هدیهای که دردسر ساز شد
هدیهای که دردسر ساز شد
هدیهای که دردسر ساز شد
سرقت مسلحانه با هدیه پدر
یک حادثه
چندی پیش، مأموران پلیس آبادان، در جریان زورگیریهای مسلحانه دو جوان موتورسوار در سطح شهر قرار گرفتند و تیمی از مأموران برای دستگیری زورگیران مسلح وارد عمل شدند.
رئیس باند موسوم به «شبح آبادان»، با هدیهای که در جشن عروسیاش از پدر خود گرفته بود، به سرقتهای مسلحانه دست میزد.
کارآگاهان، در گام نخست، پی بردند مردان مسلح با استفاده از کلت ساچمهای، اقدام به زورگیری از طعمههایشان کرده و دراین سرقتها با تیراندازیهایشان باعث زخمی شدن طعمههای خود شدهاند. تیم پلیسی، در اولین قدم، دوربینهای مداربسته محلهای سرقت را بررسی کرده و خیلی زود موفق به شناسایی یکی از متهمان سابقهدار به نام «مسلم» شد. ردیابیهای پلیسی برای دستگیری مسلم، کلید زده شد و صبح روز دوشنبه، هشتم آذر، مأموران در عملیاتی غافلگیرانه، موفق به دستگیری دزد مسلح شدند و در بررسی از مخفیگاه وی، یک سلاح ساچمهای، دو بیسیم و شوکر به دست آوردند. مسلم، در تحقیقات پلیسی، خود را بیگناه دانست و حتی وقتی در برابر هفت نفر از طعمههایش قرار گرفت، ادعا کرد در سرقتها حضور نداشته است. دراین مرحله، بازپرس شعبه چهارم دادگاه عمومی و انقلاب آبادان با تقاضای انتشار عکس این متهم، درخواست کرد کسانی که در دام مسلم گرفتارشدهاند، به اداره پلیس مراجعه کنند و در ادامه، تحقیقات برای دستگیری دیگر اعضای این باند، در دستور کار مأموران پلیس آگاهی آبادان قرار گرفت. در ادامه، مسلم که اصرار بر بیگناهی داشت و خود را بدون سابقه و ٢٣ساله معرفی کرده بود، در اختیار تیم تشخیص هویت قرار گرفت و پس از انگشتنگاری، مشخص شد او ١٨ساله است و هفت سابقه زورگیری و سرقت دارد. همین کافی بود تا متهم جوان پرده از راز زورگیریهایش بردارد.
مأموران در عملیاتی غافلگیرانه، در روز پنجشنبه 11 آذر با شناسایی دو متهم فراری پرونده، موفق به دستگیری مهدی و محمد شدند.
یک تحلیل
علل سرقت که بهطورکلی 3 دسته است:
1- علل مادی: یکی از علل دزدی نیازهای مادی است که عدهای از افراد به علت زندگی فقیرانهای که دارند و برای رفع نیازهایی چون تغذیه، لباس، اسباببازی، مسکن، پول که در حد مطلوبی نیست و ارضا نمیشوند دست به دزدی میزنند. حس تملک و شکایت افراد خانواده از وضع اقتصادی بیشترین تشویقکننده است.
2- علل روانی: ناکامی و فقرهای عاطفی، بیمهریها، احساس ناامنی و حسادت موجب میشود که فرد بهنوعی واکنش در برابر این کمبودها دست بزند علل روانی سرقت میتواند عواملی مثل محرومیت از والدین، جبران احساس حسادت به دیگران، آرزوی به دست آوردن اشیای پرزرقوبرق و صدمه زدن به دیگران به خاطر تخلیه عقدههای روانی که بیشتر اینها پیشینه در کودکی فرد دارند.
3- علل اجتماعی: فرد دزدی را میآموزد و اگر خانواده مرتکب شده باشند فرد از کودکی شاهد بوده و میآموزد. یا ممکن است از همسالانش بیاموزد عواملی مثل الگوی غلط تربیتی، معاشرت با دوستان ناباب، ضعف مذهبی، سقوط ارزشهای اخلاقی و محیط اجتماعی نابسامان، بحرانهای اجتماعی و جنگ و طلاق والدین یا سختگیریها و آزادی عملهای والدین دو دوران کودکی هم تشدیدکننده سرقت کردن هستند. (پیشگیری از وقوع جرم و صد ایران شاهی، ص 79-80)
تنبیه: زندان مهمترین رکن مجازات در عموم جوامع است. هزینههای مستقیم و غیرمستقیم آن، سیاستهای مدیریتی، تربیتی و اصلاحی و امکانات رفاهی آن تماماً مواردی هستند که هر یک به نوع خود در نتایج تأثیرات مثبت و منفی زندان بر زندانی مؤثر هستند. (جرم و مجازات در ایران، ص 27، عباس عبدی)
عوامل مؤثر در ایجاد رفتارهای مجرمانه بهخصوص سرقت شامل موارد بسیار زیادی میشود مثل محیط دوران کودکی، توارث، موقعیت اجتماعی و اقتصادی و رویدادهای بحرانی و منفی اشاره کرد.
طرح پیشگیری از ارتکاب سرقت:
1- ایجاد محیط سالم و آرام در خانواده.
2- تأمین محیط و مسکن مناسب.
3- تأمین نیازهای مادی و معنوی.
(مجله برنامهوبودجه، ص 35)
بررسی انگیزههای سرقت ازنظر روانشناختی، زیستشناختی و دیدگاه اقتصادی نیز صورت گرفته که نظرات جالبی بیانشده.
ازنظر روانشناختی صفات روانی و ویژگیهای شناختی افراد باعث میشود که روانشناسان آن را بهعنوان عامل مهمی در شناخت و کنترل رفتار در نظر بگیرند و بیشتر بر متغیرهای شخصیت افراد تکیهدارند و آن را بهترین عامل در قضاوتهای بالینی میدانند و از آنسو روانکاوان معتقدند باید ضمیر ناخودآگاه افراد را کاوش کرده و علل ناخودآگاه رفتار آنها را پیدا کرد.
دیدگاه زیستشناختی: برخی زیست شناسان معتقدند تعدادی از مردم ازلحاظ آناتومی ویژگیهایی دارند که در بین مجرمین مشترک است مثل جمجمه غیرطبیعی، بینی پهن، آروارههای بزرگ و چشمانی مغولی. برخی از زیست شناسان ازنظر آناتومی بدن و نوع رفتارهای سارقین ارتباطی یافتهاند و جرمهای ارتکابی هر تیپ را مشخص کردهاند. دیدگاه اقتصادی: ازنظر اقتصاددانان سرقت از دریچه منفعت و هزینه است به همین دلیل انسان وقتی مرتکب جرم میشود که هزینه آن از منافع کمتر باشد. عوامل دیگری نظیر فقر، بیکاری، نابرابری در توزیع درآمد، صنعتی شدن شهرها و آموزش نیز هستند. در ایران اطلاعات اندکی در خصوص اقتصاد جرم و جنایت صورت پذیرفته که میتوان به موارد زیر اشاره کرد: مرتضی حسینی نژاد در سال 1384 در مقالهای تحت عنوان «برسی علل اقتصادی جرم در ایران با استفاده از یک مدل تلفیقی مورد سرقت» به بررسی عوامل مؤثر به جرم در ایران پرداخته، مورداستفاده وی از نوع: اقتصادسنجی بر مبنای دادههای تلفیقی است. وی دراین مقاله به مطالعه موردی بر سرقت اتومبیل و اماکن پرداخته و نتایج خوبی را به دست آورده است:
1- سرقت اتومبیل: افزایش نابرابری و افزایش نسبت جوانان در جامعه اثر مثبت و افزایشی میگردد و افزایش هزینههای انتظامی و رشد اقتصادی اثر کاهنده در بردارند.
2- سرقت اماکن: افزایش نابرابری و افزایش جوانان در جامعه دارای اثر معنیدار و مثبت است و افزایش هزینههای انتظامی دارای اثری کاهنده است.
عوامل مؤثر بر بروز جرم و سرقت:
1- نابرابری درآمدی: یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر جرم، نابرابری اقتصادی است. نابرابری اقتصادی عمدتاً از طریق نابرابری درآمدی مورد ارزیابی قرار میگیرد. ازجمله عوامل اثرگذار برای ایجاد پدیده جرم میتوان به نابرابری درآمدی اشاره کرد؛ زیرا نابرابری درآمدی بیان دهکهای جامعه منجر به ایجاد فاصله طبقاتی شده و افراد دهکهای پایین برای پر کردن شکاف طبقاتی از طریق عاملی روانی به نام حسادت دست به جرم میزنند برای به دست آوردن این شاخص میتوان از ضریب جسمی با نسبت هزینههای خوراکی و غیرخوراکی دو دهک آخر نسبت به دو دهک اول به دست آورد.
2- نرخ بیکاری: یکی دیگر از مهمترین و اثرگذارترین عوامل بر ایجاد جرم پدیده بیکاری است زیرا بیکاری سبب فقر، نابرابری درآمدی، مهاجرت، اختلاف خانوادگی و … میشود. البته برخی مطالعات وجود دارند که حاکی از عدم ارتباط منفی بین بیکاری و جرم است؛ اما آنچه بدیهی است این است که افراد هویت خود را در موقعیت کاری که دارند جستجو میکنند و هرگاه برای تمام افراد جویای کار شغلی یافت شود آنگاه انگیزه آنها برای بروز جرم کاهش مییابد نرخ بیکاری عبارت است از: جمعیت بیکار بهکل جمعیت فعال (شاغل و بیکار)، ضرب درصد یکی از شاخصهای توسعهیافتگی هر کشوری پایین بودن نرخ بیکاری در آن است.
3- فقر: به عقیده برخی متفکران فقر یکی از مؤثرترین عوامل در بروز جرم است هنگامیکه فرد در شرایط سوءتغذیه، عدم دسترسی به امکانات بهداشتی و آموزشی، عدم وجود سرپناه مناسب برای زندگی و شرایط مشابه قرار گیرد، بهناچار گزینه فعالیتهای غیرقانونی را انتخاب میکند به عبارتی فقر معلول انواع فسادهاست دو نوع فقر بیانشده: فقر مطلق و فقر نسبی. فقر مطلق فقری است که فرد برای به دست آوردن حداقل نیازهای غذایی و حداقل نیازهای بهداشتی خود در مضیقه باشد، فقر نسبی: آن نوع فقری است که فرد حداقل نیاز را داشته باشد اما در مقایسه با سایر افراد جامعه فقیر است. (همان، ص 90)
سطح آموزش: همانطور که میدانیم فقر علمی و آموزشی موجبات ایجاد انحرافات هستند بهگونهای که هر چه سطح آموزش افراد در جامعه بالا رود از میزان ارتکاب به جرم کاسته شود. از بعد دیگری میتوان بیان کرد که هر چه سطح آموزش فردی که مستعد به انجام جرم است، بالا رود، میزان ارتکاب به جرم بیشتر میشود بهعنوانمثال در دنیای کنونی هکرها ازجمله افرادی هستند که با داشتن هوش و سطح آموزشی بالا مرتکب جرایم اینترنتی میشوند. نمیتوان گفت که افزایش سطح آموزش علمی میتواند به کاهش میزان جرم منجر شود بنابراین میتوان عامل رشد سطح آموزش علمی را همراه با رشد سطح آموزش فرهنگی همپوشانی کرد بهگونهای که با افزایش آموزشهای فرهنگی از طریق بالا بردن اخلاق فردی، در کنار آموزشهای عملی میتوان از میزان ارتکاب افراد به جرم کاست افزایش سطح آموزشی، سطح درآمد فرد را بالا میبرد. (همان، ص 101)
درمان سرقت: برای درمان دزدی باید علل و انگیزههای آن مشخص شود. دزدی معلول است و علل متفاوتی دارد. درمان دزدی باید بر اساس محبت و در محیطی آرام انجام شود. اگر افرادی در جامعه احساس کنند که در شرایط ناعادلانه قرار دارند دست به اعمالی میزنند که در خلال آن بتوانند خود را نشان دهند و برای دستیابی به حقی که برای آنان در نظر گرفته نشده بهسوی جرم کشیده میشوند. دراین حالت فرد، به امکانات و پاداشهایی که احساس میکند از او گرفتهشده متمرکز میشود و دست به سرقت میزند.
باید شرایط را بهگونهای فراهم آوریم تا روانشناسان، اصول اقتصادی روانی را با بیکاران و تمام کسانی که براثر مشکلات اقتصادی دچار استرس شدهاند تشریح کنند و اضطراب و استرس آنها را تا جایی که امکان دارد کاهش دهند. منبع: خبر آنلاین- جامعهشناسی ایرانی