حقوق اجتماعی زن در دوران باستان
حقوق اجتماعی زن در دوران باستان
حقوق اجتماعی زن در دوران باستان
به مناسبت روز تکریم خانواده
در دورانی که شاید بیش از ده هزار سال قبل از میلاد باشد٬ تغییراتی در وضع اقلیمی ایران به وجود آمد و انسان غارنشین اندکاندک برای خود خانه ساخت. دراین دوران کانون خانواده مرکز قدرت قبیله بود. چون زن هم در خانه و هم در بیرون از خانه با مرد در کار تولید و رفع حوایج زندگی معاضدت و همکاری داشت و از طرفی تولید و مثل و بچه زاییدن و استمرار نسل بهطور فطری و طبیعی بر عهدهی او بود لذا ارزش و اهمیت زن نسبت به مرد فزونی یافت و تعادل قدرت را به سود زن متمایل ساخت.
«ویل دورانت» دربارهی این دوران مینویسد : «دراین دوران یعنی دورهی مادر شاهی حق فرمانروایی، حق قضاوت، حق ادارهی امور خانواده و توزیع خوردوخوراک و آنچه زندگی بشر وابسته به آن بود، همه در دستزن بوده است. مرد به شکار حیوانات میپرداخت و از جنگلها و مزارع مواد خوراکی به دست میآورد که آن را در اختیار مادر شاه میگذاشت تا بین افراد قبیله توزیع نماید. اختلاف نیروی بدنی که امروز بین زن و مرد مشهود است در آن روزگار فراوان نبود. این اختلاف نیروی جسمانی بعدها ازلحاظ شرایط زندگی و محیطزیست پیدا شد. زن دراین دوران از حیث بلندی قامت و نیروی جسمانی نهتنها دستکمی از مرد نداشت؛ بلکه بهمقتضای طبیعت موجودی کاملاً نیرومند بود که میتوانست ساعتهای درازی را به کارهای دشوار بپردازد؛ و به هنگام حملهی دشمن به خاطر فرزندان و عشیره و قبیله تا سر حد مرگ مبارزه کند.»
دکتر «گیرشمن» ضمن بحث پیرامون انسانهای پیشازتاریخ در ایران؛ از نقش زنان در پیدایش تمدن بدوی و ابتدایی آن روزگار سخن میگوید و مینویسد ؛«دراین جامعهی ابتدایی وظایف سنگین به عهدهی زن گذاشتهشده بود. درنتیجه عدم تعادلی بین وظایف مرد و زن ایجاد شد و زن دارای مقامی برتر نسبت به مرد گشت. نگهداری آتش؛ نگهبانی خانه؛ تهیه و پخت غذا؛ ساختن ظروف سفالی؛ نگهداری فرزندان باعث اولویت زن نسبت به مرد شد و ادارهی کارهای قبیله به دست او افتاد. درعینحال سلسلهی انساب خانواده به نام زن خوانده میشد. این نحوهی اولویت و تفوق زن بر مرد بهصورت عصر مادر شاهی در فلات ایران شروع شد؛ و همین سامانه که یکی از خصایص ساکنان ایران بود بعدها در آداب آریاهای فاتح٬ وارد شد.»
علاوه بر رهبری اقتصادی و اجتماعی مقام روحانیت نیز از امتیازات زن بود؛ و ایرانیان مانند همسایگان خود مذهب مادر خدایی داشتهاند و در نواحی مختلف ایران پرستش الههی مادر رواج داشت. در میان ابزار و اشیا فراوانی که در لرستان کشفشده؛ مجسمهای پیداشده که سر زنی را تمامرخ نشان میدهد. گیرشمن احتمال میدهد که این زن ربالنوع اقوام آسیایی است که از آسیای صغیر تا شوش مورد پرستش بوده است و احتمال دارد پرستش ایزد بانوی آناهیتا که بعداً در ایران رواج یافت ازاینجا سرچشمه گرفته باشد. چون یکی از کهنترین تمدنهای اولیهی بشری تمدن ایلام در غرب فلات ایران است بیمناسبت نیست که از تمدن ایلام نیز سخنی به میان آید. تا قبل از حفریات شوش اطلاعات در مورد تمدن و سوابق تاریخی ایلام سخت محدود بود. مساعی «دیولافوآ» و «دمورگان» و سایر مستشرقین موجب کشف و احیای تاریخ و تمدن ایلام گردید.
در حدود چهار هزار سال قبل از میلاد در سرزمینی که شامل خوزستان، لرستان، پشت کوه و کوههای بختیاری است٬ حکومت ایلام رشد و تکامل یافت. مردم ایلام دولت خود را آنشان یا انزان میخواندند و خط میخی را که دارای 300 علامت بود و با خط سومریها شباهت داشت به کار میبردند. مجسمهی ملکهی ایلام معرف وضع اجتماعی زن در آن روزگار است. این مجسمه اکنون در موزهی لوور پاریس است.
به نظر باستان شناسان این ملکه بر اقوام آریایی که در نواحی ایلام و کوههای زاگرس تا حدود کرمانشاه میزیستهاند٬ فرمانروایی داشته است و یکی دیگر از کهنترین محلههای زندگی مردم و تمدنهای مکشوفه در حدود «سیلک» کاشان است که در حفریات و کشفیات نیز آثار متعددی از تمدن دوران مادر شاهی بهدستآمده است. با به دست آمدن مقدار زیادی دوک نخریسی در ناحیهی سیلک کاشان معلوم میشود که زنان ایران در حدود چهار هزار سال قبل از میلاد به کار نساجی میپرداختهاند. همچنین با پیدا شدن مقدار زیادی آلات زینتی از قبیل گردن بند و دست بند و انگشتر که از صدف یا گل یا سنگ است محقق شده حس زیباشناسی نیز در زنان آن زمان بهشدت رایج بوده است.
دراین دوران که یکی از دورههای درخشان مادر شاهی در ایران است خانهسازی با خشت خام رواج داشت و نقش و نگار روی دیوار به دستزنان انجام میگرفت. دراین دوران نهتنها زن در کارهای اجتماعی نقش اساسی و تعیینکننده داشت بلکه درعینحال با رقصهای مذهبی که جنبهی هنری نیز داشت به زندگی شورونشاط و سرور میبخشد. این رقصها گاهگاهی بهصورت دستهجمعی درمیآمد و مردان هم در آن شرکت داشتند. از این دوران نقش و تصاویری بهجامانده که مؤید این ادعاست. مثلاً یک قطعه ظرف گلی که از سیلک کاشان بهدستآمده٬ چند زن را در حال رقصهای مذهبی نشان میدهد که با آهنگ مخصوص و حرکات زیبا رقص را اجرا میکنند.
در نقاط دیگر ایران مثل تپههای فارس در تخت جمشید و تپهی ارسنجان و حفاریهای چشمهعلی در شهرری و حفاری شوش آثاری از این قبیل بهدستآمده که گاهی زنان را بالباسهای زیبا در حال اجرای رقص میبینیم و نمونهی این رقصها هنوز در قسمتهای جنوبی و مرکزی و غربی ایران متداول است. در حفاریهای باستانی مجسمههایی از زنان بهصورت شاهزاده، ملکه و الهه کشفشده که معرف وضع اجتماعی زن در آن روزگاران است.
منبع؛ وبسایت اندیشه