مــوانـع ازدواج

دسته: حقوق همگانی
بدون دیدگاه
یکشنبه - ۲۴ بهمن ۱۳۹۵


مــوانـع ازدواج

مــوانـع ازدواج

767699002

دکتر فاطمه بداغی

خواستگاری از برخی از افراد به سبب «قرابت» یا «خویشاوندی» ممنوع است. ازدواج بین خویشاوندان نزدیک یا افراد همخون یعنی خواهر و برادر، پسر و مادر، دختر و پدر، نوادهها با پدربزرگها و مادربزرگها، عمه و خاله با پسر برادر و پسر خواهر، عمو و دایی با دختر برادر و دخترخواهر ممنوع است.

قرابت

قرابت بین خویشاوندانی که به سبب ازدواج با یکدیگر خویشاوند می‌شوند نیز در مواردی ممنوع است مانند زنی که ازدواج می‌کند برای همیشه از ازدواج با پدرشوهر و ناپسری خود ممنوع می‌شود یعنی اگر به‌واسطه طلاق یا فوت شوهر از او جدا شود بازهم ازدواج با پدرشوهر سابق یا پسر شوهر سابق برای او مجاز نیست و همین‌طور، مردی که با زنی ازدواج می‌کند حتی اگر فقط مدت کوتاهی به عقد یکدیگر درآمده و سپس از یکدیگر جدا شوند نمی‌تواند با مادر آن زن، یعنی مادر زن خود هیچ‌گاه ازدواج کند و دختر آن زن از شوهر دیگر یعنی نا دختری او نیز نمی‌تواند همسر او شود.

علاوه بر آن در ازدواج، جمع بین دو خواهر نیز ممنوع می‌باشد یعنی هیچ مردی نمی‌تواند در زمانی که همسر دارد با خواهر همسر خود نیز ازدواج کند. (چه عقد دایم و چه عقد موقّت)

علاوه بر قرابت سببی و نسبی، کسانی هم که به سبب شیر خوردن کودک از زنی غیر از مادر خود خویشاوند رضاعی شمرده می‌شوند نیز نمی‌توانند با هم ازدواج کنند و محرم یکدیگر می‌باشند. البته خویشاوندی رضاعی در صورتی به وجود می‌آید که همه شرایط مربوط به شیردهی منطبق با مورد باشد که تفصیل آن در کتب احکام و در قانون مدنی آمده است. هم‌چنین علاوه بر آن‌که ازدواج با زن «شوهردار» ممنوع است، خواستگاری از وی نیز مجاز نیست.

دین

دختر مسلمان در دانشگاه با پسری مسیحی هم‌کلاس بوده، مهر و محبتهای پسر دختر را سخت دلباخته او کرده است. حالا دختر قصد ازدواج با پسر را دارد و اگر پسر به او جواب رد دهد از زندگی مأیوس و ناامید خواهد شد مسأله آن است که او شنیده ازنظر قانونی نمی‌تواند با پسر غیرمسلمان ازدواج کند مگر آن‌که پسر نیز مسلمان شود

از موانع دیگر نکاح، اختلاف در دین است، ازدواج زن مسلمان با مرد غیرمسلمان مجاز نیست. در مورد ازدواج مرد مسلمان با زن غیرمسلمان، قانون مدنی ساکت است ولی مشهور فقها ازدواج دایم با زن غیرمسلمان را برای مرد مجاز نمی‌دانند. چنان‌که مفهوم کفویّت زوجین، همتایی در دین تعبیر شده است

تابعیت

هنوز هم خیلی جوان بود. خانم محجوبی که در مقابل نشسته بود می‌گفت از کودکی و پیش از این‌که خودم را بشناسم فقر و آلودگی و محقّر بودن خانه و سایه پدری بدخلق و عصبانی را به خاطر می‌آورم. خیلی زود پدرم را به خاطر قاچاق مواد مخدّر به زندان انداختند و مادر ماند با چند بچه قد. من سیزده سال داشتم و مادر به خاطر رهایی از گرسنگی مرا به اولین خواستگار افغانی شوهر داد. او کارگری می‌کرد و شکم ما را سیر می‌کرد و سقفی بر بالای سرم بود و من راضی بودم. هرچند وقت یک‌بار او را اخراج می‌کردند و بعد از بازگشت مدتی بیکار می‌ماند. سرانجام در حالی‌که من یک پسر 7 ساله داشتم و خودم هم 21 ساله بودم از این وضع خسته شد و گفت به کشور خود بازخواهد گشت و دیگر به ایران بر نخواهد گشت. من ماندم با پسری که فاقد شناسنامه بود و به مدرسه راه نمی‌یافت. با خیاطی زندگی خود را اداره می‌کردم اما هیچ کمک مستمری نداشتم. وقتی تصمیم گرفتم طلاق بگیرم تا از این بلاتکلیفی رها شوم فهمیدم که سند ازدواج من عادی است و دادگاه زوجیت من را احراز نمی‌کند. اختلاف در تابیعیت در شرایطی از موانع دیگر نکاح در قانون مدنی ایران است یعنی بر فرض این‌که زن ایرانی با مرد غیر ایرانی ازدواج نماید و هیچ مانع دیگری مثل اختلاف در دین نباشد باید از وزارت کشور اجازه بگیرند و طبق آیین‌نامه زناشویی بانوان ایرانی با اتباع بیگانه مصوب 1345 وزارت کشور مکلّف است برای صدور چنین اجازه‌ای موارد ذیل را بررسی و در صورت وجود مدارک لازم، مجوز صادر نماید:

1- گواهی‌نامه تجرّد مرد به تأیید مرجع رسمی محل با مأموران رسمی کنسولی آن کشور

2- گواهی‌نامه عدم سوءپیشینه و محکومیّت کیفری

3- گواهی‌نامه استطاعت مالی مرد مبنی بر توانایی تأمین نفقه زوجه و تعهّد نامه محضری مبنی بر پرداخت نفقه و سایر حقوق مالی

4- اخذ تضمین مناسب برای حسن رفتار و انفاق در تمام مدت زناشویی

5- گواهی‌نامه تشرّف به دین اسلام (در صورتی‌که قبلاً مسلمان نبوده است)

لازم به ذکر است، ازدواج زن ایرانی با مرد غیر ایرانی که بدون رعایت تشریفات فوق واقع می‌شود برای زنان ایرانی گرفتاریهای متعددی پیش می‌آورد.

