«عدالت جنسیتی»
«عدالت جنسیتی»
«عدالت جنسیتی»
فراتر از برابری
عدالت جنسیتی به معنای رعایت تناسب زنان و مردان در دسترسی به همه امکانات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است بهگونهای که در حق هیچکدام اجحافی نشود، حال باید دید تا چه میزان این عدالت به سمت شایستهسالاری و استفاده از فرصتها بهصورت برابر در کشور رعایت میشود.
در برنامههای توسعه کشور که پنج برنامه قبل و پنج برنامه پس از پیروزی انقلاب اسلامی برگزار شد، فقط در برنامه سوم نامی از عدالت جنسیتی برده شده اما در برنامه ششم توسعهاین موضوع در قالب یکی از احکام برنامه ششم گنجاندهشده است تا در کشور شاهد برقراری عدالت جنسیتی باشیم.
به همین منظور خبرگزاری جمهوری اسلامی در میزگردی با عنوان برنامههای توسعهای کشور با رویکرد عدالت جنسیتی با حضور زهرا نژاد بهرام فعال حوزه زنان و شهلا کاظمی پور عضو هیأت علمی و استاد دانشگاه به موضوع عدالت جنسیتی و شاخصهای آن پرداخته است.
شهلا کاظمی پور عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و محقق اشتغال زنان در تعریف برابری جنسیتی میگوید: اساساً رویکرد غرب در برابری جنسیتی است ولی در ایران به دلیل تعابیر مختلفی که برای برابری جنسیتی دارند از عدالت جنسیتی استفاده میکنند.
وی ادامه داد: تعابیر متفاوتی از موضوع عدالت جنسیتی میشود ولی سادهترین تعبیر این است که عدالت را به احقاق حق و مساوات در مقابل قانون تعبیر کردهاند و جنسیت که با جنس متفاوت است به معنای نقشهایی است که هر اجتماعی برای زنان و مردان قائل است و در جوامع مختلف متفاوت است.
وی با اشاره به اینکه عدالت اجتماعی یعنی فعالیت برابر زنان و مردان در محافل اجتماعی، اضافه میکند: برنامههای توسعه در ایران بیشتر جنبه کیفی دارد و نشان میدهد کشورهایی که برنامههای خود را بهطور کمّی تنظیم میکنند. رشد میکنند، بنابراینیکی از تفاوتهای کشورهای توسعهیافته و توسعهنیافته در برنامههایشان است برنامههای کمی قابلسنجش است برنامههای کیفی قابل ارزیابی نیست و این تفاوت کشورهای توسعهیافته و توسعهنیافته است.
این عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با تأکید براین که 40 درصد برنامههایی که بهمنظور توسعه یافتن تدوین میشود باید بعد از 2 سا ل به مرحله اجرا درآید ادامه میدهد: یکی از گامهای تحقق برنامههای توسعهای این است که وضع موجود بررسی شود و باورهای فرهنگی تصحیح شود.
کاظمی پور با اشاره به شعار اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل، به چرایی محقق نشدن آن اشاره میکند و میگوید: برنامهها نباید جناحی تدوین شوند نه اصولگرا و نه اصلاحطلب؛ بلکه باید با رویکرد توسعهای تدوین شود برای مثال در برنامه چهارم توسعه باید با رویکرد اصلاحطلب تهیه میشد و مجری آن باید اصولگرا باشد. حال در برنامه پنجم که با دیدگاه اصولگرا تدوینشده سه سال آن در دوره روحانی اجراشده و حال اگر قرار است که اینها رویکرد دیگری داشته باشند در چارچوب برنامه نیست که بخواهند اجرا کنند و این تناقض یکدست انداز است که در برنامهها ایجادشده است.
وی با تأکید بر اهمیت مطالعه قبل از تدوین برنامه ادامه میدهد: کشور ما بودجه زیادی را برای تحقیقات اختصاص میدهد این بودجهها باید در خلأها تزریق شود اما کسی نمیداند خلأها کجا است و اینیکی از مشکلات مهم دراین حوزه محسوب میشود بنابراین اولین گام قبل از تدوین برنامه مطالعه برای شناخت بهتر وضع موجود است.
