خریدوفروش شاهد
خریدوفروش شاهد
خریدوفروش شاهد
شاید در میان خیل بزرگی از مسایل ریزودرشت کشور این موضوع به چشم برخیها نیاید. ولی واقعیت این است که بنیان هر جامعه بر نظم و عدالت است. عدالت به معنای دقیق یا عملیاتی یا حداقل مهمترین شاخص آن، در نهایت همان احکامی است که دستگاه قضایی و دادگاهها هنگام اختلاف میان اشخاص صادر میکنند.
هر قاضی برای رسیدن به عدالت و حکم عادلانه چه ادلهای باید داشته باشد؟ مطابق قوانین موجود کشور شهادت گواه، یکی از راههای رسیدن به عدالت است.
حال اگر شهادت افراد در اثبات رأی بهمرور تبدیل به کلاهبرداری آشکار شود و این امر چنان رایج گردد که جلوی ساختمانهای عدلیه، گواه و شهادت خریدوفروش شود، آیا جز این است که یکی از پایههای اثبات حق و دعوا نابودشده است؟
این کار مثل آن میماند که برای خاموش شدن آتش مناقشه، بهجای آنکه آب بر آن بریزیم، بنزین بر آن اضافه کنیم! شاهدی که باید به تحقق عدالت کمک کند، با گرفتن پول و فروش شهادت، خود آتش بیعدالتی را شعلهور میکند. در اینباره ذکر چند نکته ضروری است.
١ـ همانطور که یک خبرنگار بهراحتی و سادگی هرچهتمامتر میتواند طی یکی دو روز چندین و چند تن از این افراد را شناسایی و با آنها قرارهای صوری برای ادای شهادت دروغ در دادگاه بگذارد و هزینه آن را نیز تعیین کند، برای دستگاههای نظارتی مثل آب خوردن است که همه این افراد را شناسایی و تعداد پروندهها و مواردی را که شهادت دروغ دادهاند استخراج و همه آنان را به سزای عمل بسیار زشت و خیانتبارشان برساند، ولی چرا این کار انجام نمیشود، سؤالی است که باید دستاندرکاران نظارتی به آن پاسخ داد.
٢ـ هنگامیکه قانوننویسی میکنیم به قول معروف چنان مو را از ماست میکشیم که همه متحیر میمانند. کوچکترین نکات را به لحاظ انطباق یا مغایرت با شرع و یا قانون اساسی مورد توجه قرار میدهیم. ایرادی هم ندارد کار خوبی است. ولی آیا نباید حداقل بخشی از این توجه را در اجرای قانون خرج کنیم. وقتیکه شرایط شهود نوشته میشود، یکی از شرایط آن عدالت است که تحقق این شرایط بسیار سخت است. از جمله پرهیز از گناهان کبیره و عدم اصرار به انجام گناهان صغیره. ولی چرا در عمل بهراحتی مفهوم این شرط وارونه شده و این عمل انسانی و مسؤولانه به یک حرفه مجرمانه تبدیل میشود. حرفهای که محتوایش یکی از بزرگترین گناهان کبیره یعنی بیان شهادت دروغ است.
٣ـ مسأله مهم در این گزارش این است که چنین رفتار زشتی بهمرور از زشتی خود خارجشده و حتی برخی افرادی که ممکن است از ارتکاب عمل مجرمانه تنفر داشته باشند، آن را برای کمک به دیگران و البته به دست آوردن کمی هم درآمد! انجام دهند. این بزرگترین عارضه فروش شهادت است. فروش شهادت آنهم دروغ بسیار بدتر از فروش مقاله و پایاننامه است. بهویژه که حقوق دیگران را بهطور مستقیم زایل میکند.
۴ ـ این گزارش میتواند نمونه خوبی از کمک رسانهها و مطبوعات به دستگاه قضایی برای تحقق بهتر عدالت باشد. دستگاه قضایی و بخشهای نظارتی آن میتوانند از این گزارشهای اجتماعی به بهترین شکلی جهت زدودن آثار تقلب و فساد بیرون از دادگاه استفاده کنند.
متأسفانه فروش شهادت ابتدا با حضور شاهدان اجارهای در طلاق رونق گرفت، چراکه این مسأله به موضوعی صوری تبدیل شد و چون برخی افراد در این کار که بهظاهر غیرقانونی هم نبود وارد شدند، کمکم شهادت دادن را به حوزههای دیگر نیز سرایت دادند و کسبوکار جدیدی را برای عدهای فراهم کرد که متأسفانه هیچ احساس ناخوشایندی از این کار زشت خود ندارند. امیدواریم این گزارش آغاز یک اقدام جدی و مهم در برخورد با این پدیده عدالت برانداز گردد. منبع: شهروند