اولاً: تابعیت خود ایشان در معرض تزلزل قراری گیرد و این در صورتی است که تابعیت کشور شوهر به ایشان تحمیل شود.

ثانیاً: فرزندان ایشان تابعیت ایرانی را هنگام تولد به دست نمی‌آورند

ثالثاً: دعاوی که بین این زنان و شوهران غیر ایرانی یا دعاوی بین فرزندان آنها که علیه پدران غیر ایرانی به وجود می‌آید باید طبق قانون متبوع کشور شوهر یا پدر رسیدگی شود. به نظر می‌رسد این قوانین به دلیل جلوگیری از گسترش جمعیت در کشور اتخاذشده است زیرا بسیاری از مردان غیر ایرانی جهت کسب تابعیت ایرانی با زنان ایرانی ازدواج می‌کنند و در صورت تغییر تابعیت این مردان و فرزندان آنها به تابعیت ایرانی، شاهد رشد بی‌رویه جمعیت در کشور خواهیم بود. علاوه بر آن مصالح دیگری نیز جهت تصویب این قانون مورد لحاظ قرارگرفته است.

ازدواج مردان ایرانی با زنان خارجی نیز نیازمند ارائه مدارکی به وزارت کشور می‌باشد تا اجازه ثبت رسمی نکاح آنها را صادر نماید. این آیین‌نامه تنها به‌منظور احراز هویت جهت مسایل امنیتی و اطلاعاتی در خصوص ازدواج با اتباع خارجی پیش‌بینی‌شده است این زنان پس از ازدواج به تابعیت ایرانی درمی‌آیند و برای فر زندان و اقامت ایشان در ایران مانعی وجود ندارد.

یکی دیگر از موانع نکاح، ازدواج با زنی است که در عدّه وفات یا طلاق مرد دیگری قرار دارد. ازدواج با زنی که در عدّه دیگری است باطل است و فرقی نمی‌کند که نکاح دایم باشد یا موقت و طلاق بائن باشد یا رجعی و نیز عدّه وفات یا عدّه شبهه باشد

تأهّل یا «شوهردار بودن»، «تعدّد زوجات»، «عدّه زوجه»

زن جوان به‌صراحت می‌گفت با مردی به مدت 5 سال عقد موقّت کرده و عقدنامه عادی داشت ولی با هم اختلاف پیدا کردیم. من هم عقدنامه را پاره کردم و دور انداختم سپس بعد از تمام شدن زمان عقد موقّت به عقد دایم و رسمی مرد دیگری در آمدم، به این همسرم گفتم قبلاً با دیگری ازدواج‌کرده‌ام او گمان می‌کرد که این عقد و عدّه آن پایان‌یافته است سپس متوجه شدم که اشتباه کردم زیرا هنوز عدّه عقد موقّت من تمام نشده بوده که به عقد ازدواج این آقا درآمدم. در چنین شرایطی زن به‌شدت نگران است که با شوهر فعلی حرمت ابدی ایجادشده یا راه چاره‌ای وجود دارد؟

یکی دیگر از موانع نکاح، ازدواج با زنی است که در عدّه وفات یا طلاق مرد دیگری قرار دارد. ازدواج با زنی که در عدّه دیگری است باطل است و فرقی نمی‌کند که نکاح دایم باشد یا موقّت و طلاق بائن باشد یا رجعی و نیز عدّه وفات یا عدّه شبهه باشد. هم‌چنین در بطلان عقد فرقی نمی‌کند که زن و مرد به وجود عدّه و حرمت نکاح عالم باشند یا جاهل. در این موضوع بین فقها اختلافی وجود ندارد به دلیل این‌که مستند این حکم، آیه شریفه زیر است: «و لا تعزموا عقده النکاح حتّی یبلغ الکتاب أجله» «مادام که مدت عدّه سر نیامده عزم عقد نکاح ننمایید.» چنان‌چه زن و مرد نسبت به‌حکم (حرمت) یا موضوع (وجود زن در عدّه) جاهل باشند و ازدواج نمایند، عقد باطل است ولی حرمت ابدی ایجاد نمی‌گردد؛ بنابراین می‌توانند بعد از انقضای عدّه با یکدیگر ازدواج نمایند مشروط بر این‌که رابطه زناشویی صورت نگرفته باشد ولی اگر نزدیکی واقع شود حرمت ابدی به وجود می‌آید. عقد ازدواج با زن شوهردار نیز باطل است خواه عالماً عامداً باشد یا از روی جهل. این موضوع از واضحات است و تردیدی در آن نیست.

اگر مردی زن شوهرداری را با علم به وجود رابطه زوجیّت و حرمت نکاح، عقد کند عقد مزبور باطل و آن زن بر آن شخص حرام ابدی می‌شود. البته در صورتی جهل به موضوع یا حکم، تنها در صورتی‌که رابطه زناشویی صورت بگیرد حرمت ابدی ایجاد می‌شود. در این قوانین بین عقد دایم و موقّت هم فرقی نیست منبع: اخلاق و حقوق خانواده – اخذشده تبیان


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۲۰۱
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *