ازدواج سفید، انتخاب سیاه

دسته: جامعه شناسی جنابی
بدون دیدگاه
دوشنبه - ۲۲ آذر ۱۳۹۵


ازدواج سفید، انتخاب سیاه

گزارشی با موضوع چرایی زندگیهای غیر رسمی و غیر شرعی

ازدواج سفید، انتخاب سیاه

148864409

سالن کوچک دانشکده شلوغ است. صندلیها پر شده. دختر و پسرهای جوان ایستاده یا روی زمین نشستهاند و این وضع تا پشت در ادامه دارد. در سالن حرف از ساختارهای اشتباه است؛ ساختارهایی که سالها در ذهن و رفتار جامعه ریشه کرده و حالا هر روز یک آجر از این بنای عظیم انسانی را با سلیقه خود جابهجا میکند. حرف از پدیدهای نوظهور است که از یکی، دو سال گذشته با عنوان «ازدواج سفید» بر سر زبانها افتاد، بعد گفتند که سفید نیست و اصلاً وجود ندارد اما دوباره نام آن را «همباشی» گذاشتند و حتی «محمد اسلامی»، معاون فنی دفتر سلامت جمعیت وزارت بهداشت برای نخستینبار از ورود وزارت کشور به این موضوع خبر داد: «روی موضوع ازدواج سفید در کشور کار میشود؛ بهطوریکه در این زمینه ستادی در وزارت کشور با ریاست قائممقام وزیر کشور در امور اجتماعی تشکیل شده است که در کنار چند مسأله دیگر مسأله ازدواج سفید را نیز بررسی میکند و احتمالاً در آینده نزدیک گزارشهای آن اعلام میشود».

انجمن جامعه‌شناسی ایران به بهانه یک کار پژوهشی با عنوان «تجربه زیستی هم‌باشی در بستر پژوهش» نشستی ترتیب داد تا یادآوری شود که دراین‌باره واقعیت دیگری هست که اگر باز روی آن سرپوش گذاشته شود، ممکن است در آینده به مرز هشدار برسد. «لیلا شیری قیداری» که فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد رشته جامعه‌شناسی است، درباره پایان‌نامه‌ای حرف می‌زند که انجام آن سه‌ سال زمان برده است. او درباره نتایج این پژوهش دانشگاهی که صحبتهای 20 زوج تهرانی را مورد تحلیل محتوای کیفی قرار داده است، می‌گوید: «همان نابرابریهایی که در زندگی و ازدواج رسمی ممکن است وجود داشته باشد، کم‌و‌بیش بر این نوع ارتباط هم حاکم است؛ چون ساختارهای اجتماعی بیشترین قدرت را به مردان می‌دهند. خانواده مردان راحت‌تر با این موضوع کنار می‌آیند و حتی رفت‌و‌آمد هم برقرار می‌شود؛ اما دختران کاملاً از سوی خانواده طرد می‌شوند تا جایی که در صورت جدایی شانس بازگشت به خانواده هم برای دختران کمتر خواهد بود. زنانی که وارد این نوع ارتباط شده‌اند، ناچارند وضعیت موجود را ادامه دهند. گفته‌های اولیه نشان می‌داد که در این نوع زندگی تقسیم‌کار وجود دارد؛ اما درنهایت همان وظایفی که زن در ازدواج متحمل آن می‌شود، در اینجا هم صادق است و مردان کمتر زیر بار مسؤولیت می‌روند. درحالی‌که فضا برای این زنان پر از ابهام و ریسک است».

ساختارشکنی یا شرایط بد اجتماعی

«امیر مسعودی امیرمظاهری» ،جامعه‌شناس، دراین‌باره نظر داد: «دسترسی به اطلاعات در این حوزه بسیار کم است درحالی‌که نپرداختن و نشناختن موضوع می‌تواند عواقب اجتماعی در پی داشته باشد. این نوع رابطه شاید در نگاه اول و از نگاه بخشی از جامعه حق انتخاب فردی و آزادی بیشتر برای دختران و پسران باشد اما آیا واقعاً این آزادی فردی اتفاق افتاده است؟ یافته‌ها نشان داد ازآنجاکه فرصتهای اجتماعی در جامعه بیشتر به نفع مردان است، حتی ورود پدیده‌های جدید هم باز به نفع همان نظام مردسالار تمام می‌شود. مردان در این‌گونه ارتباطها از مسؤولیتهایی که در ازدواج رسمی بر عهده آنان است، شانه خالی می‌کنند درحالی‌که زنان همچنان همان مسؤولیتها به دنبالشان است درحالی‌که در معرض انواع انگهای اجتماعی هم قرار می‌گیرند. ضمن اینکه هنگام شکست عاطفی که در زنان اتفاق می‌افتد، مردان راحت‌تر با آن کنار می‌آیند. بیشتر خانمهای تحقیق در بخشی از سؤالها اظهار خوشبختی می‌کردند؛ اما تحلیل محتوای صحبتها نشان داد چون این افراد خود زندگی هم‌باشی را انتخاب کرده‌اند، ناچارند برای تأیید آن نقابی به‌صورت بزنند و ترجیح می‌دهند آن را درست جلوه دهند. واقعیت این است که پاسخ کنشگران اجتماعی با حقایق فاصله دارد».

به اعتقاد او بازنمایی این واقعیت در لایه‌های مختلف جامعه مرفه یا طبقات پایین متفاوت است: «بخش اول به دنبال ساختارشکنی است و افراد طبقات پایین به دلیل شرایط اقتصادی به این شرایط تن می‌دهند». «امیدعلی احمدی»، جامعه‌شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی هم ابتدا تعریفی درباره اصطلاح «هم‌باشی» ارایه داد: «مناسبات بین دو جنس مخالف است که وجهه اجتماعی و حقوقی ندارد. رابطه‌ای که مشخص نیست برای چه زمانی طراحی شده است و با الگوی ازدواج تفاوت جدی دارد؛ تحقیقات در غرب هم نشان می‌دهد که جایگزین نهاد خانواده نشده است. از دهه 70 تاکنون میزان این‌گونه زندگی در آمریکا از یک به 8‌درصد رسیده است».

او از سه گفتمانی که در ایران دراین‌باره وجود دارد، نام برد: سه گفتمان در این باره وجود دارد«انکار مسؤولان کشوری و نگاه عارضه‌ای در صورت قبول آن، نگاه بدنه کارشناسی و واقع‌گرایانه با توجه به آسیبهای آن و گفتمانی که از جنبه منفی و مذهبی موضوع را موردنقد قرار می‌دهد». ناکارآمدی نهاد ازدواج یکی از مواردی است که امید علی احمدی درباره آن سخن می‌گوید: «متأسفانه امکان شناخت سنتی زوجین پیش از ازدواج در کشور وجود ندارد و جوانان سخت‌تر می‌توانند به یکدیگر اعتماد کنند که در کنار سنگین‌ بودن مخارج ازدواج حضور و گسترش هم‌باشی را رقم زده است. بنابراین اگر نهاد ازدواج را کارآمد نکنیم با تمایل بیشتر به این موضوع روبه‌رو خواهیم بود. عرف‌گرایی و سکولاریسم و تقدس‌زدایی از ازدواج، فردگرایی، عقل‌گرایی و گرایشهای پسامدرن از دیگر دلایل بروز این پدیده در ایران است».

او در ادامه به نتایج برخی تحقیقات غربی در این حوزه اشاره کرد: «در غرب خشونت، کودک‌آزاری و فقر کودکان در این‌گونه از زندگی بیشتر از زندگی خانوادگی رسمی است و آنها در صورتی هم‌خانگی را تأیید می‌کنند که مقدمه‌ای برای ازدواج رسمی باشد، اما در ایران ریشه در ناتوانی جوانان در ازدواج در کلان‌شهرها دارد، به‌خصوص کسانی که دانشجو یا شاغل شهر دیگری هستند و شرایط پنهان‌کاری بیشتری دارند».

از سه‌سال گذشته که باب صحبت درباره این پدیده نوظهور باز شد تا همین امروز نقد جامعی درباره آن نشده است. حالا امیدعلی احمدی هم معتقد است که اگر واقعیت اجتماعی است نباید آن را کنار بزنیم. باید دید که ساختارها با زنان و دختران چه کرد که به این شکل زندگی روی آورده‌اند با این‌که می‌دانند به نفعشان نیست.

ضرر ساختارهای اشتباه

به اعتقاد «عالیه شکربیگی»، جامعه‌شناس، بیان کرد: در ایران حتی زمانی می‌گفتند که اصلاً دراین‌باره حرف نزنید اما حالا خوشبختانه اهمیت این موضوع و عواقب نپرداختن به آن باعث شده است تا حتی وزارت کشور هم سه ماه قبل به این موضوع ورود جدی داشته باشد و بررسی آن را در دستور کار قرار دهد: «متأسفانه در سالهای گذشته ساختارهای اشتباه باعث شد جامعه خود پاسخی برای مشکلات طرح کند به‌طوری‌که بسیاری از کسانی که در این ارتباط قرار گرفته‌اند، عنوان می‌کنند که ما توانایی ایجاد زندگی معمولی و عادی را نداشتیم. در این‌گونه ارتباط هم باز جامعه از پسران حمایت می‌کند». در یکی، دو ‌سال اخیر بحثهای زیادی درباره نام ازدواج سفید در رسانه‌ها مطرح شد و حتی بعضی از آن به‌عنوان هم‌باشی سیاه یاد کردند. با وجود این، مظاهری، جامعه‌شناس معتقد است: «مهم اسمها نیست، مهم پدیده‌ای است که در کنار اسم به وجود می‌آید و اگر سازوکاری برای آن نداشته باشیم، پیامدهایی در ابعاد گوناگون برای جامعه رقم خواهد خورد. اگر واقعا نگران هستیم باید در سیاستها طوری برنامه‌ریزی کنیم که ازدواج نقش و کارکرد اصلی خود را پیدا کند». انتقادهای زیادی مبنی بر سوگیری و نگاه آسیب‌شناسی به این پژوهش شد. برخی هم عنوان می‌کردند که در این پژوهش به دید یک قربانی به زنان نگاه شده است اما پژوهشگر حاضر این موضوع را رد کرد: «من در ابتدای تحقیق هیچ دید منفی نسبت به این موضوع نداشتم اما هنگام پژوهش دیدگاه من هم تغییر کرد. نتایج نشان داد که مردان در این روابط بیشتر به‌دنبال فرصت هستند و قصد اولشان ازدواج رسمی نیست اما موضوع را راحت‌تر بیان می‌کنند ولی زنان کمتر حاضرند مسأله را با جامعه بیان کنند». عالیه شکربیگی هم معتقد است وقتی در این تحقیق بحث ناکارآمدی ازدواج مطرح می‌شود یعنی خانواده مورد نقد قرار می‌گیرد؛ اینکه واقعا کارکرد خانواده و ساختارها چه عملکردی داشته است که جامعه را با بن‌بست مواجه کرده است». منبع:گزارش روزنامه شهروند از نشست تخصصی جامعه‌شناسان پیرامون ازدواج سفید


نوشته شده توسط:صادق کاخکی - 11476 مطلب
پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۳۱۴
برچسب ها:
دیدگاه ها

تصویر امنیتی را وارد کنید *