آنها چه خوب به عهد خود وفا کردند، ما چه کردیم؟!
آنها چه خوب به عهد خود وفا کردند، ما چه کردیم؟!
آنها چه خوب به عهد خود وفا کردند، ما چه کردیم؟!
وفای به عهد که یکی از فرایض و ازجمله آداب معاشرت و حسن سلوک با مردم به شمار میرود، باید همیشه موردتوجه سالک الی الله باشد که البته در قرآن مجید و روایات اسلامی به این امر مهم فوقالعاده اهمیت دادهشده است.
وفای به عهد
امروز خاطرهای از همسر یک شهید خواندم که هرچند مطلب تازهای نبود، اما برداشت تازهای از آن میتوان داشت. خاطره مربوط به وفای به عهد آن شهید بزرگوار میشد. با خود اندیشیدم که چرا تاکنون به این مسئلهی مهم اخلاقی، از این منظر، ننگریستهایم. مردان جوانمرد روزگار ما، چگونه و چرا دراین دنیای پر از هیاهو، چنین ماندگار شدند؟ چه شد که خداوند متعال آنان را برای مقام شهادت برگزید؟ در عصر بیاخلاقیهای اجتماعی و خانوادگی، کدامین رفتار ما حاکی از پایبندیمان به اخلاقیات انسانی است؟ به همین دلیل بر آن شدم که دربارهی این ویژگی مهم شهدا بیندیشم و در رفتارشان دقت بیشتری کنم.
پایبندی به تعهد یا همان وفای به عهد؛ واژهای غریب در عصر مدرنیته. عصر بیتفاوتیهای جاهلانه؛ عصری که وفای آغازین انسان در آن به فراموشی سپردهشده، بار امانت رها کرده و با خیال جاهلانهی سبکباری، بهسوی درهی حیوانیت سوق یافته است. امروز که سالهای بسیاری از جوانمردیهای انقلابی انسانهای بیدار میگذرد، چه سرمشقی از سبکباران حقیقی تاریخ بگیریم؟ چه تحفهای برای ما به یادگار گذاشتند و رفتند؟ امروزه با خود میاندیشم که داشتن عکس چند شهید و داشتن چند نشان از پلاک و سربند و چفیه، همان است که آنان برایش جنگیدند؟ گوش دادن به شعرهای حماسی و مداحیهای زیبا، چقدر ما را باروح شهدا آشنا میسازد؟ نه اینکه اینها درست نیست؛ اما آیا
کافی است؟
وفای به عهد در زندگی شهید چمران:
امروز که سالهای بسیاری از جوانمردیهای انقلابی انسانهای بیدار میگذرد، چه سرمشقی از سبکباران حقیقی تاریخ بگیریم؟ چه تحفهای برای ما به یادگار گذاشتند و رفتند؟
بیایید باهم خاطرهی همسر شهید مصطفی چمران را مروری کنیم: «روزی که مصطفی به خواستگاری من آمد مادرم به او گفت: این دختر صبحها که از خواب پا میشود، در فاصلهای که دستش را شسته و مسواک میزند، یک نفر تختش را مرتب کرده است و لیوان شیر را جلوی در اتاقش آوردهاند و قهوه را آماده کردهاند. شما میتوانید با این دختر ازدواج کنید؟ مصطفی که خیلی آرام گوش میکرد؛ گفت: «من نمیتوانم برایش مستخدم بگیرم، ولی قول میدهم تازندهام، وقتی بیدار شد، تختش را مرتب کنم و لیوان شیر و قهوه را روی سینی بیاورم روی تخت.» او تا وقتی شهید شد این کار را میکرد، خودش قهوه نمیخورد اما چون میدانست ما لبنانیها عادت داریم؛ درست میکرد و وقتی منعش میکردم، میگفت: «من به مادرتان قول دادهام تازندهام این کار را برای شما بکنم.»
