توکل ، نردبان فضایل اخلاقی!
توکل ، نردبان فضایل اخلاقی!
توکل ، نردبان فضایل اخلاقی!
فرآوری: آمنه اسفندیاری
انسان مؤمن از هر جایگاه بلندی هم که برخوردار باشد، نیازمند توکل است و باید در امور خویش خداوند را بهعنوان کسی که سررشته همه امور و قدرت در دست اوست و اراده وی بر همهچیز حاکم است تکیهگاه خویش قرار دهد و به امید حمایت و کمک و یاری او اقدام کند.
توکل سرچشمه و نردبان فضایل اخلاقی به شمار میرود و آن عبارت است از اعتماد و اطمینان قلبی بنده در جمیع امور خود به خدا و حواله کردن همه کارهای خود را به او و تکیهبر حول و قوه الهی نمودن. نقطه مقابل توکل بر خدا، تکیه کردن بر غیر خدا است؛ یعنى بهصورت اتّکایى زیستن، وابسته به دیگرى بودن و از خود استقلال نداشتن است. چه اینکه توکّل بر خدا، آدمى را از وابستگیها که سرچشمه ذلت و بردگى است، نجات داده و به او آزادگى و اعتمادبهنفس میبخشد.
یک تذکر مهم:
اگر افرادی فکر میکنند که توجه به عالم اسباب و عوامل طبیعى باروح توکّل ناسازگار است، سخت در اشتباهند؛ زیرا جدا کردن اثرات عوامل طبیعى از اراده خدا، یک نوع شرک محسوب میشود! مگر نه این است که عوامل طبیعى نیز هر چه دارند از او دارند و همه به اراده و فرمان اویند. البته، اگر عوامل و توانمندیها را دستگاهى مستقل در برابر اراده او بدانیم اینجاست که باروح توکّل سازگار نخواهد بود.
توکل یک رهبر دینی:
آقای انصاری از اعضای دفتر حضرت امام (ره) پیرامون مقام یقین و توکل حضرت امام اینطور نگاشتهاند: «یکی از بارزترین صفات روحی امام اطمینان خاطر است و همهکسانی که امام را درک کردهاند میدانند که در تمام فراز و نشیبها و سختیهای زندگی خود، حتی یکلحظه دچار اضطراب و تزلزل نگردیده است و خود را در هیچ حادثهای بهقولمعروف نباخته است. در هر پیشامد ناگواری که آثار سوء اضطراب در چهره همگان و بدون استثنا از مسؤولین تا مردم نمودار بوده است امام همانند کوهی استوار، نه تنها ذرهای مضطرب نبوده، بلکه خود این حالت باعث سکون خاطر و اطمینان سایرین گردیده است». امام را در (عصر طاغوت) میخواهند بهسوی تهران حرکت دهند یاران در کنار ماشین گریه میکنند ولی آنان را دعوت به صبر میکند. این سخن خودشان است که: در بین راه قم و تهران ناگهان ماشین از جاده اصلی منحرف شد به خاکی و من یقین کردم که میخواهند مرا بکشند. ولی مجدداً به جاده اصلی بازگشت در خود مراجعه کردم و دیدم هیچ تغییری در من حاصل نشده است.
یا در جریان حمله بسیار حسابشده عراق به ایران … امام ناگهان بر دریایی از شعلهها و احساسات و تزلزلها آب اطمینان و صبر میباشد و بهآرامی میگوید: «دزدی آمد و سنگی انداخت و رفت»… (ویژگیهایی از زندگی امام خمینی ص 120-127، انصاری کرمانی، چ 2) «… در جریان اشغال لانه جاسوسی، اکثر مسؤولین مخالف بودند هر روز مسأله تازهای مطرح میکردند: یکی میگفت با آمریکایی نمیشود جنگید. دیگری میگفت: آمریکا در منطقه نیرو پیاده کرده، یکی اظهار میکرد: ناوگان چندم آمریکا آمده است. ولی تنها امام بود که میفرمود: آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. روزی یکی از شخصیتهای انقلابی از توطئهها پیش امام گله کرد که ایشان بهآرامی دست به سینهاش زده فرمود: تو چرا میترسی. هیچ طور نمیشود…» (فرازهایی از ابعاد روحی اخلاقی، عرفانی امام خمینی ص 24)
توکل در روایات:
در باب توکل احادیث زیادی واردشده است که تبرکاً به چند مورد اشاره میکنیم:
1 ـ امام على علیهالسلام فرمودند: توکل بر خداوند، مایه نجات از هر بدى و محفوظ بودن از هر دشمنى است. (بحارالانوار (ط- بیروت) ج 75، ص 79، ح 56)
2 ـ امام على علیهالسلام فرمودند: هر کس به خدا توکل کند، دشواریها براى او آسان میشود و اسباب برایش فراهم میگردد. (تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص 197، ح 3888)
3 ـ امام صادق علیهالسلام فرمودند: بینیازی و عزت به هر طرف میگردند و چون به جایگاه توکل دست یافتند در آنجا قرار میگیرند. (کافى ج 2، ص 65، ح 3)
4 ـ از امام موسی کاظم علیهالسلام درباره کلام خدای عز و جل سؤال شد که میفرمایند «و هر کس به خدا توکل کند او براى وى بس است» توکل کردن بر خدا درجاتى دارد: یکى از آنها این است که در تمامکارهایت به خدا توکل کنى و هر چه با تو کرد از او خشنود باشى و بدانى که او نسبت به تو از هیچ خیر و تفضّلى کوتاهى نمیکند و بدانى که در اینباره حکم، حکم اوست، پس با واگذارى کارهایت به خدا بر او توکل کن و در آن کارها و دیگر کارها به او اعتماد داشته باش. (کافى (ط-الاسلامیه) ج 2، ص 65، ح 5)
5 ـ پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) فرمود: «از جبرییل (علیهالسلام) پرسیدم: توکل چیست؟ پاسخ داد: آگاهی به این واقعیت که مخلوق، نه زیان میرساند و نه عطا و منعی دارد و اینکه چشم از دست و سرمایه مردم برداری؛ هنگامیکه بندهای چنین شد جز برای خدا کار نمیکند و به غیر او امیدی ندارد و اینها همگی حقیقت و مرز توکلاند» (تفسیر نمونه، ج 10، ص 298، بحارالانوار، ج 71، ص 137؛ معانى الاخبار، ص 461)
رسیدن به مراحل بالای توکل:
همه صفات و محاسن اخلاقی با ممارست و تلاش خالصانه بهدستآمده و استمرار مییابد. اگر انسان بخواهد حرفهای را فراگیرد باید تلاش مستمری داشته باشد تا به حد استادی برسد و چهبسا تلاش او سالها به طول انجامد. اگر شخص بخواهد به مراحل بالای صفات اخلاقی از جمله “توکل” برسد، باید در مصادیق مختلفی که برایش پیش میآید، توکل به خدا کند و هیچگاه توکل را از دید خود دور نکند. در برخی از روایات درباره اخلاص و نتیجه استمرار بر آن میفرماید: «کسی که چهل روز عبادت خالصانه خود را برای خداوند بیاورد چشمههای حکمت از قلبش بر زبانش جاری میشود.» (بحارالانوار، ج 53، ص 326) دیگر صفات اخلاقی نیز، چنین است. اگر استمرار و مجاهدت باشد این حالات اخلاقی در انسان تبدیل به ملکات شده و ماندگار میشوند.
سخن آخر اینکه:
ما برای رسیدن به مقام توکل باید خدا را در جایگاه واقعی خودش ببینیم و به نیاز خود نسبت به خالق آگاه باشیم تا به این درک برسیم که هرچقدر بدانیم از علم الهی بالاتر نیست و هر چه توان داشته باشیم از توان الهی فراتر نیست. پس با توجه به این موضوع باید در عمل نشان دهیم که اهل توکل هستیم و از فواید توکل بهرهمند شویم. منبع: تبیان