ساختار قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با نظام مشروطه در خصوص نوع حاکمیت و ریاست بر حکومت
ساختار قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با نظام مشروطه در خصوص نوع حاکمیت و ریاست بر حکومت
ساختار قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با نظام مشروطه در خصوص نوع حاکمیت و ریاست بر حکومت
نویسندگان: سید علی میر رضایی، زهرا تیرگر، حسین فروغی نیا
چکیده
در مباحث مربوط به حاکمیت معمولاً به منشأ قدرت اشاره میشود و یکی از عمدهترین تفکیکی که تاکنون در خصوص منابع قدرت صورت گرفته است اینکه حاکمیت یا دارای منشأ الهی است و یا اینکه ماورایی نبوده و برخاسته از اراده ملت و خواست مردم میباشد. بنای حاکمیت بر هر یک از دو قسم مذکور، نتایج و تبعات خود را بر سایر موضوعات مرتبط با حاکمیت از قبیل شرایط، صفات، انتخاب، عزل و مسؤولیت حاکم یا همان رئیس حکومت بر جای میگذارد. تعیین نوع حاکمیت و انتخاب حاکم شایسته و بهعبارتدیگر امتزاج امر مشروعیت و مقبولیت در گزینش حاکم یکی از مهمترین مؤلفههایی است که اصولاً قوانین اساسی هر کشوری متناسب با دیدگاههای فکری عقیدتی آن جامعه، به تبیین و تنظیم آن میپردازد. این مقاله به بررسی و مقایسه منشأ حاکمیت و نیز شرایط، صفات، انتخاب، نظارت، عزل، اختیارات و مسؤولیتهای رئیس حکومت در دو قانون اساسی مدون ایران، یعنی قانون اساسی مشروطه و قانون اساسی جمهوری اسلامی میپردازد تا به این سؤال پاسخ گوید که کدامیک از قوانین اساسی مورد تحقیق، بر مبنای شایستهسالاری و مردمسالاری دینی تنظیم گردیدهاند. بررسی تمام مؤلفههایی که در این نوشتار موردمطالعه قرارگرفته نشان میدهد، قانون اساسی جمهوری اسلامی با به رسمیت شناختن منشأ الهی حاکمیت، ترکیب مطلوبی از مقبولیت و مشروعیت را در مورد شرایط و صفات رهبری و همچنین انتخاب، نظارت، عزل، اختیارات و مسؤولیتهای ایشان در مقایسه با معیارهای مقرر در قانون اساسی مشروطه نسبت به شاه پدید آورد. بهنحویکه با توزیع و کنترل متوازن قدرت و همچنین ایجاد تناسب بین اختیارات و مسؤولیتها توانسته است به نحو بهتری شایستهسالاری و مردمسالاری دینی را تحقق بخشد.
کلیدواژگان: قانون اساسی، حاکمیت، ولایتفقیه، سلطنت، شایستهسالاری
فصلنامه علمی تخصصی اندیشمندان حقوقی شماره 9 تابستان 1395