توصیف و عواقب خیانت از منظر اسلام
توصیف و عواقب خیانت از منظر اسلام
توصیف و عواقب خیانت از منظر اسلام
«خیانت» در لغت به معنای مخالفت پنهانی با حق و پیمان است.[1] خیانت در برابر یکی از مهمترین فضایل اخلاقی و ارزشهای انسانی به نام «امانت» قرار دارد که در تعالیم اسلامی فراوان مورد تأکید قرار گرفته است.
خیانت از بزرگترین گناهان و نکوهیدهترین رذایل است. این رذیله به گونهای مذموم است که ارتکاب آن به هیچ وجه قابل توجیه و دفاع نیست؛ لذا خدای متعال در سفارشهای خود به پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «و از کسانی مباش که از خائنان حمایت نمایی»![2] «و از آنها که به خود خیانت کردند، دفاع مکن؛ زیرا خداوند، افراد خیانتپیشه گنهکار را دوست
ندارد».[3]
در روایات نیز از این صفت زشت اخلاقی نهی شده است: «برحذر باشید از خیانت؛ چرا که از بدترین گناهان است و شخص خیانت کننده دچار عذاب خواهد شد».[4]
اقسام خیانت
عرف، معمولاً خیانت را تنها در امور مالی و یا ناموسی تصور میکند، اما در تعالیم قرآن و روایات، خیانت گستره وسیعی دارد که تمام شئون فردی، و اجتماعی را در بر میگیرد؛ لذا اقسام مختلفی برای آن تعریف شده است؛ مانند:
- خیانت به خدا و پیامبر: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خدا و پیامبر خیانت نکنید! و (نیز) در امانات خود خیانت روا مدارید، در حالیکه میدانید (این کار، گناه بزرگی است)!».[5]
این آیه به صراحت مؤمنان را از خیانت به خدا و رسولش نهی میکند. و منظور از خیانت در این آیه بر اساس نقل پیامبر(ص) نافرمانی از دستورات خدا و رسول معنا شده است: «فَخِیَانَهُ اللَّهِ وَ الرَّسُولِ مَعْصِیَتُهُمَا».[6]
- خیانت به مردم: امام باقر(ع) خیانت به مردم را از بزرگترین خیانتها معرفی میفرماید: «فإنّ من أعظم الخیانه خیانه الأمّه».[7]
در آموزههای دین اسلام، حقوق مردم امانتی از سوی خدا در دست زمامداران جامعه است، و آنان موظفاند با تمام وجود از این امانت حفاظت کنند؛ چرا که حاکمیت از آن خدا است و جان و مال و ناموس مردم امانتهایی هستند که بدون واسطه یا با واسطه به حاکم اسلامی سپرده شده است و اگر در حفظ این امانتها کوتاهی نمایند، خیانت محسوب میشود.
- افشای راز: امام علی(ع) در این باره میفرماید: «مَن أفشی سرّاً أسْتَوْدَعَه فَقَدْ خان»؛[8] هر کس رازی که به او سپرده شده را فاش کند، پس به یقین خیانت کرده است.
آنچه را که به عنوان راز و سخنان سرّی و محرمانه در اختیار ما قرار میگیرد، امانتی است که حفظ آن وظیفه شرعی و اخلاقی همه ما است.
- خیانت به اعضای بدن: «یَعْلَمُ خَائنَهَ الْأَعْینُِ وَ مَا تُخفِی الصُّدُور»؛[9] او چشمهایی را که به خیانت میگردد و آنچه را سینهها پنهان میدارند، میداند. امام صادق(ع) در تفسیر این آیه میفرماید: آیا ندیدهای گاه انسان به چیزی نگاه میکند، اما چنین وانمود میکند که به آن نگاه نمیکند؟ این نگاههای خیانتآلود است.[10]
آنچه از تعالیم دینی استفاده میشود؛ این است که هر کدام از اعضای بدن، نعمتهایی است که خداوند به انسان ارزانی داشته است. به عنوان مثال چشم به عنوان حساسترین عضو بدن وظیفهای خطیر در زندگی بر عهده دارد، اما متأسفانه برخی از انسانها به جای استفاده از این نعمت بزرگ در مسیر درست، آنرا وسیلهای برای امور پستی مانند ارضای شهوات نفسانی قرار میدهند که قرآن از آن به خیانت چشم تعبیر میکند.