ما در زندگی شخصی خود چقدر به تعهدات اخلاقی پایبندیم؟ این نمونهای بسیار کوچک از وفای به عهد شهدایی بود که حماسهای بزرگ را آفریدند؟ اما آیا اگر به این رفتارهای سادهی خود، دقت نکنیم، میتوانیم تحولات بزرگ در زندگی خویش ایجاد کرده، خود را به شاهراه انسانیت در تاریخ برسانیم؟
عادت به پایبندی به تعهدات روزمره، ما را در پایبندی به تعهدات بزرگتر سوق خواهد داد و نفس سرکش ما را در فرار از مسؤولیتها به عقال تعهدات (عقال در عربی یعنی چیزی که چیز دیگری رو با آن میبندند) خویش خواهد بست. مگر نه اینکه جان و مال و ناموس و دین ما امانتی است که باید حفظ کرده تا به دست صاحب اصلیاش برسانیم. شهدای سالهای دفاع مقدس، ثابت کردند که به عهد خویش با پروردگار وفا کردند و اجازهی تجاوز به دین و ناموس عزیزانشان را به دشمن ندادند. کاش ما هم کمی به این مسأله ی مهم اخلاقی بیندیشیم و در زندگی روزمره به کاربندیم تا اگر در آینده نیز مسؤولیتی بزرگتر نصیبمان گشت، به عهد خود وفادار مانده و بهجای تلاش در ضایع نمودن حق مردم، امانتهای سپرده به خود را درست و بهموقع برگردانیم و از پیروان حقیقی شهدای دفاع مقدسمان باشیم.
اگر دراین تعهدات، عهدشکنی نکردیم میتوانیم خود را از ادامهدهندگان راه مردان بزرگ خدا بدانیم؛ اما اگر جوانب نفع و ضرر خود را در مسؤولیتها نگه داشتیم و به همهی عهد و پیمانها پشت کرده، باعث تضییع حقوق مردم هموطن و همکیش خود شدیم؛ چه انسانیتی دراین نگاه به زندگی باقی خواهد ماند؟
وفای به عهدی که خداوند متعال دستور اکید به آن داده «وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ» (النحل: 91) و در قبالش مورد سؤال واقع میشویم «أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْؤُلاً» (الإسراء: 34) در کجای زندگی ما نمود پیداکرده است؟ شهدا با بذل جان خویش ثابت نمودند که بر عهد خود با خداوند وفادارند؛ همانگونه که شهید چمران تا آخرین روز زندگی پربرکتش بر تعهدی ساده به مادری نگران پایبند ماند. حال، وقت آن است که خود را محک بزنیم، ببینیم ما چقدر به تعهداتمان پایبندیم؟
تعهدهای ما گاه بهسادگی یک قرار ملاقات ساده در زمان مشخصی است، گاه براثر تغییر موقعیت برای انسان ایجاد میگردد؛ مانند تعهد در انجام مسؤولیتهای همسری که پس از عقد زناشویی بر عهده انسان نهاده میشود. گاه نیز عهدی است میان انسان و خدای خویش. اگر دراین تعهدات، عهدشکنی نکردیم میتوانیم خود را از ادامهدهندگان راه مردان بزرگ خدا بدانیم؛ اما اگر جوانب نفع و ضرر خود را در مسؤولیتها نگه داشتیم و به همهی عهد و پیمانها پشت کرده، باعث تضییع حقوق مردم هموطن و همکیش خود شدیم؛ چه انسانیتی دراین نگاه به زندگی باقی خواهد ماند؟
و حسن ختامی با ذکر دو روایت:
حضرت علی ـ علیهالسلام ـ فرمود: ان الوفاء بالعهد من علامات اهل الدین. وفای به عهد از نشانههای مردم متدین است. (سفینه البحار، ج 2 / ص 675) و نیز در حدیث دیگری رسول خدا ـ صلیالله علیه و آله ـ فرمود: لا دین لمن لا عهد له. کسی که پای بند به پیمان خود نباشد دین ندارد. (بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 72 / ص 96) منبع: تبیان