نقشه شوم نمایشگاه دار خودروهای خارجی برای 4 دختر
نقشه شوم نمایشگاه دار
خودروهای خارجی برای 4 دختر
نقشه شوم نمایشگاه دار خودروهای خارجی برای 4 دختر
نمایشگاه دار قلابی که در جریان دوستی اینستاگرامی دختران را فریب داده و به بهانه فروش خودروهای گرانقیمت از آنها کلاهبرداری میکرد، دستگیر شد.
اوایل تیر امسال دختر جوانی با حضور در پلیس فتای استان خراسان رضوی از مردی به اتهام کلاهبرداری 15 میلیون تومانی شکایت کرد.
شاکی به افسر تحقیق گفت: یک ماه قبل در اینستاگرام با جوانی خوشتیپ آشنا شدم که مدعی بود خانوادهای پولدار و بانفوذ دارد. خودش هم صاحب یک نمایشگاه خودرو بوده و درزمینه واردات خودروهای گرانقیمت خارجی با ارز دولتی فعالیت دارد. او گفت اگر بخواهم، میتواند با توجه به سهمیه دولتی که در اختیار خانوادهاش است، یکی از خودروهایی را که وارد میکند، باقیمت پایینتر به من بفروشد.
وی افزود: مرد جوان مدام با عکسهایی که از خود همراه افراد بانفوذ و خودروهای مدلبالا منتشر میکرد و نیز با گفتههای دروغین مرا شیفته خودکرده بود. چند بار هم که در بوستان و کافیشاپ مشهد با او قرار ملاقات داشتم، او با پوشش آراسته و هر بار با خودروی گرانقیمت به محل قرار آمد. فریب گفتههایش را خوردم و 15 میلیون تومان بهعنوان پیشپرداخت به او دادم. قرار شد زمانی که او خودرو را وارد کشور کرد، بقیه پول را پرداخت کرده و خودرو را از او تحویل بگیرم اما دیگر از او خبری نشد.
اینستاگرامش را حذف کرد و گوشی تلفن همراهش هم
خاموش بود.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی، تحقیقات پلیس برای شناسایی و دستگیری مرد کلاهبردار ادامه داشت تا اینکه چهار دختر جوان دیگر هم با حضور در پلیس فتای استان خراسان رضوی، از مرد کلاهبردار شکایت کردند. متهم از آنها نیز به بهانه فروش خودرو 10 تا 15 میلیون تومان کلاهبرداری کرده بود.
جستوجوها ادامه داشت تا اینکه روزهای پایانی هفته گذشته مخفیگاه او دریکی از محلههای شهر ایلام شناسایی شد. مأموران فتای استان خراسان رضوی با هماهنگی قضایی به این شهر اعزامشده و او را دستگیر کردند.
در بازرسی از مخفیگاه متهم، دو کارت ملی جعلی که عکس وی در آن ثبتشده بود، همراه 20 عدد سیمکارت تلفن همراه اعتباری که با مدارک جعلی آن را خریده و در کلاهبرداریهایش از آن استفاده میکرد، کشف شد.
متهم با انتقال به پلیس فتای استان خراسان رضوی در بازجویی به کلاهبرداری سریالی از دختران جوان اعتراف کرد و گفت: ابتدا در اینستاگرام عکسهای خودم را با پوشش آراسته کنار خودروهای گرانقیمت خارجی منتشر و وانمود میکردم نمایشگاه دارم، خانوادهام بانفوذ و پولدارند و علاوه بر آن در واردات خودروهای خارجی و گرانقیمت فعالیت میکنم. در شهرهای شیراز، اراک و شهرهای استان مازندران هم به شیوهای مشابه از دختران کلاهبرداری کردهام.
سرهنگ جواد جهانشیری، رئیس پلیس فتای استان خراسان رضوی دراینباره گفت: با اعتراف متهم کلاهبردار مشخص شد او تحت تعقیب پلیس شهرهای دیگر است. تحقیقات از او برای کشف جرایمش ادامه دارد.
منبع: رکنا
نگاهی به علل شیوع پدیده کلاهبرداری در جامعه
کار زیاد سختی نیست، فقط یک نقشه حسابشده میخواهد و تمرکزی که هرگز نباید از دست داد. باید سرت در لاک خودت باشد و تا میتوانی کتاب بخوانی، آنهم کتابهای ستبر قانون. در پیچوخم مادهها و تبصرهها باید به فکر راه گریز بود؛ این قاعده کار است. نباید ترسید، همدست هم دردسر میشود. اگر درست فکر کنی حتماً به نتیجه میرسی، فقط کافی است دلشیر داشته باشی و ذهنی بهدقت ساعت.
