مداخله دولت در اقتصاد برمبنای نظریه عدالت اجتماعی از دیدگاه شهید مطهری و جان رالز
مداخله دولت در اقتصاد برمبنای نظریه عدالت اجتماعی از دیدگاه شهید مطهری و جان رالز
مداخله دولت در اقتصاد برمبنای نظریه عدالت اجتماعی از دیدگاه شهید مطهری و جان رالز
نام و نام خانوادگی: مهدی رسولی
دانشگاه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد
استاد راهنما: احمد اسدیان
سال دفاع: 1394
چکیده: اندیشه دولت و عدالت همیشه از مهمترین مبانی و چالشهای میان متفکرین علیالخصوص متفکرین حقوق عمومی است. وظایف و اختیارات دولت علیالخصوص اینکه دولت در برخورد با اقتصاد و ایجاد عدالت وظیفه دخالت را دارد یا اجازه دهد بازار خود با نظام عرضه و تقاضا، عدالت را برقرار کند، بهخصوص از اواخر قرن نوزدهم از اهمیت به سزایی برخوردار است. سیر تحولات پس از جنگ جهانی دوم و گرایش بهسوی دخالت دولت در عرصههای اقتصادی و اجتماعی بیشتر شد. آسیبهای اقتصادی فراوانی که از جنگ بر کشورهای اروپایی وارد شد و ناتوانی بازار در تنظیم اقتصاد و رشد اندیشههای سوسیالیستی باعث شد که گرایش بهسوی افزایش اختیارات دولت بیشتر شود. بهمنظور برقراری عدالت اجتماعی در اقتصاد مداخله دولت افزایش پیدا کرد و این گاه باعث ایجاد تضادهایی در جامعه میشود. متفکرین همیشه به دنبال رفع این موانع و تضادها و یافتن جایگاه مناسب دولت در اقتصاد بودهاند. جان رالز و مطهری دو تن از متفکرین مهم قرن بیستم هستند که بارها درباره مبحث عدالت و جایگاه دولت در پیشبرد اهداف اقتصادی که نهایتاً منجر به عدالت اجتماعی شود بحث نمودهاند. اقتصاد بهعنوان یک عامل مهم و تعیینکننده در عدالت همیشه مطرح بوده است. هر دو اندیشمند بر اساس آنچه گفته شد برای دولت خواهان نقش حداکثری در اقتصاد هستند که منجر به تحقق عدالت گردد. با این تفاوت که جان رالز از منظر لیبرالی و از این جایگاه خواهان نقش دولت در اقتصاد است و شهید مطهری با نگاه قرآنی و از جایگاه مبانی اسلام مسئله را بررسی میکند. دراین پژوهش به دنبال یافتن اندیشههای این متفکر و نقش دولت در اقتصاد و نهایتاً برقراری عدالت اجتماعی هستیم.
منبع: کتابخانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز