چگونه حقوق فکری را وصول کنیم؟
در بحث محصولات فکری، مالک قانونی اموال فکری، پس از آنکه نمونه اثرش توسط او یا با رضایتش در بازار عرضه شد، حقش در باب کنترل و نظارت روی مسیر تجاری کالا از بین میرود. اثر حمایتی که توسط حق اختراع اعطا میشود یعنی حق انحصاری که بهموجب حق اختراع داده میشود با اولین فروش خاتمه مییابد.
از ابتدای خلقت انسان بنا بر فطرت و طبیعتش برای تلاشهای کم یا زیاد خود ارزش قائل بوده و در آنچه به دست میآورده اعمال سلیقه میکرده و دیگران را نیز از تصرف در آن منع میکرده است. در بحث محصولات فکری، مالک قانونی اموال فکری، پس از آنکه نمونه اثرش توسط او یا با رضایتش در بازار عرضه شد، حقش در باب کنترل و نظارت روی مسیر تجاری کالا از بین میرود.
واژه استیفای حق نخستین بار توسط یک قاضی آلمانی دریکی از آرای خود، در تاریخ 27 مارس 1902 میلادی به کار رفت که میگفت: اثر حمایتی که توسط حق اختراع اعطا میشود یعنی حق انحصاری که بهموجب حق اختراع داده میشود با اولین فروش خاتمه مییابد.
برای توضیح کامل نظریه مذکور باید اشاره داشت که یکی از مهمترین مسائل مرتبط با اعمال دکترین واردات موازی است. مالکان فکری دارای حق انحصاری در واردات محصولات منشعب از تراوشهای فکری خویش هستند. آنها میتوانند با افراد دیگری قرارداد منعقد کنند و این حق خود را به آنها اعطا کنند. بهطور مثال «الف» که مخترع یک نوع ماشین لباسشویی است، میتواند این ماشینهای لباسشویی را وارد کشور خویش کند، همچنین قادر است که با «ب» و «ج» وارد قرارداد شود و طی قرارداد مجوز بهرهبرداری، اجازه واردات این محصولات را به آن دو بدهد، دراین میان فرد «د» اگرچه علاقهمند به واردات این ماشین لباسشوییها است اما چون قراردادی با «الف» یا احیاناً «ب و ج» ندارد نمیتواند به واردات محصولات مزبور اقدام کند و درصورتیکه چنین عملی را انجام دهد، متجاوز بهحق محسوب میشود. بهعبارتیدیگر، «د» هیچگونه رابطه قراردادی با مجموعه «الف، ب و ج» ندارد و خارج از زنجیره ارتباطی آنها است، دراین میان این پرسش برای «د» مطرح است که چگونه میتواند بدون کسب اجازه از «الف» به واردات این محصولات اقدام کند، درحالیکه هیچ تجاوز به حقی روی ندهد؟
اما با اعمال نظریه مزبور، هنگامیکه برای نخستین بار، این ماشین لباسشوییها از طریق «الف» یا با رضایت او به فروش برسند، خاتمه حق «الف» در ارتباط با آن محصولاتی که به فروش رسیدهاند، اعلام میشود و «الف» دیگر قادر نیست که با فروش، اجاره و یا واردات این محصولات مخالفت کند و یا هرگونه اعتراضی را مطرح کند؛ بنابراین بهموازات شبکه «الف، ب و ج» که به واردات میپردازند، «د» نیز میتواند به واردات محصولاتی که قبلاً با رضایت مالک فکری در بازار عرضهشده، اقدام کند. در اینجا باید دانست که دکترین به معنی آن نیست که خریدار محصول میتواند با درک چگونگی و پی بردن به کارکرد قطعات و ساختار محصول به تولید نمونههایی از آن بپردازد یا وقتیکه یک اثر ادبی را خرید، از آن رونویسی یا نسخهبرداری کند و آن را به فروش برساند بلکه «استیفای حق» تنها به معنای آن است که مالک قانونی اموال فکری، پس از آنکه نمونه اثرش توسط او یا رضایتش در بازار عرضهشده، حقش در باب کنترل و نظارت روی مسیر تجاری کالا را از دست میدهد و ازاینپس آن محصول به دریای آزاد تجارت خواهد پیوست. ازاینپس فروش مجدد، اجاره و… درید خریدار جدید است و چون دکترین وجود دارد، خریدار متجاوز نیست و بدون کسب اجازه اقدامات بعدی را انجام خواهد داد. پس کلید درک این معما در اینجاست که مالک فکری تنها میتواند از تولید و ساخت یا نسخهبرداری آثارش جلوگیری کند اما در شرایط پس از اولین فروش، نه نسخهبرداری است، نه ساخت محصول و بهطورکلی هیچ تجاوزی رخ نداده است، خریدار آنچه را که خریده، انتقال میدهد یعنی همه حقوق خود اعم از مالکیت عین و منفعت را به دیگری منتقل میکند.
در زبان حقوقی ایران ازآنجاکه به این بحث بهطور تخصصی پرداخته نشده است، معادل رایجی برای آن وجود ندارد اما به نظر میرسد میتوان از نظریه انقطاع، خاتمه حق، فرسایش حق یا استیفای حق بهعنوان معادل فارسی آن بهره برد؛ زیرا که مسئله مهم به اتمام رسیدن حقوق مالکان فکری را موردتوجه خود قرار میدهند، اما دراین مقاله از اصطلاح استیفای حق استفادهشده است زیرا از طرفی مالک فکری با اعمال اهلیت استیفای خویش، در حق مصرحه خود که قانونگذار در اختیارش نهاده، تصرف میکند و آن را به اجرا درمیآورد و از طرفی این حق از چنان اهمیتی در حوزه حقوق مالی مالک فکری برخوردار است که گویی مالک، همه حقوق خود را استیفا میکند؛ بنابراین ما حقوق را استیفا شده تلقی میکنیم. از طرفی، در سوی دیگر میدان نیز خریدار از یک حق قانونی متعلق به مالک منتفع میشود. این اصطلاح نخستین بار در مقاله «نظام حق اختراع ایران پس از پذیرش موافقتنامه راجع به جنبههای مرتبط با تجارت حقوق مالکیت فکری» دکتر سعید حبیبا بهکاررفته است.
یعنی او با جلب رضایت مالک فکری در طی یک معامله توانسته، از حق انحصاری مالک به سود خویش بهره ببرد. ازاینرو، دور از واقع نیست که دو گونه استیفا را از جانب دو طرف قرارداد متصور شویم.
منبع: حمایت