مادهها و تبصرهها را باید از برکنی اصلاً شاید لازم باشد خودت یکپا حقوقدان شوی، زحمتش زیاد است اما اگر نتیجه بگیری، بارت را بستهای ولی چند کار مهم دیگر هم هست، باید اول کارچاقکنها را شناخت، اینجا رابطه حرف اول و آخر را میزند ولی بدون پول به بنبست میخوری.
صدای خشخش تراولهای تا نخورده هر خلافکاری را برای همکاری نرم میکند؛ این را خوب میفهمی.
سروسامان دادن به تشکیلاتی که چند وقتی است راه انداختهای هم در نوبت انتظار است. جذب مردم شعار اصلی است که به هیچ قیمتی نباید از آن انحراف داشت…
چند ماه تلاش انگار کمکم به نتیجه رسیده چون دیگر خیلیها هستند که به شرکت و خوشنامیات باور دارند.
قراردادها همه آماده است و ساختمانهای نیمهکارهای که چند ماه دیگر باید تحویل داده شود هم… بازی با واژهها را نباید از خاطر برد. هیچکس نباید به نیتت پی ببرد وامانام و فامیلت، مبادا کسی از اصل ماجرا خبردار شود.
تو حالا آدم دیگری هستی، خودت مردهای و نام و نشانیات. پولها را که مردم به حسابت میریزند کمی آرامت میکند، ولی نقشه خرج دارد.
جوانی که شناسنامه برایت درست کرده پولش را میخواهد و مردی که سندهای قلابی ساخته است هم دنبال طلبش آمده؛ اسکناسها دهان آنها را خواهد بست.
دیگر به پایان راه رسیدهای و بازگشت سودی ندارد اگر فقط کمی تاب بیاوری، همهچیز درست میشود و ثروتی را که میخواستهای از حماقت مردم به دست آوردهای؛ اما اگر پلیس به سراغت بیاید؟
نه هیچکس نمیفهمد، ولی قانون چه؟
آنهم نمیتواند کاری بکند نقشه دقیق و مطمئن است. آپارتمانهای نیمهکاره را با سندهای قلابیاش که به دست مردم بدهی با پولها به سمت خوشبختی پرواز میکنی.
چه کسی میداند شاید این طرحی از یک کلاهبرداری بزرگ در ذهن یک خلافکار باشد او که سالها برای ثروتمند شدن نقشههای رنگارنگ کشیده است.
کسی چه میداند شاید او یکی از دوستان مرد کلاهبرداری باشد که چندی پیش با جعل مهر و امضای یکی از قضات دادگستری به نام او مردم را چاپید.
کلاهبردار هرکسی میتواند باشد، شاید نزدیکتر از کسی که در خیابان از کنارمان عبور میکند یا شاید آگهیدهنده روزنامهها، شاید هم یکی از اعضای فامیل.
اما او هرکسی که باشد و در هر قالبی ظاهر شود، بزهکاری است که قانون او را متهم به حیلهگری میکند همان کسی که خلاقیت ذهنش را برای فریب مردم از راه ایجاد شرکتها، تجارتخانهها یا موسسههای پوشالی خرج میکند.
البته برخی از کلاهبرداران هستند که هیچگاه به دام نمیافتند، همانها که عضوی از یک شبکه قدرتمندند. شاید همین است که خرده کلاهبرداران نیز گاهی جسور میشوند و با فریب مردم قانون را پشت سر میگذارند.
معلوم نیست شاید آنان پیه حبس را به تن میمالند و با تبدیل پولهای بهدستآمدهشان به املاک و مستغلات بینامونشان با هزینه کردن از آبرویشان آیندهای روشنتر از گذشته را انتظار میکشند.
کلاهبردار را بشناسیم
اما آن تصویری که قانون جزا از یک کلاهبردار ترسیم میکند با نمایی که یک جامعهشناس از آن میسازد فرق دارد. در قانون او کسی نیست جز فردی که از راه حیله و تقلب مردم را فریب میدهد و بانام و عنوان ساختگی اموال آنان را از چنگشان درمیآورد، همان کسی که اگر از مردم عادی باشد تا 7 سال و اگر از وابستگان به نهادهای دولتی باشد تا 10 سال زندانی میشود و با ردّ مال و جزای نقدی تاوان میدهد، اما کلاهبرداری که دکتر اردشیر انتظاری جامعهشناس و رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه معرفی میکند کسی نیست جز کژرویی که زاییده شرایط اجتماعی است.
او که شکلگیری پدیده کلاهبرداری را نتیجه علتهای مقطعی و درازمدت میداند، معتقد است که جریانهای اجتماعیای همچون ناهماهنگی میان توقعات و امکانات از آن علتهای مقطعی است که بسیاری از ناهنجاریها ازجمله کلاهبرداری را سبب میشود.
وقتی او به اینجای بحث میرسد، انگشت اتهام بهسوی رسانه ملی نشانه میرود و میگوید: «سالهاست که در ایران میان خواستهها و توقعات مردم با امکانات موجود در جامعه فاصله افتاده است.
وقتی تلویزیون بهعنوان رسانهای که در دورترین و فقیرترین نقاط کشور هم بیننده دارد توقعاتی در سطح عالی را گسترش میدهد، نباید انتظاری جز متوقع شدن مردم داشت.
زمانی که در فیلمها و سریالها یک زندگی ایده آل ترسیم میشود که در آنیک کارمند معمولی بهترین زندگی را دارد و یک خانواده بهترین پدر و مادر و همسر را، هرگز به این فکر نشده که آیا در عمل میتوانیم به توقعات ایجادشده پاسخ بگوییم.»
انتظاری بابیان این استدلالها فضایی را به نمایش میگذارد که در آن افراد جامعه برای خواباندن تلاطم درونیشان و اینکه تلافی نداریشان را بر سر مردم خالی کنند دست به اعمالی چون کلاهبرداری میزنند چراکه آنان بیتوجه به قوانین و هنجارها تنها به دنبال کسب درآمد هستند.
این استاد دانشگاه درعینحال به مشکلی دیگر نیز اشاره میکند و آن را در قالب ضعف دستگاههای نظارتی در کشورمان توضیح میدهد: «وقتی دستگاههای نظارتی درستکار نکنند، عاقلانهترین روش، کسب درآمد از راحتترین راه است یعنی افراد که میبینند نظارت درستی بر کارها نیست و کسی هم آنها را مواخذه نمیکند، ترجیح میدهند با کلاهبرداری به پول برسند».
این جامعهشناس اظهاراتش را در حالی به اینجا میرساند که به فرآیند دادرسی و پیچیده و طولانی بودن مسیر رسیدن به داد مردم را نیز یکی از دلایل رواج کلاهبرداری در ایران میداند.
فرآیندی که در آن فرد مالباخته و فریفته شده برای گرفتن حق خود هزینههای گزاف میپردازد و سرانجام در خوشبینانهترین حالت تنها به آن چیزی میرسد که قبلاً داشته است.
دکتر انتظاری البته در کنار انتقاد از رسانهها و قوانین به سیستم تعلیم و تربیت در کشور نیز خرده میگیرد چراکه معتقد است در سیستم کنونی تنها پارهای اطلاعات و حفظیات غیرکاربردی به دانشآموزان تزریق میشود درحالیکه آنان بیش از هر چیز دیگر نیازمند آشنایی با قوانین و حقوقشان هستند.
به همین سبب او توصیه میکند که راه مقابله با وضعیت کنونی که خلافکارپرور است.
آگاه کردن مردمی است که در اثر همنشینی با رسانههای داخلی و خارجی منفعل شده و حس نقادی را ازدستدادهاند.
کدامیک مقصرند: کلاهبردار، قانون یا اسناد؟
کلاهبرداران آدمهای خلاقی هستند نگاهی به پروندههای موجود این مساله را تأیید میکند. زمانی یک کلاهبردار در قالب جعل کننده اسناد ظاهر میشود و گاهی نیز در قالب یک وکیل دادگستری قلابی.
البته برخی وکلا از این مساله نیز گلایه دارند که بعضی مدیر دفترها با این وکلای قلابی در پشت پرده تبانی و مردم را به سمت در دام افتادن هدایت میکنند.
گاهی نیز اتفاق میافتد که کلاهبردار در یک معامله کسوت دلال میپوشد، اما در میانه راه رنگ عوض کرده و خود را صاحبمال جا میزند و با فروش مالی که حقی در آن ندارد، پولی کلان به جیب میزند.
عتیقهفروشهای قلابی هم گونهای دیگر از کلاهبردارانند که دوستداران اجناس زیرخاکی و کهن را به دام میاندازند.
اینها جنس عتیقه را با هزاران ترفند با چاشنی دروغ و حیله آنهم باقیمتی بسیار کمتر از چیزی که باید باشد به مردم میفروشند و سودی بسیار میبرند.
حال بگذریم از این فروشندگان کالای تقلبی بهجای اصل و آنان که پوشاک داخلی را با مارکهای خارجی به مردم میاندازند نیز از مصادیق کلاهبرداری بهحساب میآیند؛ اما آنان که کلاهبرداری را پیشه خودکردهاند مبنای کارشان بر یکچیز استوار است؛ جعل.
