نگاهی به زندگینامه احمد متین دفتری( قسمت 4و پایانی)
نگاهی به زندگینامه احمد متین دفتری( قسمت 4و پایانی)
نگاهی به زندگینامه احمد متین دفتری( قسمت 4و پایانی)
(1275-1350 ق) حقوقدان، نویسنده و مترجم. نام پدرش در بعضی مآخذ محمودخان و در بعضی محمدحسین ذکرشده است، در حالیکه محمدحسین نام جد وی میباشد. متین در تهران به دنیا آمد. در ششسالگی به لقب سابق پدرش، اعتضاد لشکر و به گفته خویش اعتضاد خاقان، ملقب شد و شغل پدر را که همان لشکر نویسی بود اختیار نمود. او بعدها ملقب به متینالدوله گردید.
وی پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، تحصیلات متوسطه را در مدرسه آلمانی تهران به پایان برد و زبانهای فرانسه و انگلیسی و آلمانی را آموخت. سپس به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. متین دفتری، در 1305 ش، به وزارت دادگستری وارد شد و پس از چندی به اروپا رفت و موفق به دریافت درجه دکترای حقوق گردید. وی در 13188 ش نخستوزیر شد. در 1330 متین دفتری از طرف مجلس سنا بهاتفاق دو سناتور دیگر مأمور نظارت در اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت و خلعید از شرکت غاصب انگلیسی شد. احاطه وی به مسایل بینالمللی موجب شد قانون مزبور بدون دردسر به مرحله اجرا درآید. او در معیت دکتر مصدق به سازمان ملل رفت و نفوذ وی در بین نمایندگان سازمان ملل تأثیر شگرفی بر جای گذاشت. در 1331 وقتی لایحه مصادره اموال قوامالسلطنه دشمن دیرین او را پس از تصویب مجلس شورای ملی به مجلس سنا بردند در کمیسیون دادگستری که ریاست آن با متین دفتری بود بهسختی ایستادگی نمود و آن را مخالف قانون اساسی دانست. همان استقامت او موجب انحلال مجلس سنا در دوره مصدق گردید. بعد از کودتای 288 مرداد که حکومت کشور به دست سپهبد زاهدی به راه دیکتاتوری کشیده شد، متین دفتری در مقام مقابله با دولت برآمد و از انتخابات دوره هیجدهم مجلس شورای ملی و دوم سنا انتقاد کرد و نامه سرگشادهای به انجمن نظام انتخابات دوره دوم مجلس سنا نوشت و سرانجام طی نامهای که به جراید فرستاد انتخابات را تحریم نمود ولی پس از انجام انتخابات متین دفتری این بار بهعنوان سناتور انتصابی به سنا رفت و از این تاریخ تا به هنگام مرگ دیگر آن شور و هیجان سابق را نداشتند، فقط در تنقیح لوایح دولت میکوشید، گاهی نیز در مخالفت با دولتها برمیآمد.
در حکومت منصور در 1343 که منجر به افزایش بهای نفت و بنزین شد او مردانه ایستاد ولی پسازآن سکوت اختیار کرد؛ به همین سبب تا آخر عمر شغل سناتور انتصابی را برای خود حفظ نمود. در اواخر عمر برای حفظ خویش، از مدیحهسرایی و تجلیل از مقام سلطنت خودداری نمیکرد و بیشتر دلخوش به ریاست کمیسیون دادگستری مجلس سنا و ریاست کمیسیون بینالمجالس و ریاست جمعیت طرفداران سازمان ملل در ایران و مسافرتهای متعدد مجانی بود.
دکتر احمد متین دفتری در تیرماه 1350 در تهران درگذشت و در باغچه علی جان حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد. متین دفتری مردی به تمام معنی دانشمند و محقق بود، در مسایل حقوقی خاصه امور بینالمللی تبحر داشت، بهطوریکه دانش او در این زمینه مورد تأیید خارجیان بود. با غالب رجال بزرگ همعصر خود در دنیادوستی و مراوده داشت، دقیقهای از مطالعه غافل نبود، به تدریس در دانشگاه عشق میورزید، حتی در دوران نخستوزیری خود هم در کلاس درس حضور مییافت. سه مجلد آیین دادرسی مدنی و بازرگانی نشانگر تبحر و احاطه او به درس دانشگاهیاش میباشد. وقتی در 1349 او را بازنشسته و استاد ممتاز نمودند بهاندازهای متأثر و غمگین شد که مرتباً میگفت استاد ممتاز یعنی تشییعجنازه در زمان حیات. متین دفتری از تمکن مالی برخوردار بود، ولی فوقالعاده خسیس و صرفهجو بود و ازاینرو همه ساله به ثروت او اضافه میشد وقتی بین او و حایریزاده اختلافنظر حاصل شد و از تربیون مجلس شورای ملی و از میز خطابه مجلس سنا به لجنمال کردن یکدیگر پرداختند حایریزاده به او نسبت سوءاستفاده داد و حتی او را متهم کرد یکی از ساختمانهای او در خیابان لالهزار نو دستخوشی است که از کمپانی اشکودار برای ساختن کاخ دادگستری گرفته است. ولی چنین چیزی صحت ندارد، او ذاتاً مردی ممسک بود و از طریق توارث نیز مال زیادی برده بود ولی از جوانی به علت سخت بودن در معامله به ثروت خود افزود. خوب به خاطر دارم او کتابهای دانشگاهی خود را برای اینکه پورسانتی به کتابفروش ندهد شخصاً در دانشکده به دانشجویان عرضه مینمود و در پشت کتاب نیز امضا مینمود اگر دانشجویی کتاب بدون امضای او را در دست داشت مواخذه میشد.
متین دفتری از زمره رجالی است که دشمنان پروپاقرصی داشت و تا آخر عمر از این دشمنیها بیبهره نبود، گرچه تولد و شکوفایی او در دوره دیکتاتوری رضاشاه بود ولی همیشه با دیکتاتوری و قانونشکنی مبارزه میکرد یا حداقل تظاهر به این موضوع مینمود. پس از شهریور 200 که تب حمله انتقاد به رضاشاه بالا گرفت. متین دفتری هم که مدتی وزیر و نخستوزیر آن عصر بود از تهمت و افترا مصون نماند. مخصوصاً حزب توده برای انتقامگیری از بازداشت 53 نفر که در دوره وزارت دادگستری او انجامیافته بود چه نسبتها که به او نداد. سازمان پرورش افکار و یا به قول متین دفتری افسانه دستنبد زدن به قاضی زنجان را آنچنان بزرگ و مهیب نمودند که هیچ کانون وکلایی قادر به دفاع از آن نبود. رویهمرفته دکتر احمد متین دفتری مردی باسواد و حقوقدان، باهوش، باپشتکار و درعینحال جاهطلب، پولدوست، به اقتضای زمان مطیع، متظاهر و خودپسند بود. او تصور میکرد همه به او دین دارند و دامنه توقعات او از مردم بسیار زیاد بود. او به سه زبان دنیا یعنی فرانسه و انگلیسی و آلمانی تسلط داشت. زبان فارسی و عربی را بهخوبی آموخته بود، بسیار شیرین و دلنشین چیز مینوشت، به همان میزان که در نوشتن مسلط بود در نطق و بیان عاجز و قاصر بود. او در جوانی با یکی از دختران مصدقالسلطنه عموی پدر خود عقد نکاح بست و صاحب دو پسر و یک دختر گردید. یکی از پسرانش علم حقوق خواند، دیگری زیستشناسی را تعقیب کرد، یگانه دخترش هم نقاش قابلی بود. تألیفات متعددی دارد ازجمله کلید استقلال اقتصادی ایران، کاپیتولاسیون، محاکمات فوری، دخالت مستقیم دولت در اقتصاد، آیین دادرسی مدنی و بازرگانی سه جلد، حقوق جزای خصوصی، روابط بینالمللی از قدیمترین ایام. ضمناً همهساله قسمتی از خاطرات خود را نوشته با نثر خوب بهعنوان پیام نوروزی تهیه و به دوستان هدیه مینمود.حینالفوت 73 سال داشت. دکتر متین دفتری سالها پروانه وکالت دادگستری داشت به همین دلیل پس از فوت مرحوم سید هاشم وکیل، وکلای دادگستری او را به ریاست کانون انتخاب کردند، لیکن پرتو وزیر وقت دادگستری با او از در مخالفت درآمد و نگذاشت او در رأس کانون باقی بماند. منبع: وبسایت علمی دانشجو- برگرفته از کتاب: اثر آفرینان (جلد اول- ششم)