امام سجاد (ع) و حقوق همسایگان ( قسمت 1)

دسته: اخلاق و رفتار
بدون دیدگاه
سه شنبه - ۵ بهمن ۱۳۹۵


امام سجاد (ع) و حقوق همسایگان ( قسمت 1)

امام سجاد (ع) و حقوق همسایگان ( قسمت 1)

 

21

 اسلام برای همسایگان همچون خویشاوندان، حقوقی را قایل گردیده است که هرکس بخواهد آنها را نادیده تلقی نماید و یا تضییع کند، گناهکار و متجاوز به شمار میآید. حق همسایگی در اسلام، آنچنان اهمیت دارد که قرآن کریم پس از مطرح نمودن توحید و یکتاپرستی و اجتناب از شرک ورزیدن به ساحت پروردگار متعال، دعوت عملی به تضامن و تعاون اجتماعی نموده و در این میان پس از فراخوانی به پرستش خداوند، نیکی به والدین، ارحام، یتیمان و فقیران، «احسان به همسایه» را مورد اهمیت قرار داده است.

در واقع از دیدگاه ارزشی اسلام هر انسانی باید قلمرو محظوظ بودن از امکانات زندگی و نعمتهای الهی و همکاری و همیاری خویش را از چهاردیواری خانه بیرون آورد و به محیط پیرامون و محله‌ای که در آن سکونت دارد، سرایت دهد و در معاشرتها و رفت‌وآمدها مراعات حال همسایگان جدی تلقی گردد.

دستور قرآن در آیه 36 از سوره نسا در خصوص همسایگان – اعم از مسلمان، خویشاوند و حتی غیرمسلمان متضمن برنامه‌ای است که اگر از سوی مسلمانان به کار گرفته شود، بسیاری از مشکلات جوامع انسانی به لحاظ امنیت روانی، تسهیلات زندگی، بهبود مناسبات اجتماعی، مرتفع می‌گردد. ارتباط با همسایگان و خوش‌رفتاری با آنان در فرهنگ قرآن و عترت به آن درجه‌ای از اهمیت است که معصومان علیهم‌السلام در سخنانی گهربار این ویژگی را ازجمله اهداف بعثت رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله وسلم ذکر نموده‌اند و نیز نیکی با همسایه را در ردیف واجباتی چون نماز و ازجمله «مکارم اخلاق» برشمرده‌اند. (1)

چهارمین فروغ امامت، دفاع از حقوق انسان را در سیره و سخن پی گرفت و در این راه اسوه‌ای برای تمامی آدمیان عصرهای بعدی شد.

در آن عصر وحشت، ضلالت و رذالت امویان، امام سجاد علیه‌السلام فریاد برآورد:

«ازجمله گناهانی که بلای آسمانی را نازل می‌نماید و نعمت را به نقمت تبدیل می‌کند، تجاوز و تعدی به حقوق مردم است». (2)

در فراز یکی از بیانات امام چهارم آمده است:

«یکی از دو گناهی را که خداوند مورد آمرزش قرار نمی‌دهد، ضایع کردن حقوق برادر دینی است». (3)

در رساله حقوقی که از ایشان به یادگار مانده است، طی 50 ماده «حقوق انسانها» را مطرح نموده و ضامن آن را ایمان و اعتقاد مسلمانان و وجدان انسانها و نظام برخاسته از ایمان می‌داند. (4)

امام در این منشور منور راههای رفتار و سلوک انسانی و بنیان نهادن فرهنگ و تمدن بشری را بر اصولی استوار نموده‌اند که تمامی عوامل آرامش روحی و مصونیت آن از هرگونه آشوب و آشفتگی، به‌وفور در آن مشاهده می‌گردد. امامی که بصیرتی عمیق و گسترده نسبت به حالات انسانها، زندگی و روابط آنان دارد، حقوقی را بر ایشان مقرر نموده و همه را مسؤول رعایت و پاسداری از آن قرار داده‌اند تا بدان وسیله بنیاد «جامعه اسلامی» به تمام و کمال ایجاد شود؛ اما قبل از آن‌که هریک از این حقوق را بیان فرمایند، به‌اجمال و اختصار به آنها پرداخته‌اند که در فرازی از آن تأکید نموده‌اند: «بزرگ‌ترین حقوقی که خداوند بر تو واجب کرده است، حقوقی می‌باشد که نسبت به خود تو بر تو واجب گردانیده که اساس همه حقوق بوده و تمام آنها از آن نشأت گرفته است» و پس از برشمردن این حقوق، می‌فرمایند: «خوشا به حال کسی که خداوند او را برای ادای این حقوق واجب یاری کرده و او را موفق و ثابت‌قدم بدارد».