برخی از آثار خیانت
خیانت آثار و عواقب ناگوار دنیوی و اخروی بسیاری را به دنبال دارد؛ مانند:
- فقر: خیانت باعث فقر میشود. [11]
- قحطی و خشک سالی: رسول خدا(ص) فرمود: پیوسته امتم در خوشی باشند، تا زمانی که به هم خیانت نکنند؛ امانت را بپردازند؛ زکات را بدهند و زمانی که چنین نکنند گرفتار قحطی و خشکسالی شوند.[12]
- آتش جهنم: امام علی(ع) میفرماید: مبادا که خیانت کنی که آن بدترین گناهان است و شخص خیانتکار به دلیل خیانتش دچار عذاب جهنم خواهد شد.[13]
- محرومیت از محبت خدا: «اگر از خیانت قومی ترس داشتی منصفانه (فسخ عهد خود را) به آنها اعلام کن؛ زیرا خداوند خائنان را دوست ندارد».[14]
احادیث زیر نیز در ارتباط با خیانت است
امام هادی(ع): «در مناجات موسی(ع) با پروردگارش بود که گفت الهی! پاداش کسی که از شرم تو وانهد خیانت در امانت را چیست؟ فرمود: روز قیامت در امان است».[15]
رسول خدا(ص): «چهار چیز است که یکی از آنها هم که در خانهای وارد شود آنرا ویران کند و به برکت آباد نشود: خیانت، دزدی، شرابخواری و زنا».[16]
رسول خدا(ص): «هر کسی در یک وجب زمین همسایهاش خیانت کند، خدا آنرا از عمق زمین هفتم طوق گردنش سازد تا با همان در روز قیامت خدا را ملاقات کند، مگر آن که توبه کند و برگردد. و فرمود: هر کس در دنیا خیانت در امانت کند و آنرا به صاحبش بر نگرداند و بمیرد بر غیر کیش من مرده و خدا را ملاقات کند، در حالیکه بر او خشمگین باشد، و فرمود(ص): هر کس مال خیانت را دانسته بخرد مانند خود خائن خواهد بود.
- رسول خدا(ص): امانت ثروت آورد و خیانت فقر.
- امیر مؤمنان(ع): خدا عذاب کند شش کس را به شش عمل تا فرمود: بازرگانان را به خیانت.
- امیر مؤمنان(ع): به کار بستن امانتداری روزی را میافزاید.
- رسول خدا(ص): پیوسته امتم در خوشی باشند تا زمانی که به هم خیانت نکنند و امانت را بپردازند و زکات را بدهند و چون چنین نکنند گرفتار شوند به قحطی و خشکسالی.
- حسن بن محبوب میگوید از امام ششم(ع) پرسیدم: آیا مؤمن بخل میورزد؟! فرمود: آری؛ گفتم: میترسد؟! فرمود: آری، گفتم: دروغ میگوید؟! فرمود: نه و خیانت نیز نمیورزد! سپس فرمود: مؤمن به سمت هر گناهی برود، به سمت خیانت و دروغ نخواهد رفت.
- رسول خدا (ص): از ما نیست آنکه امانت را حقیر شمارد، تا آنجا که چون به او سپرده شود نابودش کند و از ما نیست آنکه به مسلمانی در مال و اهل او خیانت کند.
- رسول خدا (ص): از ما نیست کسی که در امانت خیانت کند. [17]
و …
[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 305، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیه، چاپ اول، 1412ق.
[2]. نساء، 105.
[3]. همان، 107.
[4]. لیثی واسطی، علی بن محمد، محقق، مصحح، حسنی بیرجندی، حسین، عیون الحکم و المواعظ، ص 96، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376.ش
[5]. انفال، 27.
[6]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، تفسیر القمی، ج 1، ص 272، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[7]. ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات (الإستنفار و الغارات)، محقق، مصحح، حسینی، عبدا لزهراء، ج 1، ص 247، قم، دار الکتاب الإسلامی، قم، چاپ اول، 1410ق.
[8]. عیون الحکم و المواعظ، ص 446.
[9]. غافر، 19.
[10]. شیخ صدوق، معانی الاخبار، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، معانی الأخبار، النص، ص 147، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق.
[11]. حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، متن، ص 117، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1413ق.
[12]. صدوق، محمد بن علی، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ص 252، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، 1406ق.
[13]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، درایتی، مصطفی، ص 460، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1366ش.
[14]. انفال، 58.
[15]. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص 208، تهران، کتابچی، چاپ ششم، 1376ش.
[16]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 242.
[17]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 72، ص 170- 172، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.(روایات اخیر از این منبع نقل شدهاند) منبع: اسلام کوئست