بیانیه ستاد حقوق بشر به مناسبت روز جهانی حقوق بشر
بیانیه ستاد حقوق بشر به مناسبت روز جهانی حقوق بشر
بیانیه ستاد حقوق بشر به مناسبت روز جهانی حقوق بشر
ستاد حقوق بشر به مناسبت روز حقوق بشر جهانی بیانیهای صادر کرد و در بیانیه خواستار توقف استفاده ابزاری از موضوع حقوق بشر و نهادهای بینالمللی موجود برای تحمیل سیطره فکری و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بر سایر کشورها شد.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
«آیه مبارکه»
«اِنَّ اللهَ هُوَ رَبّی وَ رَبُّکُم فَاعبُدوُهُ هَذَا صِرَاطٌ مستقیم»(الزخرف-64)
(حضرت عیسی (ع) به قوم خود فرمود:) بدانید خداوند پروردگار من و پروردگار شماست.پس تنها او را بپرستید که راه راست همین است.
تشریح وضعیت
مقدمه :
- اگرچه امروز سازمانهای عریض و طویل بینالمللی،منطقهای و دولتی و غیردولتی همراه با حجم عظیم تبلیغات رسانهای مدعی دفاع و ارتقاء حقوق بشر ظاهرشدهاند اما،متأسفانه میتوان گفت با توجه به حجم وسیع تخلفات و تعرضها و جنایتهایی که نسبت به انسانهای مظلوم جهان صورت میگیرد دریکی از سیاهترین دورانهای حقوق بشری به سر میبریم . دوران شعارهای طلایی لیبرال-دموکراسی به سر آمده و سر تمامعیار و شفاف خود را به نمایش گذاشته است!
از خطابههای آهنگین قرن بیستمی درباره آزادی ،حقوق فردی،دموکراسی تا قول توسعه بهکارگیری شکنجه و تفتیش عقاید شهروندان و مجازات والدین مسلمان به خاطر تخلف فرزندان آنهم طرح این مطالب کریه در سخنرانیهای تبلیغاتی انتخابات که غالباً حرفهای شیرین و خوشنما زده میشود و در کشور آمریکا که مدعی است دیگران را به خاطر تخلف حقوق بشری تحریم مینماید،ظاهراً سقوط آزاد صورت گرفته است!بدین خاطر بیش از هر زمان دیگر ضروری است که وضعیت حقوق بشر در شرایط امروز را حول محورهای اصلی حقوق بشر مرور کنیم:
2.جهانشمولی آزادی عقیده:
جذابترین شعار اسناد بینالمللی حقوق بشر ،جهانشمولی است؛ یعنی هر فرد انسانی در هر نقطه کره زمین و در هر زمان باید احساس کند که همه نهادهای فردی و جمعی به حقوق مصرح او احترام میگذارند؛میتواند خداپرست باشد، مسلمان باشد و جان و مال و آبرو و ناموس او در پناه قانون حفاظت شود و مورد تبعیض نباشد.اما امروز همان بانیان اولیه اسناد حقوق بشر ،جهانشمولی را وسیلهای برای اعمال دیکتاتوری و تحمیل با خشونت ایدئولوژی سکولار قرار دادهاند.دیگر انسانها نمیتوانند دین خود را برگزینند . ابتدا باید آن “دین” مورد تأیید آمریکا و اروپا باشد ،تا اجازه داده شود،در غیر آن صورت مشمول همه گونه فشار از تبلیغاتی گرفته تا تحریم اقتصادی و نظامی خواهند بود! به عبارت روشنتر ،با تمسک به شعار جهانشمولی ، امپراتوری سکولار-لیبرال ، بشر را از حق برگزیدن دین موردعلاقه و بنای نظام مدنی -سیاسی زندگی جمعی را بر آن اساس محروم اعلام میکند و بهجای اینکه دین موردعلاقه مورد رضای خدای سبحان باشد باید مورد تأیید واشنگتن و پاریس و لوزان و تلآویو قرار گیرد! اگر انسانها از این حق محروم باشند بقیه حقوق ادعایی فرعی و صرفاً تجمل خواهد بود.
- حق حیات :
«حیات انسانی» نمیتواند تنازل به بقای بیولوژیک شود بلکه شامل شرایط ضروری برای تعاملات انسانی است . اما همین حداقل هم ظالمانه و سبعانه از میلیونها انسان بیگناه دریغ میشود! کافی است نقشه جغرافیایی جهان را در مقابل خود قرار دهید و فاجعه بشری را مشاهده کنید:
– غزه در محاصره و ساکنان فلسطین اشغالی از حداقلها محروم هستند و هرروز جمعی از خانههای خود بیرون راندهشده و آواره و کسانی که از اقصی نقاط دنیا آمدهاند بهزور در محل خانههای غصب شده ویلا میسازند و مقابل چشم صاحبخانه آواره به زندگی مشغولاند.و همه این اقدامات در سایه حمایتهای بیمرز آمریکا و اروپا صورت میگیرد ! آری مردم فلسطین از حق حیات ،آنهم در حداقل محروم شدهاند.
– در سوریه و عراق ، صدها هزار نفر کشته و زخمی ، میلیونها نفر آواره و تمام زیرساختهای اصلی زندگی تخریبشده است.آنهم توسط ایادی تروریستی ساختهوپرداخته آمریکا و رژیم صهیونیستی و برخی دول اروپایی و نوکران منطقهای آنان البته با مشارکت مستقیم نظامیان ددمنش آمریکایی – اروپایی ! چرا؟ و به چه گناهی ؟ آیا اینهمه جز قربانی توسعهطلبی و استکبار و سلطهجویی امپراتوری سکولار معاصر نشدهاند؟مگر حق حیات ادعاشده آمریکا و انگلیس جهانشمول نیست؟ مگر مردم سوریه و عراق مشمول این قاعده نیستند؟
– در افغانستان مظلوم و البته شجاع پس از بیش از یک دهه لشکرکشی آمریکا و ناتو و پس از یک دوره طولانی تجاوز امپراتوری شرقی چه چیزی برای مردم مانده است؟ ناتو به رهبری آمریکا خود هر که را بخواهند با هر وسیله و روش ترور میکنند و آن را جنگ علیه تروریسم میخوانند . ملت افغانستان ناتو را شکست داده است.شکستی سختتر از تجاوز شوروی سابق اما با بهای سنگین انسانی و امکانات اولیه بقا!
– در یمن ، قریب دو سال است که این ملت مظلوم و دستتنگ آماج حملات وسیع، سبعانه ، ددمنشانه و ویرانگر نوکران آمریکا و انگلیس در منطقه هستند . نهتنها تمام زیرساختهای ضروری حیات آنان تخریبشده است بلکه تمام سلاحهای ممنوع روزانه به کار میرود و صحنه جنایتی شکلگرفته که هلو کاست مورد تبلیغ وسیع غربیان در مقابل آن رنگباخته است.هیچیک از شهروندان یمنی در امان نیستند.زن و کودک؛پیر و جوان! چرا اینهمه جنایت صورت میگیرد؟ اگر مردم یمن حکومتی را بخواهند که آمریکا و متحدان و نوکرانش دوست نمیدارند توجیهکننده تجاوزی به این وسعت است؟ آیا کاخ سفید و باکینگهام و الیزهای که به خاطر تنبیه یک جاسوس دهها بیانیه و قطعنامه میدهند شرم ندارند که در چنین جنایت هولناکی واردشدهاند؟ دولتهایی که درباره اعدام بهعنوان ازاله حق حیات بیتابی میکنند خود حق حیات اولیه را از میلیونها یمنی ازاله کردهاند!
– در میانمار ،روزانه صدها نفر زندهزنده توسط ارتش کشور سوزانده شده یا به دریا ریخته میشوند و خانههای آنان تخریب و آواره دشت و جنگل میشوند و درعینحال شخصیتهای سیاسی کشور قهرمان حقوق بشر اعلام میگردند. امروز یک فاجعه تمامعیار انسانی درنتیجه نسلکشی مورد تأیید دول استکباری دراین کشور در جریان است و دستگاهها و مؤسسات بینالمللی که با صرف میلیونها دلار تأسیسشدهاند که مراقب این اوضاع باشند و با موضعگیری و فعالیت و تحرک مانع شوند . اما افسوس که جز چند جمله بیخاصیت از اینهمه موسسه شنیده نشده است!
– در بحرین اکثریت قاطع مردم طالب حق رأی مساوی هستند و لا غیر! اما یک قبیله متحجر و دستنشانده بحرین را به یک زندان عمومی تبدیل کرده است و مردم را از تمام حقوق اولیه محروم نموده است و از آن فضاحتبارتر اینکه نخستوزیر بریتانیا در پایتخت آن کشور حاضر میشود و از تمام این جنایات و تخلفات حقوق بشر مسلم حمایت میکند و وعده فروش میلیاردها پوند اسلحه میدهد! میدانیم که وضع اقتصادی انگلیس خراب است ولی آیا دولت این جزیره حق دارد به بهای بهبود اوضاع اقتصادی حقوق مسلم ملتها را زیر پا بگذارد؟ و درعینحال پز دفاع از حقوق بشر و آزادی و دموکراسی بدهد؟
– اسلامستیزی زندگی میلیونها مسلمان را در آمریکا و فرانسه و آلمان و انگلیس و سایر بلاد اروپائی تهدید میکند! رئیسجمهور منتخب آمریکا اعلام کرده است که همه مسلمانان ساکن و شهروند آمریکا باید ثبتنام امنیتی شوند و تحت نظارت مستمر قرار گیرند!بهانه همکاری با گروههای تروریستی است که خود این کشورها آنان را تأسیس کرده ،تأمین نموده ،تسلیح کرده و به جان بشریت انداختهاند ! آیا مضحک نیست که رئیسجمهور فرانسه حجاب زنان مسلمان شهروند فرانسه را تهدید لائیسیته اعلام نموده و آن را منع نماید؟ یا صدراعظم آلمان به بهانه تعامل مستقیم انسانی مانع گردد و از محل کارهای دولتی و فرهنگی اخراج کنند!آیا اینها جزو محرومیت از حق حیات ، برخورداری از آزادی عقیده و دین نیست؟
4.کودک کشی و تجاوز به زنان:
هنوز زمان زیادی از اسناد حقوق بشری مربوط به دفاع از حقوق کودکان و زنان نمیگذرد که این امور کاملاً قابل تسامح شده است! رسم کودک کشی مدرن توسط رژیم صهیونیستی باب شد و با حمایت صریح آمریکا و متحدان اروپایی وی کاملاً قابلقبول شده است تا جایی که رژیم عربستان سعودی که دستش به خون هزارن کودک یمنی و سوری و عراقی آلوده است به خاطر چک صادره در وجه سازمان ملل از این جنایت تبرئه شده است! و تجاوز به زنان و نوامیس مردم توسط ایادی و نوکران دول استکباری هم نادیده گرفتهشده است.
- دموکراسی و حق توسعه و پیشرفت :
شگفتانگیز است که آمریکا و متحدان اروپایی آن ، دموکراسی را شرط مهم و ضروری برای تضمین حقوق بشر نمیدانند! یعنی اگر کشوری در منتها درجه استبداد باشد ولی در دایره منافع آنان حرکت کند دارای رکورد حقوق بشری بالا است! آیا انسانها را از حق مشارکت در تعیین و تحقق تجمع مدنی حاکم کاملاً محروم نمودن و سپس به آنها در امور جزئی حق انتخاب دادن این تضمین حقوق بشر است؟ انسانها را از حق مشارکت در پیشرفت کشورشان و مدیریت آن محروم کردن این تضمین حق توسعه اقتصادی ،فرهنگی و سیاسی است؟
و نکته جالب این است که این مغالطه روشن با استدلال ایدئولوژیک صورت میگیرد و ادعا میشود که حقوق بشر کاملاً به بشر بهعنوان فرد نظر دارد و فردگرایانه است!
گوئی زندگی انسانها هم منفرداً و در داخل قفسهای خاصی صورت میگیرد ! یعنی نهتنها مفهوم حیاتی انسانی به حیات بیولوژیک تنازل یافته که به آنهم اکتفا نشده و به پرورش گلخانهای منحصر گشته است!
چالشهای اساسی حقوق بشر در شرایط فعلی
6 . چالش استقلال :
دیکتاتوری سکولار غربی به رهبری آمریکا و همراهی جمعی از متحدان اروپایی آن و موتور محرک صهیونی آشکارا و بدون اغماض هیچ ملت و نظام حکومتی مستقلی را تحمل نمیکند کشورها یا باید زیر یوغ سلطه این امپراتوری باشند و یا موضوع تهاجمات وسیع و بیامان خواهند بود : از تهاجم رسانهای و سیاسی گرفته تا تحریم و فشار اقتصادی و بالاخره تهاجم امنیتی و نظامی ! یعنی آحاد مردم دنیا حق ندارند دولت مستقل داشته باشند !
7 . چالش آزادی عقیده و دین :
امپراتوری سکولار غربی که مدعی رهبری حقوق بشر در جهان است اجازه برگزیدن هیچ دینی را که نمیپسندد نمیدهد! یعنی مردم دنیا اگر دینی را میخواهند برای زندگی فردی و جمعی خود برگزینند ابتدا باید ببیند امپراتوری سکولار میپسندند ، راضی است ؟
تفکر الهی و راه خدائی در طول تاریخ در موارد بسیار نادری چنین موردتهاجم وسیع و بیرحمانه بوده است . بهویژه دین مبین اسلام هدف شدیدترین تضییقات قرارگرفته است ! هرکجا نام اسلام و شریعت اسلامی مطرح میشود تیغ تهدید و سانسور و تحمیل غربی هم بلافاصله پیدا میشود ! مردم جهان تهدید میشوند که حق برگزیدن دین مبین اسلام را ندارند .
8- چالش نژادپرستی :
استاندارد دوگانه و نفاق سرتاسر نهادهای حقوق بشری را فراگرفته است . مهم ریشه آن است که در نژادپرستی غربی نهفته است .
در نیمه اول قرن بیستم به نحوی بین جامعه ظاهر شد که مسئله یهودستیزی و امثال آن را به همراه داشت اما نژادپرستی وسیعتر از مدتها قبل بود و آن اعتقاد به برتری غربیها بر سایر ملتها است.
مردم دنیا را با نظر تحقیر مینگرند و برای مال و جان و شرافت و کرامت او ارزش درجه دوم قائل میشوند.
راهکارهای ضروری برای مقابله با چالشها
- تنوع فرهنگی و دموکراسی :
جمهوری اسلامی ایران معتقد است مهمترین و اساسیترین اقدام برای ارتقاء حقوق بشر ، مقابله با دیکتاتوری سکولاریسم و تحمیل ایدئولوژیک توسط امپراتوری مستکبر غربی به رهبری آمریکا و برخی متحدان غربی آن است . باید با تمام قوا بر حفظ حق انتخاب دینی که مورد رضای خدای ما است تلاش کنیم .
باید به تجربه ملتها در بنای نظامهای مدنی – سیاسی خود احترام بگذاریم . تجربه غربی گذشته از دستاوردهای مثبت دارای نقاط ضعف مهلکی است که آثار فروپاشی آن کاملاً” دیده میشود ؛ درعینحال اگر این نقاط ضعف را هم نداشت حق تحمیل نداشت . بهویژه ملت مسلمان ایران در کنار سایر اعضاء امت اسلامی قویاً” از این حق مسلم خود در بنای نظام مدنی – سیاسی بر اساس عقلانیت اسلامی دفاع میکند و آن را قابلمذاکره نمیداند ضمناً” حق مشارکت مردم برای تعیین مسئولان کشورشان و مشارکت در نظام مدنی – سیاسی پیشنیاز مسلَّم توسعه حقوق بشر است . کشورهایی که در آنها دموکراسی به بازی گرفتهشده است (مانند ایالاتمتحده آمریکا ) و یا اصلاً” کمترین امکان مشارکت عمومی مردم وجود ندارد باید جدا” مورد پیگرد بینالمللی قرار گیرند .
10 . اجتناب از نفاق و استاندارد دوگانه :
خصوصاً” نهادهای بینالمللی و عمدتاً زیرمجموعههای سازمان ملل مانند مجمع عمومی ، کمیته سوم ، شورای امنیت و شورای حقوق بشر باید از فضاحت نفاق و استاندارد دوگانه و بازیهای رسوای سیاسی پاکسازی شوند . هیچ ضربهای مهلکتر به رشد حقوق بشر و محافظت از آن نیست که مردم دنیا مدعیان و سردمدارانی را ببینند که کارنامه رسوایی دارند و ضمناً” صحنهگردان این نهادها باشند ! برای شورای حقوق بشر هیچ امری تحقیرآمیزتر از آن نیست که دولتی مانند ایالاتمتحده آمریکا که سرمنشأ تروریسم و صحنهگردان تحمیل و استکبار و دشمن شماره یک دموکراسی و تفکر الهی بخصوص دین مبین اسلام و مرتکب جنایتهای فراوان بوده و هست عضو شورای حقوق بشر باشد یا رژیمی عقبمانده و وابسته مانند رژیم سعودی که به دستور اربابان خود گوی سبقت را در کودک کشی و تجاوز به سایر کشورهای منطقه و ریختن خون بیگناهان و نابود کردن امکانات ملتها را از دیگر جنایتکاران ربوده و کمترین ساختار مدنی با حداقل دموکراسی را ندارند و عضو شورای حقوق بشر بشود . با حضور اینگونه اعضاء مهلکترین ضربهها به حقوق بشر در سطح جهانی واردشده است .
- اجتناب از تحمیل :
استفاده ابزاری از موضوع حقوق بشر و نهادهای بینالمللی موجود برای تحمیل سیطره فکری و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بر سایر کشورها باید به نحو کامل متوقف شوند. سوءاستفاده استکبار از ضعفهای ساختاری و البته نهادهای مؤسسات بینالمللی به همراه امپراتوری رسانهای – سایبری عملاً” حیثیتی برای این مجامع در جهت دفاع از حقوق انسانها باقی نگذاشته است . آرای حق انتخاب دینی که خدای سبحان برای ما میپسندد را از انسانها میگیرند و حق داشتن حکومتهای مستقل ملی موقوف است آنگاه به مسائل کاملاً” دونپایه و بازی گونه مانند LGBT و امثال آنها پرداخته و آن را محک حق انسانها در زندگی مدنی اعلام میکنند . جمهوری اسلامی ایران امیدوار است که در سالی که مقابل خود داریم شاهد حرکتی وسیع و بنیادین برای طرح و اعتلای حقوق انسانها بر مبنای اصیل و قدیم منطق الهی باشیم تا بشریت شاهد و ناظر باشد و خودآگاهانه برگزیند .