اعتباری یا حقیقی بودن گزارههای اخلاقی؟
اعتباری یا حقیقی بودن گزارههای اخلاقی؟
اعتباری یا حقیقی بودن گزارههای اخلاقی؟
نباید حق حیات دیگری را سلب کرد؛ «این گزاره، یک گزاره اخلاقی است و با» حق طبیعی حیات که فارغ از بایدونباید است، متفاوت است.
پرسش پیشرو این است که بهطور اخص گزارهایی که فوقاً آمد و بهطور عام گزارههای اخلاقی، به چه نحو ادراک میگردند؟
دیوید هیوم میگوید: «هر عملی را که گفته میشود رذیلانه است در نظر بگیر؛ برای مثال قتل از روی اراده و اختیار…. آیا برای قضاوت دربارهی رذیلانه بودن این عمل هیچ واقعیت خارجی یا بهعبارتدیگر وجود حقیقی که بتوان آن را رذالت بنامی مییابی؟ نه تو هرگز چنین واقعیتی را نخواهی یافت تا اینکه در واکنش به آن کار به سینهی خود مراجعه کنی و احساس عدم تائید نسبت به آن عمل خواهی داشت که همین احساس تو را در برابر این عمل برمیانگیزد. البته این موضوع یک مسئله واقعی است اما این موضوع احساس شما است نه عقل شما».
همچنین هیوم درجایی دیگر میگوید: «قواعد عدالت، طبیعی نیستند؛ ساختگی است، نه اینکه پایه و اساس درستی ندارند، چراکه آن قواعد برحسب ذات خود مفید است».
جان رالز نیز بر اساس «نظریه قرارداد گرایانه یا توافقی عدالت» که در کتاب نظریه عدالت آن را مطرح نموده است، معتقد است که: «… اشخاص هر یک عامل اخلاقی مستقل هستند که برداشتی از خوبی دارند… اصول عدالت را خود طرفهای مشارکتکننده، ایجاد و تولید میکنند. پیریزی یک اساس متافیزیکی و فلسفی، برای نظریهای در باب عدالت و دیگر ارزشهای اخلاقی میسر نیست». بهموجب این نظریه، رالز معتقد است که: «در وادی ارزشها و اخلاقیات، ورای امیال محسوس ما و آنچه در عمل برمیگزینیم، حقیقتی وجود ندارد» براین اساس، عدهای همچون هیوم و رالز، معتقد به اعتباری بودن گزارههای اخلاقی هستند. به اعتقاد طرفداران اعتباری بودن اخلاق، افعال اخلاقی بهجای اینکه حسن و قبح فعلی داشته باشند، حسن و قبح فاعلی دارند و بهجای آنکه کاشفیت از عالم خارج داشته باشند، کاشفیت از اعتبار عقلا دارند.
دراین میان، دیدگاه دیگری وجود دارد که باوجود اعتقاد به اعتباری بودن اخلاق، حسن و قبح اشیا را برگرفته از خداوند میداند و آنچه از جانب شارع ارائه گردد را عین عدالت میدانند.
کلود دو پاکیه در کتاب «مقدمهی تئوری کلی و فلسفهی حقوق»، از مجمع نمایندگان مسیحی که در سال 1937 در آکسفورد تشکیلشده، نقل میکند: «ما چنین میاندیشیم که خدای سبحان منبع هر عدالت است». اشاعره نیز معتقدند: «با انکار حسن و قبح عقلی اشیا براین باورند که حسن و قبح اشیا تابع دستور شارع است»
در نقطهی مقابل دیدگاه اعتباری بودن گزارههای اخلاقی، این دیدگاه وجود دارد که حسن و قبح بدون وابستگی به مرجع اعتبار است. به اعتقاد توماس آکویناس بهعنوان یکی از طرفداران این نظریه: «حسن و قبح اشیا و هنجارها در طبیعت آنها نهفته است»
در میان دانشمندان اسلامی، معتزله و امامیه که به عدلیه نیز مشهورند، طرفدار این دیدگاه هستند و معتقدند که فرمان شارع تابع حسن و قبح و صلاح و فساد واقعی اشیا است. عرفان حسنی
منبع: گروه جامعهشناسی ولی پور