برای جعل کردن باید صورتی از یک سند را بهگونهای آفرید که واقعیت خارجی نداشته باشد. بهویژه اگر جعل مربوط به اسناد هویتی باشد. کسی که کلاهبرداری میکند، بهاحتمال فراوان شناسنامهای قلابی برای خود میسازد و در آن تمامی هویتش را قلب میکند.
اما آنگونه که حسین وفادار، کارشناس انتظامی و پژوهشگر میگوید بهطورکلی جعل اسناد به شکل ایجاد تغییر در مندرجات سند و مشخصات دارنده آن، جابهجایی و تعویض عکس و دست بردن در مهرهای موجود در آن انجام میگیرد ولی جعل تنها کاری نیست که یک کلاهبردار انجام میدهد، چراکه او برای رسیدن به مقصودش طیف گستردهای از جرایم را مرتکب میشود.
آنگونه که اظهارنظرهای مسوولان انتظامی کشور نشان میدهد، در حال حاضر درصد قابلتوجهی از آمار جرایم واقعشده در کشور مربوط به جرایم علیه اموال و مالکیت بهویژه کلاهبرداری، خیانتدرامانت، صدور چک پرداخت نشدنی، سرقت و پنهان کردن و معامله مال مسروقه است؛ یعنی طیفی که از سرقت آغاز میشود، باخیانت در امانت و جعل ادامه و با کلاهبرداری پایان مییابد.
البته در تعریف جرایم علیه اموال میان هر یک از این واژهها تفاوت وجود دارد بهگونهای که گفته میشود هرگاه تجاوز نسبت به حقوق مالی اشخاص متضمن ربودن مال دیگری باشد، بهعنوان سرقت و چنانچه متضمن سپردن مال منقول یا غیرمنقول به دیگری باشد، عنوان خیانتدرامانت و درصورتیکه اعمال مجرمانه متضمن اغفال و گول زدن صاحبمال باشد، بهعنوان کلاهبرداری از آن یاد میشود ولی هر چه اتفاق بیفتد، مهم رویدادی است که در آن عدهای به دست عدهای دیگر به دام افتاده وزندگی ازدستدادهاند.
البته کارشناسان و پژوهشگران امور حقوقی برای موشکافی پدیده کلاهبرداری بر دو چیز دست میگذارند؛ قانون و اسناد آسیبپذیر.
این افراد بر این باورند که اگرچه کلاهبرداری جرم محسوب میشود، ولی باید پیش از هر چیز زمینههای ظهور آن را از میان برداشت به باور حقوقدانان اینکه مثلاً اداره ثبت شرکتها خیلی سریع و آسان به افراد متقاضی پروانه تأسیس شرکتی تجاری را بدهد اگرچه از جهاتی دارای مزیت است، اما همین رشد قارچ گونه شرکتها سبب میشود تا مردم بدون آگاهی از نیت صاحبان آن و بهصرف دیدن پروانه کسب با آنها وارد معاملهای شوند که پایانش چیزی جز پرونده مربوط به کلاهبرداری و مالباختگی نیست.
این منتقدان البته زمانی که بر ضعف قانون در کشور دست میگذارند، به اسناد بیدفاع و آسیبپذیر موجود در کشور هم اشاره میکنند و آن را در مقابل واژه کلاهبرداران حرفهای قرار میدهند.
به باور آنان اگر اسناد یک کشور اعم از هویتی و مالکیتی از آن درجه از استواری برخوردار باشند که کمتر کسی قادر به جعل آنان شود، آنوقت پرونده بسیاری از کلاهبرداریها پیش از وقوع بسته خواهد شد.
درواقع اینیک اصل پذیرفتهشده در علم روانشناسی است که گفته میشود برای پایین آمدن میزان جرایم ابتدا باید زمینههایی که فرد را تحریک به انجام جرم میکند از میان برداشت. همان چیزی که وفادار، پژوهشگر و کارشناس به آن اشاره دارد.
او میگوید برای مبارزه با جعل اسناد هویتی بهویژه شناسنامه که نخستین سند جعلشده به دست کلاهبرداران است باید در اسناد استحکام ایجاد کرد، بهطوریکه بهجای الصاق عکس از اسکن استفاده شود و مهرهای ویژه نیز در کنار آن زده شود.
این در حالی است که بیشتر صاحبنظران بر دشوار ساختن ارتکاب جرم و افزایش خطر آن، کاهش جاذبه جرایم و افزایش احساس شرم بهعنوان عواملی که راه را بر هر بزهکاری بهویژه کلاهبرداری میبندد، انگشت تائید میگذارند.
منبع: باشگاه اندیشه
بازدید: ۸۵