قتل پسر ناشناس توسط جوان موتورسوار
قتل پسر ناشناس توسط جوان موتورسوار
دو حادثـه ، یک تحلیل
قتل پسر ناشناس توسط جوان موتورسوار
پسر ناشناس در درگیری با جوان موتورسیکلتسوار در محدوده سلیمانیه تهران با چاقو به قتل رسید.
ساعت 7:56 صبح یکشنبه مسؤولان بیمارستانی در شرق تهران در تماس با مأموران کلانتری 121 سلیمانیه از مرگ پسر جوانی به علت اصابت چاقو در بیمارستان خبر دادند. با اعلام خبر قتل پسر جوان به گروه جنایی، بلافاصله مأموران اداره دهم پلیس آگاهی به همراه بازپرس جنایی در محل حاضر شدند. بررسیهای اولیه نشان میداد پسر جوان که هیچ کارت هویتی همراه نداشت به علت اصابت چند ضربه چاقو به سینه و پهلویش جانش را ازدستداده است.
در ادامه کارآگاهان به تحقیق از مسؤولان بیمارستان پرداختند که آنها اعلام کردند اواخر شب گذشته پسر جوان که بهشدت مجروح شده بود به بیمارستان منتقل اما به علت جراحات زیاد جانش را ازدستداده است.
در ادامه با حضور مأموران در محل وقوع جنایت یکی از شاهدان ماجرا به پلیس گفت: شب گذشته مقتول بهصورت پیاده در حال عبور از خیابان بود که پسر موتورسواری به او نزدیک و پسازاینکه با چاقو او را مجروح کرد،از محل متواری شد.
با به دست آمدن سرنخهای اولیه، تحقیقات کارآگاهان پلیس برای شناسایی هویت مقتول و شناسایی و دستگیری قاتل با دستور محسن مدیر روستا بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی آغاز شد.
منبع: میزان
قتل پایان درگیری پسر معتاد با مرد موادفروش
درگیری پسر معتاد با مرد موادفروش در شرق تهران با قتل پسر جوان به پایان رسید.
ساعت 23:45 شنبهشب مأموران کلانتری 157 مسعودیه در تماس با قاضی مدیر روستا بازپرس ویژه قتل تهران از مرگ پسر جوانی در نزاع خیابانی خبر دادند. با حضور بازپرس جنایی و گروه بررسی صحنه جرم در بیمارستان رازی مشخص شد پسر 21 ساله به نام محمود به علت اصابت چاقو به سینهاش جان خود را ازدستداده است.
در ادامه با حضور گروه جنایی در محل قتل در پارکی مقابل پمپبنزین قائم، یکی از شاهدان گفت: مقتول از معتادان محله است و قاتل نیز فروشنده مواد مخدر است. ساعتی قبل رضا با قاتل به نام حسن درگیر شد. هنوز دقایقی از درگیری آنها نگذشته بود که رضا با کاتر به مرد موادفروش حمله کرد و او نیز با چاقویی که همراهش بود چند ضربه به مقتول زد و از محل با کمک برادرش فرار کرد.
ساعتی بعد برادر قاتل شناسایی و دستگیر شد و بابیان اینکه نمیداند برادرش به چه دلیل مرتکب قتل شده است مدعی شد وقتی برادرم به خانه آمد و ازآنجا فرار کرد از اهالی شنیدم که حسن یکی از معتادان محله را با چاقو مجروح کرده است. پس از اعترافات برادر قاتل، او با دستور بازپرس جنایی برای تحقیقات بیشتر بازداشت و تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی تلاششان را برای دستگیری موادفروش قاتل آغاز کردند. منبع: میزان
عوامل مؤثر در بروز قتل:
در خصوص اینکه چرا یک فرد، انسانی را میکشد نظرات گوناگونی از سوی دانشمندان ابرازشده است. بهطور مثال، برخی از اخلاقیون و زیست شناسان وجود یک کروموزوم (Y) اضافی را در فرد موجب بروز خشونت زیاد میدانند. همچنین ازنظر عدهای از روان شناسان، تعارض بین «نهاد» و «فرامن» و از نگاه برخی از جامعه شناسان، ناکامی و خشونت عامل قتل است (صدیق سروستانی، 1386: 133-140). تضاد گرایان نیز رقابت، ستیز و ناسازگاری افراد با یکدیگر برای دستیابی به منابع کمیاب و محدود را عامل اصلی وقوع قتل میدانند.
