تاریخچه ربا و رباخواری در جهان
تاریخچه ربا و رباخواری در جهان
تاریخچه ربا و رباخواری در جهان
ربا در لغت و اصطلاح شرع و اقتصاد
ربا در لغت به معنای رشد و نموّ و علوّ وبرتری است.
1 به گفته راغب اصفهانی، ربا زیادی بر سرمایه را گویند، ولی در شرع به زیادههایی مشخص گفته میشود.
2
مقدس اردبیلی نیز دراینباره مینویسد:
ربا در لغت همان مطلق زیاد است و در شریعت نیز به افزوده در معامله و زیادی گرفتن در قرض (ربای قرض) گویند. پس ربا عبارت است از افزودهای که افراد از وامدار خود میگیرند یا در معامله در شرایطی مشخص دریافت میکنند.
3
صاحب جواهر نیز ربا را اینگونه تعریف میکند:
ربا فروختن یکی از دو جنس مثل هم به جنس هم مثل خود است که کیلی و وزنی بوده و همراه با زیاده حقیقی یا حکمی باشد، یا قرض دادن چیزی (هرچند با وزن وکیل سنجیده نشود) و گرفتن زیادی.
4
تعریفهای فقیهان بیشتر بر این محور است، ولی از دیدگاه اقتصاددانان، ربا یا بهره تنها در قرض روی میدهد. به نظر اسمیت و ریکاردو، بهره، عوضی است که وامگیرنده از سودی که ممکن است براثر استثمار مال وامدهنده به دست آورد، به وی میپردازد.
5
بهبیاندیگر، بهره، قیمت پول است که بهعنوان پاداش به وامدهندگان داده میشود.
6 بنابراین، روشن است که دایره ربا در نگاه فقهی، گستردهتر از دیدگاه اقتصادی است؛ زیرا اقتصاددانان، ربا را درداد و ستدها، جاری نمیدانند.
تاریخ جایز شمردن رباخواری
تاریخ رباخواری به هزاران سال پیش از میلاد بازمیگردد. ویل دورانت دراینباره مینویسد:
از اسناد برجایمانده از چهار هزار سال پیش از میلاد، به دست میآید که قراردادها را با نوشتن، گواهی میکردند و نیز آیین وام گرفتن در نزد آنان معمول بوده است و سودی سالیانه نزدیک به 15 تا 23 درصد به وامدهندگان میدادهاند. ربا از جنس خود کالا دریافت میشده است. کاهنان نیز به مردم قرض رِبَوی میدادند. هرکس باید بدهی خود را میپرداخت؛ در غیر این صورت، وامدهنده میتوانست فرزند بدهکار را به گروگان بگیرد.
7
الف) رباخواری در ملّتهای باستان
1 ـ سومریان
آیین وام گرفتن و سود دادن نزد سومریان مرسوم بوده است. آنان کالا یا زر و سیم را به قرض میگرفتند و در برابر سود سالیانه، از همان جنس، بین 15 تا 33 درصد به وامدهنده میدادند.8
2 ـ بابل
در بابل بهره ربایی بسیار زیاد بود. دولت آنرا سالانه 20 درصد برای وام فلزی و 33 درصد برای وام جنسی قرارداد کرده بود. بازرگانان به این اندازه هم بسنده نمیکردند و با بهکارگیری منشیان زبردست قانون را زیر پا میگذاشتند.9
3 ـ آشوریان
در میان آشوریان، بانکهای خصوصی به بازرگانان و دارندگان صنایع وام میدادند و در مقابل، سودی برابر با 25 درصد میگرفتند.10
4 ـ هند
در هند قدیم نیز 18 درصد بهره برای وام میپرداختند.11
5 ـ مصر باستان
در تمدّن قدیم مصر، رباخواری آزاد بود و تنها قانونهایی برای کاستن آن وجود داشت. برای نمونه، بهموجب قانون لوخوریوس ـ از پادشاهان سلسله بیست و چهارم ـ هیچگاه جایز نبود سود آنقدر بالا رود که مقدار آن بهاندازه اصل سرمایه برسد.
6 ـ یونان و روم
در یونان، پیش از دوران اصلاحات و قانونگذاری معروف سولون و در رم پیش از اینکه قانون الواح دوازدهگانه رباخواری تصویب شود، رباخواری بهگونهای نامحدود رایج بود. عادت شده بود که هرگاه بدهکار نمیتوانست قرض خود را بپردازد، برده وامدهنده میشد، ولی قانون سولون این عادت غیرانسانی را برداشت و گفت: «هیچکس از راه بدهی، برده دیگری نمیشود».