سی و یکمین حق از این حقوق، «حق همسایه» است که امام این‌گونه مطرح فرموده است:

اما حق همسایه این می‌باشد که وقتی غایب است، حرمت و حقوق او را در نبودنش ازهرجهت حفظ کنی و چون حاضر است، تکریمش نمایی و او را احترام کنی و در هر حالی به او کمک نمایی. برای پی بردن به عیبها و لغزشهای او تفحص و جستجو ننمایی و اگر هم ناخودآگاه از عیب او مطلع شدی، در خصوص دانسته‌های خویش نسبت به معایب او بسیار پرده‌پوش باش که اگر بخواهند با نیزه‌هایی دلت را بشکافند و به اندرونت دست یابند، موفق نشوند. به سخنان ناآگاهانه وی وقعی مگذار و اعتنا نکن، در سختیها رهایش مکن و اگر امکاناتی دارد، بر او رشک مورز. از لغزش او درگذر و خلافش را اغماض نما و اگر ندانسته به تو بدی کرد، متانت به خرج بده و بردبار باش. مبادا بدرفتاری کنی. اگر کسی خواست درباره او زبان به بدگویی بگشاید، جلوگیری کن و اگر فردی خواست مکری درباره‌اش به اجرا بگذارد، با دلسوزی این نقشه را خنثی کن و باکرامت و بزرگواری با وی معاشرت نما. هیچ نیرو و توانی به‌جز خدا نیست (پس‌ازآن کمک بگیر).

امام سجاد علیه‌السلام در این فراز از رساله حقوق برای همسایگان اهمیت فوق‌العاده‌ای قایل گردیده و مراعات حقشان را سفارش نموده است. هدف از این تأکیدها و توصیه‌ها و اهتمام و عنایت به امور و شئون همسایگان ایجاد همبستگی اجتماعی و احیای اخوت دینی در میان «جوامع اسلامی» است تا در پرتو این انسجام، محبت و مودت شکل متقابل و فراگیری به خود گیرد و هرگونه اختلاف، بدبینی، بددلی و سوءتفاهم از دلها رخت بربندد و مردم برای رشد فضایل و مکارم گام بردارند.

امام از پیروان خویش می‌خواهد وقتی مصایبی برای همسایه‌ای پیش می‌آید، او را تنها نگذارند و به امدادش بشتابند: زیرا وقتی فرد مصیبت‌دیده، خود را در توفانی از حوادث و بلایا مشاهده کرد، دچار فشار روحی و روانی شدیدی می‌شود و اگر با او همفکری و همکاری نشود و در جهت نجات دادن وی از شداید و ناگواریها اقدام نشود، هجوم ناگواریها ذهن و دلش را پژمرده نموده و نشاط روحی و آرامش روانی را از وی سلب می‌کند; آدمی با این وضع ناگوار نمی‌تواند در امور اجتماعی و برنامه‌های انسان‌ساز اسلامی حضوری مؤثر و فعال داشته باشد.

به‌علاوه وقتی ما با همسایه خود ارتباط برقرار می‌کنیم، باید شئونات وی را کاملاً حفظ کنیم و به‌گونه‌ای نباشد که در معاشرت با ما، ارج و منزلت اجتماعی وی تنزل یابد. رعایت این حقوق، غیر از آن‌که شبکه روابط اجتماعی را در جامعه مسلمانان استحکام می‌بخشد و دوستی و عواطف عالی را بین آنان رواج می‌دهد، موجبات رشد، پویایی و کمال یابی آنان را فراهم می‌سازد.

البته حقوق مذکور متقابل است و مجاورت مسلمانان با یکدیگر تعهد ایجاد می‌کند. در رعایت حق همسایه هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند به همکاری و مساعدت دیگران نیازی ندارد. (5) زیرا قرآن کریم می‌فرماید: «و تعاونوا علی البر والتقوی» (6) و در این همکاری در نیکی و تقوا، استثنا و تخصیص وجود ندارد.

 قلمرو ممنوع

انسان باید متوجه این واقعیت باشد که نوع معاشرت با همسایگان، در روح و روانش اثر می‌گذارد.

مجاورت با افراد خاطی، گناهکار و اهل عصیان، دل را تیره می‌کند. شهید مطهری می‌گوید:

«انسان باروحی حساس و قابل‌تغییر آفریده‌شده است; به همین جهت، صلاح و فساد بدون آن‌که خود اشخاص متوجه باشند، از فردی به فرد دیگر سرایت می‌کند. به تعبیر حضرت علی علیه‌السلام وقتی آدمی با افراد بدمعاشرت و مجالست دارد، مثل این است که وی را در فراموش‌خانه ایمان برده‌اند زیرا حداقل به‌طور موقت و تا وقتی‌که با او مرتبط است، افکار و عقاید پاک خویش را از یاد می‌برد». (7)

