حال جامعه خوب نیست
حال جامعه خوب نیست
وقتی که دولت و مسوولان در مورد مسائلی از جمله مساله آسیبهای اجتماعی غفلت میکنند ما یک نگرانی داریم و وقتی که به آن توجه میکنند هم یک نگرانی دیگر. وقتی که توجه به سمت آسیبهای اجتماعی جلب میشود نگرانی این است که با چه رویکردی قرار است به آن نگاه کنند وگرنه مساله آسیبها سالهاست که مورد توجه قرار گرفته اما در تمامی این سالها گاه توصیف غلطی از آن ارایه شده، گاه تحلیل و تبیین مسائل به شیوهای نادرست بوده و گاهی هم راهکارهای نامناسب برای حل آنها به کار گرفته شده است. مساله آسیبهای اجتماعی همیشه مسالهای حساسیتبرانگیز بوده است، به عنوان نمونه مورد طلاق که طبق گفتههای وزیر کشور در اولویت سوم قرار دارد همیشه مورد توجه بوده یا مساله اعتیاد که بلافاصله پس از انقلاب دیدیم که مورد توجه قرار گرفت، برای فروش و گاهی حتی مصرف آن دادگاه تشکیل میشد و در آن سالها حتی اعدامهای معروفی هم بر سر این موضوع انجام شد. موضوع حاشیهنشینی هم از جمله موضوعاتی است که پس از انقلاب قرار بر رفع آن بود و به فکر چارهاندیشی برای آن بودیم، تلاش میشد که محل سکونتی برای مردم وجود داشته باشد و با فقر مبارزه شود و… یعنی تمامی این مسائل به شکلی مورد توجه بودهاند و با آنها برخورد صورت میگرفته است. با این وجود همانگونه که اشاره شد گاهی اشتباه بودن توصیفها و تبیینها سبب میشد که علت این وقایع را ندانیم و راهکارهایی ارایه میدادیم که درست نبودند حالا که قرار است توجه دوبارهای به این مسائل شود باید دید که آیا نگاه هم تغییر کرده است؟ آیا قرار است با لنزی متفاوت به این قضایا بنگریم؟ من بعید میدانم. نگاه ما به مساله آسیبها معمولا توطئهمحور بوده است، یعنی معتقد بودهایم کسانی توطئه میکنند تا برای ما ایجاد مشکل و آسیب کنند و ما هم میتوانیم با حرف زدن در مورد آن و آگاهیرسانی به مردم، این توطئهها را خنثی کنیم و کسانی هم که اصلاح نمیشوند را میشود تنبیه کرد، فکر میکردیم که آسیبهای اجتماعی به راحتی قابل مدیریت هستند. آن نگاه امنیتی که به آسیبهای اجتماعی وجود داشت برای ما ایجاد
مشکل کرد.