12
ویل دورانت در شرح انقلاب سولون مینویسد:
او با قانون معروف خود، یعنی «قانون برداشتن بارها و تعهّدات» توانست همانگونه که ارسطو میگوید همه وامهای فردی و دولتی را لغو کند. بدین گونه اراضی اتیکه را از بند گرو آزاد کرد. افزون بر این، تمام کسانی را که دچار بردگی شده بودند، آزادی بخشید. وی افرادی را که در خارج از کشور بهعنوان برده به فروش رفته بودند، بازگرداند و ازآنپس، این کار را ممنوع کرد.
13
بنابراین، سولون همه بردگان را آزاد کرد و سودی که برای یک بدهی پرداخت میشد، از 12 درصد بیشتر نمیشد.
14
در روم، تنظیمکنندگان الواح دوازدهگانه به تقلید از قانونی که در یونان اجرا شد، سود را به 12 درصد اصل بدهی کاهش دادند.
آلبرماله درباره رباخواری رومیان مینویسد: برخی از شوالیهها صرّاف بودند و از راه بهره و نزول ثروتمند میشدند. از مردم روم، به نرخ کم وام میگرفتند و به ساکنان ایالتها، به میزان گرانتر، قرض میدادند. آنان بیشتر برای سناتورها معامله میکردند. چنانچه بروتروس، دوست سیسرون که از اعضای مهم مجلس سنا و از اشخاص پاکدامن آن زمان به شمار میرفت، از سوی اسکاپتیوس به یکی از سرزمینهای جزیره قبرس، به نرخ 48 درصد، مبلغی قرض داد و چون آن شهر نتوانست در تاریخ مشخصشده، قرض خود را بپردازد، اسکاپتیوس سوارانی از حاکم خواست و تالار شورای شهر را به محاصره درآورد تا آنکه پنج نفر از اعضای شورا از گرسنگی مردند.
15
ژوستنین در قانونگذاری معروف خود، نسبت 12 درصد را تنها برای تاجران و مانند آنان، جایز دانست در حقّ دیگر قشرها، دستور داد تا از 4 درصد بیشتر نباشد.16
ب) رباخواری در اروپای قرونوسطا و رنسانس
1 ـ یهودیت
تاریخ یهود با پولپرستی، طمعورزی، مکر و حیلهگری و رباخواری گرهخورده است. قرآن کریم نیز به برخی از این ویژگیهای یهودیان اشارهکرده و درباره حلال شمردن ربا میفرماید:
به خاطر ظلمی که از یهود صادر شد، و نیز، به خاطر جلوگیری بسیار آنها از راه خدا، بخشی از چیزهای پاکیزه را که بر آنها حلال بود، حرام کردیم. (همچنین) به خاطر ربا گرفتن، درحالیکه از آن نهی شده بودند و به باطل خوردن مال مردم، برای کافران آنها عذاب دردناکی آماده کردهایم. (نساء: 160 و 161).
یهود به سبب سخت کیشی افراطی قومی، ملتهای بیگانه را هیچ میانگارد و هرگونه ستمی را که نسبت به غیر یهود رخ دهد، هرچند به نابودی آنها بینجامد، جایز میشمارد. قرآن درباره خیانت کردن یهودیان در امانت میفرماید:
این [جایز شمردن امانت در خیانت] بدان سبب است که ایشان [یهود] میگویند ما در برابر امّیها (غیر یهود) مسؤول نیستیم و بازخواستی نداریم! و بر خدا دروغ میبندند و خود این را میدانند. (آلعمران: 75)
رباخواری نیز نخست اینگونه بود؛ یعنی آنان ربا گرفتن از یهودی را روا نمیدانستند، ولی از غیر یهودیها ربا میگرفتند. موسی بن میمون در کتاب خود به نام یدحزقاه، به معنای دست قدرتمند میگوید:
ما برای برطرف کردن نیاز به بیگانه قرض نمیدهیم، بلکه برای گرفتن بهره و تحمیل خواست خودمان این کار را میکنیم؛ درحالیکه انجام چنین کاری با برادران یهودیمان حرام است.
