نظام قضایی از مشروطه تا روی کار آمدن رضاخان قسمت (1)
نظام قضایی از مشروطه تا روی کار آمدن رضاخان قسمت (1)
نظام قضایی از مشروطه تا روی کار آمدن رضاخان قسمت (1)
محمد زرنگ
دو دهه پایانی سلطنت خاندان قاجار (دوران پادشاهی محمدعلی شاه و احمدشاه) یکی از پرحادثهترین مقاطع تاریخ معاصر ایران است. سیر رخدادهای این دوره شتاب زیادی داشت و هیچگاه در نقطه ثابتی توقف نکرد. بیثباتی و ناامنی، ضعف دولت مرکزی، اختلاف و درگیری بین و مشروطهخواهان و مشروعه خواهان، مداخله آشکار دولتهای روسیه و انگلیس در امور داخلی ایران، وقوع جنگ جهانی اول و اشغال نظامی ایران بهوسیله قوای متفقین، ازجمله مهمترین عوامل آشفتگی و تلاطم اوضاع عمومی کشور در این مقطع است. این عوامل و مهمتر از همه اقتضای منافع انگلیس زمینه را برای کودتای سوم اسفند 1299 به وجود آورد و بهتدریج مقدمات زوال سلطنت خاندان قاجاریه و ظهور دوره جدید سلطنت مطلقه، باروی کار آمدن رضاخان فراهم شد. بدون تردید، بررسی مسایل ایران در این دوره از تاریخ که تحت تأثیر عوامل مزبور از پیچیدگی زیادی برخوردار است اهمیت فراوانی دارد، زیرا پیامدها و آثار نهضت مشروطیت و زمینههای انحراف و شکست تدریجی آن را عمدتاً باید در حوادث و رویدادهای این دوره از تاریخ ایران جستجو کرد.
نظام قضایی همانند سایر نظامهای اجتماعی، بعد از مشروطیت مرحله جدیدی از تحول خود را آغاز کرد و حتی نسبت به سایر امور تأثیر بیشتری از نهضت مشروطیت پذیرفت. ظهور اندیشهها و گرایشهای جدید در عرصه نظام قضایی، ایجاد تشکیلات قضایی بر مبنای قانون، تصویب قوانین و مقررات حقوقی و قضایی ازجمله پیامدهای انقلاب مشروطه در عرصه نظام قضایی بود که آغازگر فصل نوینی از تحول و دگرگونی نظام قضایی ایران محسوب میشود. آنچه در این بخش بدان میپردازیم در حقیقت بررسی دستاوردهای قضایی بلافصل نهضت مشروطیت است که در فضای متلاطم و ملتهب این دوره شکوفا شد و سیر تکاملی خویش را آغاز کرد و مسیر و چهارچوب تحول نظام قضایی، در ادوار بعد را مشخص کرد؛ بنابراین، بررسی این دوره از تحول نظام قضایی از آنجهت که ما را با مبانی و اصول نظام قضایی در ادوار بعد آشنا میکند اهمیت ویژهای دارد.
ایجاد عدلیه نوین
مهمترین اثر عینی و ملموس انقلاب مشروطه در عرصه نظام قضایی، ایجاد عدلیه نوین بود. استقرار مشروطیت، تفکیک قوای سهگانه و تقسیم وظایف و اختیارات حکومت بین قوای مستقل در سایه وضع قانون اساسی و متمم آن همانطور که در کلیه شئون قوه مجریه بهتدریج سازمان و تشکیلات اداری مناسبی ایجاد کرد، قوه قضاییه کشور را نیز به گونه تشکیلاتی در آورد که ابتدا بهصورت ساده و بااحتیاط و تأنی و مدارا با مقتضیات زمان ایجاد شد و بهتدریج توسعه و تکامل یافت. اگرچه همانطور که در بخش نخست ملاحظه کردیم، در تمام ادوار تاریخ ایران کهن، ردپای قضاوت و دادرسی دیده میشود، باوجوداین برای نخستین بار در تاریخ ایران، بعد از مشروطه نهاد دادرسی تحت نظم و تشکلی درآمد که ابتدا «عدلیه» و سپس «دادگستری» نام گرفت. ایجاد عدلیه در حقیقت ثمره و خونبهای جانفشانیها و مجاهدت مشروطهخواهانی بود که ایجاد «عدالتخانه» را در زمره درخواستهای خود، از رژیم استبدادی قاجار مطالبه میکردند.
برای آنکه اهمیت ایجاد و استقرار عدلیه در نزد افکار عامه و مشروطهخواهان روشن شود، به دو نوشته از روزنامههای این دوره مختصراً اشاره میشود. روزنامه مجلس در یکی از شمارهها خود چنین مینویسد:
«… روح و حقیقت مشروطیت عبارت است از قوه قضاییه. وقتی میتوان از قوانین مشروطیت مستفیض شد که محاکم قضایی منظم باشد و اگر در مملکتی عدلیه نباشد نمیتوان مملکت را مشروطه و آن حکومت را حکومت ملی فرض کرد».
همان روزنامه در یکی دیگر از شمارههای خود در مقالهای تحت عنوان «عدلیه چرا اصلاح نمیشود، مانع اصلی عدلیه کیست؟» چنین مینویسد:
«عدلیه روح مشروطیت و علتالعلل ایجاد دولت مشروطه و حکومت ملی است… غرض از همه این انقلابات و اجتماعات و جنگها و خونریزیها و کشته شدنها و بیخوابیهای چندین ساله درواقع عدلیه است. پارلمان، کابینه انجمنهای ایالتی و ولایتی و تمام تأسیسات دوره مشروطیت بهمنزله مقدمات شمردهشده، اصلالاصول همان عدلیه است».
روزنامه وطن نیز در یکی از شمارههای خود چنین مینویسد:
«یگانه مقصد و مرام آزادیخواهان ایران که با دادن هزاران جوان و تحمل هرگونه فداکاری که از جان و مال برای مشروطیت و حکومت استعمال کردند، رفع ظلمهای منحوسه استبداد و نشر عدالت بهوسیله عدلیه بود». عبارات مزبور بهخوبی بیانگر اهمیت عدلیه در نزد افکار عامه و خواست آنها در جهت استقرار عدلیه بوده است. ادامه دارد