مراتب عجب
مراتب عجب
به خود آییم (26)
مراتب عجب
به قلم جواد محدثی
(برگرفته از چهل حدیث امام خمینی)
در هر یک از درجات عجب، مراتبی است که برخی واضح و روشن است و با اندک توجهی میتوان به آن پی برد و بعضی بسیار دقیق است که تفتیش و دقت لازم دارد.
مرتبه اول که بیشتر هلاکت آور است آن است که در انسان حالتی پیدا شود که ایمان خود را بر ولینعمت و مالک خویش که خدای سبحان است منت بگذارد و پندارد که به سبب ارشاد و هدایت و امربهمعروف و نهی از منکر او، یا از منبر و محراب او رونقی برای دین پدید آمده است. ازاینرو بر حضرت رسول (ص) یا اباعبدالله الحسین (ع) منت گذارد، هرچند که آن را بر زبان نیاورد و تنها بر دلش بگذرد، یا در دادن صدقات واجب و مستحب و دستگیری از فقرا بر آنان منت گذارد.
مرتبه دیگر آن است که به خاطر عجب، بر خداوند ناز کند و خود را محبوب و مقرب خدا بداند و همینکه از اولیای مقرب خدا یاد شود، در دلش خود را از آنان بشمارد، هرچند بر زبان چیز دیگری اظهار کند صوفیان و عارفان مدعی ارشاد و اهل سلوک، بیش از دیگران به این خطر نزدیکاند.
مرتبه دیگر آن است که به سبب ایمان یا ملکات اخلاقی یا اعمال نیک، خود را از خداوند طلبکار و مستحق ثواب و اجر بداند و اگر بلایی برایش رخ دهد زبان به اعتراض گشاید، یا هرچند در ظاهر اظهار رضایت کند، ولی در باطن از کارها و مقدرات خدا ناراحت باشد که مثلاً چرا خداوند، مؤمن را مبتلا میکند و منافق را بهرهمند میسازد.
مرتبه دیگر آن است که به خاطر اصل ایمان و کمال ایمان و اوصاف و اعمال نیکو و ترک محرمات و انجام مستحبات و مواظبت بر جمعه و جماعت و… خود را از دیگران بهتر بشمارد و دیگران را ناچیز و ناقص بداند و به دیده حقارت به آنان بنگرد و در دل یا زبان بندگان خدا را سرزنش کند و کارش بهجایی برسد که کارهای نیک دیگران را خدشهدار ببیند و خود را پاک و بیعیب پندارد، عیوب دیگران را خوب دریابد و از عیب خویش غافل باشد.