17
ستمی را که بنی اسراییل در معامله با دیگران روا میداشتند، به خودشان برگشت و کمکم برای دریافت ربا در نزد خودشان نیز نقشه میکشیدند. بعضی از مفسّران تلمود، به نیازمندان اجازه دادند که قرض ربوی بگیرند تا زیان نبینند؛ بعضی نیز اجازه دادند (اگر قرض برای نیازهای زندگی باشد)، عالمان یهود با یکدیگر معامله ربوی کنند به این شرط که ربا بیش از یکپنجم (20 درصد) اصل قرض نباشد و در پرداخت ربا، نیّت هدیه دادن باشد و با موافقت دو طرف صورت گیرد. همچنین رفتار به این قاعده، نباید آنقدر تکرار شود که به توده مردم و ناآگاهان سرایت کند. همچنین آنان قرض ربوی شاگرد از استاد و پرداخت سود بهعنوان هدیه را جایز دانستند.
برخی نیز یک فرد غیر یهودی را برای گرفتن قرض ربوی از یهودی دیگر واسطه میکردند که این رفتار آنان، مورد اعتراض برخی از عالمان یهود قرار گرفت؛ هرچند برخی نیز آنرا روا دانستند. گسترش ربا تا آنجا پیش رفت که دیدگاه پیشین درباره ربا را رد کردند و زشتی آنرا نادیده گرفتند؛ چنانکه در نوشتهها و سخنان بیان میشد که اوضاع جهانی فرق کرده و فعالیتهای جدید اقتصادی اقتضا میکند که دادوستدهای ربوی (بهره) در میان همگان چه یهود و چه غیر یهود باشد.
18در قرونوسطا، صرّافان (بانکداران) یهودی ساکن اروپا، با همه فرقهها دادوستدهای با بهره انجام میدادند؛ درحالیکه آنرا ربا میدانستند. در آغاز، کلیسای کاتولیک با این کار آنها به شدّت مقابله میکرد.
19
با انقلاب صنعتی اروپا و نیاز کارخانهها به فراهم ساختن مالی، بانکداری یهودی اهمیت زیادی یافت؛ بهگونهای که دیگر برای عالمان یهود و صرافان یهودی ممکن نبود به بهانه تحریم ربا از این موقعیت بهره نگیرند، بلکه آنان لازم دانستند شریعت (یهودیت) را به زیر سلطه مصالح و منافع شخصی درآورند تا از راه پول (که رگ حیات اقتصادی است) سیطره خود بر امّیها (غیر یهود) را ادامه دهند. امروزه بیشتر کار تلها و شرکتهای چندملیتی که نبض اقتصاد و سیاست جهانی را در دست دارند، از آنِ
یهودیان است.
0
2 ـ رویکرد کلیسا در اروپای قرونوسطا
قرن پنجم تا پانزدهم میلادی به دوره قرونوسطا معروف است. در این دوره، دیدگاه قطعی کلیسا، تا قرن دوازدهم حرام بودن ربا بود.
21
این تغییر رویکرد درنتیجه موج مادیگری و سکولاریسم در پایان قرونوسطا، همراه با رشد تجارت (و دادوستدهای پولی در بازار) در اروپا، جهتگیریهایی جدید پدید آورد. از یکسو، سکولاریسم
22 در جامعه اروپایی نیرومندتر میشد. به باور سردمداران این دیدگاه، میبایست پول با بهره قرض داده میشد. آنان با استناد به روا بودن قرض دادن (یعنی اجاره) دارایی مولّد و دریافت سود سالانه از آن، دیدگاه خود را توجیه میکردند؛ درحالیکه همیشه منظور از دارایی مولّد، مستغلات و زمین بود. در پی این نظر، رهبران کلیسا برآشفتند و برخی چون سنت توماس اکویینی با استناد به آموزههای مسیحیت به مبارزه با بهره برخاستند. اینان دیدگاههای خود را با تأکید بر دلیلهای منطقی برگرفته از ارسطو درباره ربا، ارایه میدادند.
