تحول و تاریخچه آیین دادرسی کیفری در ایران تا سال 1373 (قسمت دوم)
تحول و تاریخچه آیین دادرسی کیفری در ایران تا سال 1373 (قسمت دوم)
تحول و تاریخچه آیین دادرسی کیفری در ایران تا سال 1373 (قسمت دوم)
دوران چهارگانه
تاریخ آیین دادرسی کیفری ایران را میتوان به چهار دوره متمایز تقسیم کرد:
۱-دوره پیش از اسلام
۲- دوره اسلامی
۳- دوره مشروطیت
۴- دوره جمهوری اسلامی.
گفتار اول
دوره پیش از اسلام
در مقام دادرسی، قاضی مکلف بود طبق اقتضای فرمان سلاطین و دستورات حکام رفتار کند. تحت تطمیع و تهدید قرار نگیرد و با اخذ رشوه حقی را باطل نگرداند.(۱) بدون وجود دلیل کافی و ثبوت تقصیر متهم، حکم به مجازات ندهد.
اصول دادرسی و مجازات اصل قانونی بودن جرم و مجازات مفهومی نداشت. هر عملی را که شخص پادشاه یا پیشوایان مذهبی و حکام جرم تصور میکردند مجازات در پی داشت . با اصل برائت آشنایی نداشتند و این متهم نگونبخت بود که میبایست بیگناهی خود را به اثبات رساند. اگر نمیتوانست از عهده آن بربیاید محکوم میشد.
متهم را مجبور میکردند برای اثبات برائت و پاکی خود به ادله ماوراءالطبیعه یا آزمایش ایزدی متوسل شود؛ مثلاً او را وامیداشتند که بر روی آتش راه برود یا آهن گداخته را در دست بگیرد یا بر بدن لخت او سرب مذاب میریختند.
هرگاه متهم رنجی نمیدید و جان سالم به درمیبرد دلیل بر بیگناهیاش بود بدیهی است این مرحله را تمام ملل جهان طی کردهاند و منحصر به ایران نبوده است.
انواع و اقسام شکنجههای غیرانسانی را بهعنوان مجازات بهموقع اجرا میگذاشتند. اعدام توأم با زجر، حبس کردن، به زنجیر بستن، کور نمودن و چوب زدن ازجمله کیفرهای متداول زمان به شمار میآمد.
برخی از محققین معتقدند که در ایران باستان بازپرسی مقدم بر دادرسی وجود داشته و قاضی برای روشن شدن موضوع اتهام میتوانسته است از طرفین بازجویی به عمل آورد. بازداشت احتیاطی متهم برای جلوگیری از فرار و مخفی شدن مرسوم بوده است؛(۲) و حتی ادعا کردهاند که متهم حق دفاع داشته و میتوانسته برای اثبات بیگناهی خود آزادانه به دفاع بپردازد و به هر دلیلی هم که لازم باشد استناد جوید. هرگاه جمعآوری دلایل و مدارک مربوط به اثبات بیگناهی محتاج به زمان بود متهم آن را به قاضی رسیدگیکننده اعلام میکرد و از او مهلت میخواست که دراین صورت با اعطای مهلت موافقت میشد.(۳)
۱- هرگاه انحرافی در رفتار و کردار قاضی میدیدند او را بهسختی مجازات میکردند. چنان چه گفتهاند: «…کمبوجیه فرمان داد تا قاضیای را که در مقابل گرفتن رشوه حکم ناحق داده بود کشتند، پوستش را کندند و پس از دباغی بر مسند سابق او انداختند، مسندی که پس از او به پسرش رسیده بود و نشستن براین مسند او را در همه حال نسبت به عواقب انحراف از حق هوشیار نگاه میداشت »
دکتر پرویز صانعی، حقوق جزای عمومی، ج۱، ص ۸۰.
۲-دکتر محمدحسین علیآبادی، تاریخ حقوق، پلیکپی از انتشارات دانشکده حقوق دانشگاه تهران،۱۳۳۲، ص ۷۴.
۳- در مورد سازمان شهربانی در امپراتوری دوران ساسانی در بعضی از منابع چنین آمده است: «در امپراتوری ساسانی شهربانی سازمانی مؤثر و نیرومند بود. در هر محل مهم نیرویی تحت فرماندهی افسری لایق وجود داشت در شهرها هر واحدی تحت نظارت رئیسی بود به نام کوئبان. ادامه دارد
منبع: وبلاگ تخصصی حقوق ایران