پیروان این دیدگاه معتقدند که خشونت، ماهیت طبیعی جامعه بشری است و به علت وجود رقابت و بهرهکشی در جامعه بشری، قتل بهعنوان نوعی خشونت امری مورد انتظار و اجتنابناپذیر است. همچنین از منظر کارکردگرایان، قتل در اکثر مواقع توسط افرادی انجام میشود که همبستگی و پیوستگی ضعیفی با جامعه خوددارند. در مقابل، افرادی که آمادگی بیشتری برای همسازی با اصول و ارزشهای پذیرفتهشده جامعه دارند کمتر مرتکب قتل میشوند. بهعلاوه هنگامیکه افراد جامعه نتوانند از طریق وسایل موردقبول جامعه اهداف خود را محقق سازند ممکن است از ابزارهای نامشروع استفاده کنند و در چنین شرایطی جرایمی نظیر قتل افزایش خواهد یافت (احمدی، 1384: 194 و 195). انتقامگیری نیز میتواند یکی از دلایل عمده قتل به شمار رود. بسیاری از قاتلان سریالی از شرایط نامطلوبی در زندگی شخصی و اجتماعی برخوردارند و اعتقاددارند که باید انتقام خود را از جامعه به هر نوی که شده بگیرند. به همین دلیل، بهترین راهی که بتواند آنها را تخلیه روانی کند انتخاب میکنند که همان قتل است.
ازنظر این قاتلان، مهمترین علت این کار، انتقامگیری و رفع کمبودهای شخصیتی آنها است. محمد بیجه (قاتل کودکان پاکدشتی)، خفاش شب (صیاد زنان و دختران)، مرتضی حنایی (قاتل زنان خیابانی) و اصغر قاتل و امید (قاتلان زنجیرهای کرج) ازجمله قاتلانی هستند که در چند سال اخیر در ایران اقدام به قتلهای زنجیرهای یا سریالی کردهاند (عرب کرمانی، 1387: 3)
نتایج بررسی علل اقتصادی ارتکاب قتل در ایران (1382) نیز دال براین است که صنعتی شدن، بیکاری، فقر نسبی و نابرابری درآمدی ازجمله متغیرهای مهم و تأثیرگذار بر ارتکاب قتل در ایران است (صادقی و همکاران، 1384: 86 و 87) و خارج شدن از حالت عادی، پنهان کردن جرمی دیگر، اختلافات عقیدتی و اخلاقی، اختلافات قومی و قبیلهای، مسائل ناموسی، اختلافات مالی و ملکی (صدیق سروستانی 1386: 125)، مسائل خانوادگی، وجود فرهنگ خشونت و مردسالاری، اعتیاد و ضعف مبانی دینی نیز میتواند منجر به قتل شود. بیات، 1387: 88
آثار و پی آمدها:
قتل پی آمدهای گوناگونی را با خود به همراه دارد. برخی از مهمترین عوارض ناشی از قتل عبارتاند از:
الف- بروز مشکلات اقتصادی در خانواده مقتول:
ازآنجاییکه برخی از خشونتها منجر به فوت سرپرست خانواده میشود، این دسته از خانوادهها با از دست دادن سرپرست خود با مشکلات اقتصادی روبهرو میشوند که درنتیجه آن، کودکان و دیگر اعضای خانواده مجبور میشوند که در سنین پایین ترک تحصیل کنند و برای تأمین هزینههای زندگی به کار کردن مشغول شوند. از طرفی، از دست دادن یکی از اعضای خانواده، اعضای دیگر خانواده را با بحرانهای گوناگون مواجه کرده و زمینه انحرافات و بروز مسائل را در خانواده فراهم میکند.
ب- رواج بیشازحد خشونت و پرخاشگری در جامعه:
رواج بیشازحد خشونت و پرخاشگری در جامعه در طول زمان منجر به شکلگیری فرهنگی خاص میشود که خشونت و پرخاشگری را بهعنوان تنها راهحل تضادها و مشکلات در سطح روابط بین فردی میداند. رواج فرهنگ خشونت در جامعه به بازتولید آن در حد بالا کمک میکند و این امر منجر به افزایش تضاد و تنش در روابط بین افراد میشود.
پ- فروپاشی خانواده و تبعات ناشی از آن:
طبق نظریه یادگیری اجتماعی، رفتار والدین با یکدیگر و با کودکان مدلهای مهمی برای کودکان بهحساب میآید. کودکانی که شاهد رفتارهای پرخاشگرانه والدین خود بودهاند احتمال بیشتری دارد که در روابط با دیگران از خود خشونت نشان دهند. رفتارهای پرخاشگرانه، این مدل را به کودکان یاد میدهد که این روشها راهحلهای مناسبی برای حل مشکلات هستند.
ت- پایمان شدن حقوق شهروندی:
جرم قتل جزء آن دسته از جرایمی است که قربانی بههیچوجه نمیتواند حق ازدستداده خود را جبران کند؛ زیرا این نوع جرم منجر به از بین رفتن قربانی میشود. (همان، 83-85)
نگاهی به برخی آمارها و تحقیقات انجامشده:
* صندوق جمعیت ملل متحد تخمین میزند که سالانه بیش از 5 هزار زن و دختر توسط اعضای خانواده و یا بستگان خود تحت عنوان قتلهای ناموسی محکومبه مرگ میشوند. (زارع و غانمی، 1387: 135)
* بر اساس یک آمار (1992) در آمریکا، سالیانه 300 نفر از والدین توسط فرزندانشان به قتل میرسند و در سال (1993)، حداقل روزی 3 کودک در اثر بیتوجهی و آزار خانواده خود مردهاند. (صدیق سروستانی، 1386: 142)
* آمارها (1997) نشان میدهد که در کشور آمریکا نوجوانان مرتکب 2300 فقره قتل شدهاند که این رقم 12 درصد کل جنایات در آمریکا را تشکیل میدهد (بیگلان و همکاران، 1387: 6)
* نتیجه یک تحقیق که پیرامون قتل و جنایت در 29 شهر بزرگ جهان انجامشده نشان میدهد که 8 شهر از 12 شهر جهان که بیشترین قتلها در آن صورت میگیرند، در آمریکا میباشند. (بیات و همکاران، 1387: 92)
* در همین کشور (1998) سیاهان بیشتر از سفیدپوستان، جنوبیها بیشتر از شمالیها و مردان بیشتر از زنان مرتکب قتل شدهاند. همچنین فراوانی قتل در سنین پایینتر، اواخر بهار و اوایل تابستان و شبهای آخر هفته بیشتر است. (محسنی، 1386: 121)
* بر اساس گزارش تحقیقی هفتهنامه نیوزویک (1999)، شمار نوجوانان و جوانانی که در آمریکا به قتل میرسند بالغبر 4 برابر هر کشور صنعتی دیگر است که بسیاری از این قتلها براثر اصابت گلوله و یا مصرف مواد مخدر است.
* بر اساس تحقیقات صورت گرفته (1999) شمار نوجوانانی که در آلمان غربی به قتل میرسند 1 نفر از هر 100 هزار نفر است و ژاپن با داشتن 0/5 درصد در هر 100 هزار نفر، جایگاه مناسبتری دارد؛ اما کمترین قتل مربوط به کشور اتریش، با داشتن 0/3 درصد برای هر 100 هزار نفر است. (شام بیاتی، 1385: 12 و 13)
* طبق تحقیقات انجامشده توسط فرجاد (1371) و عبدی (1376) درباره پدیده قتل در ایران و ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی قاتلان، عوامل اقتصادی و فرهنگی، روابط خانوادگی، سن و جنس و وضعیت تحصیلی با قتلهایی که در دهههای اخیر رخداده است رابطه معناداری داشته است. بر اساس این مطالعات، نرخ قتل در میان زنان کمتر از مردان بوده است و اکثر قتلها را گروههای سنی زیر 40 سال انجام دادهاند. میزان تحصیلات بالا نیز رابطه منفی با قتل داشته است. (احمدی، 1384: 197)
* بر اساس آمار ماهیانه سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور تا شهریورماه سال 1380، آمار زندانیان زن مرتبط با قتل عمد 293 نفر بوده که 14 نفر از آنها زیر 18 سال سن داشتهاند. همچنین تعداد زندانیان مرد مرتبط با قتل عمد 4662 نفر بوده که 124 نفر از آنها کمتر از 18 ساله بودهاند. (محمدی اصل، 1384: 36)
* آمارهای سال 1380 حاکی از رشد 530 درصدی قتل عمد و رشد 640 درصدی قتل غیر عمد نسبت به سال 1365 است. (صدیق سروستانی، 1386: 114)
* تحقیقات در ایران نشان میدهد که قاتلان ایرانی اکثراً بیسواد یا کمسواد، مجرد و از طبقات محروم جامعه هستند.
* بر اساس آمار وزارت کشور (1383) بیشترین نرخ قتل در کشور بین سالهای 1375 تا 1381، با 6/85 مورد قتل در هر 100 هزار نفر جمعیت به استان سیستان و بلوچستان مربوط است و پسازآن به ترتیب، استانهای کرمان (4/56 مورد)، هرمزگان (4/6 مورد)، کرمانشاه (3/87 مورد) و فارس و ایلام با (3/68 مورد) است.
کمترین نرخ قتل نیز در استان اردبیل با 1/9 مورد رویداده است. پسازاین استان، به ترتیب استانهای گیلان (1/23 مورد)، گلستان (1/26 مورد)، چهارمحال و بختیاری (1/31 مورد) و آذربایجان شرقی (1/33 مورد) قرار دارند (همان، 125-128)
* بنا بر اعلام مسؤولان استان خوزستان (1382) طی 2 ماه 45 قتل ناموسی و در طول سال 1382 تعداد 54 مورد قتل ناموسی صورت گرفته است (زارع و غانمی، 1387: 135)
*در یک بررسی (1383) بر روی کلیه مقتولان شهر تهران طی نیمه دوم سال 1382 و نیمه اول سال 1383 که 347 نفر بوده اند، یافتهها نشان داد که 79/5 درصد از مقتولان مذکر و میانگین سنی آنها 32/6 سال بوده است. بیشترین انگیزه قتل، نزاعهای منجر به قتل با 35/2 درصد و کمترین انگیزه، لواط با 1/7 درصد ذکرشده است.
در 53/9 درصد، قتل توسط اسلحه سرد اتفاق افتاده و شایعترین اسلحه مورداستفاده نیز چاقو بوده است. یافتهها همچنین نشان داد که بین روشها و انگیزههای مختلف منجر به قتل و سن، جنس، وضعیت تأهل، وضعیت اعتیاد، شغل و ملیت مقتولان ارتباط معناداری وجود دارد.
همچنین شایعترین علت قتل، نزاعهای ساده بوده است (35/2 درصد). در ردههای بعدی، به ترتیب سرقت، اختلافات خانوادگی، موارد نامعلوم، تجاوزت جنسی و سایر علل قرار داشتند که احتمالاً به خاطر حس انتقامجویی، نداشتن صبر و گذشت، عدم احترام به هم نوع، مشکلات اقتصادی، بیکاری و اعتیاد است.
بیشتر قتلها در فصل بهار و کمترین آنها در فصل پاییز اتفاق افتاده است. بهطوریکه کمترین قتل در آبان ماه با 3/7 درصد و بیشترین آن در اردیبهشتماه بوده است. احتمالاً چون آبان ماه مقارن با ماه مبارک رمضان بوده است، شیوع قتل دراین ماه نسبت به سایر ماهها بهطور قابلتوجهی کمتر بوده است.
از میان کلیه مقتولین، حدود 25 درصد افغانی بودهاند. شایعترین وسیله استفادهشده برای قتل باانگیزه جنسی، خفه کردگی با رشته و دست بوده است (63/2 درصد). شایعترین انگیزه قتل در زنان بعد از اختلافات خانوادگی، تجاوز جنسی بوده است (18/9 درصد) که با متون معتبر علمی که درصد بالایی از موارد قتلهای غیر خانوادگی را با تجاوز جنسی مرتبط میداند همخوانی دارد (افتخاری و همکاران، 1384: 179-183)
مهمترین اقدامات و راهکارهای پیشگیرانه:
ایجاد اشتغال و درآمد کافی برای همه افراد جامعه، توزیع برابر ثروت، توسعه عدالت اجتماعی، مبارزه بابی سوادی، فقر، اعتیاد و حاشیهنشینی، تصویب قوانین مناسب و رونق فرهنگ مبارزه با جرم، آموزش همگانی، حذف برنامهها و فیلمهای خشن از تلویزیون، برنامهریزی فرهنگی و آموزشی، برنامهریزی برای تقویت سازمانها و امور مشاوره و مددکاری، تقویت برنامههای فرهنگی و دینی، تقویت نهادهای قضایی و انتظامی، برنامهریزی بهمنظور ارتقای سطح تحصیلات افراد جامعه، برنامهریزی بهمنظور مقابله بافرهنگ ابتذال و رشد فرهنگ انسانی اخلاقی در بین مردم، توجه به آموزشوپرورش و تعلیم و تربیت درست، آموزشهای لازم و مناسب در امنیه عواقب طلاق و نحوه پیشگیری از پاشیده شدن انسجام خانواده و جلوگیری از ازدواجهای اجباری ازجمله راهکارهای مؤثر در کاهش نرخ قتل است (بیات، 1387: 90 و 91)
منبع: تبیان زنجان