جایگاه دکترین مسؤولیت حمایت در بحران سوریه
جایگاه دکترین مسؤولیت حمایت در بحران سوریه
جایگاه دکترین مسؤولیت حمایت در بحران سوریه
نویسندگان: سیدقاسم زمانی؛ سورنا زمانیان
چکیده
دکترین مسؤولیت حمایت محصول فجایع انسانی ناشی از نقض گسترده و نظاممند حقوق بنیادین انسانها در دهه 90 میلادی و همچنین اقدامهایی است که موجبات تهدید علیه صلح را فراهم آورده که این امر در قطعنامههای شورای امنیت منعکس است. براساس گزارش دبیر کل وقت سازمانملل، در نهایت مسؤولیت حمایت به موجب بندهای 138و 139 بیانیه سران دولتها در اجلاس مجمع عمومی مللمتحد در سال 2005 به تصویب رسید. مسؤولیت حمایت در برابر بند 7 از ماده 2 منشور مللمتحد موسوم به اصل منع مداخله، در برابر وقوع جنایات جنگی، جنایت علیه بشر، پاکسازی نژادی و ژنوسید و ضعف دولتها در حمایت از حقوق اتباع یا مداخله در وقوع و استمرار نقض این حقوق، قرار گرفت. اما در بحث سوریه با توجه به آنچه از فوریه 2011 تا به امروز شاهد آنیم، بیانگر نقض گسترده و نظاممند حقوق بنیادین شهروندان و اتباع این کشور از ناحیه برخی از نیروهای دولتی و همچنین گروههای مسلح مخالف در بحران سوریه است. با توجه به وظیفه ذاتی شورای امنیت در برقراری صلح و امنیت بینالمللی، متأسفانه شورا بهدلیل اختلاف شدید میان اعضای دایم خود، بنا به مصالح و اغراض متفاوتی که نسبت به آن کشور دارند، به ناتوانی اعمال مسؤولیت حمایت و گسترش نقض مکرر و فاجعهبار حقوق بنیادین مردم سوریه دامن زدهاند.
کلیدواژهها: تهدید علیه صلح؛ حقوق بنیادین بشر؛ دکترین مسؤولیت حمایت؛ سوریه؛ شورای امنیت
فصلنامه مطالعات حقوق عمومی؛ دوره 46، شماره 3، پاییز 1395.