نتیجه عدم پایبندی به قرارداد
نتیجه عدم پایبندی به قرارداد
یکی از بحثانگیزترین مسائل قراردادهای بینالمللی مساله اجبار متعهد به انجام عین تعهد است. برخی از نظامهای حقوقی بهشدت با آن مخالفند. تا آنجا که نیمقرن بحث و گفتوگو و چارهاندیشی و تبادلنظر، نتوانست نظامهای مختلف را در قالب واحدی درآورد. کنوانسیون بیع بینالمللی کالا که ثمره 50 سال تلاش حقوقدانان است نیز به نحو نامطلوبی مساله را مطرح کرد که طرفین قرارداد را در وادی حیرت رها کرد.
غالب حقوقدانان اسلامی چاره نقض قرارداد را اجبار متعهد به انجام عین تعهد دانستهاند. فقط عده کمی حق فسخ برای متعهدله قائل شده که این اختیار هم نمیتواند گرهای از معضلات حقوقی جامعه را باز کند مرور زمان از آن شیوه تا حدودی گرفته ولی کماکان نمیتواند پاسخگوی نیازمندیهای جامعه بینالمللی یا حتی مردم ایران شود.
در معاملات قدیم معمولاً تعهد بلافاصله اجرا میشد، مبیعی که فروخته میشد به مالکیت خریدار درمیآمد و تعهدی باقی نمیماند تا نگرانی نقض آن به وجود آید. از هنگامیکه انجام تعهدات یک یا هر دو طرفین به آینده موکول شد این نگرانی به وجود آمد و برای رفع این مشکل توسل به شیوههای مختلف
رواج یافت.
در این رابطه تذکر چند نکته ضروری است. نکته اول اینکه، منظور از اجبار به انجام عین تعهد، حکم یا دستوری از دادگاه است که متعهد را به انجام عینی آنچه را که تعهد نموده است وامیدارد؛ یا در صورت امتناع متعهد از حکم یا دستور، دادگاه با اقتدار قانونی خویش، مثلاً از طریق مأمور اجرا یا ثالث،یا چنانچه انجام تعهد توسط شخص متعهد ممکن باشد با فشارهای مالی و مادی وی را مجبور به ایفای عین تعهد میکند. پس به هر طریق قرارداد باید اجرا شود، مشکل بودن انجام تعهد توسط متعهد یا عدم امکان اجبار شخص وی، مانع حکم یا دستور دادگاه مبنی بر ایفای عین تعهد نیست. بهعبارتدیگر دادگاه تا حداکثر امکان، دستور به اجرای عین تعهد میدهد. فقط در حالت استثنایی، مثل مخالفت بانظم عمومی یا اخلاق حسنه یا عبث بودن اجراست که دادگاه از صدور چنان حکم یا دستوری امتناع میورزد.
نکته دیگر اینکه، همانگونه که علمای حقوق مطرح فرمودهاند: تعهد، منشأ اجبار بهعین قرارداد است، نه خود عقد. عقد ایجاد تعهد میکند و وجود تعهد موجب میشود که بتوان متعهد را مجبور و ملزم به اجرای عین قرارداد کرد. البته این درصورتیکه طرفین قرارداد شیوه دیگری غیر از اجبار متعهد را در نظر نگرفته یا عرف و عادات و رویههای تجاری خلاف آن را مقرر نکرده و اجبار عین تعهد هم به نحوی ناممکن
نباشد.
نکته آخر اینکه، در توجیه اجبار به ایفای تعهد عین تعهد گفتهشده که لازمه، داشتن ضمانتاجرایی آن است. بهموجب قرارداد برای یک یا هر دو طرف قرارداد حقوقی به وجود میآید، یا در تعهدات قبلی آنها تغییری حاصل میشود یاحقی انتقال داده میشود و بالاخره تعهدی ایجاد میشود که باید اجرا شود. باید گفت که عدم ایفای عین تعهد از احترام و قداست قرارداد نمیکاهد. در همه موارد نیز ایفای عین تعهد اقتصادی و مفید نیست. شیوههای دیگر نیز وجود دارد که میتواند منافع طرفین قرارداد را به نحو مطلوبتری حفظ کند. چون منظور تجار بینالمللی از انعقاد قرارداد ضرورتاً اجرای ماهوی آن نیست، بلکه رسیدن به مقصدی است که اگر قرارداد اجرا میشد آنها به آن مقصود میرسیدند. بهعبارتدیگر سود حاصله از قرارداد است که موردنظر طرفین قرارداد است نه اجبار متعهد به
انجام عین تعهد.
باید گفت که هرگاه متعهد به تعهدات خود عمل نکند، شیوههای مختلفی برای مقابله با عدم ایفای تعهد وی وجود دارد. اولین شیوه، اجبار متعهد به انجام تعهد تا نهایت امکان بود. این راهحل، علیرغم ظاهر پسندیده آن، در بسیاری از موارد، بهویژه در تجارت بینالمللی، ثمرات بسیار نامطلوبی به بار میآورد. در بسیاری از سیستمهای حقوقی، حتی به فرض وجود عدم آثار نامطلوب، اجبار متعهد به انجام عین تعهد را مقرونبهصرفه، اقتصادی و مفید ندانسته و مغایر با آزادیهای فردی محسوب میکند. هرچند این طریقه برخورد با نقض قرارداد، در حقوق داخلی ایران موردپذیرش قرارگرفته است، اما به علت آثار نامطلوب آن قانونگذاری مجبور شده تا در بسیاری از موارد از آن عدول کرده و به شیوههای دیگر توسل شود. این شیوه در تجارت بینالمللی کاربردی ندارد و در تجارت خارجی نیز حقوق ایران به علت امکان اجبار، توسل بدان را ناممکن میداند و فسخ و پرداخت خسارت را جایگزین آن میکند. پایگاه آموزشی مهداد به نقل از حمایت