهران
۱۰.هالپین ادوارد و دیگران(۱۳۸۹)،جنگ سایبر، جنگ اینترنتی و انقلاب در امور نظامی،ترجمه آرانی روح الله،تهران،مرکز پژوهش های مجلس
۱۱.black-law-dictionary(۲۰۰۴),approaches to cyber space,london,ashgate publishing
۱۲.Charney, Scott (۲۰۰۹); “Rethinking the Cyber Threat A Framework and Path Forward”, Microsoft Corp. • One Microsoft Way • Redmond, WA ۹۸۰۵۲-۶۳۹۹ • USA
۱۳.Clark ,Richard (۲۰۰۹) e ،War from Cyberspace، the National Interest.
۱۴.Dunn Cavetly, Myriam (۲۰۱۱); Cyber-Allies,Ip Global Edition,Vol۱
۱۵.Haller, John & Merrell, Samuel A. & Butkovic, Matthew J. & Willke, Bradford J. (۲۰۱۰);Best Practices for National Cyber Security: Building a National Computer Security Incident Management Capability, Software Engineering Institute.
۱۶.Hoisington, Matthew (۲۰۱۰), Cyberwarfare andtheUseofForce Giving Rise to the Right ofSelf-Defense, Boston College International and Comparative Law Review, Vol. ۳۲
۱۷.Lord,kristin m.&sharp, Travis (۲۰۱۱); “America’s Cyber future Security and Prosperity in the Information Age”, Center for a New American Security, Volume I
۱۸.MichaelAlex (۲۰۱۰)،Cyber Probing ،the Politicization of Virtual Attack ,Research & Assessment Branch (R&AB), Swindon, United Kingdom.
۱۹.Paul Cornish ،David Livingstone (۲۰۱۰)، On Cyber Warfare، a Chatham House Report، The Royal Institute of International Affairs.
۲۰.Waxman,Matthew C.(۲۰۱۱), Cyber-Attacks and the Use of Force: Back to the Future of Article ۲(۴),Yale Journal of International Law, Vol. ۳۶
۲۱.http://softwarincyberspace.ir/post/۷۸
۲۲.http://wikipedia.org
منبع:
http://kaifar.blogfa.com/post/1