فرزندانی که انتقام خون پدرشان را بعداز 15 سال گرفتند
فرزندانی که انتقام خون پدرشان را بعداز 15 سال گرفتند
انتقام بعداز 15 سال
فرزندانی که انتقام خون پدرشان را بعداز 15 سال گرفتند
یک حادثه:
قتل مرد میانسالی به کارآگاهان جنایی زاهدان اعلام شد. به دنبال اعلام این خبر، تیمی از کارآگاهان جنایی راهی محل حادثه شدند. آنها پس از مشاهده جسد مرد میانسالی به نام امیر دریافتند او پشت فرمان کامیونش و با شلیک گلوله به قتل رسیده است.
آنها در ادامه دریافتند قربانی جنایت یک دورگه ایرانی، افغانی است که دائم به کشور افغانستان رفتوآمد دارد. از سوی دیگر خانواده امیر در تحقیقات گفتند: یکی از اقوامشان 15 سال قبل در افغانستان مرتکب جنایتی شده است. به همین خاطر احتمال میدهند امیر قربانی انتقام کینهجویانه شده باشد. بدین ترتیب پس از بررسیهای جنایی، کارآگاهان موفق به کشف راز این جنایت شدند. آنها پی بردند دو پسر مقتول که درزمان قتل خردسال بودهاند، در تمام این سالها کینه قاتل پدر را در دل پرورانده و سرانجام برای انتقامجویی عجیب، به ایران آمده و یکی از اقوام عامل قتل پدرشان را کشته و بعد هم به کشورشان بازگشتهاند. با مشخص شدن هویت اصلی عاملان جنایت، مخفیگاههای احتمالی دو برادر در ایران تحت نظر گرفته شد تا اینکه هفته گذشته کارآگاهان دریافتند دو برادر به تصور اینکه پلیس دیگر در تعقیب آنها نیست، وارد ایران شده و به اصفهان رفتهاند. کارآگاهان جنایی پس از هماهنگیهای قضایی راهی اصفهان شده و آنها را در عملیاتی غافلگیرانه بازداشت کردند. دو برادر پس از دستگیری به زاهدان منتقلشده و به قتل اعتراف کردند. یکی از آنها به کارآگاهان گفت: «15 سال قبل پدر ما برای دزدی به خانهای در افغانستان رفته بود اما صاحبخانه بیدار شد واو را کشت اما دادگاه قاتل پدرمان را به قصاص محکوم نکرد. مدتی بعد هم قاتل آزاد و متواری شد؛ اما کینه قاتل پدرمان را به دل گرفته بودیم. از طرفی در تمام این سالها مادرمان دایم از ما میخواست انتقام پدرمان را بگیریم. او دائم آتش خشم و انتقام را در دل ما شعلهور نگه میداشت. به همین دلیل من و برادرم تصمیم گرفتیم تا از قاتل پدرمان انتقام بگیرم؛ اما وقتی موفق نشدیم خودش را پیدا کنیم تصمیم گرفتیم یکی از اقوامش را بهجای او بکشیم. با این نقشه راهی ایران شدیم و مرد 34 ساله را پشت فرمان کامیونش کشتیم.» سرهنگ ابراهیم ملاشاهی، رئیس پلیس آگاهی استان سیستان و بلوچستان با اعلام این خبر به «ایران» گفت: متهمان دو برادر 23 و 26 ساله هستند که به تحریک مادرشان نقشه جنایت را اجرا کردهاند. آنها پس از اقرار به جنایت با قرار بازداشت موقت روانه زندان شده و تحقیقات تخصصی دراین خصوص ادامه دارد.
منبع: خبر آنلاین
یک تحلیل:
بررسی دلایل افزایش قتل
در خبرها به نقل از رئیس پلیس آگاهی تهران داشتیم آمار قتل در سال جاری افزایشیافته است. افزایش آمار قتل اولاً تابع ثبت آمار قتل است؛ یعنی وقتی اعلام قتلهای رخداده زیاد شود، آمار بالا میرود. برخی قتلها هستند که ثبت نمیشود و خانوادهها آنها را گزارش نمیکنند. بخشی دیگر از این قتلها مفقودیها هستند که در بیشتر موارد به قتل رسیدهاند اما پروندههای آنها به نتیجه نرسیده و در دسته قتلها قرار نمیگیرند اما درواقع قتل اتفاق افتاده است. همچنین باید توجه داشت دقت در ثبت آمار از سوی مراکز مسوول هم بالا رفته است. دومین دلیل افزایش قتل میتواند گسترش خشونت در جامعه باشد و این مسأله بهشدت در بالا رفتن قتل و سایر جرایم خشن تأثیر میگذارد. اجرای احکام درملأعام و برخوردهای شدید با مجرم بدون اینکه دلیل بروز جرم را از بین ببرند، باعث افزایش خشونت در جامعه میشود و درواقع بازتولید خشونت میکند، خشونت غیررسمی تابع الگوپذیری از شرایط رسمی و قانونی است. البته نباید ارتباط مستقیم قتل را با فقر، بیکاری، فاصله طبقاتی، کمبود درآمد، ناتوانی خانوادهها و افراد در تأمین معیشت