جرایم اطفال و نوجوانان و راهکارهایی در جهت کاهش آن
جرایم اطفال و نوجوانان و راهکارهایی در جهت کاهش آن
جرایم اطفال و نوجوانان و راهکارهایی در جهت کاهش آن
اطفال به لحاظ خصوصیات ویژهای که دارند مانند صغر سن و بهتبع آن عدم رشد کافی قوای عقلانی، سزاوار عنایت خاص و حمایت و مراقبت میباشند و در صورت نقص قوانین و مقررات حاکم نیز، مستحق توجه و حمایت بیشتر هستند و میباید سیاست جنایی افتراقی و متفاوت از سیاست جنایی که بر بزرگسالان حاکم است برای اطفال و نوجوانان تدوین گردد.
بحث بزهکاری و رسیدگی به جرایم اطفال و نیز نگهداری آنها، معمولاً از مباحث مهم و قابلبررسی در جرمشناسی و سایر علوم مرتبط با انسانها میباشد. نظریات و دیدگاههای مختلف حکایت از اهمیت موضوع دارد، نقطه مشترک این دیدگاهها توجه ویژه به اطفال و نوجوانان میباشد و اصولاً با توجه به شرایط سنی آنان قوانین و مقررات خاصی وضعشده است. لزوم شناسایی شخصیت اطفال و علل بزهکاری آنها بهمنظور اتخاذ روشهای اصلاحی، تربیتی و درمانی و پیشگیری از تکرار جرم و امکان تغییر روشها با تکوین شخصیت اطفال و نوجوانان، مهمترین انگیزه تفکیک آیین دادرسی اطفال و نوجوانان از آیین دادرسی بزرگسالان و تأسیس دادگاههای خاص اطفال و نوجوانان کمتر از 18 سال است. هدف از تأسیس دادگاههای اطفال تسریع در رسیدگی و کمک به اطفال بزهکار در جهت اصلاح و تربیت و بازسازی آنان میباشد. قاضی دادگاه اطفال نیز باید دارای وسعت نظر و تبحّری خاص باشد تا بتواند مسایل را از جنبههای مختلف بررسی نماید، زیرا هرگاه طفل در اولین برخورد تصور مطلوبی از دستگاه عدالت در ذهنش نقش نبندد، اصلاح بعدی و بازسازی وی تقریباً غیرممکن خواهد بود و از همان ابتدای برخورد نامطلوب، رفتار خصمانه در پیش خواهد گرفت که اصلاح و تربیت وی را دچار وقفه خواهد نمود. و این سرخوردگی گرایش او را بهسوی انحرافات و بزهکاری تشدید و افزون خواهد ساخت.
همانطور که نمیتوان هیچیک از امراض را بهطور قاطع و کلی از بیخ و بن ریشهکن نمود، همانطور همریشه کن ساختن قطعی بزهکاری اطفال و نوجوانان کاری است بس مشکل و حتی غیرممکن.
امّا میتوان با استفاده از روشهایی نوین به نحو محسوسی، ارتکاب جرایم اطفال و نوجوانان را تقلیل داده و از گسترش روزافزون آن جلوگیری نمود.
یکی از اساسیترین اهداف در دادگاه اطفال، رسیدگی سریع و با دقّت به پروندههاست، زیرا محیط دادگستری و بزهکارانی که در آن محاکمه میشوند و اعمال و رفتار آنها در روحیه اطفال و نوجوانان تأثیر خوبی ندارد و به لحاظ الگوپذیری اطفال و نوجوانان، دیدن مناظر محاکمه بزهکاران و اظهارات آنان در قشر نوجوانان و اطفال تأثیر نامطلوبی خواهد داشت و برای آینده آنان خطرناک خواهد بود، لذا لازم است دادگاه اطفال خارج از محیط دادگستری بوده و صرفاً نیز به جرایم اطفال رسیدگی کند.
مسأله مهم دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد این است که باید سعی شود به اطفال و نوجوانان بهعنوان متهم و مجرم نگریسته نشود، بلکه آنان بهعنوان خاطی و اشتباه کننده محسوب شوند و تلاش کنیم که آنان را به اشتباهاتشان متوجه سازیم.
از نظر روانی باید اطفال و نوجوانان مورد توجه قرار گیرند زیرا تشخیص روحیات مرتکبان جرایم و دانستن وضعیت خانوادگی و عوامل مؤثر در ارتکاب بزه میتواند در درمان و یا برنامهریزی برای پیشگیری از وقوع جرم مؤثر باشد، لذا باید علاوه بر قاضی دادگاه، حداقل یک مشاور قضایی و یک مشاور روانشناسی که ترجیحاً از زنان متخصص در این موضوع باشند، استفاده شود.
اگر با دیدی منطقی به جرایم اطفال بنگریم، عدم سازمانیافتگی و پیچیدگی جرم آنان مشهود است. هر چند اغلب آنان بزهکار و مرتکب جرم هستند، امّا در برخی مواقع، موضوع جرم و یا وسیلهای برای ارتکاب جرم قرار میگیرند. آیا در آن صورت مستحق رسیدگی ملایمتری نخواهند بود؟!
باید موقعیتها و مکانهای وقوع جرم را در بزهکاری اطفال و نوجوانان دخیل دانست، موقعیتهایی که از سرخوردگیهای اجتماعی، اقتصادی و یا عاطفی حاصلشده است. اطفال گاهی اوقات برای تجربه کردن و اینکه از ارتکاب جرم چه احساسی در آنها ایجاد میشود، دست به اعمال مجرمانه میزنند که وجود روانشناس نقش مهمی در بررسی علّت و انگیزه وقوع جرم و راههای مقابله با آن ایفا میکند.
مددکار اجتماعی میتواند با تلاش خود، نوجوانان بزهکار را برای برقراری ارتباط مجدد با جامعه یاری کند. مسأله موردتوجه دیگر این است که اطفال معمولاً اطلاعی از قوانین ندارند و نمیتوانند از حقوق خود دفاع کنند، لذا چنانچه با همکاری کانون وکلا و مشاورین حقوقی قوه قضاییه، بتوان طرح جامعی تدوین نمود که لزوماً در کنار یک طفل بزهکار، یک وکیل هم وجود داشته باشد، این امر هم باعث میشود که وکلا در رسیدگی به قضات کمک بنمایند و هم از حقوق اطفال دفاع نمایند. راهکار مهمی که میتوان برای رفع مشکلات موجود در جامعه در مورد کودکان و نوجوانان ارائه کرد، فعال شدن واحدهای پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه است؛ یعنی نتیجه بررسی و اقدامات دادگاههای اطفال میتواند در اختیار این واحدها قرار گیرد تا با انجام کار کارشناسی در مورد آنان و اخذ نتایج صحیح، راهکارهایی برای پیشگیری از وقوع جرم اطفال و نوجوانان پیشنهاد کرد و وسایل انجام آن را نیز فراهم نمود. دقیقترین نتایج را میتوان با تهیه آمارهای مختلف از سنین وقوع جرم، علل و زمینههای آن، زمانهای تشدید جرایم، علل تکرار جرم، بررسی میزان تأثیر خانوادهها در ارتکاب جرم و بررسی میزان تأثیر جوانب مختلف مادی و معنوی کسب کرد.
منبع: نشر عدالت