23
کشاکش و درگیری مخالفان و موافقان بهره، به بروز دیدگاههایی انجامید که خواستار اجازه بهره در موارد استثنایی شدند. از سویی دیگر، در دو قرن آخر از قرونوسطا، نشانههای از میان رفتن سیطره فعالیتهای کشاورزی و جهتگیری به سمت فعالیتهای تجاری (داخلی و خارجی) در اروپا بروز کرد. ازاینپس، وامدهی، اهمیتی یافت که پیشازاین نداشت. عامل این دگرگونیها نیز تعدیلهایی بود که در نظر کلیسا نسبت به بهره صورت گرفته بود؛ در برخی موارد، بهره (بنا بر ربا نبودن) جایز شمرده میشد و آرای کسانی که هنوز بر حرام بودن بهره اصرار میورزیدند، نزد بیشتر طلبکاران و بدهکاران اهمیتی نداشت. وقتی انگیزههای مادّی قوّت گرفت، ربا
نیز چیره شد.24
قداست حرمت رباخواری چنان شکسته شد که لویی چهاردهم در سال 1662 م. آشکارا پولی را با شرط دادن سود فراوان قرض گرفت. در این میان، واقعهای بسیار عجیب و دور از انتظار روی داد و در سال 1860 م. پاپ پی نهم یک معامله ربوی انجام داد و ضربه بزرگی به حرمت ربا وارد ساخت.25
در پایان قرن هجدهم، برخی از عالمان اقتصاد مانند تورگو و بنتام، بهطور رسمی موافقت خود را با وام با بهره اعلام داشتند و قانونگذار فرانسوی در سال 1793 م. آزادی بهره را بهطور رسمی اعلام کرد، ولی بعدها در سال 1807 م. قانونی وضع شد که بهره وام تجاری تا 6 درصد و غیرتجاری تنها 5 درصد جایز شمرده شد، ولی در سال 1918 م. این قانون لغو شد و این محدودیتها از میان رفت.
26 در انگلیس و آلمان در سال 1571 م. و در هلند در سال 1658 م. جایز دانستن ربا قانونمند شد.27
3 ـ اقتصاد پس از رنسانس تا عصر جدید
در اروپای قرن چهاردهم، سکولاریسم اوج گرفت و اروپا کمکم از باورهای دینی دست برداشت و در عمل، رویکرد به دادوستدهای ربوی ادامه یافت. گسترش روزافزون صنعت و رواج تجارت خارجی در دوره پس از قرونوسطا و نیاز به تأمین مالی زندگی، نیاز به قرض و بهره را افزایش داد. مؤسّسههای مالی و تعاونی که بتواند نیاز تجارت خارجی را فراهم کند، وجود نداشت، بلکه تنها مؤسّسهای که تضمینکننده سرمایه بود و از سویی، بهره هم به سپردهگذاران میپرداخت، بانک بود. ازاینرو، مردم سپردههای خود را به بانکها ریختند و دیدگاه دینی (حرمت ربا) را بیشازپیش به دور انداختند، ولی افزایش تقاضای وام در این زمان، سبب افزایش نرخ بهره شد که برخی را به مخالفت با نظام بهره واداشت؛ البتّه نه از دیدگاه دینی، هرچند که زیرپوشش دینی ارایه میگردید.
ازاینگونه مخالفتها، نوشته جرالدمالین درباره قانون تجارت (در سال 622 م.) است که در آن به پیآمدهای زیانبار ربای گزاف حمله کرده و خواستار تعیین سقفی برای نرخ بهره شده است.28 توماس کالیبر نیز در مقالهای در سال 1621 م.، تصویب چنین قانونی را خواستار شد؛ زیرابه باور وی (که یک انگلیسی بود) چون تاجران انگلیسی 10 درصد و تاجران هلندی 6 درصد بهره میدهند، در بازارهای جهانی نمیتوانند با هلندیها رقابت کنند و بهره زیاد را نیز به زیان منافع خود میدانستند. ازاینگونه دیدگاهها میتوان به دیدگاههای چوسیاچیلر اشاره کرد.29
در این شرایط، قانونهای تجاری کشورهای اروپایی یکی پس از دیگری گردآوری شد. در این قوانین، سقف نرخ بهره تعیین شد و بهره مرکّب جایز نبود و یا دریافت بهره مرکّب بهاندازه اصل قرض ممنوع بود.
بنابراین، اروپاییان بهوسیله قانونگذاری، احکام دینی (مبتنی بر تحریم قطعی ربا) را در جهت مصالح و منافع مادی خود تغییر دادند. ازآنپس، در کتابهای علمی غرب تعریف ربا اینچنین بیان شد:
ربا عبارت است از بهره قرض پولی (در دوره اصلی یا دورههای تمدیدشده بعدی) با نرخی بیشتر از نرخ مجاز قانونی.
این تعریف قانونی ربا، در دایره المعارف بریتانیای کبیر است و در پی آن چنین آمده است:
ربا در قانون قدیمی انگلستان (پیش از 1545 م.) عبارت بود از جبران استفاده از پول (چه این جبران زیاد باشد یا کم).30
دیدگاه سکولار حاکم بر غرب، برای فراهم ساختن منافع خود، ربا را به بهره گزاف و بهره بیشتر از بهره قانونی در قرض پولی31 تعریف کرد تا خود را از محدودیتهای شرعی رها سازد.
پینوشت :
معجم مقاییس اللّغه.
راغب اصفهانى، معجم المفردات الفاظ القرآن، قم، چاپخانه شریعت، انتشارات ذوى القربى، 1423 ه . ق، چ 2، ص 340 «ماده، رَبو».
احمد مقدس اردبیلى، مجمع الفایده و البرهان، قم، مؤسّسه نشر اسلامى، چ 2، ج 8 ، ص 451.
شیخ محمدحسن نجفى، جواهرالکلام، پژوهش: شیخ عباس قوچانى، بیروت، دار احیاءالتّراث العربى، چ 7، ج 23، ص 334.
حسن محمدتقى الجواهرى، الرّبا فقهیا و اقتصادیّا، بیروت، دارالمرتضى، 1969 ـ 1970، ص 333.
سیدعبّاس موسویان، پسانداز و سرمایهگذارى در اقتصاد اسلامى، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، 1376، چ 1، ص 62.
میثم موسایى، تبیین مفهوم و موضوع ربا از دیدگاه فقهى، تهران، مؤسسه تحقیقات پولى و بانکى، 1377، چ 2، ص 3.
ویل دورانت، تاریخ تمدّن، ترجمه: احمد آرام و دیگران، تهران، چاپ کیهانک، صفا و سهند، چ 3، ج 1، ص 151.
همان، ص 270.
همان، ص 322.
همان، ص 464.
تبیین مفهوم و موضوع ربا از دیدگاه فقهى، ص 3؛ ابراهیم زکىالدین بَدَوى، نظریه الرّبا المحرم فى الشریعه الاسلامیه.
ویل دورانت، تاریخ تمدّن، ترجمه: امیرحسین آریانپور و دیگران، تهران، 1370، چاپ کیهانک، صفا و سهند، ج 2، ص 134.
الرّبا فقهیا و اقتصادیّا، ص 318؛ نظریه الربا المحرم، ص 1.
آلبرماله و ژول ایزاک، تاریخ رم، برگردان: میرزا غلامحسین زیرکزاده، تهران، دنیاى کتاب و علمى، 1362 ه . ش، چ 1، ص 134.
محمد مجتهد شبسترى، رباخوارى یا ظالمانهترین استعمار اقتصادى، قم، چاپخانه حکمت، 1346، ص 16؛ الرّبا فقهیّا و اقتصادیّا، ص 318.
17.السیّد محمّد عاشور، الرّبا عند الیهود، القاهره، دارالاتحاد العربى الطباعه، ص 31، برگرفته از: بررسى تطبیقى بهره و ربا، ص 88.
عبدالرحمن سیرى احمد، بررسى تطبیقى بهره و ربا، برگردان: فتحاللّه حقّانى، نشر احسان، 1379 ه . ق، چ 1، ص 90، برگرفته از: مجله یهود، «هاآرتص»، ص 75.
همان، ص 90.
همان، ص 90.
همان، ص 90.
سکولاریستها براى بررسى قضایاى گوناگون، روشهاى عقلى و منطقى بنا نهادند. بر اساس این روش، آموزههاى کتابهاى آسمانى قابل ردّ یا پذیرش هستند. اگر این آموزهها با استدلالهاى منطقى تأیید شوند، پذیرفتنى هستند و در غیر اینصورت پذیرفتنى نیستند. نک: بررسى تطبیقى بهره و ربا، ص 171.
بررسى تطبیقى بهره و ربا، صص 91 و 92.
همان، ص 92.
رباخوارى، ص 6؛ عمر بن عبدالعزیز المترک، الرّبا و المعاملات المصرفیه، ریاض، دارالعاصمه، 1418 ه . ق، چ 3، ص 26.
همان، ص 7.
رفیق المصرى، مصرف التنمیه الاسلامى او محاولهٌ جدیده فى الرّبا و الفایده و البنک، بیروت، مؤسسه رساله، 1407 ه . ق، ص 126.
اریک رول، تاریخ الفکر الاقتصادى، برگردان: راشد البراوى، قاهره، دارالکتب العربیّه، 1968، صص 62 ـ 63 . برگرفته از: بررسى تطبیقى بهره و ربا، ص 2.
بررسى تطبیقى بهره و ربا، ص 102.
همان، ص 103.
در فرهنگهاى لغت غربى مانند: فرهنگ آکسفورد و لاروس، تعریف ربا به گونه بالا آمده است؛ بررسى تطبیقى بهره و ربا، ص 103.
منبع : کتاب ‘ربا و راههای گریز از آن’
ماخذ: تبیان زنجان
بازدید: ۱۵۹