فراموش کرد. فرد فقیر سرقت میکند، در اوج هیجان ضربهای به فرد میزند و او را میکشد به همین دلیل هم سرقت، سومین دلیل قتل است. آمار بالای سرقت هم تابع شرایط اقتصادی است در حالت دیگر وقتی به فرد فشار اقتصادی وارد میشود خانواده را به طلاق میکشد خشونت تشدید میشود و فشارهای عصبی افزایش پیدا میکند. فرد در حل مسائل ناتوان میشود و افزایش قتل را در پی دارد. برخی از قتلها تابع شیوع مواد مخدر صنعتی مثل شیشه است که آمار قتل خانوادگی را هم بالا میبرد و چراکه این نوع مواد فرد را به اطرافیان مشکوک و شخص مثلاً احساس میکند همسرش خیانت کرده است؛ بنابراین، باید او را از بین ببرد. این به معنای فروریختن نظام خانواده که عنصر اصلی یک جامعه را تشکیل میدهد، است. افراد نسبت به هم صفآرایی میکنند. پدر خانواده نقش اصلی خود را در خانواده از دست میدهد. مادر نقش اصلی را ایفا نمیکند و بچهها جایگاه خود را از دست میدهند و هرکدام شاکیانی هستند که کنار هم زندگی میکنند. بسیاری از قتلهایی که اتفاق میافتد با سبق تصمیم نیست و این فحاشی، عصبانیت و خشونت افسارگسیخته است که منجر به قتل میشود. در بسیاری موارد در قتل خانوادگی قتل از پیش طراحیشده، نیست و قتل با ابزار دمدستی انجامشده است که از تشدید نابهنجاریهای خانوادگی نشان دارد. عوامل افزایش قتل چه خانوادگی و چه غیر خانوادگی حلقههای متصلبههم هستند و نمیتوان یکی را عامل اصلی دانست. مسائل جنسی که میان زن و شوهرها وجود دارد ازجمله عوامل دیگری است که میتوان به آن اشاره کرد. همچنین نقص قوانین و اطاله دادرسی در پروندههای خانوادگی زمینهساز وقوع قتل محسوب میشود. قتل رخدادی در حوزه خشونت است اما خشونت خودش با حلقههای مجاور یعنی با مسائل جنسی، فکری، فرهنگی و اقتصادی و سیاسی در ارتباط است. نکته آخر اینکه بسیاری از قتلهای خانوادگی در شرایطی است که زن و شوهر به دادگاه رفتهاند اما دادگاه سعی در مصالحه داشته است درحالیکه وقتی زوجی نزاع و درگیری دارند و تقاضای طلاق میکنند، بهتر است که دادگاه با جدایی موافقت کند. چراکه ادامه روند این زندگی احتمال بروز قتل را افزایش میدهد و هرچند آمار طلاق پایین میآید، بر آمار قتل یا خودکشی افزوده میشود.
منبع: دکتر سعید خراطها
جرمشناس و استاد دانشگاه
گسترش خشونت
سید حسن موسوی چلک با تأکید بر اینکه امروز ما بیش از هر زمان دیگری به ترویج «بردباری» در اجتماع نیاز داریم زیرا سومین عامل تشکیل پروندههای قضایی در کشور مسئله خشونت است، میگوید: «حتی بعضیاوقات حتی در سطوح سیاسی کشور نیز شاهد همین خشونتها هستیم؛ برای مثال شاهد آن هستیم که نمایندگان مجلس بهجای اینکه برای حل و رفع اختلافنظرهایشان با یکدیگر گفتوگو کنند گاهی اوقات کتهای خود را از تن درآورده و به جان هم میافتند.» وی وجود حدود 15 میلیون پرونده قضایی در کشور را نشاندهنده پایین آمدن آستانه تحمل مردم میداند و توضیح میدهد: «برای مثال هنگام تصادف در رانندگی از ماشین پیاده میشویم و شروع به فحاشی و دعوا با یکدیگر میکنیم. متأسفانه روزانه در پاسگاهها و کلانتریها شاهد شکایتها و پروندههایی هستیم که با کمترین تنش قابلحل هستند و این مسئله بسیار نگرانکنندهای است زیرا وقتی مردم کلانتری و پاسگاه را بهعنوان انتخاب اول برای حل مشکلاتشان برمیگزینند، نشاندهنده آن است که به بلوغ فکری و اجتماعی نرسیدهاند. ما اگر نتوانیم آستانه تحمل و بردباری خود را افزایش دهیم در آینده با جامعهای افسارگسیخته با رفتارهای نابهنجار و ضداجتماعی مواجه خواهیم بود» تصویب قوانین لازم برای برخورد با مجرمان و البته بازدارندگی از ارتکاب جرم یکروی سکه و فرهنگسازی روی دیگر آن است. بر اساس گزارشهای تأیید نشده روزانه 6نفر در ایران به قتل میرسند که سلاح سرد بهخصوص چاقو آلت قتاله در نیمی از آنهاست. این چاقوها اگر نبودند یا صاحب آنها در استفاده از آن کمی فکر میکرد اوضاع حتما بهتر بود. منبع: سلامت نیوز