 تحمل اذیت و آزار همسایه

گرچه به فرمایش رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله وسلم از موارد مهم شومی خانه‌ها، همسایه بد می‌باشد. (8) اما در منابع اسلامی بردباری نشان دادن در مقابل آزار همسایگان، از نشانه‌های ایمان معرفی‌شده است و امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «هر کس ناروایی همسایگان را تحمل کند، نیکی را تکمیل نموده است». (9) امام سجاد علیه‌السلام فرموده‌اند: «رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله وسلم فرمود: من و پیامبران قبل از من پیوسته گرفتار کسانی بودیم که ما را اذیت می‌کردند». (10)

در سیره آن حضرت آمده است که اگرچه پیامبر صلی‌الله علیه و آله با اذیت و آزار همسایگان مواجه بود اما آن وجود مبارک باکرامتی فوق‌العاده در برابر این فشارها مقاومت نموده و شکیبایی نشان داد.

رفتار امام چهارم با دشمنان و کینه‌توزان باگذشت، نیکی، بخشش و احسان توأم بوده است:

اسماعیل بن هشام مخزومی – والی مدینه – در اذیت و آزار امام چهارم بسیار مصر بود. این فرماندار که از سوی امویان به چنین سمتی برگزیده‌شده بود، در همسایگی امام سجاد علیه‌السلام سکونت داشت که حق جوار را نادیده گرفته، به‌نحوی‌که تمامی اهل محل از رفتارهای منفی وی به ستوه آمده بودند موقعی که ولید بن عبدالملک روی کار آمد، به دلیل اختلافاتی که پیش از رسیدن به قدرت با فرزند هشام داشت، او را از ولایت مدینه برکنار نمود و در سخنانی به مذمتش پرداخت و به مردم اعلام نمود: هرکس حقی دارد، از او باز پس گیرد حتی دستور داد او را درملأعام نگاه‌دارند تا همسایگان به‌تلافی اذیتهایی که از این فرماندار دیده‌اند، او را ابن هشام بیش از همه‌کس از امام زین‌العابدین علیه‌السلام به دلیل عداوتی که با آن حضرت داشت – نگران بود و می‌گفت: من از هیچ‌کس جز علی بن الحسین نمی‌ترسم زیرا وی مرد صالحی است و خلیفه حرف او را درباره خلافهای من می‌پذیرد.

هنگامی‌که در پشت دیوار کاخ مروان قرارگرفته بود، امام چهارم همراه گروهی از اصحاب و یارانش بر او گذشت اما نه خود متعرض اسماعیل بن هشام گردید و نه اجازه داد یارانش بر او اعتراض کنند. حتی دستور داد کسی حق ندارد کلمه‌ای خشن و تند نسبت به این فرماندار برکنار شده به زبان جاری سازد. امام با او ملاقات نمود و با سیمای گشاده با وی روبه‌رو گردید و پیشنهاد کرد تا در مدت گرفتاریش در خصوص رفع حوایجش او را یاری دهد; حضرت خطاب به وی فرمود: «خدای تو را عافیت دهد. من از آن‌چه برایت روی‌داده ناراحتم، آن‌چه دوست داری از ما بخواه» اسماعیل بن هشام از مشاهده این‌همه کرامت و محبت، پریشان گردید و بسیار خجالت کشید و با شگفتی و حیرت عرض کرد: الله‌اعلم حیث یجعل رسالته; خداوند بهتر می‌داند که رسالت خود را در کجا قرار دهد و به کسی که اراده‌اش تعلق‌گرفته است تفویض کند و بسپارد. (11)

 پینوشتها:

1- کافی، ج 3، ص 333; امالی، شیخ مفید، ص 205، الروضه من الکافی، ج 2، ص 51 و 52; تحف العقول، ص 29; تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 201 و 202.

2- الامام زین‌العابدین، علامه عبدالرزاق مقرم، ص 149.

3- تحلیلی از زندگانی امام سجاد علیه‌السلام، باقر شریف قرشی، ترجمه محمدرضا عطایی، ج 1، ص 107.

4- رساله حقوق، به اسنادی از ابوحمزه ثمالی، توسط شیخ صدوق روایت گردیده است: (خصال، ص 50). منابع دیگری که آن را نقل کرده‌اند، عبارت‌اند از: من لایحضره الفقیه، صدوق; تحف العقول، ابن شعبه حرانی; مستدرک الوسایل، محدث نوری; فلاح السایل، ابن طاووس

5- با الهام از خطبه 214 نهج‌البلاغه و حکمتها و اندرزها، شهید مطهری، ص 89.

6- مائده/آیه 2.

7- حکمتها و اندرزها، ص 281.

8- حلیه المتقین، ص 245.

9- دره البیضا، سید کاظم وفایی همدانی، ص 107.

10- علل الشرایع، ص 26.

11- طبقات، ابن سعد، ج 5، ص 220; تاریخ طبری، ج 6، ص 536.

ادامه دارد منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه

 


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۶۲
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *