نکاتی درباره پایاننامه(قسمت چهارم)
نکاتی درباره پایاننامه(قسمت چهارم)
نکاتی درباره پایاننامه(قسمت چهارم)
فصل ماقبل آخر، حسب آنچه در این فصل کتاب شرح داده شد، میتواند با عنوان «تحلیل یافتهها، بحث و نتیجهگیری و ارائه الگو» باشد. در این صورت، این فصل دارای سه بخش مجزا است. توجه داشته باشید که در این فصل استنادی در کار نیست. آنچه ارائه میدهید، صرفاً برگرفته از یافتههای شما طی این پژوهش است. بهطور اجمال،فصل پنجم باهدف بحث و نتیجهگیری تدوین میشود. این قسمت دربرگیرنده محورهای زیر خواهد بود که در ادامه بیشتر شرح داده خواهد شد:
تحلیل یافتههای پژوهش (در ارتباط با اهداف، فرضیهها، سؤالات پژوهش)
بحث و تفسیر نتایج
استفاده از پژوهشهای دیگران برای رد یا حمایت نتایج بهدستآمده
تأکید بر جنبههای تازه و مهم پژوهش
پیشنهادهای پژوهشگر در ارتباط با نتایج حاصل از پژوهش
پیشنهادهای پژوهشگر برای پژوهشهای بعدی
تحلیل یافتهها
تحلیل دادهها فرایندی چندمرحلهای است که طی آن دادههایی که از طریق بهکارگیری ابزارهای گردآوری در نمونه (جامعه) آماری فراهم آمدهاند، خلاصه، کدبندی و دستهبندی و درنهایت پردازش میشوند تا زمینه برقراری انواع تحلیلها و ارتباطها بین این دادهها بهمنظور آزمون فرضیهها فراهم آید. در این فرایند، دادهها، هم ازلحاظ مفهومی و هم از جنبه تجربی پالایش میشوند و تکنیکهای آماری گوناگون نقش به سزایی در استنتاجها و تعمیمها به عهدهدارند (خاکی، 306 305)
پژوهشگر برای پاسخگویی به مسأله تدوینشده و یا تصمیمگیری در رد یا تائید فرضیه خود میتواند از روشهای مختلف تحلیل استفاده نماید. این روشها به سهطبقه زیر تقسیم میشوند
الف ـ. تحلیل توصیفی
در این نوع تحلیل، پژوهشگر دادههای گردآوریشده را با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی خلاصه و طبقهبندی میکند، یعنی پژوهشگر ابتدا دادههای گردآوریشده را با تهیه و تنظیم جدول توزیع فراوانی خلاصه میکند و سپس به کمک نمودار آنها را نمایش میدهد و سرانجام با استفاده از سایر شاخصهای آمار توصیفی آنها را خلاصه میکند.
معروفترین و پرمصرفترین شاخصهای آمار توصیفی عبارتاند از: میانگین، میانه و مد.
ب ـ. تحلیل مقایسهای
در این تحلیل، علاوه بر اینکه اطلاعات گردآوریشده بهصورت توصیفی، تحلیل و با یکدیگر مقایسه مس شوند، سؤالی که در این تحلیل مطرح میشود این است که آیا شاخص آماری محاسبهشده بزرگتر یا کوچکتر از شاخص آماری دیگر است، به این معنی که دو یا چند شاخص آمار توصیفی (میانگین، میانه، انحراف استاندارد واریانس) مورد مقایسه قرار میگیرند.
پ ـ. تحلیل علّی
در این تحلیل، ابزار یا شاخصهای آماری بهکاربرده شده، مانند روشهایی است که در تحلیل مقایسهای مورداستفاده قرار میگیرد. تفاوت عمده این دو روش در این است که در تحلیل علّی، روابط علت و معلولی بین متغیرهای مستقل و وابسته موردبحث قرار میگیرد و پژوهشگر با رد یا تأیید فرضیههای آماری به تأیید یا ردّ روابط علت و معلول میپردازد (خاکی، 317 303).
فرایند تحلیل به دو بخش عمده مقدماتی و عالی تقسیم میشود. برای تحلیل عالی پس از تحلیلیهای مقدماتی باید کارهای عمده زیر را انجام دهید:
1 ـ آشکارسازی روابط
اثبات رابطه میان دو متغیر یک مقوله است و اینکه چرا این ارتباط وجود دارد مقوله دیگر است. آیا رابطه، علّی یا کاذب است؟ اگر این رابطه علّی است، آیا مستقیم یا غیرمستقیم است؟ اگر غیرمستقیم است، سازوکارهای علّی آن کدام است؟
2ـ بررسی نتایج پیشبینینشده
گاهی، الگوهایی که در تحلیل مقدماتی آشکار میشوند، الگوهای مورد انتظار نیستند. الگوهای پیشبینیشده یا وجود ندارند یا ضعیفتر ازآنچه پیشبینیشده بود ظاهر میشوند. گاه این الگوها قویتر پیشبینیشده هستند و در مواقع دیگری به نظر میآید که باهم در تضاد هستند.
3 ـ یافتن الگوهایی ضعیفتر از الگوهای مورد انتظار
یک رابطه مورد انتظار، ممکن است نادرست از آب درآید. اما قبل از پذیرفتن این امر، بررسی کنید تا اطمینان یابید که نادرست درآمدن رابطه مورد انتظار، ناشی از چیز دیگری نباشد.
4 ـ پیدا کردن رابطهای قویتر از رابطه مورد انتظار
گاهی متغیرها رابطهای قویتر ازآنچه مورد انتظار است، دارند. در چنین حالتی، بررسیهای لازم باید صورت گیرد و تأثیر متغیرهای مجزا بررسی شود.
5 ـ رسیدگی به نتایج متضاد
سعی کنید تضاد را توضیح دهید. اغلب اوقات تضادها بیشتر از حد واقعی نشان داده میشوند. لذا، ممکن است تضادها صرفاً ناشی از دیدگاه خود پژوهشگر درباره تضاد و اینکه او تضاد را متشکل از چه چیزهایی میداند، باشد.
6 ـ بررسی روابط
حتی زمانی که الگوهای پیشبینیشده پدید میآیند، تحلیل بیشتر برای پی بردن به میزان قوت الگوی مقدماتی، از اهمیت زیادی برخوردار است (خاکی، 319 317).
تحلیل دادههای پژوهش منجر به یافتههای تحلیلشده میشود. این یافتهها لازم است که مورد ارزیابی و تفسیر قرار گیرند، که اغلب کاری چالشی است. تفسیر یافتهها باید بر مبنای اهداف کلی پروژه پژوهشی، چارچوب نظری، فرضیههایی که مورد آزمون قرارگرفتهاند، آگاهی از پژوهشهای مربوط و محدودیت روشهای پژوهش بهکاررفته، صورت گیرد.
تفسیر یافتههای پژوهش، 5 جنبه یافتههای پژوهش را دربر میگیرد:
درستی
معانی
اهمیت
گستره تعمیم
دلالتها (پولیت و هنگلر، 378)
بحث و نتیجهگیری
بهطوریکه قبلاً خاطرنشان شد، فصل ماقبل آخر هر پایاننامه و رساله با عنوان «تحلیل یافتهها، بحث و نتیجهگیری و ارائه الگو» تدوین میشود. در این فصل، یافتههای خام برگرفته از مطالعات خود را با روشهای ذکرشده در بالا مورد تحلیل قرار میدهید.
در بخش دوم این فصل، به بحث و نتیجهگیری بهصورت زیر بپردازید:
به تفسیر یافتههای پژوهش خویش بپردازید و دستاوردهای خود را برشمرید.
مشخص کنید که آیا یافتههای شما پاسخ لازم را به فرضیات مطرحشده در پیشنهاد پژوهشتان داده است یا خیر؟ تفسیر خود را دراینباره شرح دهید.
یافتههای خود را با یافتههای دیگر پژوهشگران که در این زمینه پژوهش کردهاند، مورد مقایسه قرار دهید. مشخص کنید که تا چه حد یافتههای شما با یافتههای دیگر پژوهشگران همخوانی و یا اختلاف دارد.
حتماً در قسمت بحث و هنگام مقایسه یافتههای خود با یافتههای دیگر پژوهشگران، لازم است بدان پژوهش، استناد نمایید.
در قسمت پایانی بحث نیز نتیجهگیری خود را با توجه به چهار عامل مهم، یعنی جمعبندی یافتههای پژوهش، آیندهنگری، تعمیم و پیشنهاد ارائه دهید. فراموش نکنید که در قسمت نتیجهگیری هیچ استنادی در کار نیست و جملات باید با دقت خاص و پیوند مطالب، با توجه به عوامل چهارگانه بالا تدوین شود.
ارائه الگو
حاصل تحلیل یافتهها و بحث و نتیجهگیری میتواند به طراحی الگو منتهی شود. در فصل مربوط به الگو بهتفصیل دراینباره بحث گردید. در اینجا لازم است خاطرنشان شود که اغلب دانشجویان دورههای کارشناسی ارشد بدینصورت با الگو سروکار دارند که کاربرد یک الگو را در یک سازمان یا منطقه و یا جامعه موردنظر به آزمون میگذارند. در رسالههای دکتری، دانشجویان عمدتاً به یکی از سه صورت زیر به الگو میپردازند:
مطالعه تطبیقی الگوهای نظری منتخب، تحلیل وضع موجود سازمان یا جامعه موردنظر و سپس طراحی یک الگوی پیشنهادی برای آن سازمان یا جامعه
مطالعه تطبیقی الگوهای واقعی موجود، تحلیل وضع موجود سازمان یا جامعه موردنظر و سپس ارائه یک الگوی پیشنهادی برای آن سازمان یا جامعه
ترکیب 1 و 2.
الگوی پیشنهادی شما باید مورد تأیید جامعه علمی قرار گیرد و معتبر شود. در اینجا به سه صورت میتوانید الگوی پیشنهادی خود را ازنظر علمی معتبر سازید:
تجربه: یعنی الگوی خود را عملاً به اجرا بگذارید و درصورتیکه پاسخ موفقیتآمیز بود، الگوی شما معتبر شناخته میشود.
آزمون: یعنی با بهرهجویی از دانش ریاضی و آمار، الگوی خود را به آزمون بگذارید. در صورت تائید، الگوی شما معتبر خواهد بود.
اگر نتوانید از دو روش بالا بهره جویید، راه سومی وجود دارد و آن استفاده از تکنیک دلفی است، یعنی الگوی خود را طی چند مرحله به نظرخواهی اندیشمندان، اساتید، صاحبنظران و متصدیان قرار دهید. سپس با اصلاحاتی که در الگو به عمل میآورید و در مرحله نهایی مورد تائید اکثریت قابل ملاحظه ای از آنان قرار گرفت، الگوی شما معتبر بوده و نهایی محسوب میشود.
منبع: شریف یار