این محقق با اشاره به اینکه در بخش آموزش در ایران در رنج سنی 15 تا 24 ساله بیسوادی به صفر رسیده است، خاطرنشان میکند: بنابراین برای بیسوادی دیگر نباید بودجه صرف کنیم باید تحصیلات عالی اضافه کنیم باید مهارتهای شغلی را بالاتر ببریم.
کاظمی پور میگوید: در کنوانسیون بینالمللی آمارهایی ارائه میشود که شاخص شکاف جنسیتی را در نظر میگیرند، برای مثال در سطح بینالمللی با موضوع مشارکت اقتصادی رتبه ایران در سال 2006 و در بین 170 کشور 113 گزارششده و این در حالی است که در سال 2015 به رتبه 131 یعنی پایینتر از گذشته رسیده است، این در حالی است که مشارکت اقتصادی زنان نسبت به گذشته بهبود پیداکرده است؛ بنابراین به این نتیجه میرسیم که دلیل افت مشارکت اقتصادی ایران افزایش رشد کشورهای دیگر به دلیل بحث برنامههای توسعه است.
وی به آماری دیگر اشاره میکند و ادامه میدهد: رتبه ایران در سال 2006 و در بحث آموزش 80 بوده است که این رتبه در سال 2015 به 106 کاهشیافته است بنابراین کشورهای دیگر در بحث آموزش رشد بیشتری نسبت به کشور ما داشتهاند و این یعنی آموزش فقط ریشهکن کردن بیسوادی نیست و شاخصهای زیادی دارد.
این استاد دانشگاه اضافه میکند: شاخص سلامت زنان نیز دراین آمار رتبه 52 در سال 2006 را برای ایران نشان میدهد اما اکنون به رتبه 99 رسیده است و شاخص قدرت سیاسی ایران نیز از 109 در سال 2006 به رتبه 137 در سال 2015 کاهش پیداکرده است، بنابراین باوجود تلاش زیادی که طی این سالها داشتهایم و باوجود بهبود وضع جامعه بهطور کل و وضع زنان بهطور خاص شاخصها پایینتر آمده است و این بهبودی همراستا با سطح پیشرفت جهانی نبوده است.
کاظمی پور با اشاره به اینکه همواره بین توسعه و آمار درست رابطه مستقیم وجود دارد میگوید: جامعهای که آمار درستتری ارائه دهد، بیشتر توسعه پیدا میکند و اگر جامعهای که توسعه بیشتر پیدا کند آمار درستتری دارد بنابراین مشکل ما نقص آماری است و برنامههای توسعه ما در حد کیفی باقیمانده است.
وی با اشاره به اینکه وزارتخانههای ما دارای مرکز تحقیقاتی هستند که صرفاً برای خودشان آمار تهیه میکنند پیشنهاد میدهد: اگر مسؤولی آمار نداشته باشد بهتر از آن است که آمار غلط داشته باشد، بنابراین ازآنجاکه 15 درصد بودجه سازمانها به سمت تحقیقات میرود باید یک سازمان مسؤول همانند دیوان محاسبات آمار دقیق تولید کند بنابراین باید حتیالامکان بودجههایمان را به تدوین آمارهای صحیح اختصاص دهیم.
وی با انتقاد از بحث برابری جنسیتی در ایران اضافه میکند: ما با یکدست پس میزنیم و با یکدست پیش میکشیم منظور این است که از طرفی میخواهیم توسعه پیدا کنیم و از طرفی میخواهیم خانواده تحکیم پیدا کند و نظرمان این است که خانمها باید در خانه بنشینند تا خانواده از استحکام برخوردار باشد و اینیک نگاه سنتی است، اما نظر من این است که تحکیم خانواده به روش سنتی میسر نیست در یک جامعه سنتی زن در خانواده حضور داشت همچنان در اقتصاد روستایی در اقتصاد کشاورزی و دامپروری مشارکت داشت اینجا نیروی زن ابتر باقی نمیماند.
این محقق خاطرنشان میکند: در جوامع سنتی بخش کشاورزی مستقیم به بخش خدمات رفت و بخش خدمات متورم شد این درحالیکه است که بخش کشاورزی در ابتدا باید به سمت صنعت سوق پیدا کند و پس از صنعت به سمت خدمات و فرا صنعتی برود و اینیک معضل در جوامع درحالتوسعه محسوب میشود؛ اما نکته مهم این است که وقتی کشاورزی کم میشود اولین نیروهایی که کم میشود زنان هستند چراکه کشاورزی مکانیزه میشود و به نیروی کار زن نیاز کمتری است از طرفی و وقتی کشاورزی مکانیزه میشود شهرنشینی زیاد میشود و در شهر نیازی به کار زن نیست. وی ادامه میدهد: اینجاست که اصطلاح خانهداری که یک اصطلاح قرن بیستم است و به همراه توسعه شهرنشینی پدید میآید، مطرح میشود.
وی با اشاره به اینکه فرهنگ کار در ایران پایین است میگوید: فرهنگ در درون خانواده شکل میگیرد بنابراین برای جا انداختن این فرهنگ باید از خانواده شروع کرد.
کاظمی پور با تأکید بر اینکه مطالبات زنان در جهان متفاوت است، ادامه میدهد: در کشور نپال سهم اشتغال زنان بیشتر از مردان است اما ازآنجاییکه این سهم بیشتر در بخش کشاورزی و کارهای غیررسمی است جوابگوی جامعه نیست و جامعه به زیرخط فقر میرود و آسیبهای دیگری برایش ایجاد میشود، بنابراین باید تلاش کنیم که این 50 درصد نیرو را از طریق آموزش، توانمندسازی زنان، کسب مهارتهای ضروری و فراهم کردن زیربناهای شغلی مناسب به کار بگیریم.
این استاد دانشگاه در ادامه به موضوع سلامت زنان میپردازد و میگوید: سلامت زنان در حال کاهش یافتن است و این ناشی از کمتحرکی و بیماری اعصاب است چراکه ما این نیرو را محبوس میکنیم و این نیروی آزادشده ایجاد آسیب اجتماعی میکند و زمینه طلاق و بیبندوباری و ترتیب فرزندانی که الآن بهصورت فرزند سالاری در کشور حاکم است را فراهم میکنند.
او نگاه به زن بهعنوان جنس دوم را پایه بیشتر مشکلات میداند و اضافه میکند: جامعه ما باید به سمتی برود که نگاه متفاوتی بین زن و مرد وجود نداشته باشد. زمانی که این تفاوت وجود داشته باشد مشکلاتی از جنس آسیبهای اجتماعی، عدم رشد اقتصادی و نبود فرهنگ کار به وجود میآید.
این محقق با تأکید برافزایش سهم مشارکت زنان در فعالیتهای اجتماعی خاطرنشان میکند: رویکرد آموزشی در کشور ما از نوع توسعهای بود چراکه هدفمان ریشهکنی بیسوادی بود و موفق نیز شدیم بنابراین باید تمام ابعاد توسعه کشور را به سمت رویکرد آموزشی هدایت کنیم.
کاظمی پور اظهار میکند: تمام کشورها بحث صلح جهانی را مطرح میکنند و معتقدند که زنان باید مشارکت داشته باشند چراکه با حضور این قشر از جامعه فضا تلطیف میشود، بنابراین اگر میخواهیم جامعه سالم و منعطفی داشته باشیم باید حضور زنان در جامعه را داشته باشیم.
** عدالت جنسیتی و برابری فرصتها
زهرا نژاد بهرام فعال حوزه زنان نیز ه سابقه برنامهریزی در کشور و تجربه 10 برنامه توسعهای اشاره کرد و میگوید: برنامههای توسعهای قبل از انقلاب متفاوت از برنامههای بعد از انقلاب بود و بخشی از فعالیتهای ما چون مصادف با دوران دفاع مقدس شد، موضوع برنامهریزی توسعهای شکل خاصی به خودش گرفت.
وی ادامه میدهد: البته باید گفت که این نوع برنامهریزی پاسخگوی نیاز جوانان نیست و چالشهایی را ایجاد میکند و رشد کیفی را میگیرد، اگرچه کیفی شدن برنامهها آغازش از برنامه سوم توسعه بود.
وی خاطرنشان میکند: در برنامه سوم توسعه جامعه درگیر روندی برای پیگیری برنامههای توسعه نگر شد و به زنان بهعنوان نیمی از جمعیت کشور نیز نگاه شد.
نژاد بهرام بابیان اینکه در برنامه سوم توسعه به موضوع عدالت جنسیتی توجه شد، ادامه میدهد: البته باید یکی از برگ خریدهای برنامهریزی توجه به مطالبات نیمی از جامعه باشد که دراین برنامه نگاهی به آن شد.
وی بابیان اینکه در برنامه چهارم توسعه بهصورت کیفیتر به موضوع زنان و خانواده توجه شد، میگوید: اما اینکه چقدر توانستیم این برنامهها را عملیاتی کنیم مهم است، دراین برنامه موضوع عدالت جنسیتی را تعریف کردند و یک بدل برابری جنسیتی بود، اگرچه در جامعه جهانی برابری جنسیتی موضوع اصلی است.
وی به این نکته اشاره کرد که در برنامه پنجم توسعه شاهد تغییر رویکردها دراین حوزه بودیم، چون برنامه ریزان ازنظر طیف سیاسی متفاوت بودند و میخواستند فضای خانگی را بیشتر تقویت کنند.
این فعال حوزه زنان میگوید: البته موضوع عدالت جنسیتی فقط مختص زنان نیست بلکه مربوط به تمام منابع انسانی است و ما نیازمندیم که منابع انسانی را ارتقا دهیم و باید 100 درصد این منابع را به جامعه وارد کنیم، چراکه این رویکرد جمهوری اسلامی در خصوص موضوع زنان است که امروزه با یک اختلافنظری روبهرو شده است.
وی تصریح میکند: دلیلش این است که برخی از تصمیم گیران در خصوص موضوع عدالت جنسیتی برای پاسخگویی به نیازها معتقد بودند و اولین عبارت دراین زمینه نیز در مجلس چهارم شکل گرفت و حتی در مجلس هفتم نام عدالت جنسیتی را حذف کردند.
نژاد بهرام ادامه میدهد، در برنامه ششم توسعه موضوع عدالت جنسیتی بار دیگر وارد شد چون الزام تاریخی و اجتماعی دارد که باید روی این گفتمان به توافق برسیم. اگر قرار است قانونگذاران، متخصصان و رسانهها نقش نهادینه شدن آن را داشته باشند باید روی این موضوع کار کنند.
وی همچنین به مفهوم عدالت جنسیتی و شایستهسالاری نیز اشاره کرد و اضافه میکند: عدالت جنسیتی، برابری جنسیتی نیست و این رویکردی است که همه دچار چالش شدهاند و آنچه جمهوری اسلامی و فعالان حوزه جنسیتی روی آن بحث دارند، این است که تفاوت جنس و جنسیت را تعریف کنند که نیاز است این موضوع تبیین شود.
وی بابیان اینکه موضوع عدالت جنسیتی فراتر از برابری جنسیتی است، ادامه میدهد: این موضوع تجاربی است که فعالان حقوق زن در پنجتا شش دهه گذشته آن را طی کردهاند و مختص به یک کشور و گروه خاصی نیست.
وی خاطرنشان میکند: باید شاخصهای عدالت جنسیتی و فرصتهای برابر و شایستهسالاری را بهخوبی بشناسیم و خلأهایی که دراین زمینه وجود را برطرف کرد و در موضوع عدالت جنسیتی باید نگاه به بیرون و درون باهم باشد تا بتوانیم آن را اجرایی کنیم.
وی عدالت جنسیتی را یک الزام جدی و تاریخی دراین مقطع زمانی دانست و میگوید: به همین منظور این موضوع در برنامه ششم توسعه آورده شد و انتظار داریم قوا آن را بپذیرند و آن را در جامعه نشر دهیم.
این فعال حوزه زنان اضافه میکند که در رویکرد علمی نیاز به یکسری شاخص داریم و باید همراه با داشتن هدف باشد چراکه اگر هدف نداشته باشیم، نمیتوانیم برای آن شاخص تعریف کنیم که این موضوع درباره عدالت جنسیتی نیز صادق است.
وی تصریح میکند: متأسفانه امروز ارزانترین و در دسترسترین نیرو در بازار کار زنان هستند چون مشکل اشتغال دارند و ما برای رسیدن به توسعه نیاز به ایجاد زیرساختها داریم و اگر بتوانیم سواد و بهداشت را برای همه بهویژه فراهم کنیم دسترسی به مشارکت اقتصادی و سیاسی راحتتر است اما این موضوع هنوز اتفاق نیفتاده است.
نژاد بهرام ادامه میدهد: ما هنوز نتوانستیم درباره موضوع زنان به یک اجماع عمومی برسیم به همین منظور باید رویکردهای درونی و بیرونی را بادید متناسب و دقیق ببینیم تا مشکلات زنان و مشارکت آنان در جامعه تا حدود زیادی افزایش یابد.
وی مطرحشدن موضوع عدالت جنسیتی در برنامه ششم را با نقص دانست و میافزاید: انشای خوبی در برنامه ششم توسعه دراین زمینه نوشتهشده اما لایحه احکام به نظرم نیاز به یک پیوست خوبی دارد و اینکه در یک برنامه یکی از احکام را به حوزه زنان اختصاص دادهاند، یک چالش است.
این پژوهشگر حوزه زنان میگوید: نظام برنامهریزی ما دارای چالش جدی است و با آزمونوخطا برخورد میکند و اکنون برنامه ششم توسعه با چندین لایحه مختلف نوشته است و مشخص نیست که آیا این برنامه را همین دولت یا دولتی دیگر دنبال میکند و ممکن است تعارض دیدگاه در آن دیده شود پس باید شکاف برنامهریزی در کشور برطرف شود.
وی اظهار میکند، اگر برنامهریزی با رویکرد جنسیتی زن و مردم صورت بگیرد باید در تمام 35 حکم آن این نگاه دیده شود و اینها جای نقد جدی دارد و اینها همان موضوع برگشتهای آزمونوخطا است و میبایست در تمام موارد رویکرد جنسیتی آورده میشود و نوشتن یک لایحه درباره زنان، تقلیل دادن حوزه زنان است.
نژاد بهرام بابیان اینکه البته هیچکدام از دولتهای گذشته موضوع عدالت جنسیتی و برابری فرصتها را به این شیوه مطرح نکردند، ادامه میدهد: درباره عدالت جنسیتی همیشه مقاومتهایی در برابر آن بوده است و دراین مدت هیچ اقدامی برای آن نشد اما در دولت یازدهم که دولت اعتدال و توسعه است، دکتر روحانی در برابر مطالبات زنان مکلف است و باید پاسخگو باشد و باید روی عدالت جنسیتی کار کند.
وی موضوع شایستهسالاری و عدالت جنسیتی را یک مطالبه تاریخی جامعه ایران دانست و میافزاید: در جایجای سند برنامه ششم توسعه موضوع عدالت جنسیتی را نمیبینیم البته آن را با عدالت اجتماعی آوردهاند که باید مطرح کنیم که عدالت جنسیتی با مقوله عدالت اجتماعی هرکدام مفاهیم متفاوتی دارند. نژاد بهرام خاطرنشان میکند: تمام برنامه ریزان و مجریان برنامههای توسعه از دل همین جامعه رشد پیداکردهاند و اگر آقایان نیمی از جامعه را نمیبینند، بدانند که اگر به سمت رشد جامعه پیشرفتهاند چون از دل همین جامعه تربیتشدهاند پس باید این نوع نگاه در جامعه را تغییر داد.
وی بابیان اینکه کسی که در دل این جامعه است چگونه میتواند 50 درصد این جامعه را نادیده بگیرد، میگوید: بسیاری از سازمانها مسیر حذفی را در پی میگیرند و همیشه کارمندان زن در حاشیه هستند و در تصمیمگیریها وجود ندارد اما باید از توانمندی و ظرفیتهای بالای زنان استفاده شود تا بتوانیم به عدالت جنسیتی در جامعه دست پیدا کنیم. به امید روزی که عدالت جنسیتی همراه با برابری فرصتها و شایستهسالاری در کشور محقق شود. منبع: ایرنا