بررسی مصداق «کار نوعا کشنده» در رای اصراری هیأت عمومی شعب کیفری دیوان عالی کشور
بررسی مصداق «کار نوعا کشنده» در رای اصراری هیأت عمومی شعب کیفری دیوان عالی کشور
بررسی مصداق «کار نوعا کشنده» در رای اصراری هیأت عمومی شعب کیفری دیوان عالی کشور
به گزارش اداره روابط عمومی و تشریفات دیوان عالی کشور جلسه هیأت عمومی شعب کیفری دیوان عالی کشور در روز سهشنبه مورخ 23/9/1395 به ریاست حضرت حجتالاسلاموالمسلمین کریمی رئیس دیوان عالی کشور و با حضور حضرت حجتالاسلاموالمسلمین مرتضوی مقدم معاون اول دادستان کل کشور و رؤسا، مستشاران و اعضای معاون شعب کیفری دیوان عالی کشور برگزار شد.
دستور جلسه رسیدگی به پرونده اصراری ردیف 95/33 اختلافی بین شعبه 17 دادگاه کیفری استان اصفهان و شعبه دوم دادگاه کیفری یک اصفهان از یکسو و شعبه 32 دیوان عالی کشور از سوی دیگر میباشد.
خلاصه جریان پرونده:
آقای ف.ع پس از مشاجره لفظی با آقای س.ع با تفنگ شکاری تک لول به سمت وی شلیک کرده و مصدوم، پس از اعزام به بیمارستان فوت نموده است. پزشکی قانونی علت فوت را خونریزی ناشی از اصابت گلوله به “کشاله ران” اعلام کرده است. متهم در دفاع از خود، اظهار داشته است که مقتول حرفی را پشت سر من زده بود و باعث شد که خیلی عصبانی شوم و از او پرسیدم آیا شما این حرف را زدهای؟ و وی انکار میکرد.
متهم در ادامه افزوده: در همان حالت عصبانیت اسلحه تک لول را که قبلاً فشنگ درون آن گذاشته بودم به سمت او گرفتم و میخواستم تیر را جلوی پایش بزنم که خیز برداشت و تیر بهپای او خورد. من اسلحه را برای ترساندن مقتول به سمت وی گرفتم و او از جای خود بلند شد و بهطرف من هجوم آورد تا اسلحه را از من بگیرد و اسلحه شلیک کرد. شاید انگشتم روی ماشه رفته باشد.
در تحقیقات به عمل آمده از شاهد ماجرا وی اظهار داشته است که متهم به مقتول گفت تو این حرف را زدهای و او انکار کرد و متهم به سمت مقتول اسلحه کشید و ناگهان صدای تیر را شنیدم و نگاه کردم دیدم مقتول به سمت متهم اسلحه را نشانه رفته و هر دو روی زمین افتادند؛ هنگام شلیک، متهم ایستاده بود و مقتول نشسته بود و هنگام اسلحه کشیدن، مقتول ایستاد و متهم شلیک کرد و تیر به مقتول خورد و اسلحه را از دست یکدیگر میکشیدند که من اسلحه را گرفتم و متهم فرار کرد.
شعبه هفدهم دادگاه کیفری استان اصفهان، فعل متهم را از مصادیق “کار نوعاً کشنده” و منطبق با بند ب ماده 290 قانون مجازات اسلامی تشخیص داده و به تقاضای اولیای دم مقتول، حکم به قصاص نفس متهم صادر کرده است.
با فرجامخواهی محکومٌ علیه، پرونده به شعبه 32 دیوان عالی کشور ارجاع شده و این شعبه اجمالاً با این استدلال که «مدافعات متهم و اظهارات گواه مؤید عدم قصد قتل بوده و پایینتنه، بهویژه ران، منطقه یا موضع حساس نبوده تا دلالت بر عمدی بودن قتل نماید و به فرض که نقطه معینی از آن حساس باشد در عرف مردم شناختهشده نیست و اقدامات متهم بهقصد ترساندن یا تنبه مقتول بوده، آن را از مصادیق قتل شبه عمد قرار میدهد» رأی دادگاه بدوی را نقض و پرونده را به دادگاه همعرض ارجاع نموده است.
پرونده به شعبه 18 دادگاه کیفری استان اصفهان ارجاع شده و این دادگاه پس از تشکیل جلسه رسیدگی و اعلام ختم دادرسی اجمالاً به این مطلب استدلال نمودهاند که:
«اسلحه آلت کشنده و قتاله محسوب میشود بهویژه که متهم از گلوله ساچمهای استفاده کرده و موضع اصابت گلوله ساچمهای عمدتاً و عرفاً کشنده محسوب میگردد زیرا این قسمت ران محل عبور شریانهای حیاتی و خون رسان بدن میباشد».
با توجه به استدلال فوقالذکر شعبه 18 دادگاه کیفری استان اصفهان مانند شعبه هفدهم، حکم به قصاص نفس متهم صادر کرده است.
شعبه 32 دیوان عالی کشور این رأی را به علت عدم رعایت برخی از تشریفات دادرسی، نقض و پرونده را به دادگاه همعرض ارجاع کرده است. این بار شعبه دوم دادگاه کیفری اصفهان با احراز بزهکاری متهم و انطباق موضوع با بند ب ماده 290 قانون مجازات اسلامی رأی اصراری بر قصاص نفس متهم صادر نموده است.
نتیجه بررسی پرونده در هیأت عمومی دیوان عالی کشور:
پس از فرجامخواهی محکومٌعلیه و ارسال پرونده به دیوان عالی کشور، با تصمیم شعبه سی و دوم، پرونده برای طرح در هیأت عمومی شعب کیفری، حضور ریاست محترم دیوان عالی کشور ارسالشده است که پس از قرائت گزارش پرونده و استماع عقیده تعدادی از موافقین و مخالفین و نماینده محترم دادستان کل کشور، رأیگیری به عمل آمد که در نتیجه نظر شعبه 32 دیوان عالی کشور مبنی بر «قتل شبه عمد» با اکثریت آرا، مورد تأیید قرار گرفت. منبع: وبسایت دیوان عالی کشور